فیلوجامعه‌شناسی

آشنایی با جران لانیر، تئوریسین ”هم‌اکنون از شبکه‌های اجتماعی خارجی شوید“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از زک بارنادامه مطلب...


▬    کتاب جران لانیر مهندس ایده پرداز مایکروسافت، با عنوان ده استدلال برای اینکه حساب‌های کاربریتان در رسانه‌های اجتماعی را همین الآن حذف کنید که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، به واضح‌ترین و قاطعانه‌ترین شکلی که تاکنون خوانده‌اید، نشان می‌دهد که داشتن یک حسابِ کاربری رایگان به این معناست که به یک کالای قابل فروش تبدیل شده اید! این کتاب نشان می دهد که عضویت در خدمات مجانی شرکت‌های آسیب‌زایی چون توییتر، فیسبوک و گوگل، چه بر سر جامعه و روانِ تک‌تک ما می‌آورد. به او گفتم این روزها، کتابت بار دیگر برایم معنی‌ پیدا کرده است، آن‌قدر که تن و بدنم را به لرزه می‌اندازد. لانیر یکی از اولین کسانی بود که این ایده را مطرح کرد که این پلتفرم‌ها، اعتیادآور و حتی آسیب‌رسان هستند، اینکه الگوریتم‌هایشان، به‌شیوه‌ای موذیانه و تهدیدکننده، باعث می‌شوند افراد احساس بدی پیدا کنند، آن‌ها را دربرابر هم قرار می‌دهد و درواقع کسی که قبلاً بوده‌اند را تغییر می‌دهد. به‌همین‌دلیل است که به گفتۀ لانیر، رسانه‌های اجتماعی، به‌نوعی، «از سیگار هم بدترند، چراکه سیگار شما را تنزل نمی‌دهد، درست است که شما را می‌کشد اما هنوز هم همان آدم قبل هستید».

▬    یادآور شدم که این ایده در آن زمان، یعنی دوسال و نیم پیش، ایده‌ای افراطی به‌نظر می‌رسید اما حالا دارد جا می‌افتد، حالا که هر روز بیشتر از قبل مارک زاکربرگ به‌عنوان آدمی بدذات پذیرفته می‌شود و تبلیغ‌کنندگان، با استناد به اثرات مخربِ فیسبوک بر مردم‌سالاری، با اعلام انزجار، شروع کرده‌اند به تحریم‌کردنِ این پلتفرم. کنگره هم جلسات دادرسی‌ای با موضوع قدرتِ انحصاریِ فیسبوک و گوگل برگزار کرد تا از آن‌ها دربارۀ تأثیر بیش‌ازاندازه و روزافزونشان بر تمام ابعادِ جامعه سؤال کند. و به‌نظر می‌رسید که هر روز تعداد بیشتری از افرادی که من می‌شناختم توییتر را کنار می‌گذاشتند؛ مدت‌ها بود که فضای سمّی این شبکه‌های اجتماعی، بر سرگرمی و لذتی که فراهم می‌کردند چربیده بود. به‌نظرم این موضوع از همان سال ۲۰۱۸ برای لانیر واضح بوده است- گویا او آن زمان در جایی دورتر از ما در افق سیر می‌کرده است. حالا بقیۀ ما هم به آن نقطه رسیده‌ایم.

▬    بااین‌حال، به او گفتم که همۀ این‌ها تنها بخشی از دلایلی است که بابت آن‌ها به دیدن او رفته‌ام. درواقع امیدوار بودم که بتوانیم دربارۀ آینده و چگونگیِ زندگی در آن با هم صحبت کنیم. امسال از نظر من چیزی شبیه به یک تقاطع است؛ منظورم واضح است، ما درلبۀ پرتگاهِ یک ویرانی یا یک انقلاب، یا هردو، قرار گرفته‌ایم. طی همین روزها که نگاه‌کردن به شبکه‌های اجتماعی خسته‌مان کرده است، این شبکه‌ها احتمالاً دارند مهم‌ترین و ضروری‌ترین جنبشِ اجتماعی‌ای که در تمام عمرم دیده‌ام را هدایت می‌کنند. دلم می‌خواهد کامپیوترم را نابود کنم، همان کامپیوتری که این روزها وسیلۀ کارم شده است و گاهی، درحالی که «نوشیدنی می‌نوشم»، در آن به تصویرِ تارِ والدینم خیره می‌شوم؛ پس حق این است که جلویش زانو بزنم و مثل یک خدا بپرستمش. یک‌ نفر باید بیاید –یک ‌نفر مثل جِران لانیر- و به من بگوید که داریم به کجا می‌رویم و اینکه وقتی به آنجا رسیدیم آیا اوضاع روبه‌راه خواهد بود یا نه.
▬    لانیر فقط سرش را تکان داد و گفت: «پس که این‌طور».
▬    تصویری از غیب‌گو: او شصت‌سال دارد و اغلب پابرهنه است. صدایی ملایم و آرامش‌بخش دارد، سفیدپوستی با موهای جوگندمیِ شلخته و بافته‌شده تا کمر و فرسوده‌شده بر اثر چیزی که او آن را اجتناب ناپذیر می‌داند. گفت: «سال‌ها با موهایم درگیر بودم، مدام شانه‌کردن و شانه‌کردن، کوتاه‌کردن و کوتاه‌کردن. بیشتر به یک گونۀ مهاجم شبیه بودند. به‌خاطر مدل موهایم به هرچه فکرش را بکنی متهم شده‌ام، به اینکه می‌خواهم با آن خودنمایی کنم یا یک پیامِ فرهنگی را منتقل کنم. اما واقعیت این است که فقط درمقابلِ یک ویژگیِ زیست‌شناختی‌ تسلیم شدم، چون خیلی با آن مشکل داشتم».
▬    البته خیلی از چیزهایی که برای زندگی در یک جامعهْ ضروری است، برای لانیر مشکل‌‌ساز است، مواردی از قبیل پایبندی به مفاهیمِ مرتبط با زمان یا دریافت و ارسال ایمیل؛ یکی از بازی‌های موجود در شهربازیِ مغز او «یک چرخِ همسترِ عذاب» است که باعث می‌شود وقتی قرار است یک کارِ سطح پایین انجام دهد تا زمانی که انجامش نداده مرتب آن را در مغزش تکرار کند. او سخنرانِ پُرحرفی است که به‌سادگی هم حواسش پرت می‌شود؛ اگر وسط افکارش بپری باید خودت را آماده کنی که صدها سال در زمان به عقب یا جلو برود و شروع کند به صحبت دربارۀ کارخانه‌ها یا توماس پینچِنِ نویسنده یا ریشه‌های کلمۀ «میم». او روابط عمیق و مهمی با گربه‌هایش دارد و اغلب می‌گوید که تمایل دارد بیشتر مثل آن‌ها فکر کند.
▬    همان‌طور که حرف می‌زدیم، من حواسم پرتِ این تماسِ تصویری و تواناییم در این‌وَروآن‌وَر رفتن در این فضای مجازی بود، قابلیتی که باعث می‌شد ما دو نفر بتوانیم یک تماسِ چشمیِ واقعی برقرار کنیم. به خودم اجازه دادم تا امتحانش کنم و نظرم را دربارۀ اینکه چه چیزی در طول این سال‌ها تلاش‌های گسترده و متعددِ او را با هم همسو کرده است ابراز کنم. چیزی که تمام کتاب‌های او –شما یک گَجِت نیستید(۲۰۱۰)، آینده متعلق به کیست؟(۲۰۱۳)، طلوع همه‌چیزِ جدید(۲۰۱۷) و کتاب ده استدلال(۲۰۱۸)-، اختراعاتش و حتی فعالیت‌هایش در زمینۀ موسیقی را با هم یک‌جا جمع می‌کند، سؤالی است که من از او پرسیدم: چه‌طور می‌توانیم مستقل‌تر و به‌طور خلاقانه‌ای راضی‌تر زندگی کنیم؟
▬    بعد از کمی فکر کردن گفت: «اوه، خدای من، بس کن پوتیتو!».
▬    کاشف به عمل آمد که روی صحبتش با یکی از گربه‌هایش بود که داشت با یک پاکت کاغذی کلنجار می‌رفت. با حالتی امیدوارانه گفت که یک‌لحظۀ دیگر برمی‌گردد.
▬    دوباره شروع کرد به فکرکردن دربارۀ تلاشی که برای جمع‌بندیِ زندگیِ کاری‌اش کرده بودم. گفت که به نظرش حرفم اشتباه نیست اما برایش مهم بود که مردم نباید این‌طور برداشت کنند که او سعی دارد برایشان مشخص کند که باید چطور زندگی کنند: «من عاشقِ اسناد بنیان‌گذاری ایالات متحده هستم، می‌دانی، همان بخش‌اش که دربارۀ دنبال‌کردنِ خوشبختی صحبت می‌کند. دلیلش این است که تعیین نمی‌کند که خوشبختی چیست و مشخص نمی‌کند که خوشبختی یعنی دسترسی به چه چیزی. آنچه مهم است دنبال‌کردن است. این مجال را برای مردمِ آینده قائل می‌شود که خودشان آن را پیدا کنند و بنابراین، به‌نظر من اولویتِ اول این است که جستجوی مردم برای معنا یا خوشبختی یا شایستگی یا بهتر بودن را با مشوّق‌های انحرافی خراب نکنیم».
▬    مشوق‌های انحرافی همان چیزهایی هستند که لانیر زندگی‌اش را صرف مقابله با آن‌ها کرده است: روشی که با آن، فناوری، مشارکتِ افراد را جلب کرده و فضاهای دیجیتال را با آن‌ها پر می‌کند تا منافع افراد (یا احتمالاً درنهایت، ربات‌ها) را جلب کند، کسانی که اهمیتی برای خوشبختیِ شما قائل نیستند.
▬    آهی کشید و ادامه داد: «خب، پروژۀ من می‌شود گفت متواضع‌تر از چیزی است که تصورش را می‌کنید. بیش از هر چیز به این مربوط است که از آینده سوءاستفاده نکنیم، منظورم را متوجه می‌شوی؟»
▬    لانیر، در خاطراتش، یعنی کتاب طلوع همه‌چیزِ جدید، خودش را به‌عنوان کودکی توصیف می‌کند که «تحت تأثیر یک نوع فردیتِ قدرتمند قرار داشت. همه چیز برایش متمایز، دمدمی و سرشار از عطر و طعم بود». این حساسیتِ بیش‌ازحدش به دنیای آنالوگ، تا بزرگسالی به قوت خود باقی ماند. لانیر به من گفت که، با گذشت زمان، به فردی عادی‌تر تبدیل می‌شد یا درواقع «خسته‌کننده‌تر می‌شد» اما بااین‌حال هنوز هم «راه‌های کمی وجود داشت که بتوانم با این دنیا، آن‌طور که بود، وفق پیدا کنم و یک‌جورهایی به سختی می‌توانستم موفق شوم».
▬    قسمت طنزآمیزش اینجاست که لانیر، که پیشگامِ واقعیتِ مجازی است، بیشتر از خیلی از ما زندگیِ واقعی را تجربه کرده و سختی‌های بیشتری را متحمل شده است. والدینش، اِلِری و لیلی، یهودی بودند و، درجریان کشتار یهودیان و شروع به کارِ اردوگاه‌های کار اجباری، از اروپا فرار کردند؛ ابتدا به نیویورک‌سیتی مهاجرت کردند و در ادامۀ فرارشان، از اواسط تا اواخر دهۀ ۱۹۶۰ به سمت مرز تگزاس و نیومکزیکو رفتند. مادرش لیلی، که با تلفنش سهام خریدوفروش می‌کرد و نان‌آور خانواده محسوب می‌شد، وقتی لانیر ۹ سالش بود در یک تصادف کشته شد. او و پدرش، بی‌پول و ماتم‌زده، به صحرای نیومکزیکو رسیدند، زندگی‌شان را در یک چادر شروع کردند تا کم‌کم یک خانه‌مانند برای خودشان ساختند –خانه‌ای به‌شکل یک گنبدِ زمین‌شناسی- که الری اجازه داده بود تا لانیر طراحی‌اش کند (بعدها زمانی که لانیر از آنجا رفته بود، بخشی از گنبد فرو ریخت و الری را تا پای مرگ برد).
▬    لانیر در ۱۶ سالگی در دانشگاه ایالتیِ نیومکزیکو ثبت‌نام کرد -او به‌وضوح با استعداد بود، شاید حتی اعجوبه‌ای بود برای خودش و درعین‌حال درگیرودارِ تجربه‌ای آن‌چنان منحصربه‌فرد بود که بیشتر مردم حتی تصورش را هم نمی‌توانستند بکنند- و از آنجا زندگی‌اش خارق‌العاده‌تر هم شد. برای تأمین شهریه، گلۀ بز نگهداری می‌کرد و شیر و پنیرشان را می‌فروخت؛ اولین ماشینش یک دوج‌دارتِ گلوله‌خورده بود که آن را از مردی گرفت که قرار بود به زندان برود و قرار شد در ازای آن در مدتی که در زندان است از نوزادش نگهداری کند. پشت ماشینِ سوراخ‌سوراخش یونجه می‌ریخت و با آن بزها را این‌طرف‌وآن‌طرف می‌برد. کل مکزیک را رایگان‌سواری کرد؛ با زنانی نشست و برخاست می‌کرد که مثل روح می‌آمدند و می‌رفتند و هرگز دوباره آن‌ها را نمی‌دید. به گفتۀ خودش نسبت به آن روزها یک حس نوستالژیک داشت، به‌عنوان گذشته‌ای که در آن می‌شد خودت را پیش از اوج‌گیریِ فناوری تعریف کنی، پیش از اینکه فناوریْ ارزیابی‌های ناشیانه‌اش را روی ما اعمال کند. به گفتۀ او: «راهی وجود داشت که با آن، دنیای مه‌آلودِ پیش از اینترنت می‌توانست اَشکال و جزئیات را، حتی روشن‌تر از چراغ‌های درخشان، به نمایش بگذارد».
▬    درنهایت به کالیفرنیا رسید، جایی که بازی‌های ویدیویی‌اش را طراحی کرد. کمی بعد، او در تأسیس وی‌پی‌اِل ریسرچ، یکی از اولین شرکت‌های واقعیتِ مجازی، همکاری کرد. او که به‌سختی می‌توانست خودش را با دنیا وفق دهد، داشت جای خودش را باز می‌کرد.
▬    لانیر گفت که تا سال‌ها خودش را بابت تصادف مرگ‌بار مادرش در جاده‌ای در نیومکزیکو مقصر می‌دانسته؛ صبح روزی که مادرش مرد، او داشت با چند تا از بچه‌های محل دعوا می‌کرد، همیشه فکرش مشغول این بود که دیدنِ آن صحنه مادرش را به وحشت انداخته است. بعدها یکی از دوستانِ مهندسش به این نکته اشاره کرد که ماشینی که مادرش می‌رانده احتمالاً دارای نقصی بوده که منجر به تصادف شده است. از لانیر پرسیدم که آیا همیشه همین متفکرِ سیستم‌گرا و تحلیل‌گری که امروز هست بوده -مردی که برای پاسخ به سؤالاتش به ماشینِ خراب نگاه می‌کند- یا اینکه احتمالاً به همان شیوه، تلاش می‌کرده برای یک تراژدیِ اساساً بی‌معنی، معنا بتراشد.
▬    لانیر مدتی ساکت بود و به سؤالم فکر می‌کرد. آخر سر جواب داد: «مطمئن نیستم، منظورم این است که این فکر برایم مثل یک جور توجیهِ اثبات‌ناپذیر بود. حداقلش اینکه داستان خوبی بود». با خنده ادامه داد: «احتمالش هست. این طرز فکری است که می‌توان دربارۀ دیگران داشت. گمان نمی‌کنم این نوع فکرکردن دردی را از خودِ آدم دوا کند».
▬    او گفت که این اواخر، احتمالاً به‌خاطر همه‌گیری، دوباره آن بخش از زندگی‌اش را مرورکرده است، روزگاراین ایده اشتباه است که شما می‌توانید گند بزنید به دنیا و درعین‌حال یک بخشی از آن باقی خواهد ماند که به آن گند نخورده باشدتنهاییِ سوررئالش در سال‌های جوانی. لانیر گفت: «موضوع شگفت‌انگیز برایم این بود که چگونه همه‌چیز به‌شکل اعجاب‌آوری برایم خوب از کار درآمد. مدام حس قدردانی‌ام بیشتر می‌شد چراکه وقتی جوان‌تر بودم، واقعاً انتظار نداشتم که کارها به این خوبی پیش برود».
▬    یک بعدازظهر گرم‌ در اواخر ماه ژوئن، خودم را در محوطۀ ارغوانی‌رنگِ خانۀ لانیر در برکلی یافتم، بر روی نیمکتی در کنار یک اتاقکِ صورتی‌رنگِ مرموز که از خانه‌اش بیرون‌زده بود، به‌خاطر همه‌گیری داخلش نرفتم اما بعداً عکس‌هایش را نشانم داد: اتاقی پر از کتاب و سازهای عجیب با دنباله‌های پیچ‌خورده و گیره‌هایی برای کوک‌کردن. ریشِ بزیِ کم‌رنگش از زیر ماسک آبی‌‌اش بیرون زده بود و آن روز یک تی‌شرت مشکی با آستین‌های بلند و گشاد مثل جادوگرها به تن داشت. گفت که بعد از ۱۱ سپتامبر به این خانه نقل مکان کرده است چون اتفاقات آن روز باعث شد سقفِ خرپشتۀ او در محلۀ ترایبِکا فرو بریزد (مثل اتفاقی که قبلاً برای پدرش افتاده بود و ریزش سقف نزدیک بود او را بکشد). او و چندنفر از دوستانش چند کامیون را با سازهای کمیابشان پر کردند و از آن‌سر کشور آمدند به این خانه، یعنی اولین خانه‌ای که در برکلی دیدند. از آن زمان او رفته‌رفته خانه را تغییر داده تا کمی شبیه به خانه‌ای شود که در نوجوانی آن را طراحی کرده بود و ساخته بود و در آن بزرگ شده بود. به گفتۀ خودش: «این کار برایم فقط روشی خوشایند برای بازی با رنگ‌ها و شکل‌ها بود».
▬    لانیر در گذشته به‌عنوان یک غیب‌گو مورد مشورت قرار می‌گرفت، اما در شرایط فعلی دیگر این کار را انجام نمی‌دهد. گفت که ماه‌هاست که تقریباً هیچکس را به‌صورت حضوری ملاقات نکرده است. به خودمان دوتا اشاره کرد که زیر آفتاب عرق می‌ریختیم و از بالای ماسک‌هایمان به هم زل زده بودیم: «وضعیتمان خنده‌دار است». بااین‌حال یخش زود آب شد. لانیر چند دهه است که دارد راجع به این یا آن موضوع صحبت می‌کند و همین‌طور که با گذشت زمان پلتفرم‌های خاصی مثل فیسبوک، اینستاگرام، گوگل، توییتر و یوتوب بیشتر و بیشتر جزئی از زندگیِ ما می‌شوند، بحث‌های او هم رفته‌رفته از حالت انتزاعی خارج شده و صریح‌تر می‌شود. تفکرات او در این موضوع آن‌قدر اثرگذار بوده است که احتمالاً همین الآن بعضی از آن‌ها برایتان آشناست: مثلاً اینکه هربار از یک خدمت رایگان مثل فیسبوک استفاده می‌کنید، درواقع خود شما کالایی هستید که به فروش می‌رود. یا مثلاً اینکه رسانه‌های اجتماعی، اساساً سیستم‌های عظیمی برای تغییر رفتار هستند که از الگوریتم‌هایی استفاده می‌کنند تا، با بی‌رحمی، «سطح درگیریِ» شما در این شبکه‌ها را افزایش دهند و این کار را بیش از هر چیز با برانگیختن احساساتِ بد در کاربرانشان انجام می‌دهند. اینکه این شرکت‌ها به‌نوبۀخود قابلیتشان در تغییر رفتارِ شما را به «تبلیغ‌کنندگان» می‌فروشند. این تبلیغ‌کنندگان گاهی به‌صورتِ سنتی و به‌شکل افرادی ظاهر می‌شوند که می‌خواهند شما را مجاب کنند صابونی را بخرید اما جدیداً بیشتر به‌شکل بازیگرانِ بدنهادی ظاهر می‌شوند که می‌خواهند از اثرگذاریشان بر شما استفاده کنند تا مثلاً مشارکت در انتخابات را بی‌ارزش کرده یا خودبرترپندارانِ سفیدپوست را جری‌تر کنند. شما در قبال دریافت چند لایک و ری‌توییت یا امکان نمایش عمومیِ عکسِ بچه‌هایتان، درواقع می‌پذیرید که، به‌عنوان رعیت‌های دنیای داده‌، درخدمت شرکت‌هایی باشید که تنها راهشان برای پول‌درآوردن این است که اول شما را معتاد کنند و سپس تغییرتان دهند. به‌خاطر همۀ این چیزهایی که گفتیم و همچنین به‌خاطر صلاحِ جامعه است که باید هرچه در توان دارید بگذارید تا بتوانید از این شبکه‌ها خارج شوید.
▬    وقتی او برای اولین‌بار این ایده‌ها را مطرح کرد، به‌نظر بحث‌برانگیز، باورنکردنی و حتی عجیب‌وغریب می‌آمد. اما در دو سال اخیر در آمریکا هر روز تعداد بیشتری از منتقدان، و حتی شهروندانِ عادی‌ای که حتی اسم جران لانیر را هم نشنیده‌اند، به طرزفکر او روی می‌آورند. آنجا بود که به او گفتم برای نمونه، از زمان شروع همه‌گیری، خیلی از کسانی که می‌شناسم و از جمله خودم، ظاهراً به‌طور خاص با توییتر به مشکل خورده‌اند و خودم بیشتر روزها احساس می‌کنم که انگار دهانم را گذاشته‌ام جلوی یک لولۀ اگزوز و دارم نفس می‌کشم. هر روز ساعت پنج عصر این اتفاق می‌افتد … و باعث می‌شود حالم خوب نباشد.
▬    درجا حالم را متوجه شد: «بله، این موضوعِ ظریفی است و خیلی اوقات صحبت‌کردن دربارۀ آن دشوار است، اما گونه‌ای از انسان‌ها هستند که به‌طور خاص به توییتر اعتیاد دارند و اغلبشان هم روزنامه‌نگارند».
▬    خندۀ مأیوسانه‌ای سر دادم. ادامه داد: «و معتادانِ به توییتر شبیه بقیۀ معتادان هستند، از یک‌طرف بیچاره‌اند و از طرف دیگر خیلی تدافعی برخورد می‌کنند و حاضر نیستند توییتر را مقصر بدانند» (اندکی بعد از این گفت‌وگو، توییتر را برای مدت سه هفته کنار گذاشتم. آرامش بخش بود. درواقع می‌توان گفت زندگی‌ام عوض شد. اما بعد از نوشتن این مقاله، به دلایلی که از درکشان عاجزم -و البته از طرفی، به‌لطفِ لانیر، خیلی هم خوب می‌فهممشان- به این پلتفرم بازگشتم. لطفاً یکی کَلک من را بکَند).
▬    از او پرسیدم آیا از زمان شروع همه‌گیری متوجه تغییری در رابطۀ خودش با فناوری شده است؟ پاسخش مثبت بود: «فکر می‌کنم مردم حالا وقت بیشتری را به‌صورت خودخواسته برای ارتباط برقرارکردن با دیگران ازطریق تماس تصویری و چیزهای این‌چنینی صرف می‌کنند تا اینکه مثل قبل به‌صورت منفعلانه فقط خوراکِ ورودی دریافت کنند و واقعاً فکر می‌کنم که اوضاع کمی بهتر از قبل شده است». این واقعیت که مردم، به‌جای وقت‌گذرانی در حلقه‌های ایجاد شده به‌وسیلۀ الگوریتم‌ها، از کامپیوترهایشان برای حرف‌زدن با دیگران استفاده می‌کنند و احتمالاً بعدش هم بیرون می‌روند، برایش دلیلی بود برای خوش‌بین بودن. سپس گفت که همان زمان بود که اعتراضات در واکنش به مرگ جورج فلوید سراسر کشور را فراگرفت.
▬    یکی از غم‌انگیزترین نظریه‌هایی که لانیر در کتاب ده استدلال برای اینکه حساب‌های کاربریتان در رسانه‌های اجتماعی را همین الآن حذف کنید ارائه کرده، اشاره دارد به تأثیراتِ کنشگریِ مبتنی بر رسانه‌های اجتماعی. در این کتاب، او ادعا می‌کند که دقیقاً همان رسانه‌هایی که از آن‌ها برای سازمان‌دهی و متصل‌کردنِ افراد حول یک دیدگاه مشترک استفاده می‌شود -روشی که ابزاری قدرتمند دردستِ کنشگران برای گسترشِ تغییر است-، می‌تواند در نهایت به برانگیختنِ مخالفانِ آن‌ها منجر شود. طبق نظر لانیر، روش کار به این شکل است که الگوریتمِ این رسانه‌ها، یک جنبش اجتماعیِ مثبت، مثل «زندگیِ سیاهان مهم است»، را می‌گیرد و آن را نشان گروهی از مردم می‌دهد که آماده‌اند تا با دیدن آن از کوره در بروند، سپس آن‌ها را به هم معرفی می‌کند و درنهایت، برای کسبِ سود، به خشمگین‌تر کردن آن‌ها ادامه می‌دهد تاجایی که آن‌ها را به چیزی قدرتمندتر و ترسناک‌تر از جنبشی که در ابتدا به آن واکنش نشان داده بودند تبدیل می‌کند. به‌همین‌شکل، بهار عربی مواد اولیۀ داعش را فراهم کرد؛ گیمرگِیت۸، درها را برای جنبش حمایت از حقوق مردان باز کرد. لانیر در کتاب ده استدلال می‌نویسد که نمودهای اولیۀ اعتراضاتِ مربوط به «زندگیِ سیاهان مهم است»، باعث جلا پیداکردنِ حرکت‌های آلت‌رایت۹ و جنبش‌های برترپنداریِ سفیدپوستان شده است یا ماجرای فرگوسن۱۰ در سال ۲۰۱۴، به‌ناچار و با همین فرمول منجر شد به ماجرای شارلوتزویل در سال ۲۰۱۷ ۱۱ (یا جدیدتر از همۀ این‌ها و در سوی دیگر این طیفِ ایدئولوژیک، استفادۀ ترامپ از توییتر و توییت‌های جنجال‌برانگیزِ روزانه‌اش، ظاهراً آتشِ گروه‌های چپِ میانه را شعله‌ورتر کرده است).
▬    بااین‌حال، لانیر گفت که بعد از دیدن اعتراضاتِ ماه می و ژوئن در آمریکا، او با احتیاط این بخش از استدلال‌هایش را مورد بازاندیشی قرار داده است. او می‌گوید: «دیدم که اگر مردم کمتر منفعلانه عمل کنند و به‌جای اینکه فقط بنشینند و هر محتوای خودکاری که رسانۀ اجتماعیِ موردعلاقۀ‌شان روی آن‌ها بالا می‌آورد را بپذیرند، فعال‌تر بوده و از رسانه‌های اجتماعی برای سازمان‌دهی و سپس حضور در خیابان‌ها استفاده کنند، آن‌گاه دنیا جای متفاوت‌تری خواهد شد». لانیر همچنین می‌گوید
▬    که در این ماجراها چیزی را دیده است که قبلاً هرگز به آن توجه نکرده بود و آن این است که کنش‌گریِ مربوط به جنبشِ «زندگیِ سیاهان مهم است» که خودش را با فیسبوک و توییتر تغذیه می‌کرد، توانست با تجدیدنظر، از این پلتفرم‌ها به‌روشی سازنده و متفاوت استفاده کند. این کنش‌گران، در واقع این شرکت‌ها و تبلیغ‌کنندگانشان را مسئول سخنانِ نفرت‌پراکن و گمراه‌کننده‌ای دانستند که در این شبکه‌ها جلب توجه می‌کرد. لانیر گفت: «احتمالاً این‌بار در این شبکه‌ها یک چرخۀ سالم می‌تواند شکل بگیرد» که در آن «جنبش زندگیِ سیاهان مهم است دچار اثر بومرنگی نشده و انرژی‌اش به خودش برنگردد. و اگر چنین اتفاقی بیافتد، من به دلایلِ مختلف خوشحال خواهم شد».
▬    لانیر، پدر یک دختر ۱۳ ساله است و به گفتۀ خودش: «چیزی که خیلی برایم جذاب است این است که» این جنبشِ اعتراضی چگونه توانسته است «توجه نوجوانان را به‌جای موضوعات بی‌ارزش به مسائل واقعی جلب کند. نمونه‌هایی از این تغییر جهت را می‌توان در سؤال‌هایی از این دست مشاهده کرد: صبر کن ببینم، این اتفاق چطور در تاریخ رُخ داد؟ چه اتفاقی در دوران بازسازی افتاد؟ اصلاً این‌همه مجسمه از کجا سروکله‌شان پیدا شد؟ آن‌ها به‌جای تمرکز بر روی آخرین حماقت‌های اینستاگرام یا تیک‌تاک، روی واقعیت تمرکز کردند و این واقعاً جذاب است».
▬    فناوری این‌بار طوری رفتار کرد که لانیر دوست داشت، و این کاری است که هرازگاهی انجام می‌دهد، یعنی: به مردم این فرصت را داد تا آدم‌های بهتری شوند، آگاهی‌شان بیشتر شود، اطلاعاتشان بیشتر شود و دلسوزِ دیگران باشند.
▬    لانیر گفت: «من از این جنبش سپاسگزارم که ما را دوباره به واقعیت بازگرداند».
▬    او گفت، دلیل بعدی‌ام برای خوش‌بین بودن این است که همان زمان تبلیغ‌کننده‌هایی مثل پاتاگونیا، کوکاکولا، یونیلیور و دیگر شرکت‌ها اعلام کردند که، در اعتراض به ارائۀ اطلاعاتِ غلط و گسترش سخنانِ نفرت‌پراکن به‌وسیلۀ فیسبوک، این پلتفرم را تحریم می‌کنند. او گفت: «بازاریابان، تمام فکروذکرشان بازارِ جوانان بود و جوان‌ها هم حالشان از برترپنداریِ سفیدپوستان به‌هم می‌خورد و من فکر می‌کنم که خیلی از افراد برایشان مهم بود که وقتی تبلیغشان نمایش داده می‌شود، کنارش چه چیزی نوشته شده است و آنجا چه اتفاقی دارد می‌افتد، و اینکه آن‌ها با خود فکر می‌کردند: ’می‌دانی چیست؟ ما داریم پولمان را اینجا می‌ریزیم و این ممکن است باعث شود بازار جوانان را از دست بدهیم و اگر این اتفاق بیافتد کارمان تمام است‘».
▬    گفت که به‌نظرش هم نحوۀ نگاه‌کردن به فیسبوک تغییر کرده است و نحوۀ نوشتن دربارۀ آن. لانیر در ادامه گفت جلسات استماعی که در کنگره در ماه جولای با حضور مارک زاکربرگ و سایر رهبران بزرگ فناوری برگزار شد را در نظر بگیرید: «چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که آن چهار مدیرعامل چقدر تنها شده بودند، هیچ دوستی یا هم‌پیمانی در هیچ‌کجا نداشتند، نه در بین سیاست‌مداران و نه در جامعه. نفوذِ نامشهود آن‌ها همه را حیرت‌زده کرده بود. حتی غول‌های صنعت دخانیات هم برای خودشان طرف‌دارانی داشتند، ولی آن‌ها نه».
▬    از او پرسیدم که تابه‌حال هیچ‌کدام از این شرکت‌هایی که معمولاً ازشان انتقاد می‌کنی چیزی به تو گفته‌اند؟ پوزخند شیطنت‌آمیزی زد و جواب داد: «تابه‌حال فقط یک‌بار شنیدم که سه‌نفر در فیسبوک با فرضیه‌ام مخالف بوده‌اند. هر سه‌نفرشان هم افراد بسیار رده‌بالایی بودند. اجازه می‌دهم اسمشان را خودت حدس بزنی».
▬    سیلیکون وَلی جای عجیبی است و جایگاهی که لانیر در آن دارد حتی عجیب‌تر. در آنجا کسانی مثل زاکربرگ هستند که آرزو می‌کردند ای‌کاش او به‌کلی گورش را از آنجا گم می‌کرد. عدۀ دیگری هم هستند که، با اشاره به از این‌شاخه به آن‌شاخه پریدن‌های زِلیگ‌وارِ۱۲ او در سیلیکون ولی و ارتباطاتی که با تأثیرگذارترین شخصیت‌ها و ایده‌های آنجا دارد، معتقدند او باید کار بهتر و پول‌سازتری انجام دهد. لانیر به من گفت: «بعضی از کسانی که می‌شناسم، به من می‌گویند که ’می‌دانی، تو یک احمقِ به‌تمام‌معنا هستی که بیشتر از این پول در نمی‌آوری. واقعاً چه مرگت است؟‘»
▬    می‌گوید که همه‌گیری رابطۀ او با همتایانش را از قبل هم پیچیده‌تر کرده است. خیلی از اهالی سیلیکون ولی در آن زمان به پناهگاه‌های وحشت، خانه‌های دوم و محوطه‌های بقا در نیوزیلند فرار می‌کردند. بعضی‌هایشان حتی از لانیر هم دعوت می‌کردند که با آن‌ها برود. لانیر پیش من لو داد که: «چند نفری هم بودند که گاه و بی‌گاه با من تماس می‌گرفتند و می‌گفتند: ’هی، باید بیایی نیوزیلند، پیشِ ما‘. من هم می‌گفتم: ’نه… ‘. به‌نظرم اگر ما می‌توانیم به اینجا گند بزنیم، چه دلیلی دارد که نتوانیم به نیوزیلند گند بزنیم؟ نیوزیلند چه چیزش بهتر از اینجاست؟ تازه آنجا خطر زلزله هم بیشتر است. تنها چیز جذاب دربارۀ آنجا این است که هنوز به آنجا گند نزده‌ایم. این ایده اشتباه است که شما می‌توانید گند بزنید به دنیا و درعین‌حال یک بخشی از آن باقی خواهد ماند که به آن گند نخورده باشد. اگر شما گند بزنید به دنیا، به کل آن گند می‌زنید، گرفتی؟».
▬    لانیر خیال نداشت جایی برود. گفت که می‌خواهد این شرایط را در خانۀ کارناوالیِ خودش پشت سر بگذارد، مالیاتش را بدهد و تلاش کند آنچه را که می‌تواند اصلاح کند. همچنان در تماسِ تصویری‌مان شناور بودیم. شانه به شانه، در کنار هم. من گفتم خیلو‌خب، نظرت دربارۀ آینده چیست؟ چیزی که می‌خواهم راجع به آن صحبت کنیم این است که آیا در آینده قرار است همه چیز روبه‌راه شود؟
▬    لانیر، درعمل، جواب داد: شاید.
▬    گفت که درطول همه‌گیری زمان خیلی زیاد و همچنین دلایل زیادی داشته تا به این فکر کند که در آینده چه پیش خواهد آمد. گفت یکی از چیزهایی که فهمیدم این بود که موجِ سهمناکِ بیکاریِ ناشی از ویروس، با دقت زیادی دارد مطابق آنچه قبلاً افراد حاضر در این صنعت دربارۀ ورود موج جدیدی از هوشِ مصنوعی پیش‌بینی کرده بودند اتفاق می‌افتد. «منظورم اتوماسیون است، چیزهایی مثل کامیون‌های خودران، ربات‌های انباردار و چیزهایی از این دست. پهپادهای تحویل کالا. اگر به گسترۀ پیش‌بینی‌ها نگاه کنی، مواردِ پَرتی را خواهی دید که، از این سمت یا آن سمتِ گستره، افراطی به‌نظر می‌رسند، اما اکثر افرادِ صلاحیت‌دار درنهایتْ افزایش نرخ بیکاری را برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده پیش‌بینی کرده‌اند و این به‌نوعی شبیه همان افزایش نرخ بیکاری است که در اثر همه‌گیری شاهدش بودیم».
▬    نظرش این بود که، خب، حالا این اتفاق افتاده، ما چه کاری می‌توانیم برایش انجام دهیم؟ او به چند راه‌حل فکر کرده بود: مثلاً درآمد پایۀ همگانی۱۳. لانیر قبلاً با نامزد سابق ریاست جمهوری، اندرو یانگ، در ارتباط بوده است، در پادکستِ او شرکت کرده است و او را در ایده‌های مرتبط با برنامۀ درآمد پایۀ همگانی‌اش تشویق کرده و باعث شده بود تا این ایده‌ها بزرگ‌تر، سخاوتمندانه‌تر و انسانی‌تر شوند. و در ادامه، موضوعی که لانیر آن را «شأنِ داده‌ها»۱۴ می‌نامید؛ او دراین‌باره کتابی نوشت به نام آینده متعلق به کیست؟ ایدۀ کتاب ساده بود: آن محتوایی که شما در فضای بی‌کرانِ دیجیتال می‌سازید یا در ساختنش مشارکت می‌کنید، مالکیتش ازآنِ خودتان است.
▬    به گفتۀ لانیر، هم اکنون اکثر سیستم‌های اینترنتی جوری طراحی شده‌اند که از ما بهره‌کشی کنند، که میوۀ ایده‌های خلاقانۀ ما و داده‌های ما را بچینند بی‌آنکه مزدی درقبالش به ما بدهند. نگرش غالب در سیلیکون ولی به‌طور کلی عبارت است از اینکه: «دلیلی ندارد که شما بفهمید که داده‌هایتان چه معنایی دارد و چگونه ممکن است از آن استفاده شود، شما قرار نیست در آن سهیم باشید، ما نمی‌دانیم که شما کی هستید، برایمان مهم هم نیست که بدانیم شما کی هستید، شما بی‌ارزشید، قرار نیست پولی به شما پرداخت شود، تنها چیزی که برایمان مهم است داده‌هایی است که از شما جمع‌آوری می‌کنیم و شما هیچ‌چیز از کارِ ما نمی‌دانید، قرار هم نیست که چیزی بفهمید، شما در تاریکی قرار دارید، شما به‌دردنخورید، شما ناامیدید، شما هیچ‌چیز نیستید. روباتِ می‌دانی، ما از هم می‌پاشیم، ما این بازی را می‌بازیم. این یک احتمالِ واقعی برای قرنِ حاضر استما گونۀ برتری است که جانشین شما می‌شود. روباتِ ما خدای شماست و شما فقط یک مشت آشغالید».
▬    گوگل و فیسبوک و سایر شرکت‌های فناوری، با تحلیل‌کردنِ شما و انتخاب‌هایتان -اینکه روی چه چیزی کلیک می‌کنید، چقدر روی دیدن یک تبلیغ یا ویدیوی یوتوب مکث می‌کنید- و داستان‌هایی که در اینترنت می‌نویسید و آهنگ‌هایی که ضبط می‌کنید، هرروز قدرتمندتر و پیچیده‌تر می‌شوند و از تبلیغ‌کننده‌ها درقبال دسترسی به این اطلاعات، پول دریافت می‌کنند و با آن پول شرکتشان را بزرگ‌تر می‌کنند. بااین‌حال هیچ پولی به شما بابت مشارکتتان داده نخواهد شد. آن‌ها حتی حاضر نیستند که واقعاً تصدیق کنند که شما هم در این موضوع مشارکت داشته‌اید. گویی که هوش مصنوعی از ناکجاآباد آمده است و انگارنه‌انگار که از داده‌های من و شما به‌وجود آمده است. لانیر گفت: «در عصر اطلاعات، همۀ ما همزمان هم کارگریم، هم مصرف‌کننده و هم کارآفرین». لانیر معتقد است که چه می‌شد اگر ما بابت کار در این سیستم حقوق دریافت می‌کردیم؟ او می‌گوید اگر ما نقشی که در ساختن آینده ایفا می‌کنیم را بشناسیم، شاید به خودمان این فرصت را بدهیم که بازیگرانِ معناداری در آن باشیم. «وقتی کسی آنقدر توانمند شود که بتواند تغییری ایجاد کند، انسانِ کامل‌تری خواهد شد. انسانی که از لحاظ روحی بیدار شده است».
▬    بهترین حالتش این خواهد بود که همۀ ما باهم این آیندۀ روباتی را بسازیم و بابت وقت و کاری که برایش صرف کرده‌ایم مزد دریافت کنیم.
▬    پرسیدم: و… بدترین حالت؟
▬    گفت: «فیسبوک احتمالاً همین الآن هم برنده است و اگر این‌طور باشد معنی‌اش می‌شود پایان مردم‌سالاری در قرن حاضر. ممکن است ما نتوانیم به‌طور کامل از این سیستم خارج شویم. سیستمی که اساسش را پارانویا و قبیله‌گرایی برای کسب‌ سود تشکیل می‌دهد. این سیستم بسیار قدرتمند است و می‌تواند کاری کند که همه‌چیز از هم بپاشد و ما را با جهانی از اُلیگارش‌ها و خودکامه‌هایی تنها بگذارد که نمی‌توانند از پسِ مشکلاتِ واقعی برآیند. مشکلاتی مثل همه‌گیری‌ها، تغییرات اقلیمی و مواردی از این دست. می‌دانی، ما از هم می‌پاشیم، ما این بازی را می‌بازیم. این یک احتمالِ واقعی برای قرنِ حاضر است. نمی‌گویم این اتفاقی است که الزاماً رخ خواهد داد اما چیزی نیست که من بتوانم نادیده بگیرمش. هر روز شواهدی می‌بینم که می‌گوید چنین اتفاقی درحال وقوع است».
▬    حجمِ اطلاعاتِ اشتباهی که روزانه دربارۀ ماسک و کوووید-۱۹ در فیسبوک و توییتر می‌چرخد و سرانجام راهش را به فاکس‌نیوز باز می‌کند را درنظر بگیر. لانیر خاطرنشان کرد که اکثر افرادی که در فاکس‌نیوز روی آنتن می‌روند، خودشان در شبکه‌های اجتماعی هستند و دانسته و نادانسته‌شان را از آنجا می‌آورند و بعد این اطلاعاتِ غلطی که از توییتر به فاکس‌نیوز راه پیدا کرده بود، در ادامه وارد شبکه‌های اجتماعیِ رئیس جمهور شده و این چرخه از نو آغاز می‌شود. پس ببین این پلتفرم‌ها چقدر می‌توانند قدرت داشته باشند، تا جایی که «سلطۀ رسانه‌ها قوی‌تر است از تجربۀ واقعیت. یعنی مردم می‌توانند ببینند که صدها و هزاران نفر براثر این ویروس جان خود را از دست می‌دهند و درعین‌حال باور کنند که کرونا یک فریب است و این دو را درکنار هم می‌پذیرند و شَر از همین تغذیه می‌کند».
▬    همه‌گیری، خطوطِ شکستی که دورتادورمان را فراگرفته به ما نشان داد. خطوطی که باید ترمیمشان کنیم تا اوضاع روبه‌راه شود و لانیر یک‌بار دیگر عزمش را جزم کرده تا در این راه کمکمان کند، تا تلاش کنیم گندی که به دنیا زده‌اند را جمع کنیم. اگرچه به گفتۀ او، همۀ این‌ها به این بستگی دارد که حاضر باشیم کامپیوترهایمان را از پنجره به بیرون پرتاب کنیم یا نه. برای لحظه‌ای حافظه‌اش را مرور کرد و گفت: «در زندگی‌ام تخریبِ فیزیکیِ کامپیوتر را زیاد تجربه کرده‌ام. تمام قطعاتش را از هم جدا کرده‌ام، لگدشان کرده‌ام… گازشان گرفته‌ام… و از ارتفاع زیاد آن‌ها را روی زمینِ سفت پرتاب کرده‌ام».
▬    حالا، هردویمان آنجا بودیم. او در برکلی و من در لس‌آنجلس. اما هنوز به‌ترتیبی با هم بودیم. معجزۀ مدرنی که اکثر آدم‌های مدرن یادگرفته‌اند که مسخره‌اش کنند. اما لانیر مثل آن‌ها نیست، او در هر شرایطی هنوز چشمش به شگفتی‌ها و پتانسیل‌های این نمایشگرهای احمقِ لعنتی دوخته شده است.
▬    درواقع، همین‌طور که به دوروبرِ تماسِ ویدیویی‌مان اشاره می‌کرد از من پرسید: «می‌خواهی فرستادن تصویری از خودمان در این فضا را امتحان کنم»؟
▬    به او گفتم که خیلی هم عالی. یادبودی از یک لحظه. راهی برای واقعیت بخشیدن به یک چیز مجازی.
▬    لانیر گفت: «اوه، بله. گمان می‌کردم می‌توانم انجامش دهم. اما یک لحظه به من فرصت بده».
▬    همین‌طور که روی دکمه‌های سمتِ خودش می‌کوبید زیر لب غر می‌زد: «ای بابا، اجازه بده. خیرِ سرم یک کاربرِ خبره هستم».
▬    او بالاخره توانست یک اسکرین‌شات بگیرد و بعد ناامیدانه آن را نشانم داد.
▬    تصویر، آن‌طور که او می‌خواست از آب در نیامده بود. فناوریِ ما کاری که قرار بود انجام دهد را انجام نمی‌داد.
▬    لانیر درآخر گفت: «خیلوخب، می‌خواهم یک‌بار دیگر سعی‌ام را بکنم، تو حاضری»؟
مأخذ:ترجمان
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 15 اسفند 1399 ساعت 11:24

ریز نتایج آزمون پایان دوره کارشناسی مبانی جامعه‌شناسی یک | نیم‌سال ۱-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ

|ادامه مطلب...


دانشجویان گرامی



سلام و احترام؛

• تصحیح اوراق، به شیوه جستجوی کلیدواژه‌ها انجام ننننشد، و برای برداشت‌ها و تفاسیر معتبر یا نزدیک به اعتبار، نمره متناسب تعلق گرفت.
• هر پاسخ‌نامه، بدقت و با صرف وقت مناسب، بررسی شد.
• بدخطی، یا نگارش پس و پیش سؤالات، لطمه‌ای به تخصیص نمرات وارد نیاورده است.
• جمع‌بندی نمرات، مکرراً مورد وارسی قرار گرفت.
• پاسخ‌نامه افراد حایز نمره آستانه ”ده“، مجدداً بررسی، و در مورد دقت نمره، اطمینان حاصل شد.
• کلیه گزارش‌ها و دست‌نوشته‌ها، با وسواس، طبقه‌بندی و بررسی گردید، و بیشترین نمرۀ ممکن برای آن‌ها در نظر گرفته شد. بویژه از بصیرت‌ها و دانش مندرج در بخش اظهارنظرهای پایانی گزارش‌ها سپاسگزارم.
• توجه شما را به ریز نمرات جلب می‌کنم.
• در پایان، امیدوارم که مجموعه آموزشی تدارک دیده شده این درس، انگیزه‌ها، اطلاعات و نیروی لازم برای ادامه بررسی‌های شما در این قلمرو مهم را فراهم آورده باشد.
• تغییر برنامه درس را از طریق همین وب‌گاه پی‌گیری فرمایید.
• در پناه ولیعصر(عج) پاینده باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سلطانی فاطمه    ←    ۲۰
كورشی حضرت كیانوش    ←    ۲۰
مقتدرزاده حسینی سیدامیررضا    ←    ۲۰
نادری بنی مریم    ←    ۲۰
نصیری رویا    ←    ۲۰
دال پسندی فرشته    ←    ۱۹
نایبی فاطمه    ←    ۱۹
جواهرچی مهدی    ←    ۱۸
قوتی ركسانا    ←    ۱۸
وزیری مقدم امین    ←    ۱۸
حسینی تودشكی زهرا    ←    ۱۷.۷۵
فروغی زهرا    ←    ۱۷.۲۵
بنائی جهرمی یاسمن    ←    ۱۷
۳۱۰۴۹۹۰۳۹    ←    ۱۶.۲۵
۳۱۰۴۹۹۰۵۵    ←    ۱۵.۲۵
۳۱۰۴۹۹۰۲۸    ←    ۱۵.۲۵
۳۱۰۴۹۹۰۳۸    ←    ۱۵
۳۱۰۴۹۹۰۴۵    ←    ۱۵
۳۱۰۴۹۹۰۳۶    ←    ۱۴.۲۵
۳۱۰۴۹۹۰۵۱    ←    ۱۴.۲۵
۳۱۰۴۹۹۰۳۱    ←    ۱۳.۲۵
۳۱۰۴۹۹۰۵۴    ←    ۱۲.۷۵
۳۱۰۴۹۹۰۴۱    ←    ۱۲.۵
۳۱۰۴۹۹۰۲۷    ←    ۱۲.۲۵
۳۱۰۴۹۹۰۳۴    ←    ۱۱.۷۵
۳۱۰۴۹۹۰۴۶    ←    ۱۱.۷۵
۳۱۰۴۹۹۰۴۸    ←    ۱۰
۳۱۰۴۹۹۰۵۶    ←    ۴.۵


░▒▓░▒▓░▒▓░▒▓
█░▒▓ ریزنمرات
░▒▓░▒▓░▒▓░▒▓
شماره دانشجویی:                                         310499035   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      14   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                      1.5   
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               2   
░▒▓ نمره نهایی:                                      20





شماره دانشجویی:                                         310499043   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      19.25   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                      1   
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.25   
░▒▓ نمره نهایی:                                      20





شماره دانشجویی:                                         310499047   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      16   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                      1.5   
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               2   
░▒▓ نمره نهایی:                                      20





شماره دانشجویی:                                         310499050   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      18.25   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                      1.5   
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               2   
░▒▓ نمره نهایی:                                      20





شماره دانشجویی:                                         310499053   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      15   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                      1.5   
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               2   
░▒▓ نمره نهایی:                                      20





شماره دانشجویی:                                         310499033   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      14   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                      1.5   
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      19





شماره دانشجویی:                                         310499029   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      14.5   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      18





شماره دانشجویی:                                         310499042   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      14   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.5   
░▒▓ نمره نهایی:                                      18





شماره دانشجویی:                                         310498053   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      17   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.5   
░▒▓ نمره نهایی:                                      18





شماره دانشجویی:                                         310499032   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      14   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.25   
░▒▓ نمره نهایی:                                      17.75





شماره دانشجویی:                                         310499052   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      17   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                          2
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      17.5





شماره دانشجویی:                                         310499040   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      12.75   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      2.5   
گزارشات فوق‌العاده:                                      1.5   
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      17.25





شماره دانشجویی:                                         310499026   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      17   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      17





شماره دانشجویی:                                         310499039   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      12.75   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      16.25





شماره دانشجویی:                                         310499028   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      12.75   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      2   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      15.25





شماره دانشجویی:                                         310499038   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      15   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      15





شماره دانشجویی:                                         310499045   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      15   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      15





شماره دانشجویی:                                         310499036   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      10.75   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      14.25





شماره دانشجویی:                                         310499051   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      16   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      -3        (موضوع کد دفاع از سلامت تحقیق)
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.75   
░▒▓ نمره نهایی:                                      14.25





شماره دانشجویی:                                         310499055   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      14   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                          1
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.25   
░▒▓ نمره نهایی:                                      15.25





شماره دانشجویی:                                         310499031   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      10.75   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               2   
░▒▓ نمره نهایی:                                      13.25





شماره دانشجویی:                                         310499054   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      12.75   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      12.75





شماره دانشجویی:                                         310499041   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      12   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      12.5





شماره دانشجویی:                                         310499027   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      8.5   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.25   
░▒▓ نمره نهایی:                                      12.25





شماره دانشجویی:                                         310499034   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      11.75   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      11.75





شماره دانشجویی:                                         310499046   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      12.75   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                      -3        (موضوع کد دفاع از سلامت تحقیق)
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               2   
░▒▓ نمره نهایی:                                      11.75





شماره دانشجویی:                                         310499048   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      6.5   
گزارشات طول فیلم:                                      0.5   
گزارش تحقیق:                                      3   
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                                  
░▒▓ نمره نهایی:                                      10





شماره دانشجویی:                                         310499056   
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                      4.25   
گزارشات طول فیلم:                                         
گزارش تحقیق:                                         
گزارشات فوق‌العاده:                                         
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                               0.25   
░▒▓ نمره نهایی:                                      4.5

آخرین بروز رسانی در جمعه, 08 اسفند 1399 ساعت 13:42

بروزرسانی دوره نظریه‌های جامعه‌شناسی تطبیقی دو، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


دانلود بروزرسانی دوره نظریه‌های جامعه‌شناسی تطبیقی دو، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹:

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 05 اسفند 1399 ساعت 10:31

بروزرسانی دوره فلسفه علم، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ


دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


دانلود بروزرسانی بروزرسانی دوره فلسفه علم، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹:



لینک دانلود

بروزرسانی دوره مبانی جامعه‌شناسی دو، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


دانلود بروزرسانی دوره مبانی جامعه‌شناسی دو، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹:

آخرین بروز رسانی در شنبه, 02 اسفند 1399 ساعت 22:30

بروزرسانی دوره بررسی مسائل اجتماعی-فرهنگی ایران، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


دانلود بروزرسانی دوره بررسی مسائل اجتماعی-فرهنگی ایران، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹:

آخرین بروز رسانی در شنبه, 02 اسفند 1399 ساعت 21:17

بروزرسانی دوره نظریه‌های جامعه‌شناسی دو، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


دانلود بروزرسانی دوره نظریه‌های جامعه‌شناسی دو، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹:

آخرین بروز رسانی در شنبه, 02 اسفند 1399 ساعت 22:31

بروزرسانی دوره جامعه‌شناسی ارتباطات و رسانه‌ها، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


دانلود بروزرسانی دوره جامعه‌شناسی ارتباطات و رسانه‌ها، نیمسال ۲-۰۰-۱۳۹۹:

آخرین بروز رسانی در شنبه, 02 اسفند 1399 ساعت 21:21

ریز نتایج آزمون پایان دوره فلسفه علم کارشناسی‌ارشد | نیم‌سال ۱-۰۰-۱۳۹۹

فرستادن به ایمیل چاپ

|ادامه مطلب...


دانشجویان گرامی


سلام و احترام؛

• تصحیح اوراق، به شیوه جستجوی کلیدواژه‌ها انجام ننننشد، و برای برداشت‌ها و تفاسیر معتبر یا نزدیک به اعتبار، نمره متناسب تعلق گرفت.
• هر پاسخ‌نامه، بدقت و با صرف وقت مناسب، بررسی شد.
• بدخطی، یا نگارش پس و پیش سؤالات، لطمه‌ای به تخصیص نمرات وارد نیاورده است.
• جمع‌بندی نمرات، مکرراً مورد وارسی قرار گرفت.
• پاسخ‌نامه افراد حایز نمره آستانه ”دوازده“، مجدداً بررسی، و در مورد دقت نمره، اطمینان حاصل شد.
• کلیه گزارش‌ها و دست‌نوشته‌ها، با وسواس، طبقه‌بندی و بررسی گردید، و بیشترین نمرۀ ممکن برای آن‌ها در نظر گرفته شد. بویژه از بصیرت‌ها و دانش مندرج در بخش اظهارنظرهای پایانی گزارش‌ها سپاسگزارم.
• توجه شما را به ریز نمرات جلب می‌کنم.
• در پایان، امیدوارم که مجموعه آموزشی تدارک دیده شده این درس، انگیزه‌ها، اطلاعات و نیروی لازم برای ادامه بررسی‌های شما در این قلمرو مهم را فراهم آورده باشد.
• تغییر برنامه درس را از طریق همین وب‌گاه پی‌گیری فرمایید.
• در پناه ولیعصر(عج) پاینده باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


محمدعلی بیابی    ←    ۲۰
علی مجتهدی    ←    ۲۰
مسعود سالاری    ←    ۱۹
زهرا ظرفچی شیرازی    ←    ۱۸.۷۵
شجاع الدین شیخی    ←    ۱۸.۵
فاطمه میری پورفرد    ←    ۱۸
۳۱۰۷۹۸۰۱۳    ←    ۱۵
۳۱۰۷۹۸۰۱۰    ←    ۱۱
۳۱۰۷۹۸۰۲۱    ←    ۱۰.۵
۳۱۰۷۹۸۰۰۸    ←    ۴.۵


░▒▓░▒▓░▒▓░▒▓
█░▒▓ ریزنمرات
░▒▓░▒▓░▒▓░▒▓
شماره دانشجویی:                                     310798005
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  20
گزارشات طول ترم:                                  1
گزارشات فوق‌العاده:                                  
گزارش تحقیق:                                  3
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           2
░▒▓ نمره نهایی:                                  20



شماره دانشجویی:                                     310798022
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  18.5
گزارشات طول ترم:                                  
گزارشات فوق‌العاده:                                  0.75
گزارش تحقیق:                                  
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           1
░▒▓ نمره نهایی:                                  20



شماره دانشجویی:                                     310798014
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  15.75
گزارشات طول ترم:                                  1.75
گزارشات فوق‌العاده:                                  
گزارش تحقیق:                                  
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           1.5
░▒▓ نمره نهایی:                                  19



شماره دانشجویی:                                     310798017
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  12.75
گزارشات طول ترم:                                  1
گزارشات فوق‌العاده:                                  
گزارش تحقیق:                                  3
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           2
░▒▓ نمره نهایی:                                  18.75



شماره دانشجویی:                                     310798015
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  14.25
گزارشات طول ترم:                                  1
گزارشات فوق‌العاده:                                  0.5
گزارش تحقیق:                                  2.25
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           0.5
░▒▓ نمره نهایی:                                  18.5



شماره دانشجویی:                                     310798023
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  14.25
گزارشات طول ترم:                                  0.75
گزارشات فوق‌العاده:                                  
گزارش تحقیق:                                  3
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           
░▒▓ نمره نهایی:                                  18



شماره دانشجویی:                                     310798013
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  11.5
گزارشات طول ترم:                                  0.75
گزارشات فوق‌العاده:                                  
گزارش تحقیق:                                  2.25
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           0.5
░▒▓ نمره نهایی:                                  15



شماره دانشجویی:                                     310798021
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  8.5
گزارشات طول ترم:                                  0.5
گزارشات فوق‌العاده:                                  0.5
گزارش تحقیق:                                  
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           1
░▒▓ نمره نهایی:                                  10.5



شماره دانشجویی:                                     310798010
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  8.5
گزارشات طول ترم:                                  0.5
گزارشات فوق‌العاده:                                  
گزارش تحقیق:                                  0
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           2
░▒▓ نمره نهایی:                                  11



شماره دانشجویی:                                     310798008
جمع نمره پاسخ‌نامه:                                  4.25
گزارشات طول ترم:                                  
گزارشات فوق‌العاده:                                  
گزارش تحقیق:                                  
مشارکت مؤثر در روند کلاس:                           0.25
░▒▓ نمره نهایی:                                  4.5

 

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 30 بهمن 1399 ساعت 15:00

ده تیپ نویز شناختی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از منابع؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مفهوم سوگیری (Bias)، از هرولد آینس، یکی از مفاهیم مهم علوم اجتماعی و ارتباطات و معادل مفهوم نویز در نظریه عمومی سیستم‌ها و نظریه اطلاعات قلمداد می‌شود. آینس، ریشه‌یابی سوگیری ارتباطی را کل آن چیزی دانست که ما از علم ارتباطات احتیاج داریم.

▬    خطای شناختی یا به عبارت متداول‌تر، سوگیری و نویز‌ شناختی، خطاهایی ذهنی هستند که به صورتی نظام‌مند به نگرش‌ها، اوهام، باورهای غلط و... متمایل می‌شوند و طبعاً بر استدلال‌ها، تصمیم‌گیری‌ها، ارزیابی‌ها، یادآوری‌ها و ادراک و شناخت افراد تأثیر می‌گذارند. سوگیری و نویز‌ شناختی، از مباحث مهم و تأثیرگذار در علوم شناختی است. علوم شناختی تا به اینجا، شمار زیادی از این خطاهای ذهنی را شناسایی کرده و زوایای متفاوتی از شرایط ظهور و بروزشان را بررسی کرده است. فهرست انواع خطاهای شناختی بسیار طولانی است.

▬    جهت‌گیری تأییدی یا سوگیری و نویز‌ شناختی، به بیان دیگر به معنای تمایل ما به پذیرش باورهایی خاص است. به عبارتی، هنگامی که باوری در ما شکل ‌می‌گیرد، تنها اطلاعاتی را می‌پذیریم که باورهای پیشین ما را تأیید می‌کند. در این حین، اطلاعاتی را که باعث می‌شوند در باورهایمان شبهه ایجاد شود، یا کلاً نادیده می‌گیریم یا از اساس رد می‌کنیم. این نوع مواجهه با باورهایمان، همچون استفاده از نوعی مخدر است که ما را در برابر واقعیت‌های اطرافمان کرخت ‌‌می‌سازد. به همین دلیل ذهن و دریافت‌های ما، توانایی منعکس کردن بخش بزرگی از واقعیت بیرون از ذهن را از دست می‌دهد.

▀█▄  سوگیری و نویز شناختی چیست
▬    سوگیری‌های شناختی، انحرافات و اشتباهاتی است که ذهن از قضاوت‌های درست خود مرتکب می‌شود. به بیانی دیگر می‌توان این سوگیری‌ها یا «اشتباهات ادراکی» را به هرگونه اشکال و اشتباه در تصمیم‌گیری، ارزیابی اطلاعات و به یادآوری که به شکل الگوی فکری درآمده باشد، نسبت داد و آن‌ را «سوگیری شناختی» نامید. اصطلاح سوگیری شناختی  را نخستین بار پیتر واسن (۱۹۲۴-۲۰۰۳)، روانشناس برجسته‌ای از دانشگاه کالج لندن استفاده کرد.
▬    پیتر واسن در روانشناسی استدلال که از شاخه‌های علوم ذهنی محسوب می‌شود، یکی از افراد پیش‌گام و مهم محسوب می‌شود. این شاخه از علوم ذهنی، به مطالعه‌ی نحوه‌ی تفکر و استدلال در افراد جامعه می‌پردازد و بررسی می‌کند که چه فرآیندهایی به نتیجه‌گیری‌های ذهنی منجر می‌شوند و چگونه این فرایندها روند حل مسئله و تصمیم‌گیری را شکل می‌دهند. از دید واسن، افراد حتی برای تمایل پیدا کردن به اطلاعات و دانش نیز، از سوگیری‌های شناختی مدد می‌گیرند و تمایل آن‌ها به سمتی است که پیش‌فرض‌ها، دریافت‌ها و باور‌های‌‌ آن‌ها را تأیید می‌کند.
▬    پروفسور «کارن وین» و همکارانش در دانشگاه «ییل»، مطالعاتی بر کودکان یک، دو و سه ساله انجام دادند که این مطالعات نشان می‌دهد کودک انسان از زمان تولد خود، دارای «سوگیری درون‌گروهی» است. این بدین معنا است که کودک، حمایت کسانی را که شبیه به خود او هستند، نسبت به سایر افراد ترجیح می‌دهد. این کودکان مورد مطالعه، هم از افراد مشابه خودشان حمایت می‌کردند و هم از افرادی که شباهتی به آن‌ها نداشتند، بیزاری می‌جستند. مطالعات متعددی این واقعیت را نشان می‌دهند که برای کودک از بدو تولد دو گروه «ما و دیگران» وجود دارد و انسان‌ها از کودکی، تمایل دارند تا افرادی را که شباهتی به آن‌ها ندارند، تنبیه کنند.
▬    جهت‌گیری تأییدی و سوگیری شناختی می‌تواند بر شکل‌گیری مناسبات و روابط اجتماعی نیز تأثیرگذار باشد. ما انسان‌ها در روابط اجتماعی که داریم، اعم از حقیقی و مجازی، خودمان را در معرض آن دسته از موقعیت‌های اجتماعی قرار می‌دهیم که رویکرد مثبتی به این باور‌های ما دارند. ما در ارتباطات خود، بیشتر با افرادی هم‌نشینی می‌کنیم که یا مثل ما یا بسیار شبیه ما فکر می‌کنند.
▬    پروژه‌ی دیگری به نام ایمپلیسیت (آزمون تداعی ضمنی)، توسط «آنتونی گرین‌والد» از دانشگاه واشینگتن و «مهزرین بانجی» از دانشگاه هاروارد، نشان‌دهنده‌ی وجود سوگیری‌های شناختی در تمام انسان‌ها بود؛ به عبارتی، چیزی به نام انسان بدون سوگیری و نویز وجود ندارد. به همین دلیل لازم است که برای پرهیز از خطاهای شناختی، با آن‌ها آشنا باشیم.
▬    ما در بسیاری از مواقع، فرصت درک چشم‌اندازهای متفاوت را از خودمان می‌گیریم. شاید حتی بدون اینکه متوجه شویم، هر کسی که اعتقاد به برتری‌جویی ما را به چالش بکشد، در ذهنمان سانسور ‌می‌کنیم و با آنان وارد گفت‌وگو نمی‌شویم. حتی ممکن است ناخواسته با رفتار و گفتارمان باعث رنجش دیگران شویم فقط به این دلیل که اندیشه و شیوه‌ی زندگی‌ متفاوتی از ما دارند.
▬    یک باور غلط اما شاید رایج این است که تفکر بسته فقط متعلق به افراد کمتر تحصیل‌کرده با موقعیت اجتماعی پایین‌تر است. درحالی‌که در طول تاریخ دانشمندان و نخبگان دانشگاهی بسیاری بوده‌اند که در برابر دستاوردهای جدید علمی مقاومت می‌کرده‌اند. شواهد فراوان نشان می‌دهد که جهت‌گیری تأییدی یا سوگیری و نویز شناختی در انسان‌ها، این مقاومت را معمولاً از دو طریق انجام می‌دهد: توجه گزینشی به داده‌های علمی موجود و نادیده گرفتن داده‌هایی که باورهای پیشین را باطل می‌کند.

▀█▄  سوگيری‌های شناختی-۱.پدیده لنگر انداختن
▬    اثر لنگر انداختن (Anchoring Effect)، از مهم‌ترین سوگیری‌های شناختی است که در تصمیمات، قضاوت‌ها و در نهایت رفتار و باورهای انسان‌ها بسیار تأثیرگذار خواهد بود. در سوگیری و نویز شناختی «لنگر انداختن»، ذهن در فرایند تصمیم‌گیری‌های خود، تنها به نخستین اطلاعاتی که به او رسیده تکیه و اکتفا می‌کند. به عبارتی در این نوع سوگیری و نویز شناختی، زحمت جستجوی بیشتر را به خود نمی‌دهد و روی اطلاعات اولیه یا قسمتی از آن گیر می‌افتد.
▬    ذهن همیشه برای اولین اطلاعاتی که به دست می‌آورد ارزش خاصی قائل است و معمولاً وقتی لنگرش را در قسمت خاصی از اطلاعات می‌اندازد، جانب‌دار می‌شود. طبق « پدیده لنگر انداختن»، معمولاً بهترین گزینه‌ها، همان اولین گزینه‌های ارائه‌شده هستند؛ گزینه‌هایی که تأثیر بسزایی در انتخاب افراد بین گزینه‌های موجود می‌گذارند. زمانی که سوزن فکر و تصمیم‌گیری فرد، روی مورد خاصی گیر کند، تصمیم‌گیری‌ها و قضاوت‌هایی که او در آینده انجام می‌دهد، با مقایسه‌ی مواردی که در آن لحظه موجود است، با مورد یا موارد اولیه شکل می‌گیرند.
▬    اثر لنگر انداختن، اولین بار توسط آموس تورسکی و دنیل کانمن مطرح شد. آن‌ها در مطالعه‌ی خود شرکت‌کنندگان را به دو گروه تقسیم کردند. به هر دو گروه برای حل حاصل‌ضرب فقط پنج ثانیه فرصت داده شد:

•    از دسته‌ی اول خواسته شد حاصل ضرب اعداد یک تا هشت را محاسبه کنند. ۸×۷×۶×۵×۴×۳×۲×۱
•    از دسته‌ی دوم خواسته شد حاصل ضرب اعداد هشت تا یک را محاسبه کنند. ۱×۲×۳×۴×۵×۶×۷×۸

▬    به شرکت‌کنندگان فرصت کافی برای محاسبه‌ی حاصل ضرب اعداد داده نشد و آن‌ها مجبور به تخمین یا حدس پاسخ بودند. پاسخ گروه اول به‌طور متوسط، چیزی نزدیک به عدد ۵۱۲ بود؛ ولی گروه دوم به‌طور متوسط پاسخی حدود ۲۲۵۰ ارائه دادند. پاسخ صحیح این حاصل ضرب ۴۰۳۲۰ است. سؤالی که در این زمینه مطرح می‌شود، این است که به چه دلیلی چنین اختلاف فاحشی بین پاسخ‌ها وجود داشت؟
▬    این موضوع به این دلیل اتفاق می‌افتد که مغز، زمان کافی برای محاسبه ندارد؛ دو عدد اول را ضرب می‌کند و عدد پنجاه و شش را به دست می‌آورد و سپس آن را ضرب در شش می‌کند و همین‌جا گیر می‌کند. بعد ذهن با توجه به اطلاعات اولیه به حدس تقریبی دو هزار و اندی می‌رسد. در مورد دوم یک ضرب در دو و ضرب در سه عدد کوچک‌تری به دست می‌دهد و ذهن به حدس حدود پانصد می‌رسد. به بیان دیگر لنگر ذهن باعث می‌شود در یک نقطه گیر کنیم و جلوتر نرویم. برای همین بین جواب واقعی و حدس و گمان این قدر تفاوت وجود دارد.
▬    «اثر لنگر انداختن» در تجارت و کسب‌و‌کار، کاربرد ویژه‌ای دارد و طراحان اقتصادی از جهت‌گیری‌های شناختی مغز افراد، در به دام انداختن آن‌ها، کمال استفاده را می‌برند. به‌طور مثال فروشگاه‌های زنجیره‌ای، نمونه‌ی بارزی از پدیده لنگر انداختن است. حتماً مشاهده کرده‌اید که در برخی از روزهای ماه، برخی فروشگاه‌ها در نزدیکی درهای ورودی خود، پیشنهاد‌ها و تخفیف‌های ویژه‌ای را به نمایش می‌گذارند. برنج دانه بلند، بسته‌ای ۲۰ هزار تومان، تخفیف خورده ۱۵ هزار تومان.
▬    بسیاری از افراد با دیدن این تبلیغات وارد فروشگاه می‌شوند و به سمت غرفه‌ی برنج می‌روند. شاید در همین حین موارد بسیاری را نیز پیدا کنند که از پانزده هزار تومان نیز کمتر باشد؛ اما این فکر که «آن برنج حتماً کیفیت بالاتری داشته که قیمت بدون تخفیفش بالاتر از برنج‌های دیگر است. پس من با پرداخت پول کمی بیشتر می‌توانم برنج باکیفیت‌تری بگیرم»، در فکر و سوگیری‌های شما لنگر انداخته است و گزینه‌های دیگر از انتخاب شدن توسط شما محروم واقع می‌شوند.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۲.پدیده راه‌حل دمِ ‌دست
▬    در سوگیری و نویز شناختی راه‌حل دم دست (Availability heuristic)، فرد احتمال وقوع یا تکرار هر رویداد را بر اساس تعداد دفعاتی که می‌تواند آن احتمال را به یاد آورد می‌سنجد. به همین خاطر، این نوع سوگیری و نویز به‌شدت موجب خطا در قضاوت خواهد شد. عبارت راه‌حل دم دست را برای نخستین بار در سال ۱۹۷۳ دو دانشمند برجسته‌ی علوم شناختی، آموس تورسکی و دنیل کانمن به کار بردند.
▬    راه‌حل دم دست، به‌نوعی مشابه یک میان‌بر ذهنی است که در ارزیابی مفاهیم یا تصمیم‌ها بر آنچه به‌سرعت به خاطر آورده می‌شود، تکیه می‌کند. راه‌حل دم دست می‌گوید هر مثالی که به خاطر می‌آوریم، به علت مهم بودنش یا حداقل مهم‌تر بودنش از باقی مثال‌ها به یاد آورده شده است. تحت تأثیر راه‌حل دم دست، افراد تمایل دارند اطلاعات تازه‌تر را اساس قضاوت قرار دهند و در نتیجه ذهنشان به سمت آن‌ها سوگیری و نویز می‌کند.
▬    یکی از آشکارترین مثال‌های راه‌حل دم دست، تأثیرات نمونه‌های حاضر و مهیا بر ذهن ماست. مثلاً یک شخص ممکن است پس از دیدن فیلمی تأثیرگذار و قوی با موضوع فاجعه هسته‌ای، متقاعد شود که احتمال وقوع جنگ یا حادثه‌ی هسته‌ای بسیار بالا است. از نمونه‌های دیگر در این سوگیری و نویز می‌توان به رانندگی اشاره کرد. اگر فرد شاهد واژگون شدن یک ماشین در جاده باشد، احتمال تصادف کردن خودش را نیز بالا تصور می‌کند. به عبارتی فرد هرچه ذهنش بیشتر درگیر آن فیلم یا تصادف باشد، صحنه‌های آن فیلم یا تصادف در ذهنش تکرار می‌شود و در نتیجه باعث می‌شود که فرد باور قوی‌تری نسبت به نتیجه‌گیری‌های خود پیدا کند.
▬    یک مثال دیگر در این زمینه، سؤالی است که در آن از افراد پرسیده می‌شود ریسک کدام یک از شغل‌ها بالاتر است: پلیس یا چوب‌بُر؟ ازآنجاکه ممکن است مثال‌های آماده‌ای از اخبار شلیک به مأموران پلیس در ذهن داشته باشیم و به‌طور عینی نیز آسیب دیدن پلیس‌ها را بیشتر تماشا کرده باشیم، شاید نتیجه بگیریم پلیس بودن خطرناک‌تر است، درحالی‌که آمار نشان می‌دهد که چوب‌بُرها در حین کار،  آسیب بیشتری را نسبت به مأموران پلیس متحمل می‌شوند.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۳.پدیده چشم و هم‌چشمی
▬    اثر چشم و هم‌چشمی (Bandwagon effect) که آن را پدیده ارابه یا گله نیز می‌نامند، نوعی سوگیری و نویز شناختی است که طی آن، فرد عملی را فقط به این دلیل که دیگران نیز آن را انجام می‌دهند، انجام می‌دهد. در این حالت فرد، به باروهای خود بی‌توجه است و تنها پس از انجام دادن یک عمل، به باورهای خویش رجوع می‌کند. حتی در این مورد نیز، اگر عمل با باورهایش مطابقت داشت ارزش زیادی برای باور خود قائل می‌شود و اگر با باورش تناقض داشت، ترجیح می‌دهد تا باورش را نادیده بگیرد.
▬    هماهنگ کردن رفتارهایمان با دیگران، احساس راحتی بیشتری به ما می‌بخشد. بخشی از این موضوع، ریشه در تکامل انسان‌ها دارد. ما انسان‌ها با وجود اینکه ممکن است به خاطر رفتار دیگران تصمیم اشتباهی بگیریم و رفتار غیر منطقی انجام دهیم، باز هم ترجیح می‌دهیم همرنگ جماعت باشیم. مردم در فصل‌های حراجی در فروشگاه‌ها، به جمعیت خریداران نگاهی می‌اندازند و به آن‌‌ها می‌پیوندند؛ چون فکر می‌کنند کار درستی است و بقیه هم دارند این کار را انجام می‌دهند.
▬    تصور کنید که شما در این فصل‌های حراج، فقط یک توستر با پنجاه درصد تخفیف خریده‌اید و با دیدن افرادی که در حال خرید تلویزیون صفحه تخت بزرگ هستند، احساس گناه کرده و اقدام به خرید موارد بیشتر می‌‌کنید. پدیده چشم و هم‌چشمی در طرفداری از تیم‌های ورزشی نیز مؤثر است؛ اگر تیمی لیگ را با چند پیروزی پیاپی آغاز کند، طرفداران بیشتری پیدا می‌کند که حاضرند برای تشویق از آن تیم در ورزشگاه‌‌ها حضور پیدا کنند.
▬    اثر  چشم و هم‌چشمی (ارابه یا گله) برای اولین بار در سال ۱۸۴۸ پس از موفقیت چشمگیر دن رایس (Dan Rice) که یک دلقک معروف سیرک بود و برای کمپین سیاسی خود در خلال انتخابات آمریکا، از ارابه‌ی موسیقی‌اش کمک گرفت، به این نام مشهور شد. از آن پس استفاده از ارابه‌ی موسیقی توسط سایر سیاست‌گذاران به‌عنوان روشی استاندارد و به امید موفقیت آن‌ها در کمپین‌های انتخاباتی، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. از نظر روانشناسان، سوگیری و نویز شناختی، نوعی تمایل به گرفتن تأیید اجتماعی و همراهی با اکثریت است.
▬    همچنین نمی‌توان از تأثیر گسترده‌ی پدیده چشم و هم‌چشمی، بر پدیده‌های جمعی نیز چشم‌پوشی کرد. رأی دادن یکی از اموری است که پدیده چشم و هم‌چشمی در آن بسیار دخیل است. تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از مردم تمایل دارند به فرد یا حزبی رأی دهند که گمان می‌کنند احتمال پیروزی‌اش بالا است. پس به او رأی می‌دهند به این امید که جزو «برند‌ه‌ها» قرار بگیرند. در نظر‌سنجی‌های سیاسی اجتماعی نیز افراد در پدیده چشم و هم‌چشمی عقایدشان را به عقیده‌ی اکثریت تغییر می‌دهند.
▬    روان‌شناس برجسته‌ی فقید و استاد سابق دانشگاه‌ ییل، مظفر شریف، از نخستین کسانی بود که چنین اثری را در یک آزمون نشان داد. وی علاقه‌مند بود بداند چگونه افراد عقایدشان را به خاطر همرنگی با جماعت تغییر می‌دهند. به همین منظور از شرکت‌کنندگان خواست در اتاقی تاریک به نقطه‌‌ی روشن کوچکی چند متر آن‌طرف‌تر خیره شوند و تخمین بزنند چند بار نقطه‌ی روشن به حرکت درمی‌آید.
▬    حقه‌ی آزمایش در این بود که نقطه هیچ حرکتی نداشت. در واقع اگر حرکتی هم به ذهن می‌آمد ناشی از نوعی توهم بصری بود. روز اول افراد رقم‌های متفاوتی را ذکر کردند؛ اما از روز دوم تا روز چهارم، افراد بر یک یا دو عدد تخمینی توافق می‌کردند و بقیه نیز هم‌صدا می‌شدند. مظفر شریف بعداً در گزارش مفصلی از این شبیه‌سازی نشان داد که چگونه هنجارهای اجتماعی در جامعه بسط پیدا می‌کنند و چارچوب ارزیابی رفتار اجتماعی را شکل می‌دهند.
▬    اثر چشم و هم‌چشمی در سلامت جامعه نیز مؤثر است. به‌عنوان نمونه در هر جامعه‌ای افرادی هستند که به روش‌های درمانی خاصی عقیده دارند به این دلیل که افراد زیادی به آن باور دارند درحالی‌که این روش‌ها هیچ پشتوانه‌ی علمی ندارند. تمایل به پیروی از اعمال و افکار دیگران ناشی از گرایش افراد به هم‌نوایی است. گاهی اوقات هم به این علت است که تنها منبع اطلاعات فرد، دیگران هستند. هر دو دلیل اما شاهدی بر تمایل به همرنگی با جماعت است.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۴.پدیده پَس‌نگری
▬    پَس‌نگری (Hindsight bias) نوعی سوگیری و نویز شناختی است که در آن، ذهن افراد پس از اینکه چیزی اتفاق می‌افتد، گمان می‌کند از اول از آن خبر داشته است. افراد بسیاری با پس‌نگری قضاوت می‌کنند و پس از اینکه رویدادی اتفاق می‌افتد، با گفتن جملاتی مانند «از اول هم می‌دانستم»، چنین القا می‌کنند که آن رویداد قابل پیش‌بینی بوده است. درحالی‌که این‌طور نیست و در واقعیت شواهد اندکی برای پیش‌بینی در دسترس بود. پس‌نگری، در مواردی به انحراف در حافظه منجر می‌شود و این اتفاق زمانی می‌افتد که یادآوری و بازخوانی خاطرات به نتایج نظری کاذب منجر می‌شوند.
▬    پژوهش‌ها نشان‌دهنده‌ی وجود ۳ عامل اصلی در پس‌نگری است. اولین عامل «انحراف حافظه» است. در این حالت، ذهن توانایی این را ندارد که پیش‌بینی قبل رویداد را به خاطر بیاورد. عامل دوم، گرایش ذهن به دیدن رویداد به‌عنوان «امری اجتناب‌ناپذیر» است. وقتی ذهن مشغول ارزیابی رویدادی می‌شود، تمایل دارد گمان کند که آن رویداد حتماً باید اتفاق می‌افتاد. آخرین عامل نیز گرایش ذهن به «پیش‌بینی پذیری» است. ذهن این‌گونه تصور می‌کند که توانایی پیش‌بینی آن رویداد را از قبل داشته است.
▬    هرگاه سه عامل ذکرشده در یک موقعیت و هم‌زمان اتفاق بیفتند، احتمال سوگیری و نویز پس‌نگری افزایش پیدا می‌کند. برای نمونه‌ای از این سوگیری، می‌توان به تماشای فیلم اشاره کرد. فرض کنید در پایان یک فیلم جنایی متوجه می‌شویم که قاتل کیست. اینجا خیلی احتمال دارد فرد به خاطر نیاورد که از اول درباره‌ی شخصیت گناهکار داستان چگونه فکر می‌کرد. به‌علاوه به‌غلط تصور ‌کند که از اول معلوم بوده قاتل کیست. در نتیجه فرد ممکن است واقعاً به این باور برسد که از اول همه چیز را درباره‌ی فیلم می‌دانست؛ درحالی‌که در واقعیت همه‌ی این تصورات پس از دیدن فیلم در ذهنش نقش بسته است.
▬    از مطالعات برجسته‌ی کلاسیک درباره‌ی سوگیری و نویز پس‌نگری، می‌توان به مطالعه‌ای اشاره کرد که در سال ۱۹۷۵ در دانشگاه عبری اورشلیم انجام گرفت. در این پژوهش دانشمندان آزمایشی را ترتیب دادند تا پس‌نگری را در افراد آزمایش کنند. در مرحله‌ی اول، آن‌ها از شرکت‌کنندگان خواستند احتمال چندین پیامد سفر ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، به پکن و مسکو را بسنجند. پس از اینکه این ملاقات انجام شد در مرحله‌ی بعدی پژوهش، آنان از شرکت‌کنندگان دعوت کردند تا احتمالاتی را که برای هر نتیجه‌ی پیش از سفر مطرح کرده بودند به یاد آورند.
▬    نتایج نشان داد شرکت‌کنندگان احتمالاتی را که درباره‌ی نتایج واقعی سفر به یاد آوردند، بسیار بیشتر از احتمالاتی بود که پیش‌تر مطرح کرده بودند. به بیان دیگر پس از آنکه نتایج واقعی سفر مشخص شد، شرکت‌کنندگان گمان می‌کردند که آنان از ابتدا برای آن نتایج احتمال بیشتری را قائل شده بودند؛ درحالی‌که در واقعیت این‌گونه نبود.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۵.پدیده شترمرغ
▬    تمایل ذهن به نادیده گرفتن اخبار بد و وانمود کردن اینکه اوضاع خوب است، پدیده شترمرغ (Ostrich Effect) نام دارد. پدیده شتر‌مرغ باعث می‌شود افراد از حضور در هر موقعیتی که ممکن است در نظرشان منفی جلوه کند، اجتناب کنند. علت نام‌گذاری این سوگیری و نویز این است که شترمرغ هرگاه از چیزی بترسد، سر خود را در زیر شن فرومی‌برد و تصور می‌کند چون خطر را نمی‌بیند از آن در امان مانده است.
▬    افراد تحت تأثیر سوگیری و نویز شناختی شترمرغ، از هر شرایطی که ممکن است کمی ناراحتی پیش بیاید، دوری می‌کنند. این خطای شناختی سبب می‌شود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد؛ زیرا ترجیح می‌دهد با آن اطلاعات کاری نداشته باشد. در نتیجه هم خود فرد دچار خطای بنیادی در قضاوت‌هایش می‌شود، هم اعتماد دیگران را به‌تدریج از دست می‌دهد؛ زیرا نتوانسته است در مواقع مورد نیاز، حضور پیدا کند و واکنشی نشان دهد.
▬    در زبان فارسی نیز، برای افرادی که خودشان را بی‌خبر و نادان نشان می‌دهند، اصطلاح کبکی که سرش را در برف فرو کرده است را به کار می‌برند. بسیاری از افراد معتقدند که چون تا حالا همه چیز خوب پیش رفته است، از این به بعد نیز همین‌طور خواهد بود. در واقع این افراد علائم خطر و عواقب آن را ناچیز و دست کم می‌شمارند.
▬    ساده‌ترین مثالی که می‌توان در این زمینه ذکر کرد، این است که زمانی که افراد از نظر احساسی با موضوعی درگیر شده باشند، وقتی در معرض اطلاعات ناراحت‌کننده قرار می‌گیرند، به‌جای رنج کشیدن و تحمل اضطراب ناشی از آن، تمایل دارند به‌سادگی آن اطلاعات را نادیده بگیرند. در واقع تعارضی بین «آنچه ذهن منطقی ما تصور می‌کند که مهم است» و «آنچه ذهن عاطفی ما پیش‌بینی می‌کند که دردناک است» رخ می‌دهد و با درنظرگرفتن جنبه‌های مثبت و انکار واقعیت‌های منفی در مورد یک موضوع، حواسمان را از خطرات احتمالی پرت می‌کنیم و هشدارهای پیشگیرانه را جدی نمی‌گیریم. از طرفی دیگر فکر کردن، درد و زحمت دارد و ما نمی‌دانیم چه موقع باید آن را متوقف کنیم.
▬    اولین کسانی که از این اصطلاح استفاده کردند، دان گالای و اورلی سِید، استادان دانشکده‌ی علوم مالی دانشگاه عبری اورشلیم در سال ۲۰۰۶ بودند. آن‌ها هنگامی که مشغول مطالعه‌ی رفتار سرمایه‌گذاران بازار بورس بودند، به این نتیجه رسیدند که وقتی بازار در موقعیت بدی قرار دارد، بسیاری از سهام‌داران از بررسی مداوم اخبار بازار و وضعیت سرمایه‌‌های خود خودداری می‌کنند.
▬    اثر شترمرغ در بسیاری از موارد در میان افرادی که انسان‌های واقعاً خوبی هستند نیز پدیدار می‌شود؛ زیرا آن‌ها دوست دارند هیچ کس از دستشان ناراحت نشود. بااین‌حال باید توجه داشت که رفتارهای این‌چنینی، جنبه‌های تاریکی است که بیش از حد باادب بودن به ارمغان می‌آورد. آنان همواره به‌غلط گمان می‌کنند چون کاری نکردیم و حرفی نزدیم، پس هیچ‌کس از ما چیزی به دل نگرفته است؛ درحالی‌که با سکوت، پنهان شدن و واکنش نشان ندادن، ممکن است حتی بیشتر به دیگران و به‌ویژه به آن‌هایی که نزدیک‌ترند و انتظار حمایت بیشتری دارند، آسیب برسانند.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۶.پدیده فروپاشی انگاری
▬    یکی دیگر از انواع سوگیری‌های شناختی، فروپاشی‌انگاری (Declinism) است. در این نوع سوگیری، ذهن گرایش به گذشته‌نگری مثبت و آینده‌نگری منفی دارد و بر این باور است که یک جامعه یا نهاد رو به زوال است. افرادی که دارای این نوع از سوگیری و نویز هستند، به‌غلط می‌پندارند که در زمان‌های قدیم همه چیز خوب و در نهایت کمال بوده است. در این فرایند ذهنی، لحظات سخت و خاطرات بد گذشته در ذهن کمرنگ و دشواری‌های زمان حال پررنگ می‌شوند. تحقیقات نشان می‌دهند که میان فروپاشی‌انگاری و مفهوم نوستالژی رابطه‌ی نزدیکی وجود دارد.
▬    برخی تحقیقات روان‌شناسی اجتماعی، نشان‌دهنده‌ی این مسئله است که ذهن فرد در زمان‌هایی که لحظه‌های خود را غیرقابل تحمل می‌بیند و چالش‌های فراوانی پیش رویش دارد، به فروپاشی‌انگاری روی می‌آورد. در این حالت ذهن از یک سازوکار عاطفی استفاده می‌کند تا تحمل لحظات حال خود را آسان‌تر کند. اسوالد اشپنگلر، نویسنده و مورخ آلمانی، در کتابی تحت عنوان «فروپاشی مغرب زمین»، حدود یک قرن پیش به این مفهوم پرداخت و پیش‌گویی کرد که تمدن مغرب زمین در شرف از هم پاشیدن است. نویسندگان بسیاری نیز از قدیم تابه‌حال از این مفهوم در آثارشان بهره برده‌اند.
▬    یک نمونه از آن‌ها کتاب «انحطاط و سقوط امپراتوری رم» پدیده ادوار گیبون، مورخ انگلیسی است که در شش جلد در اواخر قرن هجدهم منتشر شد. گیبون در این کتاب استدلال می‌کند که یکی از دلایل سقوط امپراتوری رم این بود که شهروندان کم‌کم امیدشان را از دست دادند و با تنبلی زمام کار را به نااهلان سپردند. در نتیجه توصیه می‌کند که در هر جامعه‌ای، باورهای خرافی باید جایش را به خردورزی بدهد تا آن جامعه از هم فرونپاشد.
▬    فروپاشی‌انگاری در قرن بیست‌ و یکم ابعاد پیچیده‌تری به خود گرفته است. از یک طرف بشر در یکی از بهترین و پررونق‌ترین دوران تاریخ خویش قرار دارد. میزان فقر، بیماری و مرگ‌ومیر به لطف پیشرفت‌‌های علمی پایین‌تر از هر زمانی است. جوامع بیشتر از هر دورانی تنوع دارند. وضعیت برابری جنسیتی و حقوق دگرباشان و اقلیت‌ها از گذشته بهتر شده است. از طرف دیگر، حجم وسیع اخبار و اطلاعات ناخوشایند که دلالت بر واقعیت‌هایی دارند که ممکن است حیات بشر را نابود سازد، بیش از هر زمانی در معرض دید انسان‌هاست. در نتیجه هر فردی به‌راحتی می‌تواند در دام فروپاشی‌انگاری اسیر شود.
▬    همه‌گیر شدن باور به فروپاشی‌انگاری، نتایج خطرناک و مصیبت‌باری را در پی دارد. در این حالت انتظارات مشترک جامعه به شکل‌گیری یک پیش‌گویی خودمحقق اجتماعی کمک خواهد کرد. به بیان دیگر، زمانی که فروپاشی‌انگاری در سطوح گسترده‌ای اتفاق می‌افتد، افراد امیدها و آرزوهایشان را از دست می‌دهند و نقش اجتماعی‌شان را جدی نمی‌گیرند؛ در نتیجه فروپاشی در آن جامعه به‌تدریج رنگ واقعیت به خود خواهد گرفت و رو به زوال خواهد رفت.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۷.پدیده فرار از ابهام
▬    اثر فرار از ابهام (Ambiguity effect‎)، نوعی سوگیری و نویز شناختی است که در آن، تصمیم‌گیری‌های فرد تحت تأثیر فقدان اطلاعات یا «ابهام» قرار می‌گیرد. این پدیده بیان‌کننده‌ی ترجیح انتخاب یک گزینه با احتمال مشخص و معلوم، نسبت به یک گزینه با احتمال ناشناخته و مجهول است. پدیده فرار از ابهام برای نخستین بار در سال ۱۹۶۱ توسط دانیل السبرگ توصیف شد.
▬    به‌عنوان مثال، در کوزه‌ای ۱۲۰ گوی قرمز، سفید و سیاه قرار دارد. چیزی که مشخص است این است که تعداد گوی‌های قرمز ۴۰ عدد است. ۸۰ گوی دیگر سفید یا سیاه‌ هستند؛ اما ما تعداد دقیق هر رنگ را نمی‌دانیم. ممکن است ۷۹ توپ سیاه و ۱ توپ سفید داشته باشیم ولی کسی از تعداد دقیق آن‌ها اطلاعی ندارد. پس دقیقاً ۱/۳ گوی‌ها قرمزند و مابقی مخلوطی از سفید و سیاه. اکنون کوزه را تکان داده تا گوی‌ها مخلوط شوند و یک گوی از آن بیرون می‌آوریم. حالا بیایید شرط‌بندی کنیم:
•    شرط‌بندی اول؛ گوی قرمز است و شما می‌برید یا گوی سیاه هست و شما می‌برید.
•    شرط‌بندی دوم؛ گوی قرمز یا سفید است و شما می‌برید یا گوی سیاه یا سفید است و شما می‌برید.
▬    کدام گزینه انتخاب شما است؟ اگر روی ۱ یا ۴ شرط‌بندی کردید، مرتکب سوگیری فرار از ابهام شده‌اید. اگر در شرط‌بندی اول گزینه‌ی ۱ را به ۲ ترجیح دادید در واقع تشخیص دادید که تعداد توپ‌های قرمز از سیاه بیشتر است؛ ولی تنها تفاوت بین گزینه‌ی ۳ و ۴ این است که شما فقط با انتخاب سیاه یا قرمز می‌برید. پس اگر ۴ را به ۳ ترجیح دادید در واقع تشخیص دادید که تعداد بیشتری گوی سیاه نسبت به قرمز وجود دارد. پس اگر در دو شرط‌بندی گزینه‌ها‌ی ۱ و ۴ را انتخاب کنید دچار تناقض شده‌اید، زیرا که شما نسبت به تعداد دقیق گوی‌های سیاه یا سفید هیچ‌گونه اطلاعی ندارید. این آزمایش با نام پارادوکس السبرگ شناخته می‌شود.
▬    دلیل اینکه بسیاری از افراد این دو گزینه را انتخاب می‌کنند، این است که روی دانسته‌هایشان تکیه می‌کنند و شرط‌بندی روی احتمالات مجهول برایشان گزینه‌ی مناسبی نیست. این‌گونه نیز می‌توان گفت که ما یک گزینه‌ی بد با احتمال معلوم و مشخص را به یک گزینه‌ی مجهول با احتمالات نامشخص ترجیح می‌دهیم. به‌طور مثال شاید ما خرید یک گوشی موبایل با ایرادهای جزئی را به خرید یک گوشی با صاحب و گذشته‌ی مجهول ترجیح دهیم.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۸.ادراک گزینشی
▬    در سوگیری و نویز شناختی ادراک گزینشی (Selective perception)، ذهن هر آنچه درست می‌پندارد، دریافت می‌کند و هرچه با آن مخالف است، نادیده می‌گیرد. به زبان ساده، در این فرایند فرد تصویر را آن‌طور که دوست دارد می‌بیند، نه آن‌گونه که واقعاً هست و اطلاعات را گزینشی دریافت می‌کند.
▬    برای ارائه‌ی مثالی ساده از این سوگیری، معلمی را در نظر بگیرید که بین شاگردانش استثنا قائل می‌شود. وی ممکن است به‌راحتی از خطای دانش‌آموز محبوبش چشم‌پوشی کند؛ درحالی‌که اگر همان خطا از دانش‌آموز دیگری سر بزند واکنش نشان دهد. یا برعکس، این معلم حتی می‌تواند پیشرفت دانش‌آموزی را که به او علاقه ندارد، نادیده بگیرد؛ درحالی‌که برای کوچک‌ترین پیشرفت دانش‌آموز محبوبش پاداش‌های متعددی قائل شود.
▬    یک تحقیق کلاسیک درباره‌ی ادراک گزینشی در دهه‌ی پنجاه میلادی نشان داد که افراد هر آنچه را بخواهند می‌بینند و برعکس، به هر آنچه علاقه نداشته باشند نیز آن را نادیده خواهند گرفت. در این پژوهش از تعدادی از دانشجویان دانشگاه پرینستون و کالج دارتموث خواسته شد فیلم یک مسابقه‌ی فوتبال نسبتاً خشن بین این دو دانشگاه را تماشا کنند، سپس تعداد تقریبی خطاهای هر تیم را تخمین بزنند. یافته‌های تحقیق نشان داد که هر گروه تعداد خطاهای تیم مقابل را تقریباً دو برابر واقعیت گزارش کرد که حکایت از ادراک گزینشی شرکت‌کنندگان داشت.
▬    افراد هر روز با داده‌های بسیار زیادی مواجه می‌شوند و در نتیجه نمی‌توانند به همه‌ی آنان توجه یکسانی نشان دهند. این مسئله یکی از دلایلی است که منجر به ادراک گزینشی خواهد شد. در واقع این ذهن است که انتخاب می‌کند به چه چیزی واکنش نشان دهد. ادراک گزینشی در طراحی تبلیغات تجاری نیز نقش دارد. مصرف‌کنندگان ممکن است فقط بر اساس اینکه درباره‌ی یک شرکت یا محصول چه عقیده‌ای دارند، از یک تبلیغ بیشتر یا کمتر خوششان بیاید. ادراک گزینشی می‌تواند باعث از دست رفتن فرصت‌های زیادی شود و در روند تصمیم‌گیری اخلال وارد کند.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۹.نوآوری‌گرایی
▬    نوعی سوگیری و نویز شناختی به نام نوآوری‌گرایی (Pro-innovation bias) وجود دارد که در آن، فرد برای فواید یک محصول جدید بیش از اندازه ارزش قائل می‌شود؛ درحالی‌که به محدودیت‌های همان محصول اهمیتی نمی‌دهد. از این منظر فرد تصور می‌کند که کل جامعه باید نوآوری را بدون هیچ تغییری بپذیرد.
▬    یکی از مثال‌های معروف تأثیرات نوآوری‌گرایی در افکار عمومی، به دهه‌ی پنجاه و شصت میلادی بازمی‌گردد. در آن سال‌ها با پیشرفت هرروزه‌ی فناوری‌های اتمی و نوآوری‌های ناشی از آن، باوری همگانی پدید آمده بود که انرژی اتمی به‌زودی و احتمالاً در اوایل قرن بیست ‌و یکم، توانایی آن را دارد تا جایگزین تمام سوخت‌های فسیلی شود.
▬    به عبارتی این‌گونه تصور می‌شد که کارکردهای نظامی انرژی اتمی به حداقل خواهد رسید و به جایش نوآوری‌های انرژی اتمی راهکارهای فراوانی برای بسیاری از مسائل بشر خواهد داشت. بسیاری از افراد در آن زمان، با خوش‌بینی تمام تصور می‌کردند که در سراسر جهان انرژی اتمی برای همه چیز از صنعت تولید دارو تا مولد‌های برقی به کار گرفته خواهد شد. این باور سال‌های بعد نیز ادامه یافت. مثلاً راجر اسمیت، مدیرعامل وقت جنرال موتورز، در سال ۱۹۸۶ پیش‌بینی می‌کرد با شروع قرن جدید در جامعه‌ای بدون کاغذ زندگی خواهیم کرد.
▬    یکی از دلایل به وجود آمدن این سوگیری و نویز آن است که تولیدکنندگان محصولات دیجیتال، نوآوری‌های هر کالای جدید را بیش از هر چیز تبلیغ می‌کنند. از طرفی دیگر نیز گرایش به نوآوری باعث می‌شود خریداران گمان کنند اگر آخرین محصول آن شرکت را نخرند یا آخرین مدل گوشی همراه یک شرکت دیگر را نداشته باشند، از بقیه جامعه عقب می‌افتند. در این حالت ذهن وزن زیادی برای نوآوری‌های آن محصول قائل می‌شود؛ اما در واقعیت ممکن است چند مدل طول بکشد تا مجموع نوآوری‌های یک شرکت به تغییرات عمده منجر شود. مثلاً خیلی اوقات مجموع امکانات یک گوشی همراه با مدل بعدی آن تفاوت چندانی ندارد؛ اما نوآوری‌گرایی مقاومت در برابر خرید آخرین مدل را کاهش می‌دهد.
▬    گاهی اوقات حتی محصول جدید‌تر با اینکه چند نوآوری دارد، بهتر نیست. کما اینکه بسیاری از شرکت‌ها به علت اشکالات فنی یا مسائل دیگر تولید محصول جدید را بعد از چندی متوقف می‌کنند؛ اما نوآوری‌گرایی نمی‌گذارد فرد محدودیت‌ها را به‌روشنی ببیند و همیشه از اینکه آخرین مدل هر چیزی را بخرد، دفاع خواهد کرد.

▀█▄  سوگیری‌های شناختی-۱۰.اعتماد به نفس کاذب
▬    اعتماد به نفس کاذب (Overconfidence effect)، یکی از انواع سوگیری و نویز شناختی است که اطمینان فرد به داوری‌هایش، فراتر از دقت عینی آن داوری‌ها است. برخی افراد بیش از اندازه به توانایی‌های خود اطمینان دارند و ریسک‌های بزرگ‌تری را در زندگی روزمره می‌پذیرند. تحقیقات نشان می‌دهد اعتماد به نفس کاذب در میان نخبگان پدیده‌ای شایع است؛ چون بسیاری از آن‌ها این توهم را دارند که همیشه حق با آن‌ها است.
▬    افراد دارای سوگیری و نویز شناختی اعتماد به نفس کاذب، امکان این را دارند که مسائل اخلاقی را دست کم بگیرند. وقتی پای داوری اخلاقی به میان می‌آید، بیشتر مردم گمان می‌کنند از دیگران راه و روش اخلاقی‌تری دارند. نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که بیش از نیمی از افراد خود را به لحاظ اخلاقی در ده درصد بالای جامعه می‌دانند. خیلی‌ها به‌سادگی گمان می‌کنند آدم‌های خیلی خوبی هستند و در هر چالش اخلاقی کار درست را انجام می‌دهند. مطالعات نشان می‌دهند در پدیده اعتماد به نفس کاذب خیلی‌ها در این باره که چقدر به نیازمندان کمک می‌کنند یا چقدر برای فعالیت‌های خیرخواهانه و داوطلبانه وقت می‌گذارند، اغراق کنند.
▬    به باور دانیل کانمَن، دانشمند برجسته‌ی علوم شناختی، اعتماد به نفس کاذب خطیرترین سوگیری و نویز شناختی است. یک دلیلش این است که قوه‌ی داوری انسان در مقابل این سوگیری و نویز آسیب‌پذیری بسیاری دارد. نتایج یک پژوهش مفصل در ایالات متحده حاکی است که ۹۳ درصد افراد بر این باورند که کیفیت رانندگی‌شان از میانگین جامعه بالاتر است؛ درحالی‌که این قضیه به لحاظ آماری ممکن نیست.
▬     اعتماد به نفس کاذب به‌راحتی راه را برای خطاهای شناختی دیگر هموار می‌کند. به بیان دیگر، اعتماد بیش از حد به خودمان و داوری‎هایمان باعث می‌شود که خود را عاری از خطا بدانیم. در چنین شرایطی فرد به‌راحتی در دام انواع سوگیری‌های شناختی می‌افتد. اعتماد به نفس بیش از اندازه می‌تواند سبب شود فرد بدون تأمل کاری را انجام دهد و این درست جایی است که احتمال سر زدن عمل غیر اخلاقی بسیار زیاد می‌شود. در پدیده اعتماد به نفس کاذب برخی از مهم‌ترین فجایع انسانی رخ داده است؛ غرق شدن تایتانیک، فاجعه‌ی اتمی چرنوبیل، نابودی فضاپیماهای کلمبیا و چَلنجِر و لکه‌ی نفتی خلیج مکزیک در سال ۲۰۱۰.
مأخذ:زومیت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 16 فروردین 1401 ساعت 13:29

صفحه 19 از 425

a_a_