فیلوجامعه‌شناسی

جمع‌بندی‌دسـ☷ـتنامه‌نظریه‌های‌جامعه‌شناسی: درک مفهوم «نظریه‌های جامعه‌شناسی»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    توانمندترین تعریف از «جامعه/امراجتماعی»، از حیث اطلاق به آنچه در تاریخ فلسفه و علوم اجتماعی، از این لفظ مراد شده است، را می‌توان ملهم از جمله مهم کارل مارکس در هجدهم برومر لویی‌بناپارت ساخت: «جامعه/امراجتماعی، آن است که موجب می‌شود انسان‌ها تاریخ خود را بسازند، و در عین حال، مانع می‌شود که تاریخ خود را آن گونه که خود می‌خواهند بسازند». مصداق این تعریف، حتی بیش از موضوع فیزیک، ملموس و عینی است و جبر آن را بیش از جبر اعیان فیزیکی درک می‌کنیم.

▬    پس، مراد از «نظریه‌های جامعه‌شناسی»، «مجموعه گزاره‌های به هم مرتبط معطوف به اموری است که موجب می‌شوند، انسان‌ها تاریخ خود را بسازند، و در عین حال، مانع می‌شوند از آن که تاریخ خود را آن گونه که خود می‌خواهند بسازند، مشروط بر آن که این گزاره‌ها مکرراً مورد تأیید قرار گرفته باشند».

▬    بر این اساس، مهم‌ترین نتیجه آن است که به رغم معمول منابع «نظریه‌های جامعه‌شناسی»، این نظریه‌ها، مطلقاً محدود به کاوش‌هایی که پس از سال ۱۸۳۸، یعنی سال وضع واژه «جامعه‌شناسی/Sociology» توسط هربرت اسپنسر یا آگوست کنت نیستند؛ یا منحصر به دوران پس از شکل‌گیری رسمی رشته دانشگاهی جامعه‌شناسی در ۱۸۹۵ به همت امیل دورکیم در دانشگاه بوردو نخواهند بود.
▬    «جامعه/امراجتماعی» به مفهومی که گفته شد، از نخستین موضوعات دغدغه بشر بوده است، چرا که انسان «اجتماعی بالطبع» است (یعنی همچون موجوداتی مثل زنبور و مورچه و موریانه و...، توان استمرار حیات در خارج از اجتماع را ندارد).
▬    اسطوره‌ها، ادیان، هنرها، فلسفه، مضامین فرهنگی مجرب (سنت‌ها)، فناوری، و... ، جملگی، از منابع «نظریه‌های جامعه‌شناسی» هستند، و حتی ارجمندی آن‌ها به عنوان منبع نظریه‌های جامعه‌شناسی از نظریه‌های متعارف جامعه‌شناسی که تنها یک قرن فرصت برای آزموده شدن را داشته‌اند، بیشتر است؛ چرا که بسیار مکررتر، مورد تأیید قرار گرفته‌اند و تأییدات قرن‌ها زیست انسان‌ها را به عنوان تکنسین‌های ماهر امر اجتماعی را با خود دارند.
▬    در رأس همه این نقاط مرجع برای استنباط نظریه اجتماعی، «ادیان ابراهیمی» هستند که به مدت ۴۰۰۰ سال، در زیست هوشمندترین مردم کره زمین در غرب آسیا و شمال افریقا، مکرراً مورد تأیید قرار گرفته‌اند، و همچنان، پس از گذر ۳۰۰ سال از ظهور علم مدرن، بیش از علم مدرن، سنت‌ها، فلسفه‌ها، و هنرها، مرجع کنش اجتماعی بخش عمده جمعیت جهان هستند.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 15 مهر 1400 ساعت 18:41

جمع‌بندی‌دسـ☷ـتنامه‌نظریه‌های‌جامعه‌شناسی: کاربست نظریه

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    نظریه‌ها، فیلترهایی هستند که پهن می‌شوند تا معدودی را از انبوه رکوردهای اطلاعات قابل ثبت، جدا کنند، تا اساساً تحلیل دقیق و سامانمند میسر گردد.

▬    بدون نظریه، میلیاردها میلیارد رکورد اطلاعاتی بالقوه مهم قابل ثبت در کوچکترین میدان مطالعاتی وجود دارند، که نمی‌توان، همزمان به همه آن‌ها توجه کرد، و اطلاعات مربوط به همه آن‌ها را ثبت نمود.

▬    لااقل، چنین توجه و تحلیل گسترده‌ای، حتی با حضور «ماشین‌های محاسب» در تحلیل‌های علوم انسانی، مفید نیست، و لازم است نظریه، تمرکز و جهت‌دهی سامانمند را در علوم انسانی تسهیل کند. بینش نظری، به هر تقدیر یک ضرورت است.
▬    برای آنکه نظریه، از سطح انتزاعی به رده انضمامی نازل شوند و هادی تحقیق عینی گردد، از متن نظریه، «مدل» و از متن مدل، «پرسش‌های منظم و ساده که ربط منحصراً دو مفهوم را جویا می‌شوند»، و سپس، «مفاهیم» استخراج می‌شوند. در واقع، نظریه‌ها، منبع معتبری برای «مدل»ها، «پرسش‌ها» و «مفاهیم» علمی هستند.
▬    تحقیقات علوم انسانی، نهایتاً متکفل، پاسخ به «پرسش‌های منظم و ساده که ربط منحصراً دو مفهوم را جویا می‌شوند» هستند، اما در موضوعات پیچیده که عمده موضوعات پژوهش‌های علوم انسانی از این سنخ هستند، یک راهبرد دیگر برای تحدید و تدقیق تحقیق هست، و آن طرح «فرضیات» ناظر بر «پرسش‌ها»ست.
▬    در واقع، پاسخ به پرسش ارتباط میان دو مفهوم علمی، شقوق گوناگونی از پاسخ را به آزمون و کاوش می‌گذارد، ولی با طرح «فرضیه»، ارتباط محتمل‌تر را به پرسش می‌گذاریم و به این طریق برنامه پژوهشی را باز هم یک رده تدقیق خواهیم کرد.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 15 مهر 1400 ساعت 18:41

جمع‌بندی‌دسـ☷ـتنامه‌نظریه‌های‌جامعه‌شناسی: نظریه و اقسام آن

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    نظریه، مجموعه گزاره‌های به هم مرتبط معطوف به یک موضوع است، که مکرراً مورد تأیید قرار گرفته‌اند.

▬    این که این تأییدها به چه شیوه‌ای صورت گیرند، انواع مختلف نظریه را می‌سازد:

۱.    وقتی تأییدها عمدتاً به شیوه تجربی صورت گیرند، نظریه، متعارف ساینتیفیک خواهیم داشت.
۲.    اگر تأییدها به شیوه برهان‌ورزی فلسفی و سنجش همسازی منطقی مقدمات و تبعات صورت گیرد، با نظریه فلسفی مواجهیم.
۳.    و بالاخره، اگر تأییدها به شیوه اصطلاحاً هرمنوتیک صورت گیرند، به این معنا که مکرراً بنا به مقاصد تاریخ‌سازی، الهام‌بخش تلقی شوند، آن‌گاه با نظریه فلسفی مواجه خواهیم بود.

▬    برخی از مخالفان نظریه در علوم انسانی، نظریه‌های علوم انسانی را که تفاوت‌های قومی و محلی را نادیده می‌گیرند، زائد و حتی مخرب شناخت اجتماع و جامعه محلی می‌شمرند. این بیانات در مورد قسم نخست نظریات علوم انسانی، یا همان علوم انسانی ساینتیفیک، قدری معتبر هست، ولی در مورد دو قسم دیگر نظریه، نه چندان. از این گذشته، مرور نظریه‌های جامعه‌شناسی، حتی از قسم نخست، می‌تواند روش‌های تتبع تجربی در موضوعات انسانی را نشان دهد.
▬    در عین حال، و به رغم تمام این ملاحظات، باید در مورد «حاکمیت نظریه» در تحقیقات علوم انسانی محتاط بود؛ به این معنا که نظریه می‌تواند هادی یک تحقیق منظم باشد، مع‌الوصف نباید از کشف «حکمت مردمی» مندرج در تجربیات ملموس، ممانعت به عمل آورد. در واقع، در متن کنش‌های مجرب مردم محلی، سنخی از حکمت «مکرراً مورد تأیید قرار گرفته» حضور دارد که دانش اجتماعی بایسته، متکفل کشف و بیان سامانمند و منظم آن نیز هست.
▬    در مجموع، نظریه در علوم انسانی، رسالتی دشوارتر، و دقیق‌تر از نظریه در علوم طبیعی بر عهده دارد، به این معنا که موضوع نظریه، خود متضمن حکمتی است که ممکن است سترگ‌تر از آن‌چه بدواً در تحقیق نظری ملحوظ بود، از آب درآید. هوشمندی و سعه صدر قابل ملاحظه‌ای نیاز است.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 15 مهر 1400 ساعت 18:41

بروزرسانی دوره ”جامعه‌شناسی ارتباطات جمعی“ نیمسال ۱-۰۱-۰۰

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


← این دورۀ ”جامعه‌شناسی ارتباطات و رسانه‌ها“ در دانشكدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، بر مبنای تدارك مهارت‌های لازم در زمینۀ شناخت عمومی از ارتباطات، ارتباطات توده‌ای و وسایل ارتباط توده‌ای، تدارك دیده شده است.

← ما در این دوره سه هدف را دنبال می‌كنیم:

← مهم‌ترین منظور، علاقمندسازی دانشجویان به نهاد ارتباطات جمعی و رسانه‌ها به عنوان نیرومندترین نهاد اجتماعی در حال حاضر است، تا انرژی لازم را برای تداوم مطالعات خود در طول دوره تحصیل به دست آورند. دو هدف دیگر حول این هدف پی‌گیری می‌شوند؛
← در این دوره تلاش می‌شود تا با در نظر گرفتن نهاد ارتباطات جمعی در زمینه اجتماعی، احوالات آن و مناسبات آن را با زمینه اجتماعی، مورد بررسی قرار دهیم؛
← و منظور سوم، آشنا كردن دانشجویان با مفاهیم اساسی مهم مطرح در این حوزه است.
← تفهیم مطالب به دانشجویان محترم، به شیوه‌های ارائه مطالب و زمینه‌های اصلی، بحث كلاسی، مطالعات دانشجو، ارزیابی مطالعات دانشجویان، و مشورت با استاد صورت می‌گیرد.

█ █ برنامه دوره
← طرح مبحث/اعلام برنامۀ ترم/معرفی منابع
← درك عمومی از ارتباط انسانی و ارتباطات رسانه‌‌مند
← هویت رسانه‌ای
← پدیدارشناسی فرستندگان پیام‌های رسانه‌ای
← تحلیل گردش عملیات سازمان‌های رسانه‌ای
← پدیدارشناسی گیرندگان پیام‌های رسانه‌ای
← تحلیل ارتباطات رسانه‌ای در سطح كلان
← عمومیت رسانه‌ای؛ نظریات ناظر بر تاریخ اجتماعی نهاد رسانه‌ها
← تسری عمومیت رسانه‌ای: جهانی‌سازی
← نسبت عمومیت رسانه‌ای با عمومیت‌های پیشین: دگرگونی در سنت
← دگرگونی در تکنولوژی‌های رسانه‌ای و ظهور فضای سایبر
← شبکه/جامعه شبکه‌ای!؟
← کاوش در چشم‌انداز آینده
← جمع‌بندی و رفع اشکال

█ █ منبع اصلی
← فصول سوم تا هفتم از جان بروکشایر تامپسن (1380)، رسانه‌ها و مدرنیته؛ نظریه اجتماعی رسانه‌ها، ترجمه مسعود اوحدی، تهران، سروش.
█ █ منبع جنبی
← ★★★ گلن کریبر و رویستون مارتین (1390)، فرهنگ‌های دیجیتال؛ درک رسانه‌های جدید، ترجمه مرضیه وحدانی، تهران: ساقی.
← ★★★ مانوئل اولیون كستلز (1380)، ظهور جامعه شبكه‌ای، بویژه جلد 2؛ «قدرت هویت»، ترجمه حسن چاووشیان، تهران: طرح نو.
← ★★★ یوست فن لون (1388)، تکنولوژی رسانه‌ای از منظری انتقادی، ترجمه احد علیقلیان، تهران: همشهری.
← ★★ مارسل دانسی (1386)، درک نشانه‌شناسی رسانه‌ها، ترجمه گودرز میرانی و بهزاد دوران، تهران: چاپار.

█ █ فعالیت‌های كلاس‌/پس‌ازكلاس
← مباحث كلاس به منظور تدارك مقدمات لازم برای درك منبع اصلی ضروری خواهد بود.
← سؤالات، نكات و سایر ملاحظات خود را در تالار گفتگوی اینترنتی درس به اشتراك بگذارید.
← گزارش‌های زیر را در مواقع تعیین شده، تحویل دهید:
← گزارش 1(0.5 نمره): چكیده فصل 15 از آنتونی گیدنز و كارن بردسال (1386)، جامعه‌شناسی، ترجمه حسن چاووشیان، تهران، نشر نی(حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداكثر 1 صفحه =350كلمه)؛
← گزارش 3(0.5 نمره):  چكیده فصل 3 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداكثر 1 صفحه =350كلمه)؛
← گزارش 7(0.5 نمره):  چكیده فصل 7 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداكثر 1 صفحه =350كلمه)؛
← گزارش 4(0.5 نمره):  چكیده فصل 4 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداكثر 1 صفحه =350كلمه)؛
← گزارش 5(0.5 نمره):  چكیده فصل 5 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداكثر 1 صفحه =350كلمه)؛
← گزارش 6(0.5 نمره): چكیده فصل 6 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداكثر 1 صفحه =350كلمه)؛
← گزارش اختیاری تحقیق+پاورپوینت (3+ نمره) که تا پانزده آذرماه تحویل خواهد شد، شامل بیش‌پژوهی در یکی از مضامین مندرج در «منابع فرعی» خواهد بود.
← در تهیه تحقیق به «کد دفاع از سلامت تحقیق» مندرج در پشت این برگه توجه فرمایید.
← ساخت گزارش تحقیق: چکیده (100 کلمه)+کلیدواژگان (10 تا 15 کلمه)+ طرح مسأله (مسأله چه هست و چه نیست)+ روش‌شناسی تحلیل و ارزیابی منابع مورد استفاده تحقیق+ مرور اهم ادبیات پیشین+ اظهار نظر مقایسه‌ای در موضوع منتخب+ جمع‌بندی و تصریح پاسخ به مسأله + توصیه‌هایی به مطالعات بعدی+ فهرست منابع.

█ █ خط مشی ارزیابی پایان دوره
← ارزیابی پایان دوره، منحصراً بر مبنای (1)فصول 73 كتاب جان تامپسن و (2)مباحث كلاس، صورت خواهد گرفت (14 نمره).

█ █ گزارش‌های‌فوق‌العاده
← به مرور+انتقادی یکی از منابع فرعی+پاورپوینت، تا 2+ نمره افزون بر بیست نمره، تعلق خواهد گرفت.
← به مرور+انتقادی مباحث کلاس+پاورپوینت، تا 2+ نمره افزون بر بیست نمره، تعلق خواهد گرفت.
← مشارکت فعال و مکرر در روند کلاس، تا سقف دـ2ـو نمره مثبت فوق‌العاده خواهد افزود.

█ █ مراجعه جهت رفع اشكال
← hajiheidari@PhiloSociology®.ir
← تالار گفتگوی اینترنتی: PhiloSociology®.ir
← روزهای شنبه و دوشنبه (ساعت 15:00 تا 16:30).

█ █ كتاب‌شناسی؛ سایر منابع پیشنهادی برای مطالعه افزون

برداشتی عمیق‌تر از ارتباطات جمعی
← جان بروکشایر تامپسن (۱۳۷۹)، ایدئولوژی و فرهنگ مدرن؛ نظریه اجتماعی انتقادی در عصر ارتباطات توده‌گیر، ترجمه مسعود اوحدی، تهران: مؤسسه فرهنگی آینده پویان تهران.
← جان بروکشایر تامپسن (1380)، رسانه‌ها و مدرنیته؛ نظریۀ اجتماعی رسانه‌ها، ترجمه مسعود اوحدی، تهران: سروش.
← مانوئل اولیون كستلز (1380)، ظهور جامعه شبكه‌ای، 3جج.، ترجمه گروه مترجمان، تهران: طرح نو.
← یوست فن لون (1388)، تکنولوژی رسانه‌ای از منظری انتقادی، ترجمه احد علیقلیان، تهران: همشهری.
← راینر شوتزیشل (1391)، جامعه‌شناسی ارتباطات، ترجمه کرامت‌اله راسخ، تهران: نی.
← منوچهر محسنیان راد (1378)، ارتباط‌شناسی؛ ارتباطات انسانی(میان‌فردی، گروهی، جمعی)، تهران: سروش.
← سید حسن حسینی(ویراستار) (1388)، زیبایی‌شناسی و فلسفه رسانه، تهران: انتشارات دانشكده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و انتشارات مهرنیوشا.
← گِیل ای. مایرز و میشل تی. مایرز (1383)، پویایی ارتباطات انسانی، ترجمه حوا صابرآملی، تهران: انتشارات دانشكده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.

سایر منابع عمومی ارتباطات جمعی
← مارسل دانسی (1386)، درک نشانه‌شناسی رسانه، ترجمه گودرز میرانی و بهزاد دوران، تهران: چاپار.
← دیوید کروتو و ویلیام هاینس (1391)، رسانه/جامعه؛ صنایع، تصاویر، و مخاطبان، ترجمه مهدی یوسفی و رضا مرزانی، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
← جیمز پاتر (1391)، بازشناسی رسانه‌های جمعی با رویکرد سواد رسانه‌ای، ترجمه امیر یزدیان و همکاران، تهران: مرکز پژوهش‌های اسلامی سیما.
← الکسیس تن (1388)، نظریه‌ها و پژوهش‌های ارتباط جمعی، ترجمه نعیم بدیعی، تهران: همشهری.
← ملوین دفلور و اوِرِت دنیس (1383)، شناخت ارتباطات جمعی، ترجمه سیروس مرادی، تهران: انتشارات دانشكده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
← كاظم معتمدنژاد (1383)، وسایل ارتباط جمعی، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.

نظریه‌های ارتباطات جمعی
← سید محمد مهدی‌زاده (1389)، نظریه رسانه؛ اندیشه‌های رایج و دیدگاه‌های انتقادی، تهران: همشهری.
← دنیس مك‌كوِیل (1382)، درآمدی بر نظریۀ ارتباطات جمعی، ترجمه پرویز اجلالی، تهران: مركز مطالعات رسانه‌ها.
← استیون لیتلجان (1384)، نظریه‌های ارتباطات، ترجمه سید اكبر مبرحسنی و سید مرتضی نوربخش، تهران: جنگل.
← ورنر سورین و جیمز تانكارد (1381)، نظریه‌های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
← ویلبر شرام (1381)، زندگی و اندیشه پیشتازان علم ارتباطات، ترجمه غلامرضا آذری و زهرا آذری، تهران: رسا.
← سون ویندال، بنو سیگنایتزر، و جین اولسن (1376)، كاربرد نظریه‌های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان، تهران: مركز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها.

تاریخ اجتماعی رسانه‌ها
← ایسا بریگز و پیتر برک (1391)، تاریخ اجتماعی رسانه‌ها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت، ترجمه حسن نمک‌دوست تهرانی، تهران: همشهری.
← جین چپمن (1392)، درآمدی بر تاریخ تطبیقی رسانه‌ها؛ 2002-1789، ترجمه داریوش دل‌آرا، تهران: ساقی.

برنامه‌های پژوهشی متأخر
← فرانك وبستر (1380)، نظریه‌های جامعه اطلاعاتی، ترجمه اسماعیل قدیمی، تهران: قصیده‌سرا.

تحقیق در رسانه
← راجر دی. ویمر و جوزف آر. دومینیك (1384)، تحقیق در رسانه‌های جمعی، ترجمه كاووس سیدامامی، تهران: سروش.
رادیو
← اریك گ. نوربرگ (1383)، خط‌مشی‌های برنامه‌سازی برای رادیو، ترجمه ناصر بلیغ، تهران: تحقیق و توسعه رادیو.
← كارول فلمینگ (1384)، دستینه رادیو، ترجمه ناصر بلیغ، تهران: تحقیق و توسعه رادیو.

تلویزیون
← دیوید مك‌كوئین (1384)، راهنمای شناخت تلویزیون، ترجمه فاطمه كرمعلی و عصمت گیویان، تهران: اداره كل پژوهش‌های سیما.
← هربرت زتل (1384)، راهنمای تولید برنامه‌های تلویزیونی، ترجمه علی رجب‌زاده طهماسبی و دیگران، تهران:  انتشارات دانشكده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
← جرالد میلرسون (1384)، فن برنامه‌سازی تلویزیونی، ترجمه مهدی رحیمیان، تهران: سروش.

سایبرفضا
← گلن کریبر و رویستون مارتین (1390)، فرهنگ‌های دیجیتال؛ درک رسانه‌های جدید، ترجمه مرضیه وحدانی، تهران: ساقی.
← دیوید بل (1383)، سایبراسپیس، ترجمه امید نیك‌فرجام، تهران: اداره كل پژوهش‌های سیما.
← دیوید بل  (1389)، درآمدی بر فرهنگ های سایبر، ترجمه م. کوثری، و ح. حسنی، تهران: جامعه شناسان.
← دیوید بل  (1390)، نظریه‌پردازان فرهنگ سایبری، ترجمه م. شفیعیان، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).

█ █ مراجع تحقیق

دائره‌المعارف‌های مرتبط با موضوع ارتباطات جمعی
← جان فیسك و دیگران (1385)، مفاهیم كلیدی ارتباطات، ترجمه میرحسین رئیس‌زاده، تهران: فصل نو؛
← مایكل پین (1382)، فرهنگ اندیشه انتقادی، ترجمه پیام یزدانجو، تهران: نشر مركز؛
← اندرو ادگار و پیتر سیجویك (1387)، مفاهیم بنیادی نظریه فرهنگی، ترجمه مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.

كتابخانه‌های برگزیده
← كتابخانه مركز مطالعات و تحقیقات رسانه؛
← كتابخانه دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران؛
← كتابخانه مركزی و مركز اسناد دانشگاه تهران.

كتابفروشی‌های برگزیده
← انتشارات آگاه، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، روبروی سازمان مركزی دانشگاه تهران؛
← انتشارات اختران، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، خیابان اردیبهشت، نبش بازارچه كتاب؛
← انتشارات خوارزمی، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، روبروی در اصلی دانشگاه تهران؛
← انتشارات حكمت، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، تقاطع وصال؛
← انتشارات مولا، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، تقاطع وصال.

نشریات ادواری برگزیده
← فصلنامه رسانه، مركز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها.
← فصلنامه پژوهش و سنجش، سازمان صدا و سیمای ج.ا.ا.

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 شهریور 1400 ساعت 18:45

بروزرسانی دوره ”تدارک‌نظری‌برای‌بررسی‌مسائل‌اجتماعی-فرهنگی‌ایران“ نیمسال ۱-۰۱-۰۰

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


←    این دورۀ «بررسی مسائل اجتماعی فرهنگی ایران» در دانشكدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران: بر مبنای تدارك مهارت‌های لازم در زمینۀ درك و تحلیل برداشت‌های غالب از مسائل اجتماعی فرهنگی در میان پژوهندگان علوم اجتماعی طراحی شده است؛ بویژه از آن روی كه این مبانی می‌توانند درك اصولی سودمندی برای فهم و هدایت ارتباطات اجتماعی و توده‌ای در این جامعه فراهم نماید.

←    ما در این دوره سه هدف را دنبال می‌كنیم:

←    مهم‌ترین منظور، علاقمندسازی دانشجویان به تحلیل منظم مسائل اجتماعی فرهنگی ایران است تا انرژی لازم را برای تداوم مطالعات خود در طول دورۀ تحصیل به دست آورند.
←    هدف دوم به دست دادن تصویری از سیر جامعه ایران است؛ این تصویر دانشجویان را كمك می‌كند تا برنامه‌های پژوهشی خود را با دید بازتری انتخاب كنند؛
←    و منظور سوم، آشنا كردن دانشجویان با مفاهیم و نظریه‌های اساسی است كه تاكنون برای فهم منظم و سیستماتیك جامعه ایران به كار رفته است.
←    انتظار بر این است كه این دوره، درك شما را از كاربست فنون و مهارت‌های ارتباطات در جامعه ایران عمیق‌تر نماید.

░▒▓ برنامه دوره
←    كلیات/طرح مبحث/اعلام برنامه دوره
←    مرور مبانی جامعه‌شناسی مسائل اجتماعی
←    درآمد تاریخی
←    روشنفکری راست‌گرا
←    روشنفکری چپ‌گرا پس از ۱۳۲۰
←    مثلث نظریه‌پردازی جامعه‌شناختی برای فهم مسائل اجتماعی ایران
←    نظریۀ استبداد آسیایی
←    نظریۀ مدرن‌سازی
←    نظریۀ منتقد مدرنیت
←    جمع‌بندی رویکرد مثلثی برای تحلیل مسائل اجتماعی ایران
←    ظهور جامعه شبکه‌ای ایرانی

همچنین، به بررسی اهم مسائل شش نهاد اجتماعی جامعه ایران خواهیم پرداخت:
•    خانواده... طلاق.... زنان سرپرست خانوار...
•    نظام تعلیم و تربیت... فربگی نهاد آموزش... عدالت آموزشی...
•    رسانه‌ها... دگرگونی عظیم رسانه‌ای... جهانی‌شدن/جهانی‌سازی زیست اجتماعی...
•    نهادهای دینی... سکولاریزاسیون/پساسکولاریزاسیون
•    سیاست... دموکراسی/بوروکراسی/آنارشی/...
•    سازمان‌های اقتصادی... برنامه‌های توسعه... بولینگ انفرادی... عدالت

░▒▓ منبع‌اصلی
←    حامد حاجی‌حیدری (۱۳۹۳)، تدارک نظری برای بررسی مسائل اجتماعی-فرهنگی ایران، تهران: انتشارات و تحقیقات جامعه نو، صص.123-6.

░▒▓ منابع‌جنبی
←    رضا امیدی و همکاران (۱۳۹۳)، جامعه ایران در مقاله‌های علمی-پژوهشی علوم اجتماعی، تهران: شورای اجتماعی کشور.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران، ۱۰ جج.، تهران: آگاه.

░▒▓ فعالیت‌های‌كلاس‌/ پس‌ازكلاس
←    مباحث كلاس به منظور تدارك مقدمات لازم براي درك منبع اصلي ضروري خواهد بود.
←    سؤالات، نكات و ساير ملاحظات خود را در تالار گفتگوي اينترنتي درس به اشتراك بگذاريد.
←    گزارش تحقیق (3 نمره) که تا پانزده آذرماه تحویل خواهد شد، شامل بیش پژوهی در یکی از حیطه های «دین»، «خانواده»، «آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت»، «سیاست»، و «اقتصاد»، ملهم از مقالات منابع جنبی. ساخت گزارش های تحقیق به ترتیب زیر باشد: چکیده (100 کلمه)+کلیدواژگان (10 تا 15 کلمه)+ طرح مسأله (مسأله چه هست و چه نیست)+ روش شناسی تحلیل و ارزیابی منابع مورد استفاده تحقیق+ مرور اهم ادبیات پیشین+ اظهار نظر مقایسه ای در موضوع منتخب+ جمع بندی و تصریح پاسخ به مسأله + توصیه هایی به مطالعات بعدی+ فهرست منابع.
←    در تهیه تحقیق به «کد دفاع از سلامت تحقیق» مندرج در پشت این صفحه توجه فرمایید.

░▒▓ گزارش‌های‌فوق‌العاده
←    به ضمیمه گزارش تحقیق، پاورپوینت تفصیلی سخنرانی گزارش، تا ۲+ نمره افزون بر بیست نمره، نمره تعلق خواهد گرفت.
←    همچنین، به مرور + انتقادی منبع اصلی تا ۲+ نمره افزون بر بیست نمره، نمره تعلق خواهد گرفت؛ ساختار گزارش، همچون گزارش اصلی است.
←    گزارش‌های فوق‌العاده با برگه امتحان تحویل خواهند شد.

░▒▓ خط‌مشی‌ارزیابی‌پایان‌دوره
←    امتحان پایان ترم بر مبنای (۱) متن اصلی، همچنین (۲) مباحث كلاس برگزار خواهد شد (۱۷ نمره).
←    در مجموع، ارزیابی بر مبنای ۱۷ نمره آزمون، ۳ نمره تحقیق، و تا سقف ۴ نمره فوق‌العاده صورت خواهد گرفت.

░▒▓ فرصت‌مشورت‌ورفع‌اشكال
←    hajiheidari@PhiloSociology®.ir ... hajiheidari@PhiloSociology®.com
←    www.PhiloSociology®.ir
←    روزهای یک‌شنبه و دوشنبه(غیر از موعد تشکیل شورای عمومی گروه-قبل از مراجعه هماهنگ فرمایید) (ساعت ۱۲-۱۱)



░▒▓ كتاب‌شناسی؛‌برخی‌منابع‌پیشنهادی‌برای‌مطالعۀ‌افزون


░▒▓ برداشت‌اصولی‌و‌مقدماتی‌از‌مسائل‌اجتماعی
←    کالوین جِی. لارسن (۱۳۷۷)، نظریه‌های جامعه‌شناسی محض و کاربردی، ترجمه‌ی غلامعباس توسلی و رضا فاضل تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها.
←    ارل رابینگتن و مارتین واینبرگ (۱۳۸۳)، رویكردهای نظری هفتگانه در بررسی مسائل اجتماعی، ترجمة رحمت‌ا…. صدیق سروستانی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
←    دانیلین لوزیك (۱۳۸۳)، نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی، ترجمة سعید معیدفر، تهران: انتشارات امیركبیر.
←    جیمز کرون (۱۳۸۹)، جامعه‌شناسی مسائل اجتماعی؛ چگونه مسائل اجتماعی را حل کنیم؟، ترجمه مهرداد نوابخش و فاطمه کرمی، تهران: جامعه‌شناسان.
←    جعفر سخاوت (۱۳۸۰)، جامعه شناسی انحرافات، تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور.
Vincent N. Parrillo (ed.) (۲۰۰۸), Encyclopedia of Social Problems, London: Sage.



░▒▓ بررسی‌مسائل‌اجتماعی‌ایران؛ برخی‌مجموعه‌های‌مهم
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران و شهرداری تهران (۱۳۷۵)، مجموعه مقالات اولین همایش طرح مسائل اجتماعی ایران، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۸۰)، نامة انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران؛ ویژة بررسی مسائل اجتماعی ایران، ۶ شش.، تهران: انتشارات كلمه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ مسایل و مشكلات اجتماعی، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ آسیب‌های اجتماعی ایران، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعهمقالاتدومینهمایشملیآسیب‌هایاجتماعیدرایران؛ اعتیاد به مواد مخدر و خودكشی، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ آسیب‌های اجتماعی اقتصادی، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ آسیب‌های اجتماعی خانواده نابسمانی خشونت و طلاق، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ آسیب‌های اجتماعی ناشی از حاشیه‌نشینی روابط اجتماعی، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ آسیب‌های كودكان نوجوانان و جوانان، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ بحران هویت و آنومی، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ جرم جنایت و وندالیسم، تهران: آگاه.
←    انجمن‌جامعه‌شناسی‌ایران (۱۳۹۳)، مجموعه‌مقالات‌دومین‌همایش‌ملی‌آسیب‌های‌اجتماعی‌در‌ایران؛ كجروی بزه‌كاری و انحراف‌های اجتماعی، تهران: آگاه.
←    محسن فردرو، سهراب حمیدی و رضا یعقوبی (۱۳۸۰)، جامعه و فرهنگ، مجموعه مقالات، ۳جج.، انتشارات آرون.
←    سیف‌الله سیف‌اللهی (۱۳۸۱)، جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران،مجموعه مقالات، تهران: مؤسسة انتشارات جامعه پژوهان سینا.
←    سید جواد طباطبایی (۱۳۸۰)، دیباچه ای بر نظریه انحطاط در ایران، تهران: نشر نگاه معاصر.
←    محمدحسین بحرانی (۱۳۸۸)، طبقة متوسط و تحولات سیاسی در ایران معاصر (۱۳۲۰-۱۳۸۰)، تهران: آگاه.
←    ‌پرویز پیران (۱۳۶۶/۱۳۶۷)، «شهرشینی شتابان و ناهمگون»؛ ۱۰ مقاله، در اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شش. ۲۳-۱۴.
←    ‌پرویز پیران (۱۳۶۹/۱۳۷۰)، «دیدگاههای نظری در جامعه شناسی ‌ شهر و شهر‌نشینی»؛ ۷ مقاله، در اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شش. ۵۰-۴۰.
←    ‌پرویز پیران (۱۳۷۳/۱۳۷۴)، «آلونک نشینی درایران: دیدگاههای نظری، با نگاهی به شرایط ایران»؛ ۳ مقاله، در اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شش. ۹۵-۸۷.
←    ‌پرویز پیران (۱۳۷۶/۱۳۷۷)، «شهر ‌شهر‌وندمدار»؛ ۵ مقاله، در اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شش. ۱۳۴-۱۲۰.
←    یرواند آبراهامیان (۱۳۸۴)، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمد ابراهیم فتاحی، تهران: نی.
←    عماد افروغ (۱۳۸۰)، چالش‌های كنونی ایران، تهران: حوزة هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
←    سعید معیدفر (۱۳۸۹)، مسائل اجتماعی ایران؛ اقشار و گروه‌های آسیب‌پذیر، تهران: نشر علم.
←    فرامرز رفیع‌پور (۱۳۷۸)، آنومی یا آشفتگی اجتماعی ، تهران: سروش.
←    مسعود كمالی (۱۳۸۱)، دو انقلاب ایران؛مدرنیته،جامعةمدنی،مبارزةطبقاتی، تهران: نشر دیگر.
←    محمد قوچانی (۱۳۷۹)، یقه‌سفیدها،جامعه‌شناسی نهادهای مدنی در ایران امروز، تهران: نقش و نگار.
←    حسین كاجی (۱۳۷۸)، كیستی ما از نگاه روشنفكران ایرانی، تهران: روزنه.
←    حسین كچوئیان (۱۳۸۳)، كندوكاو در ماهیت معمایی ایرانجهانی‌سازی،دموكراسی‌وجامعه‌شناسی‌سیاسی‌ایران، قم: مؤسسه آموزشی باقرالعلوم.
←    دفتر مطالعات و تحقیقات زنان (۱۳۸۰)،  مجموعه مقالات هم‌اندیشی بررسی مسائل و مشكلات زنان؛ اولویت‌ها و رویكردها، ۲جج.، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
←    مسعود كارشناس (۱۳۸۲)، نفت، دولت و صنعتی شدن در ایران، یوسف حاجی‌عدالوهاب و یوسف سعیدی، تهران: گام‌نو.
←    فرزین وحدت (۱۳۸۲)، رویارویی فكری ایران با مدرنیت، مهدی حقیقت‌خواه، تهران: ققنوس.
←    محمد مظلوم خراسانی (۱۳۸۱)، بررسی مسائل اجتماعی ایران، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد.
←    رسول جعفریان (۱۳۸۰)، جریان‌ها و جنبش‌های مذهبی-سیاسی ایران (سالهای ۱۳۲۰- ۱۳۵۷)، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی.
←    رامین جهانبگلو (۱۳۸۴)، ایران در جستجوی مدرنیته (بیست گفنگو با صاحبنظران ایرانی)، تهران: نشر مركز.

------------
كتاب مسائل اجتماعی؛ محصول 2010 انتشارات پیرسون زیرمجموعه انتشارات فوق معتبر پرنتیس-هال است. این نسخه به همت دکتر هوشنگ نایبی و شورای اجتماعی کشور به فارسی منتشر شده است.

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 شهریور 1400 ساعت 18:48

بروزرسانی دوره ”مبانی جامعه‌شناسی یک“ نیمسال ۱-۰۱-۰۰

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


← این دورهٔ «مبانی جامعه‌شناسی یک» در دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به منظور ایجاد درک کلی از جامعه، واقعیت اجتماعی، نهادهای اجتماعی، آینده زندگی اجتماعی، و مفاهیم مهم حیطه‌های مذکور دیده شده است.

← ما در این دوره سه هدف را دنبال می‌کنیم:

← مهم‌ترین منظور، علاقمندسازی دانشجویان به جامعه‌شناسی است تا انرژی لازم را برای تداوم مطالعات خود در طول دورهٔ تحصیل به دست آورند. دو هدف دیگر، حول این هدف پیگیری می‌شوند؛
← هدف دوم به دست دادن تصویری از ارکان زندگی اجتماعی در شرایط امروز جهان و ایران است؛
← و منظور سوم، آشنا کردن دانشجویان با مفاهیم اساسی مهم جامعه‌شناسی خواهد بود.
← تفهیم مطالب به دانشجویان، به شیوه‌های ارائه مطالب و زمینه‌های اصلی/ بحث کلاسی/ مطالعات دانشجو/ ارزیابی مطالعات دانشجویان/ و مشورت با استاد صورت می‌گیرد.

░▒▓░▒▓ برنامه دوره

░▒▓ تقویم دوره
← طرح مبحث جامعه/اعلام برنامهٔ ترم/معرفی منابع
← طرح مبحث جامعه‌شناسی و فهم بایسته از جامعه
← مقدمه‌ای بر جمع‌آوری اطلاعات و تهیه گزارش‌های دانشگاهی فصل ۲
← نهادهای اجتماعی عمده
۱.    نهاد خانواده فصل ۱۰
۲.    نهاد آموزش و پرورش فصل ۲۰
۳.    نهاد دین فصل ۱۷
۴.    نهاد رسانه‌های توده‌گیر فصل ۱۸
۵.    نهاد کار و زندگی اقتصادی فصل ۷
۶.    نهاد سیاست فصل ۲۲

░▒▓ منبع اصلی
← آنتونی گیدنز و فیلیپ ساتن (۱۳۹۵)، جامعه‌شناسی، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران: نشر نی، فصول ۷ و ۱۰ و ۱۷ و ۱۸ و ۲۲ (نهادهای اجتماعی عمده)، ۲.

░▒▓ منبع جنبی
← پیتر کیویستو (۱۳۷۸)، اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی (با ۲+ نمره فوق‌العاده).

░▒▓ فعالیت‌های کلاس/پس از کلاس
    مباحث کلاس به منظور تدارک مقدمات لازم برای درک منبع اصلی ضروری خواهد بود.
    سؤالات، نکات و سایر ملاحظات خود را در تالار گفتگوی اینترنتی درس به اشتراک بگذارید.
    گزارش تحقیق+پاورپوینت (۳ نمره) که تا پانزده آذرماه تحویل خواهد شد، شامل بیش‌پژوهی در یکی از مضامین مندرج در منبع فرعی خواهد بود.
    در تهیه تحقیق به «کد دفاع از سلامت تحقیق» مندرج در پشت این برگه توجه فرمایید.
    ساخت گزارش تحقیق: چکیده (۱۰۰ کلمه)+کلیدواژگان (۱۰ تا ۱۵ کلمه)+ طرح مسأله (مسأله چه هست و چه نیست)+ روش‌شناسی تحلیل و ارزیابی منابع مورد استفاده تحقیق+ مرور اهم تحقیقات پیشین+ اظهار نظر مقایسه‌ای در مورد تحقیقات پیشین+ جمع‌بندی و تصریح پاسخ به مسأله + توصیه‌هایی به مطالعات بعدی+ فهرست منابع.

░▒▓ گزارش‌های‌فوق‌العاده
    کلیه گزارش‌ها تا پانزده آذرماه تحویل خواهند شد.

░▒▓ خط‌مشی ارزیابی پایان دوره
    امتحان پایان دوره بر مبنای (۱) فصول ۷ و ۱۰ و ۱۷ و ۱۸ و ۲۰ و ۲۲ (نهادهای اجتماعی عمده) منبع اصلی، (۲) مباحث کلاس برگزار خواهد شد (۱۷ نمره).

░▒▓ فرصت مشورت و رفع اشکال
← hajiheidari@PhiloSociology®.ir ... hajiheidari@PhiloSociology®.com
← تالار گفتگوی اینترنتی: www.PhiloSociology®.ir
← روزهای شنبه، یکشنبه (ساعت ۱۵: ۳۰ تا ۱۶: ۳۰)، و دوشنبه (۸: ۳۰ تا ۹: ۳۰)

░▒▓ سایر منابع پیشنهادی برای مطالعۀافزون درزمینۀ مبانی جامعه‌شناسی
← جان ماسیونیس (۱۳۹۵)، مسائل اجتماعی، ترجمه دکتر هوشنگ نایبی، تهران: شورای اجتماعی کشور.
← بروس کوئن (۱۳۷۲)، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه دکتر غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران: انتشارات سمت؛
← جوئل شارون (۱۳۷۹)، ده پرسش از دیدگاه جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی؛
← پیتر کیویستو (۱۳۷۸)، اندیشه‌های بنیادی در جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی؛
← پیتر ورسلی (۱۳۷۳)، جامعه‌شناسی مدرن، ترجمه حسن پویان، تهران: چاپخش.

░▒▓ مراجع تحقیق

░▒ دائره‌المعارف‌های عمومی
← لوح فشرده لغتنامه دهخدا، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
← لوح فشرده دائره‌المعارف بریتانیکا (Encyclopædia Britannica Ultimate Reference Suite)
← لوح فشرده دائره‌المعارف انکارتا (Microsoft Encarta. Microsoft Corporation)

░▒ دائره‌المعارف‌های جامعه‌شناسی
← حمید عضدانلو (۱۳۸۶)، آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه‌شناسی، تهران: نشر نی؛
← مایکل پین (۱۳۸۲)، فرهنگ اندیشه انتقادی، ترجمه پیام یزدانجو، تهران: نشر مرکز؛
← اندرو ادگار و پیتر سیجویک (۱۳۸۷)، مفاهیم بنیادی نظریه فرهنگی، ترجمه مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه؛
← فیلیپ وینر (۱۳۸۵)، فرهنگ اندیشه‌های سیاسی، ترجمه خشایار دیهیمی، تهران: نشر نی؛
← جان فیسک و دیگران (۱۳۸۵)، مفاهیم کلیدی ارتباطات، ترجمه میرحسین رئیسزاده، تهران: فصل نو؛
← ایرنا ریما مکاریک (۱۳۸۴)، دانشنامهٔ نظریه‌های ادبی معاصر، ترجمه مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.

░▒ واژه‌نامه جامعه‌شناسی
← سیدمرتضی نوربخش گلپایگانی (۱۳۸۰)، واژگان علوم اجتماعی (انگلیسی فارسی، فارسی انگلیسی)، تهران: مؤسسه انتشارات بهینه.

░▒ کتابخانه‌های برگزیده
← کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران؛
← کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛
← کتابخانه و مرکز اسناد معاونت برنامه‌ریزی راهبردی ریاست جمهوری.

░▒ کتاب‌فروشی‌های برگزیده
← انتشارات آگاه، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، روبروی سازمان مرکزی دانشگاه تهران؛
← انتشارات خوارزمی، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، روبروی در اصلی دانشگاه تهران؛
← انتشارات مولا، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، تقاطع وصال.
← انتشارات حکمت، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، تقاطع وصال؛
← انتشارات اختران، میدان انقلاب، خیابان انقلاب، خیابان اردیبهشت، نبش بازارچه کتاب؛

░▒ نشریات ادواری برگزیده
← وبگاه و فصلنامه ترجمان علوم انسانی.
← ماهنامه اطلاعات سیاسی اقتصادی، مؤسسه اطلاعات.
← فصلنامه رسانه، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها.
← فصنامه اقتصاد سیاسی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی.

░▒ «توصیه»هایی برای تدارک مهارت‌های عمومی و پیش‌نیازها
← مهارت‌های اخلاقی و پرهیزگاری
← مهارت‌های عمومی تحقیق
← مهارت‌های کتاب‌خوانی
← مهارت در درک و ترجمه
← مهارت‌های برنامه‌ریزی
← مهارت‌های تفهیم مطلب
← مهارت‌های رابطه صحیح با آموزگار و محیط درسی
← مهارت‌های گفت‌وشنود (گفت+”شنود“) و همفکری
← مهارت‌های همکاری جمعی
← مهارت سنجش پیشرفت: پیشرفت خود را ثبت کنید (رزومه کاملی تهیه کنید)
← مهارت بهره‌برداری از رایانه

░▒▓ سخت‌افزار:
← نیازی به رایانه‌های با توان پردازش بالای اطلاعات ندارید!
← ولی، توان بالای ذخیره اطلاعات شما را آسوده‌تر خواهد کرد.
← به پیشرفته‌ای کیبورد و موس حساس باشید!
← چاپگر لیزری
← ترجیحاً دوربین عکس‌برداری
← ترجیحاً دوربین فیلم‌برداری
← نرم‌افزار
← Office Enterprize
← Adobe
← SPSS
← Nvivo
← دائره‌المعارف‌های چندرسانه‌ای موجود در بازار
← یک کلیپ گلری
← یک تمپلیت گلری
← به پیشرفته‌ای نرم‌افزاری در حیطه فعالیت خود حساس باشید.

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 شهریور 1400 ساعت 18:46

بروزرسانی دوره ”بررسی‌ونقد‌گفتمان‌شرق‌شناسی“ نیمسال ۱-۰۱-۰۰

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


• «شرق‌شناسی» یك «نظام دانش» است، که در اواخر قرن هفدهم آغاز شد و تا نیمه سده بیستم به  اوج خود رسید؛ طی این دوره، انگلستان، فرانسه و بعدها امریكا، مشغول نزاع برای تثبیت حاكمیت خود به عنوان «غرب» بودند، و غیر خود را «شرق» نامیدند، و کاوشگرانِ «شرق» به مثابه «دیگری» خود را، «مستشرق» یا «شرق‌شناس»/Orientalist نامیدند. این تجربه انگلیسی-فرانسوی-امریكایی از اساس یک تجربه استعماری و همچنین امپریالیستی بوده است.

• آنچه امروز به عنوان «علوم انسانی» می‌شناسیم، بخشی از این «نظام دانش» است، و کاوش در ریشه‌ها و پیامدهای «شرق‌شناسی» در نیمه سده بیستم و پس از آن، محتوای اصلی چرخش‌های علوم انسانی طی این دوره را رقم زد، و از این جهت است که شناخت گفتمان شرق‌شناسی حایز کمال اهمیت است.

• این دورۀ «بررسی‌ونقدگفتمان‌شرق‌شناسی» در دانشكدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به منظور ریشه‌یابی درك تخصصی از ابعاد نظریه و گفتمان شرق‌شناسی، چه در سطح بنیانگذاران، و چه در سطح نوآوری‌ها و ابداع‌ها در راستای مفروضات پایه این خط فکری است که مشخصاً با ادوارد ودیع سعید تمایز یافت.
• آموزش مطالب، به شیوه‌های ارائه مطالب و زمینه‌های اصلی/ بحث كلاسی/ مطالعات دانشجو/ ارزیابی مطالعات دانشجویان/ و مشورت با استاد صورت می‌گیرد.

░▒▓ برنامه‌دوره‍
• طرح مبحث/اعلام برنامۀ ترم/معرفی منابع
• استقلال الجزایر و جنبش‌های دانشجویی 1968
• تجدیدنظرهای گسترده در اردوگاه چپ
• فرانتس فانون
• ادوارد سعید
• جمهوری خلق چین و تغییر مفهوم فرهنگی جهان سوم
• گایاتری چاکراورتی اسپیواک
• هومی بابا
• شرق‌شناسی جدید و «شرق‌هراسی»
• چشم‌انداز آینده

░▒▓ پیرنگ‌اصلی
• حمید عضدانلو (1400) از استعمار تا گفتمان استعمار، تهران: نشر نی.

░▒▓ منابع
• Said, Edward (1978) Orientalism, London: Routledge.
• Fanon, Frantz (1952) Black Skin, White Masks (Peau noire, masques blancs, Paris: Seuil), trans. Charles Lam Markmann (1968), London: MacGibbon and Kee.
• Bhabha, Homi K. (ed.) (1994) The Location of Culture, London: Routledge.
• Spivak, Gayatri Chakravorty [1987] (1988) In Other Worlds: Essays in Cultural Politics, New York: Methuen.
• Bill Ashcroft, Gareth Griffiths, and Helen Tiffin (eds) (1995), The Post-Colonial Studies Reader, London: Routledge.

░▒▓ فعالیت‌های‌كلاس‌/ پس‌ازكلاس
• مباحث كلاس به منظور تدارك مقدمات لازم برای درك منبع اصلی ضروری خواهد بود.
• سؤالات، نكات و سایر ملاحظات خود را در تالار گفتگوی اینترنتی درس به اشتراك بگذارید.
• گزارش تحقیق+پاورپوینت (10 نمره) که تا پانزده آذرماه تحویل خواهد شد، شامل بیش‌پژوهی در یکی از مضامین مندرج در منبع فرعی خواهد بود.
• در تهیه تحقیق به «کد دفاع از سلامت تحقیق» مندرج در پشت این برگه توجه فرمایید.
• ساخت گزارش تحقیق: چکیده (100 کلمه)+کلیدواژگان (10 تا 15 کلمه)+ طرح مسأله (مسأله چه هست و چه نیست)+ روش‌شناسی تحلیل و ارزیابی منابع مورد استفاده تحقیق+ مرور اهم تحقیقات پیشین+ اظهار نظر مقایسه‌ای در مورد تحقیقات پیشین+ جمع‌بندی و تصریح پاسخ به مسأله + توصیه‌هایی به مطالعات بعدی+ فهرست منابع.

░▒▓ خط‌مشی‌ارزیابی‌پایان‌دوره
• امتحان پایان دوره بر مبنای (1) منابع مباحثه‌شده، (2) مباحث كلاس برگزار خواهد شد (10 نمره).

░▒▓ فرصت‌مشورت‌ورفع‌اشكال
• hajiheidari@PhiloSociology®.ir
• تالار گفتگوی اینترنتی: www.PhiloSociology.ir
• روزهای شنبه، دو‌شنبه(قبل از مراجعه به طریق ایمیل هماهنگ فرمایید) (ساعت 9:30 الی10)

 

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 23 شهریور 1400 ساعت 09:26

بروزرسانی دوره ”فراسوی‌جامعه‌شناسی‌معرفت‌وعلم... طرح مبحث علوم شناختی“ نیمسال ۱-۰۱-۰۰

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


← این دورۀ درس «بررسی و نقد جامعه‌شناسی علم و معرفت» در دانشكدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به منظور ایجاد مهارت‌های مقایسه‌ای در تحلیل جامعه‌شناسی معرفت، علم و تکنولوژی، و کوشش برای فرارفتن از معرفت‌شناسی اجتماعی به سوی علوم شناختی طراحی شده است.

← ما در این دوره سه هدف را دنبال می‌كنیم:

← مهم‌ترین منظور، علاقمندسازی دانشجویان به جامعه‌شناسی است تا انرژی لازم را برای تداوم مطالعات خود در طول دورۀ تحصیل به دست آورند. دو هدف دیگر، حول این هدف پی‌گیری می‌شوند؛
← هدف دوم به دست دادن تصویری از اركان زندگی اجتماعی در شرایط امروز جهان و ایران است؛
← و منظور سوم، آشنا كردن دانشجویان با مفاهیم اساسی مهم جامعه‌شناسی خواهد بود.
← تفهیم مطالب به دانشجویان، به شیوه‌های ارائه مطالب و زمینه‌های اصلی/ بحث كلاسی/ مطالعات دانشجو/ ارزیابی مطالعات دانشجویان/ و مشورت با استاد صورت می‌گیرد.

░▒▓ برنامه‌دوره‍
← طرح مبحث/اعلام برنامۀ ترم/معرفی منابع
← جامعه‌شناسی معرفت
← آگوست کنت... کارل مارکس... ماکس وبر... آلفرد شوتس/پیتربرگر/توماس لوکمان... ماکس شلر... کارل مانهایم... امیل دورکیم... رابرت کینگ مرتن
← معرفت‌شناسی اجتماعی
← آلفرد اِیِر... کارل ریموند پوپر... توماس کوهن... امره لاکاتوش... ژان فرانسوا لیوتار... پایان حقیقت
← پسااومانیسم
← نظریه عمومی اطلاعات... برونو لاتور... مطالعات علم و تکنولوژی... استیو فالر
← جمع‌بندی دوره

░▒▓ منبع‌اصلی
← Steve Fuller (2007) The Knowledge Book; Key Concepts in Philosophy, Science and Culture, McGill Queen’s University Press.

░▒▓ منبع‌جنبی
← Steve Fuller, Veronika Lipinska (2014) The Proactionary Imperative; A Foundation for Transhumanism, Palgrave Macmillan.

░▒▓ فعالیت‌های‌كلاس‌/ پس‌ازكلاس
← مباحث كلاس به منظور تدارك مقدمات لازم برای درك منبع اصلی ضروری خواهد بود.
← سؤالات، نكات و سایر ملاحظات خود را در تالار گفتگوی اینترنتی درس به اشتراك بگذارید.
← گزارش تحقیق+پاورپوینت (3 نمره) که تا پانزده اردیبهشت‌ماه تحویل خواهد شد، شامل بیش‌پژوهی در یکی از مضامین مندرج در برنامه دوره خواهد بود.
← در تهیه تحقیق به «کد دفاع از سلامت تحقیق» مندرج در پشت این برگه توجه فرمایید.
← ساخت گزارش تحقیق: چکیده (100 کلمه)+کلیدواژگان (10 تا 15 کلمه)+ طرح مسأله (مسأله چه هست و چه نیست)+ روش‌شناسی تحلیل و ارزیابی منابع مورد استفاده تحقیق+ مرور اهم تحقیقات پیشین+ اظهار نظر مقایسه‌ای در مورد تحقیقات پیشین+ جمع‌بندی و تصریح پاسخ به مسأله + توصیه‌هایی به مطالعات بعدی+ فهرست منابع.
گزارش‌های‌فوق‌العاده
← به مرور+انتقادی منبع اصلی+پاورپوینت، تا 2+ نمره افزون بر بیست نمره، تعلق خواهد گرفت.
← به مرور+انتقادی مباحث کلاس+پاورپوینت، تا 2+ نمره افزون بر بیست نمره، تعلق خواهد گرفت.
← کلیه گزارش‌ها غیر از گزارش اخیر تا یـ1ـک اردیبهشت‌ماه تحویل خواهند شد. منحصراً گزارش اخیر (مرور+انتقادی مباحث کلاس...)، با برگه امتحانی قابل تحویل است.

░▒▓ خط‌مشی‌ارزیابی‌پایان‌دوره
← امتحان پایان دوره بر مبنای (1) فصول معین از منبع اصلی، (2) مباحث كلاس برگزار خواهد شد (15 نمره).

░▒▓ فرصت‌مشورت‌ورفع‌اشكال
← hajiheidari@PhiloSociology®.ir
← تالار گفتگوی اینترنتی: www.PhiloSociology®.ir
← روزهای شنبه، دو‌شنبه(قبل از مراجعه به طریق ایمیل هماهنگ فرمایید) (ساعت 9:30 الی10)

---------
استیو فالر، در فاصله سال‌های 1992 تا 2019، مجموعه متنوعی از آثار اعم از کتاب و برنامه تلویزیونی تدارک دیده است تا ایده خود در مورد دگرگونی‌های دانش، علم، و فناوری را زیر ذره‌بین ببرد. دیدگاه‌های او بسیار مورد مناقشه قرار گرفته است، و بررسی انتقادی آن‌ها  می‌تواند ما را به برخی زوایای آینده نظام دانش و نسبت آن با سایر نهادهای اجتماعی مانند دولت، بازار، و دین حساس کند. او یک مسیحی فرانسیسکن کاتولیک است و از این بابت نیز دیدگاه‌هایی دارد که مورد محک است.

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 شهریور 1400 ساعت 11:49

آینده «هوش طبیعی» با «هوش مصنوعی»؛ خاص بودن ”انسان“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از یوروپین بیزنس رویو؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    دنیای فعلی هم عصر «کرونا» است هم عصر «هوش مصنوعی»؛ اولی «تهدید» حساب می‌شود، دومی «چالش». کارکنان و مدیران با شتاب پیشرفت تکنولوژی و همچنین پیشروی «هوش مصنوعی» با این ابهام روبه‌رو هستند که «آینده فعالیت‌ها در محیط کار» چه می‌شود. نتایج یک مطالعه نشان می‌دهد «هوش طبیعی» همواره یک برتری در مقابل «هوش مصنوعی» دارد.

▬    هر نسلی می‌خواهد بهتر از  نسل پیشین خود شود و بهبودی در عملکردش ایجاد کند؛ با این حال، نسل کنونی این رویه را به خطر انداخته و ممکن است میراثی وحشتناک و آزاردهنده برای نسل‌های آینده به جای بگذارد!

▬    این مقاله، روایتی آینده‌نگرانه از معنای خاص بودن انسان در مقابل سرعت و انقلاب‌های هوش مصنوعی و توسعه واقعیت سایبری ارائه می‌دهد. در شرایط کنونی، لازم است نگاهی جدی و جامع به سناریوهای احتمالی آینده بیندازیم و متوجه شویم که چه میراثی برای نسل‌های آینده به جای می‌گذاریم.
▬    آینده احتمالی حاکی از دو تهدید/ چالش پیش‌روی بشریت است. دسته اول چالش‌ها یا به‌ اصطلاح «محدوده خطر» شامل مواردی مانند تنزل وضعیت محیط‌زیست (تغییر اقلیم)، تلاطم‌های اجتماعی (مهاجرت و تنوع)، کرونا و سایر بیماری‌های همه‌گیر آینده و در نهایت تعارض‌های سیاسی خشونت‌آمیز است. گروه دوم چالش‌ها را می‌توان حول سرعت و اغلب توسعه دگرگون‌ساز فناوری‌های هوش مصنوعی ساختاردهی کرد.
▬    محدوده خطر و فناوری‌های هوش مصنوعی تاکنون به تغییر زندگی ما منجر شده و احتمالا اثرات بیشتری بر آینده مشاغل خواهد داشت. در حالی که انتظار می‌رود، پیامدهای کرونا تا چند سال آینده مدیریت شوند، عبور کامل از محدوده خطر ممکن است تا حوالی سال ۲۰۵۰ ادامه یابد و نیاز داریم که از هر کمکی در این راستا استفاده کنیم. فناوری هوش مصنوعی می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد.
▬    با این حال، خود هوش مصنوعی، چالش‌ها و سوالاتی برای ما مطرح می‌کند: چه اتفاقی برای نیروی کار می‌افتد؟ مردم چگونه به تعامل با این فناوری جدید خواهند پرداخت؟ آیا اکثر مشاغل با ماشین‌ها و اتوماسیون جایگزین خواهند شد؟ چه شغل‌های جدیدی ظهور خواهد کرد؟ هوش مصنوعی چگونه به نفع اقتصاد، کسب‌وکار و مشاغل خواهد بود؟جواب بسیاری از این سوالات، بستگی به نقش اشخاص در آینده دارد. در این مقاله، نگاهی کلی به مفهوم پیچیده، پویا و همواره در حال تغییر «خاص بودن انسان» می‌اندازیم و آن را با فناوری‌ هوش مصنوعی مقایسه می‌کنیم. ما همکاری انسان و ماشین‌ها را متصور هستیم؛ جایی که ابرذهن‌ها با ماشین‌ها و سیستم‌های هوشمند همکاری می‌کنند تا جامعه احتمالی فرا ذهن (Meta-Mind Society) آینده را بسازند.
▬    همکاری انسان با فناوری هوش مصنوعی را به سادگی می‌توان توصیف کرد، اما اجرای آن دشوار است. این همکاری نیازمند سرمایه‌گذاری همزمان در توسعه فناوری هوش مصنوعی و توسعه و بهره‌گیری از خاص بودن انسان است. این همکاری نیازمند آموزش‌های مادام‌العمری است که ماشین‌های هوشمند را به افراد باهوش‌تر از همیشه ارتباط دهد و به یک هم‌افزایی بین انسان و فناوری بینجامد. دستیابی به هم‌افزایی بین انسان و فناوری از آنجا اهمیت دارد که ماشین‌های هوشمند به سرعت در حال تکامل هستند و انسان نیز باید خود را به آنها رسانده و تکامل یابد.
▬    پیش از بحث، لازم است به این موضوع اشاره شود که توجه ما به خاص بودن انسان در مقایسه با ماشین‌های هوشمند و فناوری هوش مصنوعی است، اما ادعا نمی‌کنیم که تمام فناوری‌های هوش مصنوعی ویژگی‌هایی کاملا خاص دارند. ما معتقدیم که انسان می‌تواند عملکرد بهتری داشته باشد و برعکس. این مقاله درباره آینده‌ای دور نیست اما به روشنی نمی‌تواند تعیین کرد که توسعه ماشین‌ها و انسان‌ها با چه سرعتی پیش خواهد رفت. به همین دلیل، صرفا به سناریوی احتمالی آینده می‌پردازیم.
▬    در حال حاضر، ماشین‌ها فقط به تقلید از انسان می‌پردازند، اما در آینده ممکن است قادر به انجام کارهایی شوند که از عهده انسان خارج است. با این حال، باید متوجه باشیم که شیوه کار ماشین‌ها کاملا متفاوت با شیوه عمل انسان است. به عنوان مثال، ماشین‌ها می‌توانند حالات چهره یا صدای انسان‌ها را تقلید کنند، اما هیچ‌کدام از احساسات انسانی را تجربه نمی‌کنند. همواره باید در ذهن داشت که طبیعت انسان خاص و بی‌نهایت پیچیده است. شما خواننده هم خاص و منحصربه‌فرد هستید؛ به‌گونه‌ای که نه تنها با ماشین‌ها تفاوت دارید بلکه با هر انسان دیگری هم متفاوت هستید.



▀█▄    خاص بودن انسان
▬    «تصور و تخیل، محوری‌ترین ویژگی انسان‌ها است؛ این قابلیت به ما اجازه می‌دهد که تجربه‌ای کامل از خود در مقابل جهان و واقعیت داشته باشیم. تخیل انسان، نقشی کلیدی در خلاقیت و در نوآوری دارد. ماشین‌ها به رغم تمام پیشرفت‌های هوش مصنوعی از تخیل بهره‌ای نبرده‌اند.» -گری لاکمن، نویسنده آمریکایی
▬    اجازه دهید موضوع را با طرح چند سوال دشوار شروع کنیم:
▬    ۱- اگر می‌توانستید تعداد زیادی از انسان‌ها را نجات دهید، این کار را می‌کردید؟
▬    حتی اگر آنها را نشناسید؟ حتی اگر فرصت ملاقات حضوری با آنها را به دست نیاورید؟ اگر آنها در آینده زندگی کنند و شما دیگر در زمان آنها زنده نباشید، چطور؟
▬    ۲- آیا ما در مقابل نسل‌های آینده مسوولیم؟
▬    در مقابل صدها میلیارد انسانی که در آینده خواهند زیست، چطور؟ آیا از بین بردن فرصت زادآوری و زندگی در این سیاره، اخلاقی است؟
▬    ۳- اگر ما آخرین نسل بشر (پیش از انقراض) باشیم، چه؟
▬    آیا تاکنون به این مساله اندیشیده‌اید؟ فقط تصور کنید که همه انسان‌ها توانایی زادآوری خود را از دست بدهند.
▬    ۴- آیا ماشین‌های هوشمند، برای انسان‌ها کار می‌کنند و به مراقبت از آنها می‌پردازند؟
▬    اگر ماشین‌ها برای ما نفع ندارند، چرا به خود زحمت می‌دهیم؟ چرا برای ثروت‌آفرینی تقلا می‌کنیم؟ آیا شغل داشتن تبدیل به یک امتیاز می‌شود؛ نه ضرورت صرف؟ اگر چنین شود، آیا زندگی همچنان معنایی خواهد داشت؟
▬    ۵-آیا فناوری، راهکار تمام مشکلات جهانی است؟
▬    آیا ماشین‌ها تمام اشتباهات و خرابکاری‌های ما را جبران خواهد کرد؟ آیا ما مقادیر وافری از کالاها و خدمات برای تغذیه جهان و رسیدگی به نیازهای اجتماعی و روانی آنها داریم؟ آیا انسان‌ها از توانایی‌های ماورایی برخوردارند و استعدادهایی ابدی می‌شوند؟
▬    ۶- آیا ما انسان‌ها فقط باید مسیر توسعه فناوری را دنبال کنیم؟
▬    آیا می‌توانیم برخی از انواع فناوری‌ها را رد کنیم؟ اگر قرار است فقط پیشرفت فناوری را دنبال کنیم، چرا باید به خود زحمت بدهیم؟ شاید آرمانشهر مورد انتظار انسان‌ها متشکل از فناوری است؟
▬    بی‌شک، بیشتر انسان‌ها نوعی استعداد دارند (فقط باید پرسید که چه استعدادی و به چه منظوری)؛ انسان‌ها خاص‌تر از آنند که تصور می‌کنند. بسیاری از اعضای بدن انسان هم خاص‌اند؛ مثل: گوش‌ها، عنبیه، انگشتان پا و … . شیوه راه رفتن، شیوه حرکت، فعالیت‌های مغزی، ضربان قلب و همه خاص هستند. از نظر ویژگی‌های روان‌شناختی، حوزه کامل در علم روانشناسی به تفاوت‌های شخصیتی افراد می‌پردازد.
▬    به طور خلاصه، اجازه دهید به این نتیجه برسیم که انسان‌ها ماشین‌های زیست‌شناختی و روان‌شناختی پیچیده هستند (که توانایی زادآوری و تکثیر هم دارند). انسان‌ها همچنین موجوداتی به شدت اجتماعی هستند. آنها سطوح مختلفی از آگاهی و خودآگاهی ایجاد می‌کنند، سطح جدیدی از پیچیدگی معرفی می‌کنند، اهداف و معنایی در زندگی دارند که به زندگی آنها یا نیاز به تغییر، معنا می‌دهد. آگاهی انسان‌ها به آنها قدرت تخیل می‌دهد و می‌توانند به چیزهایی بیندیشند که هیچ‌گاه وجود خارجی نداشته‌اند. انسان‌ها توانایی ذاتی برای ساختن و تخریب دارند. آنها همچنین مهارت کارآفرینی دارند و می‌توانند اشیا یا خدمات جدیدی بسازند.
▬    انسان‌ها قادر به زندگی، تفکر و عمل در مدل‌های به شدت متناقض (از عقلانیت یا غیرمعقول، از شادی و شعف تا غم و افسردگی، از مفاهیم انتزاعی و احساسی یا موضوعات منطقی، از خوش‌مشرب بودن تا منزوی و حتی احمق بودن و…) هستند و به لطف خلاقیت و کارآفرینی می‌توانند بسیار نوآور و سازنده و در عین حال به شدت تخریب‌گر باشند. آنها ذهنی آگاه دارند و می‌توانند از فرآیندهایی مانند تفکر، تصمیم‌گیری و سطوح مختلف فرآیند هوش بهره‌مند باشند. ما می‌توانیم ویژگی «فردیت» و نگرش‌های شخصی خود را به پدیده‌ها بدهیم تا رویاها، احساسات شخصی، اجتماعی شدن، روابط، همدردی، احساسات جسمی، احساسات روانی، شهود و … را معنایی جدید ببخشیم.
▬    انسان‌ها ممکن است به کارهای ارزشمندی مانند ایثار و فداکردن جان خود برای دیگران یا یک هدف ارزشمند بپردازند یا در طرف مقابل برای دفاع از خواسته‌های خود یا جامعه به خشونت دست بزنند. انسان‌ها با توجه به شرایط تصمیم‌گیری می‌کنند و حتی منزوی‌ترین و خودشیفته‌ترین آنها نیز می‌توانند در راستای منافع جمعی تصمیم‌گیری یا اقدام کنند. انسان‌ها توانایی‌های پیچیده‌ای دارند و در عین حال می‌توانند بیش از اندازه سخت‌گیر، موشکاف و خسیس باشند. مغز انسان، تاکنون پیچیده‌ترین پدیده‌ای است که با آن مواجه شده‌ایم، اما خاص بودن انسان‌ها بسیار فراتر از مغزشان می‌رود. آنها شباهت‌های ظاهری با یکدیگر دارند، اما تفاوت‌هایشان به حدی است که هر کدام را بتوان فردی خاص دانست. طی زندگی، تغییرات مداومی را پشت سر می‌گذارند، اما ویژگی‌های روان‌شناختی خاص خود را حفظ می‌کنند. ژن و زمینه زندگی آنها تغییر می‌کند، اما تجربه‌شان از زندگی، خاص خود است.
▬    انسان‌ها بخشی از اجتماعات یا جوامع مختلف هستند. آنها جوامع را می‌سازند و خودشان تحت تاثیر آن قرار می‌گیرند. تعامل با دیگران، بخش حیاتی زندگی است. ارتباطات، مولفه مهم و ضروری زندگی اجتماعی آنها است. مغز انسان می‌تواند بی‌نیاز از برنامه‌ریزی، تفکر انتقادی و تفکر خلاق داشته باشد.
▬    انسان‌ها را می‌توان از نظر روان‌شناختی و جامعه‌شناسی مورد بررسی‌های بیشتری قرار داد. جامعه انسانی ویژگی‌های متمایز و خاص خود را دارند و هر کدام از اعضای آنها هم همین‌طور؛ ویژگی‌هایی که ماشین‌ها و هوش مصنوعی با تمام پیشرفت‌ها به آنها دست نخواهند یافت (هر چند در برخی از موارد روتین و مشخص می‌توانند سرعت عمل و بازدهی بالاتری نسبت به انسان داشته باشند).
▬    انسان‌ها از جنبه‌های مختلف، یک گونه جانوری خاص و متمایز در طبیعت هستند.



▀█▄    هوش طبیعی
▬     اگر هوش را به معنای توانایی مواجهه معنادار با شرایط و مشکلات مختلف بدانیم، قادر به مقایسه هوش طبیعی و هوش مصنوعی خواهیم بود. این طرز تفکر به ما اجازه نگاهی کل‌نگر بر هوش طبیعی و به ویژه هوش انسان را می‌دهد.
▬    به نظر می‌رسد که هوش، ویژگی کلیدی حیات است و به موجودات زنده امکان انطباق با شرایط جدید را می‌دهد. نوع و سطح آگاهی، وجه تمایز انواع هوش است؛ آگاه ذاتی، نیمه‌خودآگاه، آگاه و فراآگاه. انسان‌ها موجودات منحصر به فردی هستند که تمام ۴ نوع آگاهی را دارند. با این حال، نمی‌توان امکان وجود موجوداتی تکامل‌ یافته‌تر یا حتی موجودات غیرمادی را رد کنیم. ما نمی‌توانیم امکان وجود انواع دیگری از آگاهی را رد کنیم.



▀█▄    همکاری انسان‌ها و ماشین‌های هوشمند
▬    کامپیوترها نمی‌توانند فکر کنند، اما به طور روزافزونی می‌توانند کارهایی را انجام دهند که انسان‌ها در گذشته قادر به انجامشان بوده‌اند. امروزه حتی می‌توان بخشی از وظایفی را به کامپیوترها سپرد که نیازمند مهارت‌های ادراکی انسان‌ها
▬    (از جمله تشخیص دست‌خط و شناسایی چهره) یا مهارت‌های شناختی (مانند برنامه‌ریزی، تحلیل مبتنی بر اطلاعات ناقص یا مبهم و یادگیری) هستند. فناوری‌ها می‌توانند بخشی از وظایفی را انجام دهند که در گذشته تصور می‌شد به هوش انسانی نیاز است و به همین دلیل، به آنها «فناوری‌های شناختی» می‌گویند.
▬    به جای آنکه صرفا بر «هوش مصنوعی» تمرکز کنیم، باید به رویه‌هایی بیندیشیم که امکان انجام وظایف هدفمند توسط کامپیوترها و ماشین‌ها را فراهم ساخته است. به یاد آورید که آنچه امروز با عنوان ماشین‌های «هوشمند» یا «باهوش» می‌شناسیم، نتیجه‌ای از الگوریتم‌ها است. در نتیجه، آنها صرفا از انسان‌ها تقلید می‌کنند تا رفتارها و نتایجی مشابه انسان به دست آورند.
▬    اگر قصد مقایسه انسان با موجودات سایبری متکی بر هوش مصنوعی داریم، باید درکی کلی از هر دو طرف مقایسه داشته باشیم. مجموعه گسترده‌ای از شرایط زیستی، زیست‌شیمی و عصب‌شناختی در موجودات زنده وجود دارد که تنها بخش کوچکی از انسان را می‌سازند. «حیات» به خودی خود هنوز یک معما است.
▬    علاوه بر این ویژگی‌های مادی، انسان‌ها مولفه‌های غیرمادی فراوانی هم دارند. امروزه می‌توانیم شاهد همکاری انسان‌ها و هوش مصنوعی باشیم. این همکاری در آینده می‌تواند به جامعه فرا‌ذهن بینجامد.



▀█▄   کاربردهای همکاری انسان و ماشین
▬    همان‌طور که گفته شد، ماشین‌ها به‌رغم تمام پیشرفت (و در حقیقت موفقیت برای تقلید از ویژگی‌های انسانی) قادر به تخیل، آفرینش و کارآفرینی نیستند. انسان نیز به رغم برخورداری از این مهارت‌ها برای عبور از محدوده خطری که در ابتدای مقاله بیان شد، نیازمند سرعت عمل و بازدهی ماشین‌ها است.
▬    بنابراین نه ماشین‌ها به تنهایی کارکرد دارند و می‌توانند به طور کامل جایگزین انسان‌ها شوند و نه انسان‌ها در سناریوی مدنظر ما برای ساختن آینده فراذهن بی‌نیاز از کمک ماشین‌ها و هوش مصنوعی هستند.
▬    با پیشرفت مستمر هوش مصنوعی و فناوری‌های مرتبط با آن، انسان نیاز به همگامی و پیشرفت خود دارد. این سخن به معنای پیروی صرف از پیشرفت‌ها و تحت فرمان آنها بودن نیست. از منظر سازمانی و کسب‌وکار، نیاز به آموزش مستمر کارکنان برای همکاری‌های عمیق‌تر انسان و ماشین است. با آنکه فناوری‌ها می‌توانند موجب از دست رفتن بخشی از مشاغل کنونی شوند، در حقیقت زمان انسان را برای پرداختن به قابلیت‌های انحصاری خود مانند تخیل، آفرینش و کارآفرینی آزاد می‌کنند.
▬    اگر انسان‌ها به افزایش قابلیت‌ها و توانایی‌های خاص خود بپردازند به عصر انسان‌های «ابرذهن» می‌رسیم. پیشرفت فناوری نیز ما را به عصر انقلاب فناوری و دیجیتال می‌رساند. اما تلفیق این دو با هم از طریق همکاری انسان و ماشین، فرصتی ایجاد می‌کند که کسب‌وکارها علاوه بر دستیابی به اهداف مالی، نقش مثبت‌تری نیز در اجتماع بر عهده بگیرند و هرکدام از آنها نقشی در حل مشکلات محدوده خطر (تنزل وضعیت محیط‌زیست، تلاطم‌های اجتماعی، همه‌گیری کرونا و سایر بیماری‌های همه‌گیر آینده و در نهایت تعارض‌های سیاسی خشونت‌آمیز) ایفا کنند. در سناریوی فناوری‌محور، برای حل مشکلات بشری (از امروز تا سال ۲۰۵۰) و همکاری مناسب بسیار انسان ابرذهن و فناوری‌های پیشرفته هوش مصنوعی، می‌توان به جامعه فراذهن رسید که کسب‌وکارهای دارای اهداف انسانی جایگزین کسب‌وکارهای سودمحور می‌شوند؛ جامعه‌ای که نیازمند هم‌افزایی در همکاری‌های انسان و ماشین است و هیچ‌کدام از آنها به تنهایی نمی‌توانند ما را به آن مقصد برسانند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 26 مرداد 1400 ساعت 22:50

ژاپنی‌ها چگونه به غرب نگاه می‌کنند؟

فرستادن به ایمیل چاپ

جان دیویدن؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    خیلی از کشورهای درحال‌توسعه به فرایند پیشرفت ژاپن غبطه می‌خورند و خود را ملامت می‌کنند. از آن سو، آمریکایی‌ها به خود می‌بالند که «این ماییم که ژاپن را ژاپن کرده‌ایم». ماجرا آنجا پیچیده می‌شود که ژاپنی‌ها به‌هیچ‌وجه خود را غربی نمی‌دانند. جان دیویدَن می‌گوید وقتی پدران معنوی ژاپن با فرهنگ و صنعت آمریکا مواجه شدند آگاهانه دست به گزینش زدند. یا برای مثال، هنگامی که مبلغان مسیحی به ژاپن آمدند، ژاپنی‌های مسیحی‌شده آن‌ها را بیرون کردند و مسیحیت را به عنصری ملی‌گرایانه تبدیل کردند. چگونه می‌توان نگاه ژاپن به غرب را فهمید؟

▬    در سال ۱۸۶۰، فوکوزاوا یوکیچی، دانشجوی جوان ژاپنی که در حال یادگیری خودآموز انگلیسی بود، در نقش مترجم با اولین هیئت دیپلماتیک اعزامی ژاپن به ایالات‌متحده همراه شد. این رویارویی با آمریکا، در کنار سفر دوم همراه فرستادهٔ ژاپن به اروپا در سال ۱۸۶۲ و سفر سوم مجدداً به ایالات‌متحده در ۱۸۶۷، تأثیر شگرفی بر اندیشهٔ او دربارهٔ ژاپن و آینده‌اش گذاشت. فوکوزاوا رفتار و منش غربی‌ها را وحشتناک می‌پنداشت، اما استقلال فکری و آزادی بیانشان را می‌ستود. او در سفرهایش توجهی به علم و فلسفهٔ غربی نداشت، چون معتقد بود این دانش را می‌توان با مطالعه به دست آورد، و بر جوانب عملی‌تر اوضاع آمریکا و اروپا متمرکز بود. چه کسی هزینه‌های بیمارستان را پرداخت می‌کند؟ پول را چطور در بانک انتقال می‌دهند و روش وام‌دهی به چه شکل است؟ با همین توضیحات مختصر می‌توان نگرش فوکوزاوا به انگاره‌های غربی را فهمید. او نوعی کنجکاوی عمل‌گرا نسبت به آموزه‌ها و مفاهیم به‌دست‌آمده از غرب داشت. هرکدام از این موارد ممکن بود در ژاپن جوابگو باشد و ممکن بود نباشد. می‌توان برخی را به کار گرفت و برخی را دور انداخت.

▬    تجربیات فوکوزاوا در غرب، و چشم‌اندازش پس از تبدیل‌شدن به اولین بنیان‌گذار فکریِ ژاپن، سؤالی مهم را دربارهٔ غربی‌سازی مطرح می‌کند، مفهومی که در آن عصر برابر با جهانی‌سازی در روزگار ما بود، اما بیشتر به‌سمت تأثیرات غرب تمایل داشت. آیا غیرغربی‌ها راه‌وروش غرب را پیش گرفتند؟ یا مثل فوکوزاوا، بنا به مصلحت، بخش‌های مختلف آن را به پرسش و نقد و پذیرش و واپس‌زنی گرفتند؟
▬    از نقطه‌نظر غربی‌ها، این پرسش اصلاً مطرح نبود. غرب، به‌خصوص آمریکا، در قرن بیستم اثر تعیین‌کننده‌ای روی دنیا داشت. نیروی وسیع نهادهای غربی (سرمایه‌داری، دموکراسی، مسیحیت) نقش خود را بر تارک سایر نواحی دنیا نیز ثبت کرد و ملت‌هایی مستقل و دموکراتیک و متعهد به آزادی خلق کرد. تمام شد و رفت. اما آیا واقعاً تمام شد و رفت؟ اگر روندهای جهانی قرن بیست‌ویکم را معیار قرار دهیم، می‌بینیم که شاید بیش‌ازحد دربارهٔ تأثیرات و دستاوردهای غربی‌سازی غلو کرده‌ایم. موفقیت کشورهای غیرغربی در مواجهه با ویروس کرونا، به‌خصوص در شرق آسیا که کشورها با وجود مهار ویروس تعطیل نشده‌اند، گواهی بر قدرت مناطق غیرغربی است. علاوه‌بر ظهور تمامیت‌خواهی و سرمایه‌داری رفاقتی در بعضی بخش‌های غرب، سؤالاتی دربارهٔ تسلط و توانایی‌های این منطقه نیز مطرح می‌شود.
▬    ماجرای ژاپن، کشوری که در آن بحث‌های مربوط به غربی‌سازی از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، شایان بررسی ویژه‌ای است، چراکه ظاهراً نمونهٔ بارز کشوری است که راه‌ورسم زندگی غربی را پذیرفت. هنری فیلدِ مفسر در دههٔ ۱۸۹۰ خاطرنشان کرد که جزایر ژاپن، با صنعتی‌سازی سریع و اتخاذ اندیشه‌های غربی، همچون کشتی‌هایی بودند که از آسیا لنگر می‌کشیدند، از اقیانوس آرام می‌گذشتند و مستقیم به لبهٔ غربی قارهٔ آمریکای شمالی می‌پیوستند. این استعارهٔ جغرافیایی کمی زیاده‌ازحد رنگ‌وبوی ادبی دارد، اما به‌خوبی نشان می‌دهد که غربی‌ها چه دیدگاه کوته‌بینانه‌ای نسبت به غربی‌سازی ژاپن داشته‌اند. مشکل این دیدگاه آن است که عمدتاً ثمرهٔ تلاش روشنفکران، روزنامه‌نگاران و سیاست‌گذاران غربی بود. هنری لوس، ناشر تایم‌لایف که تأثیر زیادی بر افکار عمومی داشت و در چین تحت تربیت پدر مبلغش بزرگ شده بود، این انگارهٔ مربوط به تأثیرگذاریِ آمریکا را زمانی گسترش داد که (در مقاله‌ای در مجلهٔ لایف به تاریخ فوریهٔ ۱۹۴۱) آمریکایی‌ها را ترغیب کرد تا قرن بیستم را تبدیل به «قرن آمریکایی» کنند.
▬    اما کمی که نگاهمان را فراسوی دیدگاه‌های غربی گسترش دهیم، درمی‌یابیم که تقریباً هیچ ژاپنی‌ای غربی‌سازی را کورکورانه نپذیرفته است. ژاپنی‌ها چه نظری دربارهٔ قرارگرفتن کشورشان در آستانهٔ زندگی غربی داشتند؟ مقدار واقعی خوش‌بینی خیلی کمتر از چیزی بود که مفسران غربی تصور می‌کردند. فوکوزاوا را عموماً به‌عنوان مروج غربی‌سازی معرفی می‌کنند. گرچه از نظر بعضی‌ها شاید او شبیه فردی غرب‌زده باشد، ولی اتفاقاً دنیای او زمین تا آسمان با دنیای غرب تفاوت داشت.
▬    فوکوزاوا یوکیچی در سال ۱۸۳۵ در خانوادهٔ سامورایی سطح‌پایینی در اوساکا چشم به جهان گشود و در دورانی بالید که سرشار از آشوب سیاسی و سرخوردگی خانوادگی بود. پس از چند بار برداشت بی‌ثمر از مزرعه در دوران قحطی، شورشی در سال ۱۸۳۷ به پا شد و بخش‌های زیادی از اوساکا به آتش کشیده شد. شورش ناموفق بود، اما رژیم توکوگاوا (۱۶۰۲ تا ۱۸۶۸) از دههٔ ۱۸۳۰ به‌شدت تضعیف شد. فوکوزاوا هم تأثیری ژرف از تجربیات پدرش در خاندان محلی‌شان پذیرفت: پدرش حسابدار بود، اما رؤیای پژوهشگری داشت. منتها اربابش اجازهٔ تحقیق و پژوهش به او نمی‌داد. فوکوزاوا هیچ‌گاه از یاد نبرد که نظام خشک سلسله‌مراتبی در رژیم توکوگاوا چطور مانع پیشرفت پدرش شده است. او بعدها در زندگی‌نامهٔ خودنوشتش توضیح داد «نظام فئودالی دشمن خونی پدرم است و من باید به حکم شرافتم آن را نابود کنم». فوکوزاوا در دوران کودکی پدر خود را از دست داد، اما تعهد به تحصیل و پیشرفت را از او به ارث برد.
▬    او پس از بازگشت از سفرهای خارجی‌اش کتاب چیزهای غربی را نوشت، مجموعه‌ای محبوب، خوش‌خوان و چندجلدی از مشاهداتش دربارهٔ زندگی و نهادهای غربی. او همچنین دو کتاب تحول‌ساز دربارهٔ یادگیری و تمدن نوشت، روزنامهٔ جیجی شیمپو (وقایع جاری) و دانشگاه کیو گیجوکو را دایر کرد و حتی کتابی دربارهٔ جغرافیای جهان برای کودکان نگاشت. دربارهٔ تأثیر گستردهٔ فوکوزاوا بر زندگی ژاپنی‌ها، گفتن همین نکته کافی است که امروزه دانشگاه کیو در توکیو یکی از برترین مؤسسات آموزشی ژاپن است. فوکوزاوا به ثمربخش‌ترین و تأثیرگذارترین روشنفکر دوران مدرن تبدیل شد. کتاب‌هایش را هم نخبگان ژاپن مطالعه می‌کردند و هم در روستاهای ژاپن برای دهقانان با صدای بلند می‌خواندند.
▬    گرچه تجربیات نخستین فوکوزاوا از غرب تأثیری مهم بر اندیشه‌اش داشت، نمی‌توان برچسب غرب‌گرایی بر او زد، چنان‌که بسیاری از دانش‌پژوهان و مفسران زده‌اند. باآنکه همواره می‌گفت ژاپنی‌ها باید هرآنچه می‌توانند دربارهٔ غرب بیاموزند، هرگز حامی غربی‌سازی نبود. اتفاقاً این ایده را به سخره می‌گرفت و می‌گفت، نظر به تفاوت‌های ژرف میان آسیا و غرب، چنین چیزی حتی ممکن نیست:
▬    حتی ملت‌های غرب، که مرزشان مشترک است، آداب و منش یکسانی ندارند. کشورهای آسیایی، که تا این حد با غرب تفاوت دارند، دیگر اصلاً نمی‌توانند راه‌وروش غربی‌ها را به‌کمال تقلید کنند. حتی اگر از غرب تقلید کنند، نمی‌توان آن را تمدن نامید.
▬    به دیگر سخن، ژاپنی‌ها باید دربارهٔ تأثیر غرب احتیاط پیشه می‌کردند. کپی‌برداری سطحی سنخیتی با روح تمدن ژاپن نداشت و اصلاً فکر خوبی نبود. نکتهٔ دیگر فوکوزاوا را هم باید مد نظر داشت، اینکه نسخه‌های زیادی از غرب وجود دارد. این نکته یکدستی مفروض غرب را تا حد زیادی پیچیده می‌کند.
▬    اثر تحول‌آفرین فوکوزاوا پرورش یادگیری نام داشت. این رسالهٔ مرتبط با آموزش‌وپرورش از سال ۱۸۷۲ تا ۱۸۷۶ در قالب شانزده جزوهٔ مختلف منتشر شد. فوکوزاوا در این اثر شیوه‌های کهن یادگیری با مبانی کنفوسیوسی را به باد انتقاد می‌گیرد و بیهوده می‌خواند:
▬    اصولاً یادگیری مستلزم تلاش‌های بی‌کاربردی مثل مطالعهٔ حروف عجیب چینی، خواندن متون دشوارفهم باستانی یا خواندن و لذت‌بردن از شعر نیست.
▬    این گونه‌های یادگیری به بیان فوکوزاوا «فاقد ارزش کاربردی» بودند. آدم باید به‌نحوی یاد بگیرد که بتواند «حقیقت امور» را بجوید «و آن‌ها را در خدمت اهداف حاضرش درآورد». منظور فوکوزاوا از اهداف حاضر چه بود و چه اندیشه‌هایی از دیدگاه او دارای ارزش کاربردی بودند؟
▬    یکی از بنیان‌های ذهنیت فوکوزاوا حفظ حاکمیت ژاپن بود:
▬    برای حفاظت از کشورمان در برابر ملل اجنبی باید روحیهٔ آزادی و استقلال را در سرتاسر کشور بپروریم.
▬    او معتقد بود که ژاپن می‌تواند روحیه‌ای ملی بر مبنای استقلال شکل دهد. برای این کار کافی بود حس خودکفایی در میان فردفرد ژاپنی‌ها تقویت گردد. اما این امر تنها در صورتی عملی می‌شد که ژاپنی‌ها نظام خشک وفاداری به ارباب خود را براندازند، نظامی که بازماندهٔ دورهٔ توکوگاوا بود.
▬    اندیشه‌های فوکوزاوا بر تارک دل رهبران سیاسی‌ای نشست که با چالش‌های شدید ژاپن در همان دوره دست‌به‌گریبان بودند. پس از اصلاحات میجی (جنگ داخلی کوتاهی که رژیم توکوگاوا را در سال ۱۸۶۸ برانداخت)، دولت جدید تمام نظام‌های سیاسی و اقتصادی و آموزشی و همین‌طور ارتش را اصلاح کرد و قدرت سامورایی‌ها را فروکاست. مصلحان در تمام این تلاش‌های درون‌مرزی موفق بودند: کنترل سیاسی و قدرت نظامی‌شان را در توکیو متمرکز کردند، تحصیل را برای تمام شهروندان ژاپنی اجباری نمودند، به جایگاه ویژهٔ طبقهٔ سامورایی پایان دادند و حمل شمشیر سامورایی در اماکن عمومی را ممنوع کردند. اما این تغییراتْ چندین شورش هم به دنبال داشت که جدی‌ترینشان شورش ساتسوما (۱۸۷۷) بود. فیلم آمریکایی آخرین سامورایی (۲۰۰۳) با بازی تام کروز دربارهٔ همین شورش است.
▬    رهبران در سیاست خارجی هم با محیطی متخاصم روبه‌رو بودند. وقتی سایگو تاکاموری (نابغهٔ نظامی اصلاحات میجی و سرانجام رهبر شورش ساتسوما) در سال ۱۸۷۳ پیشنهاد حمله به کره برای رفع عطش سامورایی‌های بی‌قرار را داد، اوکوبو توشیمیچی، دیگر رهبر اصلاحات، جانانه با نقشهٔ او مخالفت کرد. اوکوبو می‌گفت اگر حمله با شکست مواجه شود، ژاپنی‌ها خود را در معرض مداخلهٔ نظامی غربی‌ها قرار می‌دهند و این امر ممکن است موجب ازدست‌رفتن حاکمیتشان شود. او خاطرنشان کرد که ژاپن پنج‌میلیون پوند بدهکار بریتانیاست و اگر نتواند قسط‌های وام خود را بپردازد، بریتانیایی‌ها با ناوهای خود در هنگ‌کنگ به ژاپن حمله می‌کنند و به‌راحتی بر دفاع ساحلی‌اش چیره می‌شوند. خطر حملهٔ غربی‌ها خیلی ملموس بود.
▬    فوکوزاوا در کتاب دوم خود، شرح مختصری از نظریهٔ تمدن (۱۸۷۵)، به دغدغهٔ عملی استقلال ژاپن پرداخت. این کتاب نیز مثل اثر اولش یکی از مهم‌ترین کتب تاریخ ژاپن به شمار می‌آید. متن این کتاب همچون روایتی است که به هدف نهایی برپایی ملت قوی و مستقل ژاپن می‌انجامد. دانش‌پژوهی در سال ۲۰۱۴ بیان کرد که شاید عنوان شرح مختصری از نظریهٔ قدرت ملی برای این کتاب مناسب‌تر باشد. از بخت خوب ژاپن، رهبران سیاسی و فکری با این نظرات هم‌ساز بودند. ژاپن، به‌جای ماجراجویی برون‌مرزی در کره، نساجی خود را صنعتی کرد و ارتش قدرتمندی ساخت. دربارهٔ میراث فوکوزاوا هم باید گفت که او به‌هیچ‌وجه مروج غربی‌سازی نیست و نوشته‌هایش اتفاقاً او را ملی‌گرای مستقلی نشان می‌دهند. دغدغهٔ او نه گراییدن به راه‌ورسم غربی، بلکه تقویت قوای ملی برای دفع امپریالیسم غربی بود. همین نکته شکاف بزرگ میان تفکر غربی‌ها دربارهٔ ژاپن و خود ژاپنی‌ها را نشان می‌دهد.
▬    تأثیر فوکوزاوا منحصر به ژاپن نبود. روشنفکران بسیاری از دیگر بخش‌های آسیا نیز آثارش را خواندند و فراخوان او را برای تقویت قوای ملی ستودند. ملت ژاپن همچنین به الگویی برای مواجهه با تهدید قدرت‌های غربی تبدیل شد. روشنفکران سرتاسر آسیا، از هند و چین و فرانسه تا امپراتوری عثمانی، و بسیاری از دیگر مناطق میان این دو، موفقیت ژاپن را الگویی برای حفظ حاکمیت ملی در برابر تهدید غرب دانستند. این افراد، به‌جای تقلید از غرب، الگوبرداری از ژاپن را توصیه می‌کردند.
▬    اگر فوکوزاوا و دیگران تأییدگر غربی‌سازی نبودند، پس چطور این برداشت در ذهن ما شکل گرفته که همین غربی‌سازی راه را برای ورود مدرنیته به ژاپن هموار کرده است؟ پاسخ ساده است: خود مفسران غربی، با تفسیر نادرست مشاهداتشان در ژاپن، این پارادایم غربی‌سازی را ایجاد کرده‌اند. سیدنی لوئیس گالیک، مبلغ آمریکایی ساکن ژاپن، در کتاب خطر سفید در خاور دور (۱۹۰۵) صراحتاً می‌گوید که ژاپنی‌ها در آن زمان به نظام غربی‌شده‌ای گرویده بودند. او با لحنی شادمانه می‌نویسد «ما ژاپن را جزء نظام تمدن غربی به شمار می‌آوریم، نه شرقی». اما گالیکِ ترقی‌خواه در کتابش منتقد مفاهیم برتری غرب و نژادپرستی نسبت به اهالی شرق آسیا نیز هست.
▬    در دههٔ ۱۹۳۰، با رسیدن ارتش ژاپن به قدرت سیاسی، خوش‌بینی آمریکایی‌ها نسبت به غرب‌گرایی ژاپن کمتر شد، اما خود غربی‌سازی همچنان مبنای قضاوتشان دربارهٔ ژاپن بود. در میان این افراد، هارولد کیگلی، دانشمند علوم سیاسی، درموردِ صحت غرب‌گرایی ژاپنی‌ها شک داشت و، در توضیح این دیدگاه، مقاله‌ای را با عنوان «بازپیدایش فئودالیسم در ژاپن» (۱۹۳۶) در مجلهٔ کریسچن ساینس مانیتور منتشر کرد. این مقاله زمانی منتشر شد که افسران نظامی راست‌گرای جناح راه امپراتور در ارتش سعی کردند دولت را براندازند و برادر امپراتور را جای او بنشانند. این کودتا بی‌ثمر ماند، سردمدارانش اعدام شدند و جناح راه امپراتور از ارتش ژاپن زدوده شد. کیگلی این کودتا را نه به دید یک نوآوری، بلکه پسرفت ژاپن به گذشته می‌دید. اتفاقاً عکس این قضیه صادق بود. طرح‌ریزان کودتا همه پذیرندهٔ اندیشه‌های جدید فیلسوف ژاپنی، کیتا ایکی، بودند که فاشیسم و کمونیسم را در هم آمیخته بود. کیتا ایکی نیز همراه با سران کودتا اعدام شد. کیگلی و خیلی‌های دیگر به این باور رسیدند که غربی‌سازی ژاپن لایه‌ای ظاهری است که، در پس آن، ارتش فئودالی آمادهٔ بازگردانی ژاپن به گذشته است.
▬    بااین‌حال، ناباوری کیگلی نسبت به غربی‌سازی ژاپن، در دوران جنگ جهانی دوم، به فرضی رایج بدل گشت. جز این، چطور می‌شد ظهور نظامی‌گری ژاپن را تبیین کرد؟ آن هم از دل چیزی که آمریکایی‌ها آن را دموکراسی شکوفای سبک غربی در ژاپن می‌دانستند. این امر حتماً ریشه در روزگاری دیگر داشت. به گفتهٔ کیگلی، نظامی‌مسلکانْ بازماندهٔ مستقیم عصر توکوگاوا بودند که کیمونوی سامورایی‌ها را به تن می‌کردند. اتفاقاً بعضی سربازان ژاپنی واقعاً شمشیر سامورایی نمادین داشتند و ارتش هم آموزه‌های بوشیدوی سامورایی را به سربازانش آموزش می‌داد. مبنای آموزش جزوه‌ای برگرفته از هاگاکوره -متن قرن هفدهمی دربارهٔ اخلاقیات سامورایی- بود. اما این پروپاگاندای درونی با هدف تقویت روحیهٔ جنگندگی سربازان صورت می‌گرفت، نه بازگردانی‌شان به گذشته‌ای که واقعاً در میدان نبرد از شمشیر سامورایی استفاده می‌کرده‌اند.
▬    پیروزی آمریکا در جنگ اقیانوس آرام و اشغال ژاپن فرصتی مناسب برای آمریکایی‌سازی این کشور فراهم آورد تا روایت غربی‌سازی به فرجام منطقی خود برسد. نقشه‌های اشغالگران آمریکایی شامل این کارها بود: بازآرایی نظام سیاسی ژاپن، رفع تهدید نظامی‌شان، گشودن فضای جامعهٔ این کشور و فراهم‌آوردن امکان مشارکت بیشتر، تمرکززدایی نظام اقتصادی با حذف زایباتسو (شرکت‌های بزرگ)، محلی‌سازی نظام آموزشی و حتی ساده‌سازی زبان ژاپنی.
▬    این اصلاحات، که با هر متر و معیاری برنامه‌ای جاه‌طلبانه محسوب می‌شد، در رسیدن به اهدافش ناکام ماند. مشخص شد که اجبار کل یک کشور به راه‌ورسم زندگی آمریکایی غیرممکن است و حتی تغییر جزئی هم بی‌نهایت دشوار و پیچیده است. آمریکایی‌ها، با اخذ تأیید از سوی دایت ملی (یا همان قوهٔ مقننهٔ دومجلسی) ژاپن، قانون اساسی جدیدی تدوین کردند که شاید مهم‌ترین دستاوردشان باشد. در این قانون اساسی، امپراتور دوباره سردمدار کشور بود، توانایی‌های نظامی هجومی ممنوع بودند و زنان حقوق برابر داشتند (چیزی که حتی در قانون اساسی خود آمریکا هم جایی نداشت). آمریکایی‌ها تا مدتی زایباتسو را منحل کردند و از حقوق کارگران حمایت نمودند. اما بعد که با واقعیت جدید جنگ سرد روبه‌رو شدند، مسیرشان را معکوس کردند، شرکت‌ها را دوباره برپا نمودند، رهبران اتحادیه‌ها را بازداشت کردند و اعتصاب سراسری را فرونشاندند. نظام آموزشیْ تحت کنترل مأموران دولتی توکیو باقی ماند و اصلاحات زبان هم به شکستی مفتضحانه انجامید. لذا این سخن که اشغال ژاپن باعث آمریکایی‌سازی این کشور شد دیدگاه به‌شدت معیوب و نشانهٔ کم‌آوردن در برابر تکبر آمریکایی‌هاست.
▬    اما این دقیقاً همان چیزی است که ادوین رایشاور، استاد فرصت‌طلب تاریخ ژاپن در دانشگاه هاروارد، در کتاب‌هایش ادعا می‌کرد. رایشاور دانش خیابانی زیادی از ژاپن داشت، چون دوران کودکی‌اش را کنار پدر مبلغش در توکیو سپری کرده بود. او بعدها به چنان خبرگی سیاسی‌ای رسید که در سال ۱۹۶۱ دولت جان اف. کندی او را به‌عنوان سفیر آمریکا در ژاپن گماشت که سمتی تقریباً بی‌سابقه برای یک استاد دانشگاه بود. بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم، رایشاور دو کتاب نوشت: ژاپن: گذشته و حال (۱۹۴۶) و ایالات‌متحده و ژاپن (۱۹۵۰). هر دوی این کتاب‌ها به فروش زیادی رسید و اندیشه‌های ما را دربارهٔ غربی‌سازی ژاپن شکل داد.
▬    نکتهٔ جالب اینکه رایشاور مورخ ژاپن باستان بود. او رساله‌اش را دربارهٔ سفرنامه‌های انین، راهب ژاپنی قرن نهم، از گردش‌هایش در چین نوشته بود و چیز زیادی دربارهٔ ژاپن مدرن قبل از جنگ اقیانوس آرام نمی‌دانست. اما فرصتی پیش روی خود یافت و خود را به‌عنوان ژاپن‌شناسی مدرن مطرح کرد و دیری نگذشت که به برجسته‌ترین کارشناس ژاپن در آمریکا تبدیل شد. رایشاور در کتاب‌هایش ابراز امید کرد که اشغال ژاپن توسط آمریکا به این کشور کمک خواهد کرد تا از خط پایان غربی‌سازی نیز عبور کند. کیگلی استدلال کرده بود که ژاپن در دوران جنگ غربی‌سازی را کاملاً کنار گذاشته، اما رایشاور برخلاف او دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ را «دره‌ای تاریک» می‌خواند که ژاپن، پس‌ازآن، دوباره به روشنایی تابان قیمومت آمریکا در دوران اشغال بر خواهد گشت.
▬    رایشاور فردی به‌شدت بلندپرواز بود. او ضمن اینکه آمریکایی‌سازی را بخشی از آیندهٔ ژاپن می‌دید، غربی‌سازی را هم بخشی مهم از گذشتهٔ این کشور به شمار می‌آورد. نوشته‌های او روایت غربی‌سازی را در اواخر قرن نوزدهم ریشه‌یابی کرد و آمریکا را در بطن آن قرار داد. چنین بود که آثار او به موفق‌ترین مکتوبات مربوط به پروپاگاندای غربی‌سازی در قرن بیستم تبدیل شد. اینکه آمریکا در اواخر قرن نوزدهم تأثیری ناچیز بر ژاپن داشت اصلاً مانع گزافه‌گویی‌های رایشاور نشد. اولاً او روی دوستمان، فوکوزاوا، قمار بزرگی کرد و گفت سفرهای این مرد به آمریکا و علاقه‌اش به غرب اولین نشانه‌های تأثیر آمریکاست. اما رایشاور به‌اشتباه علاقهٔ فوکوزاوا به غرب را نشانهٔ تعهدش به غربی‌سازی دانست. بررسی ما نشان داده که این استدلال تا چه حد اشتباه است. رایشاور همچنین درکی نادرست از چشم‌انداز فوکوزاوا داشت. آنچه رایشاور پیشرفت در گشایش دروازه‌های ژاپن به غرب در دههٔ ۱۸۵۰ می‌دید، در نگاه فوکوزاوا تهدیدی وجودی از سوی امپریالیسم غربی بود.
▬    مثال دوم رایشاور دربارهٔ آمریکایی‌سازی، یعنی مبلغان آمریکایی در ژاپن، نیز همین‌طور است. او اعتقاد داشت مبلغان آمریکایی سرنوشت ژاپن را به‌عنوان یک ملت مسیحی مدرن شکل داده‌اند. اما واقعیت این است که سرگذشت مسیحیت در ژاپن بیشتر به ژاپنی‌سازی شباهت دارد تا آمریکایی‌سازی. تعدادی از سامورایی‌های نخبه در اواخر قرن نوزدهم به مسیحیت گرویدند، اما سپس به مبلغان پشت کردند و کارزاری جانانه برای وطنی‌سازی در پیش گرفتند. آن‌ها هیئت‌های حاکم و موقعیت‌های اجرایی انجمن مسیحی مردان جوان، اتحادیهٔ بانوان جوان مسیحی، کلیساهای اصلی و دانشگاه دوشیشا در کیوتو را که تحت مدیریت مبلغان بود به دست گرفتند. همچنین بر این باور بودند که مسیحیت ژاپنی‌شده -که حالا به دست مسیحیان ژاپنی بود، نه مبلغان- باید رکن محوری مذهب در ملی‌گرایی ژاپن باشد. حالا که به گذشته می‌نگریم، می‌بینیم که توفیق آنان بیشتر در اخراج مبلغان بود تا مجاب‌سازی ژاپنی‌ها برای پذیرش مسیحیت. امروزه مسیحیان ژاپن کمتر از ۱ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند.
▬    بااین‌حال، رایشاور بتونهٔ خام غربی‌سازی را مبنا قرار داد و به شکل روایتی استادانه از آمریکایی‌سازی درآورد. تأثیر او، همراه با شاگردش آلبرت کریگ که او هم دربارهٔ فوکوزاوا می‌نوشت، به حدی قوی بود که حتی امروزه هم تفسیرش از فوکوزاوا از ماندگاری بالایی برخوردار است. می‌توان تفسیر او را در کتب درسی و کتاب‌های خود رایشاور -که امروزه همچنان خوانندهٔ زیادی دارند- مشاهده کرد.
▬    آثار رایشاور سؤال مهم دیگری را نیز پیش می‌کشد که در پس مباحث مربوط به غربی‌سازی مطرح است. چه کسی حق این قضاوت را دارد که آیا یک کشور به‌حدی راه‌وروش غربی‌ها را دنبال کرده که سزاوار برچسب غربی‌شده باشد یا نه؟ چه غربی باشد و چه غیرغربی، فرقی ندارد. پاسخ رایشاور به این سؤال بدیهی است؛ از دیدگاه او، غربی‌سازی اصلاً انتخاب نبود، بلکه هر کشور اصولاً دو راه در پیش داشت: یا پیشرفت ملی به آینده‌ای غرب‌گرا و یا انحطاط «شرقی» که حاصل سرباززدن از رهسپاری در مسیر غربی‌سازی بود.
▬    اما ژاپنی‌ها و بسیاری از دیگر غیرغربی‌ها گزینه‌های در دسترس خود را تا این حد دوگانه نمی‌دیدند. مثلاً سرمایه‌داری غربی‌ای که تاجران مطرح می‌کردند نوید ثروت و تسریع توسعه را برای برندگان می‌داد، نویدی که درموردِ ژاپن کارساز شد، اما توسعه بر اساس الگوی غربی به‌ندرت در دیگر کشورهای غیرغربی به این خوبی صورت می‌گرفت. با وجود جذابیت رشد اقتصادی، بخش‌های دیگر غربی‌سازی بسیار زننده بودند. برجسته‌ترینشان ریشه در این ترس فراگیر داشت که ارزش‌های غربی که با امپریالیسم غربی ترویج می‌یابد فرهنگ‌های ملی غیرغربی را، که خودشان اساطیری ولی بسیار قدرتمند بودند، نابود می‌کند.
▬    واکنش ژاپنی‌ها به این ترس راه‌اندازی کارزاری برای صیانت از ارزش‌های خود بود که در دهه‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ با جنبش دموکراسیِ روشنفکری به نام یوشینو ساکوزو آغاز شد. ماجرای یوشینو به‌خوبی نشان می‌دهد که گروه‌های مختلف در ژاپن، روشنفکران لیبرال و نظامی‌مسلکان محافظه‌کار، چطور بر سر غربی‌سازی با هم نزاع داشتند. یوشینو، که به‌اشتباه برچسب غرب‌گرایی می‌خورد، می‌خواست دموکراسی سبک غربی را با بایسته‌های سلطنت ژاپن سازگار کند (نه تقلید) و سلطهٔ خیرخواهانهٔ امپراتور را جایگزین حاکمیت مردمی کند. نظامی‌مسلکان و متحدانشان که طرفدار سلطنت مطلقه بودند او را بابت تلاش‌هایش استهزا و تحقیر می‌کردند. وقتی سمتش را در دانشگاه سلطنتی توکیو رها کرد تا به شغل پردرآمدتر سردبیری روزنامهٔ آساهی شیمبون مشغول شود، متحدان نظامی‌مسلکان در نشریهٔ او را اخراج کردند. بدین‌ترتیب از کار بیکار شد، کم‌کم بیمار شد و سرانجام در حقارت و فقر درگذشت.
▬    تب ضدغربی‌سازی با ظهور نظامی‌گری در دههٔ ۱۹۳۰ بالا گرفت و با سانسور شدید و سرکوب از سوی پلیس اندیشه (کمپیتای) تحمیل شد. در دوران جنگ اقیانوس آرام، دانشگاهیان که حالا موضع ضدغربی‌سازی گرفته بودند در توکیو کنفرانسی تحت عنوان «غلبه بر مدرنیته» برگزار کردند (البته «غلبه بر غربی‌سازی» عنوان مناسب‌تری برای این کنفرانس می‌شد، چون به‌اشتباه این دو مفهوم را یکسان می‌پنداشتند) تا غربی‌سازی را کامل از چهرهٔ ژاپن بزدایند. اما همه چنین نظری نداشتند که تأثیرات ارتباطات غربی را باید چنین ناگهانی قطع کرد. نظرسنجی عمومی‌ای در سال ۱۹۴۰ نشان داد که تاجران ژاپنی مخالف تعارض با غرب هستند. نظرسنجی از تاجران آمریکایی هم نتایج مشابهی را به دنبال داشت. با وجود نگرش تاجران، دیدبانان ژاپن در آمریکا (مبلغان سابق، ژاپن‌شناسان، روزنامه‌نگاران) حس می‌کردند ژاپن با کنارگذاشتن غربی‌سازی به آن‌ها خیانت کرده است. البته این برداشت هم درکی نادرست از رویکرد گزینشی ژاپن بود.
▬    چالش حفظ هویت خود در گرداب تغییرات سریع تا به امروز هم ادامه دارد، به‌خصوص در میان جهانی‌سازی فراگیر که مخالفت خود را با جهانی‌سازیِ فرهنگ علنی کرده است. تجربهٔ مردمان شرق آسیا در رویارویی با غربی‌سازی، یعنی مصالحه و پذیرش آنچه نیاز دارند و درعین‌حال حفظ اصالت هستهٔ فرهنگی خود، آنان را قادر ساخته که تا به امروز کامروا شوند و به رأس نظام جهانی صعود کنند.
▬    اگر به درک روشن‌تری از تمرکز فوکوزاوا و ناکامی‌های رایشاور برسیم، می‌توانیم فرضیات موجود در پس انگارهٔ غربی‌سازی را بگشاییم و بیشتر واکاوی کنیم. گرچه این انگاره در بعضی سطوح وجود داشت (مثلاً پول غربی‌ای که در ژاپن و دیگر کشورها به نهادهایی همچون بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها پرداخت می‌شد)، این سؤال همچنان جای تأمل دارد که این نهادها تا چه حد غربی ماندند. این نهادها در بعضی موارد، مثل مأموریت‌های تبلیغی، در ژاپن بومی‌سازی شدند. اما در سطح اندیشه کاملاً مشخص است که غربی‌سازی عمدتاً حاصل خیال غربی‌ها بوده است.
▬    اما دروغین‌بودن غربی‌سازی آسیبی به محبوبیت و رواج آن نرساند، به‌خصوص در میان رهبران نظامی آمریکا که همچنان پایگاه‌های نظامی‌شان در ژاپن و کشورهای دیگر را ساده‌لوحانه با نهادها و ارزش‌های غربی برابر می‌دانند. آثار پژوهشی جدید، همچون کتاب خودم به نام حدود و ثغور غربی‌سازی (۲۰۱۹)، به‌تازگی انگشت روی شکاف‌های موجود در این روایت نهاده‌اند. به نظرم زوال کنونی برتری‌جویی آمریکا در شرق آسیا، که با سوءمدیریت دولت دونالد ترامپ شتاب گرفت، کارشناسان را وادار خواهد کرد تا به واکاوی دقیق‌تر انگارهٔ غربی‌سازی بپردازند. غربی‌سازی، نظر به ضعف آمریکا در قرن بیست‌ویکم، ایدئولوژی غیرموجهی است، چون این روزگار ظاهراً متعلق به آسیاست، نه ایالات‌متحده.
مأخذ:ترجمان
هو العلیم

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 23 مرداد 1400 ساعت 09:54

صفحه 15 از 425

a_a_