برداشت آزاد
• امیل دورکیم، بخش فرجام رسالهاش را با بازگشت به مفهوم ارسطویی بالقوگی و تحقق نفس، و نیز، با تلفیق آن با نظریه اخلاقی کانت تمام میکند.
• اغلب مفسران یونان کلاسیک، ایدهی ارسطو در باب تحقق نفس (self-realization) را در فعالیت سیاسی (پراکسیس) یا تفکر فلسفی (تئوریا) قرار دادهاند.
• با این وجود، به نظر دورکیم، ارسطو، تحقق گوهر انسان را در کارِ خانگی (oikeion ergon) میدید. او استدلال میکند که در مدرنیت، جوهر کار کاملا متفاوت است، زیرا دیگر مبتنی بر یک آگاهی هماهنگ، سیاست یکپارچه، یا خودکفایی اقتصاد خانواده نیست.
• افزون بر این، کار نیازمند سر و کار داشتن با حجم انبوهی از هماهنگی ویژه شده است که دورکیم تا قبل از فرجام رساله به آنها پرداخته است و شرح آن را شما هم در این سلسله نوشتارها دیدهاید.
• دورکیم معتقد است که انسانها بایستی پتانسیلهای خود را در جامعه و تاریخ محقق کنند.
• شخصیت یافتن انسان، به معنای بسط او در جامعه، و به لحاظ تاریخی، تکامل او در صورت خاصی از تقسیم کار است.
• هدف غایی، ایجاد یک فردیت انضمامی و تحقق نفسی آزاد و رها از احتمالیت و خلاص از نیازهاست که در جامعه حضور داشته باشد.
• جایگاهی که فرد در جامعه کسب میکند، تعبیری از تعهد اخلاقی اوست. و تعهد اخلاقی او، هنگامی بروز مییابد که جامعه خودبنیادی و ارادهمندی را بر او تحمیل میکند.
• پراکسیس جامعهشناسی، با توجه به قانون تعادل و تکاملش، کارایی خاصی برای حفظ ثبات و وحدت این معرفت ندارد و لذا این معرفت عملی برای بقای قدرت طبقاتی و نابرابری به کار گرفته میشود.