دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ جی. بی. پریستلی، رماننویس، نمایشنامهنویس، و گوینده اهل بریتانیا میگوید:
▬ «در جریان جنگ دوم جهانی، مردم انگلیس یکی از بهترین دوران خود را میگذراندند! هرگز آنقدر وضع روحیشان خوب نبود؛ لااقل تا آنجا که من به یاد میآورم. و متأسفانه پس از آن نیز به آن خوبی نشده است؛ زیرا بسیاری از مردم زندگی پر جوش و خروشی داشتند که قبلاً هرگز آن را تجربه نکرده بودند؛ عده بسیاری از مردم حس میکردند که به نوعی هنر عالی احتیاج دارند».
▬ روزگار سخت، مردم را به اندیشه در مورد پایههای زندگی و اصول جنگ و صلح فرا میخواند.
▬ نیز، شرایط دشوار، همه را و مهمتر از همه، جوانان، را به «وظیفه» متوجه و معطوف میسازد.
▬ شرایط جنگ و تهدید، روح وحدت اجتماعی را تقویت میکند که در آن افراد عقیده دارند که باید با همداستانی آنچه باید انجام شود را به نحو قاطعی به انجام رسانند؛ مردم به چشم خود میبینند که با اعمالشان، بر جنگ تأثیر ملموسی به جای میگذارند و اراده خواهند کرد تا این تأثیرگذاری را در دوران صلح نیز ادامه دهند؛
▬ سختی، فانتزی و رهایی و ولنگاری و بیبرنامگی را نیز به حاشیه میراند و بلاموضوع میسازد.
▬ اما، آیا واقعاً لازم است که شرایط دشواری پدید آید تا ما، به هنر عالی، اندیشه در مورد پایههای زندگی و اصول جنگ و صلح، و «وظیفه» بیندیشیم، روح وحدت اجتماعی را تقویت کنیم و از فانتزی و رهایی و ولنگاری و بیبرنامگی پرهیز کنیم؟!
توأمبااقتباسهایآزاد
مآخذ:...
هو العلیم