برداشتی از برایان فی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
❞ «پدیدههای اجتماعی صرفاً ساختارهای معنایی انتزاعی نیستند؛ پدیدههای اجتماعی وقایع و ابژههایی هم هستند که در جهان رخ میدهند. به همین دلیل فهم آنها مستلزم چیزی بیش از صرف دانستن این است که آنها چه معنایی دارند؛ ما باید این را نیز بدانیم که آنها چرا رخ میدهند. …بنا بر این، تأویلگرایی و تفسیر محتوای جهانبینی یک جامعه یا معناهای پایهای آن، گر چه آشکار میسازد که این جهانبینی چیست، اما، توضیح نمیدهد که چرا این جامعه این جهانبینی را دارد. …عالمان علوم اجتماعی خصوصاً دلبستهی تنظیمات عامی هستند که گر چه از اعمال خاصی نتیجه میشوند، اما، جزء اهداف و مقاصد خود عاملان نبودهاند. …نوع دیگری از تبیین علی که توجهش را معطوف پیامدها میکند خصلتی ساختاری-کارکردی دارد. …نوع سومی از تبیین علی هم هست که توجه در آن معطوف معلولهاست. این نوع تبیین علی ملهم از آثار میشل فوکو است. فوکو معتقد بود که خویشتنهای ما و جسمهای ما، به علاوه، ی» رژیمهای گفتمانی که در چهارچوب آن تفکر میکنیم و سخن میگوییم، ناشی از چیزی است که او آن را «بازی مکرر و بیپایان سلطه» مینامید و به عقیدهی او کل تاریخ بشر را تشکیل میدهد. …قدرتی که به این نحو درک شده باشد پایهی همهی تعاملات اجتماعی است به نحوی که فرقی نمیکند نیات و مقاصد سوبژکتیو عاملان چه باشد. …تبارشناسان با پذیرش گزارش و شرح غیرسوبژکتیویستی از قدرت، و نیز با پذیرش اینکه برخی از اشکال قدرت از کنار «نمایشگری خود سوژه» عبور میکنند و آن را دور میزنند.
❞ «روابط علی از روابط صرفاً ربطی متفاوتند؛ یعنی، این گزاره که» c مسبب e شد از بیخ و بن با این گزاره که «c رخ داد و بعد از آن e رخ داد» متفاوت است. اینکه c رخ داد و بعد تصادفاً e اتفاق افتاد به این معنی نیست که c مسبب e بود؛ گفتن اینکه c مسبب e است به این معناست…که رخ دادن c شرط لازم و/یا کفی رخ دادن e است: اگر e بتواند بدون رخ دادن c رخ دهد، و/یا اگر c رخ دهد و e رخ ندهد، آنگاه، c مسبب e نیست.
❞ «…نظریهی علی زمینهی لازم را برای طرح گزارههای شرطی التزامی و گزارههای شرطی خلاف واقع فراهم میآورد. اسنادهای علی نهایتاً باید پشتوانهای از نظریههای علی داشته باشند؛ برای همین است که توضیحات علی در مورد رخدادهای خاص به ناگزیر آن قدر پیش برده میشوند تا به نظریههای علی برسند.»
❞ نظریه همچنین، برای مقصود دیگری جز مشروعیت بخشیدن به تبیینهای علی خاص مورد نیاز است. چون علوم اجتماعی میخواهند هر چه بیشتر علمی شوند، پس، ضرورتاً به دنبال سازمان و نظام دادن تبیینهای علی گوناگونشان و نظریههایی که بر آنها مبتنی هستند میروند و سعی میکنند آنها را به همدیگر ربط دهند. …
❞ «نظریههای علی بیتردید از منابع فرهنگی و مفهومی سوژههایشان فراتر میروند و مقولاتی از تفکر را به کار میگیرند و ربطهایی ایجاد میکنند که سوژههایشان به کلی از آنها بیخبرند. …اما تأویلگرایی از درک این مطلب قاصر میماند که علوم اجتماعی نیازمند مشخص کردن علل این فعالیتها و آفرینشها، فراسوی استدلالهای عملی خود عاملان نیز هست، و اینکه در این تلاش عالمان علوم اجتماعی به ناگزیر اصطلاحاتی متفاوت از اصطلاحات خود عاملان جعل خواهند کرد» (صص. ۸-۲۱۱.) .
❞ «با وام گرفتن تمایزی اساسی از دیویدسن…، میتوان گفت که تبیینهای علی یا دگربنیاد هستند، یا خودبنیاد. تبیینهای خودبنیاد تبیینهایی هستند که قانون نهفته در زیر آنها با همان اصطلاحات و صورتی بیان میشود که خود تبیین. تبیینهای دگربنیاد تبیینهایی هستند که قانون پشتیبان آنها فقط با اصطلاحات متفاوت از اصطلاحات خود تبیین قابل بیان است. با توجه به استدلالهایی که در فوق دربارهی ویژگیهای خاص توصیفهای قصدی ارائه شد، باید روشن باشد که تبیین آنها دگربنیاد است: قوانین پشتیبان آنها نیازمند توسل به نوع دیگری از اصطلاحات است» (ص. ۳۰۲.) .
مآخذ:...
هو العلیم