فیلوجامعه‌شناسی

ماکس وبر: چشم‌انداز کلی و متفاوت به سیر فکری او

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از جرج مک‌کارتی؛ ایده‌ای برای تأمل بیشتر


• ماکس وبر، در زمانه‌ای کاملاً حساس در تاریخ فکری آلمان، شروع به نوشتن کرد.
• وبر، به کرّات، از بسیاری از نویسندگانی که کارل مارکس هم در زمینه تاریخ و انسان‌شناسی کلاسیک به آن‌ها اعتماد کرده بود، بهره برد؛ از جمله بارتولد گئورگ نیه‌بور، گئورگ مورِر، هنری سامنر مِین، آگوست هاکستاوسن، فوستل دو کولانژ، یاکوب باخوفن و ادوارد برنت تایلر.
• تأملات او در این زمینه، معطوف به مباحث روش‌شناختی بود که میان نظریه‌پردازان سودگرای اتریشی و مکتب تاریخی آلمان متداول بود.
• خصوصاً بحث‌های کارل بوهر و ادوارد مایر بر سر ماهیت و نقش اقتصاد اعتدال‌گرا (oikos) در جامعه یونان باستان، هدف توجه ویژه وبر بود. این مباحث را می‌توان هسته اصلی آسیب‌شناسی مارکس از اقتصاد امروز هم دانست.

░▒▓
• ولی در ۱۹۰۴، وبر از این رویکرد ساختاری و تاریخی فاصله می‌گیرد؛ این فاصله، وقتی پدید آمد که وبر به جامعه‌شناسی دین گرایش یافت، تا پژوهش‌های اولیه خود در زمینه تاریخ اقتصاد را با پژوهش درباره‌ی تأثیرات فرهنگی و اخلاقی بر تکامل آگاهی سرمایه‌داری تکمیل نماید.
• نهایت این‌که وبر با نوشته‌ها و سخنرانی‌های آخر که در زمینه تاریخ اقتصاد عمومی (۱۹۲۳) و اقتصاد و جامعه (۱۹۲۲) منتشر شد، توانست یک منظومه کامل بسازد. در این منظومه طیف وسیعی از مباحث تاریخی مورد کنکاش قرار گرفت و ماهیت سیاست بردگی و کشاورزی و سرمایه‌داری و دین در عصر کلاسیک، تا اقتصاد و شهرنشینی در سده‌های میانه، و بالاخره فهم چندبعدی زیست اجتماعی مدرن.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.