دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ قضیه: در سریال اخیر الانتشار و پر مخاطب و پر جایزه «خانه پوشالی»، وقتی شهردار واشینگتن در موضوع «بیکاری خجالتآور در واشینگتن ۲۰۱۵» سخنرانی میکند، از کودکانی حرف میزند که تنها وعده غذایی خود را طی نهار مدرسه دریافت میکنند. بیکاری و فقر ناشی از آن، یک مسأله باور نکردنی جهانی است و در حالی که بسیاری از ممالک دنیا از سال ۱۹۹۷ درد ناشی از آن را لمس کردهاند، امواج آن، رفته رفته به ایران میرسد و ما میتوانیم قبل از شدت واقعه علاج کنیم، به شرطی که ابعاد حادثه را خوب بشناسیم و موازنه درستی میان انسان و ماشین و فراغت و اشتغال برقرار کنیم.
▬ برهان: «لشکر ذخیره نیروی کار»، سالهاست که در سر تا سر جهان، به انتظار مرحله بعدی رشد اقتصادی نشستهاند تا در آن شغلهای جدیدی پدید آید، ولی این انتظار، بیفرجام خواهد ماند. سربازان این فوج، فی الحال، در سر تا سر جهان به مشاغل «پاره وقت» گمارده شدهاند یا در پوشش بیمه بیکاری به سر میبرند، یا حتی در جایی مانند امریکا، در پیادهروها روزگار میگذرانند و کوپنهای غذای امدادی خود را صرف مشروب و مواد مخدر میکنند. به دلیل این تغییرات، «معنای» روانشناختی و فرهنگی شغل تغییر کرده است، و اساساً و دیگر به معنای یک آب باریکه مطمئن نیست. شاغلان امروزی باید به «شغل در بحران» و زندگی با دلهره عادت کنند.
▬ بسیاری منتظر هستند که نسل تازهای از لپتاپها و تلفنهای همراه و سایر تکنولوژیهای مربوطه پدید بیاید تا مشتریانی با فکر بروزرسانی فنی خود به پاساژها و فروشگاههای تکنولوژی که خلوت شدهاند، دیگر بار هجوم بیاورند؛ و دوباره لا اقل اماکن تکنولوژی رونقی بگیرند؛ ولی، واقع آن است که نسل تازهای از لپتاپها و تلفنهای همراه در راه هستند و مدام هم در راه خواهند بود، اما دیگر فروش آنها را پاساژها و فروشگاههای فیزیکی عهده دار نمیگردند و فروشگاههای اینترنتی با چابکی بیشتر و با عملیات تماماً ماشینی فروش را در مقیاسی وسیع پوشش خواهند داد، و شغل جدیدی به وجود نخواهد آمد. پاساژهای فروش تکنولوژی که در پایتخت یک به یک به مرگ مبتلا میشوند، به قربانیان به تقصیر میمانند، چرا که با گسترش تکنولوژی، توش و توانی را آزاد کردهاند که در گام نخست مالهای الکترونیکی را جایگزین پاساژهای ساخته شده از آهن و سیمان کرده است. البته برخی از بیکاران این پاساژها در مالهای الکترونیکی بزرگ مشغول به کار میشوند، ولی این میزان از اشتغالی که آنها پدید میآورند، تنها درصد اندکی از اشتغال از دست رفته را جبران میکند.
▬ بیگمان، بسیاری تمایل دارند تا شرایط موجود را با انقلاب صنعتی مقایسه کنند که ابداع ماشین بخار بسیاری از موقعیتهای شغلی را از بین برد، اما این یک وضعیت گذرا بود، چرا که به مرور، تقسیم کار جدیدی پدید آمد که در آن جایگاه ماشینها به مثابه ابزار مکانیکی انسانهای هوشمند تثبیت شد؛ ولی وضع امروز یک تمایز مهم به وجود آمده است؛ و آن برآمدن و حتی فائق آمدن «هوش مصنوعی» است. نکته این است که رایانهها به رغم ماشین بخار، از توانی برخوردار هستند که به لحاظ کیفیت متمایز است؛ اینکه میتوانند در تعامل فعال با محیط، قواعد عمل تازه را یاد بگیرند و خود را تغییر شکل دهند و با موقعیت سازگار کنند؛ و «سایبر» بودن، دقیقاً به همین معناست. حالا تکنولوژی سایبر وارد حیطههایی شده است که به طور تاریخی و از جانب بزرگترین فیلسوفان تاریخ، به عنوان جوهر مقوم انسان تعبیر شده است؛ آنها سخن میگویند و سخن را ترجمه و تفسیر میکنند. با وجود این قابلیت، دیگر توانمندیهایی مانند هواپیما یا اتومبیل خودران، چندان متحیر کننده نخواهند بود.
▬ باید اذعان کنیم که این تحول بزرگ در مناسبات ما و ماشینها، در وضع سیاسی مساعدی رخ نمیدهد. در شرایطی که «مشارکت مردم سالار» به «کنارهگیری صلحجویانه و عافیتطلبانه» تعبیر شده است، فعالیت انسانی مناسبی برای درک و فائق آمدن بر شرایط جدید هوش مصنوعی صورت نگرفته است. تکنولوژی اطلاعات، توجه مردم را به سرگرمی معطوف داشته است، و منابع اطلاعات و فرهنگ مانند کتابخانهها و حتی دائره المعارفهای آنلاین به سرعت متروکه میشوند. تقاضای عمومی برای ورود به دانشگاهها به موازات تقلیل در معیارها و سنجههای کیفیت تحصیلات، شرایط خاصی را پدید آورده است که مدیریت و سیاست هم به انعطاف و مسامحه حد اکثری تعبیر میشود. باید این شرایط تغییر کند و نسبت به وقوع حوادث هشدارهای لازم داده شود. باید کمربندها محکم بسته شوند.
مأخذ:رسالت
هو العلیم