دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ به صلاحیتهای هر شش کاندیدا احترام میگذاریم، ولی، قضیه این است که در این صفحه بازی که شش مهره دارد، «بهترین گزینه موجود»، بیگمان، «آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی» است، و مزیت اصلی که ما به آن چشم داریم، «اتحاد ملی» برای رفع مسائل کشور بویژه مسائل اقتصادی است. توضیح خواهیم داد.
▬ به امید روزی که «بهترین گزینه ممکن» ظهور فرماید، و صدارت عظمای همه ما را بر عهده گیرد. تا آن روز، تکلیف ما انتخاب «بهترین گزینه موجود» است که به «بهترین گزینه ممکن» شبیهتر باشد. تا روز موعود ...
*** برهان
۱. وقتی درگیر انتخاب گزینه انتخاباتی هستید، باید متوجه یک نکته باشید تا اسیر وسواس بیثمر که چیزی به دقت انتخاب شما نمیافزاید، نشوید؛ این اصل ساده که شما «امام معصوم» انتخاب نمیکنید. در واقع، شما از میان «گزینههای موجود»، بهترین را بر میگزینید.
۲. وقوف به این اصل بدیهی، از آن رو بسیار مهم میشود که فضاسازیهای انتخاباتی که متکی به افشاگریهای اغلب بیپایه و اساس است، تزلزل و اضطراب در شما به وجود نمیآورد. حتی به فرض واقعی بودن سمپاشیها علیه یک فرد، با این روش، برآوردی از میزان «بهتر» بودن گزینه خود در مقایسه با سایر گزینهها دارید، و تنها وقتی به بررسی شایعات میپردازید که موضوعی مطرح شود که جداً بهینه بودن انتخاب شما را تهدید کند.
۳. نکته دیگری که در انتخاب گزینه ریاست جمهوری مهم است، داشتن یک تحلیل اصولی از اولویتهای کشور است. باید بدانید که مسأله اصلی کشور ما در شرایط تاریخی فعلی چه چیزهایی هستند، و باید اصولاً دنبال چه مختصاتی گشت. از این طریق، حواس شما به مسائل فرعی پرت نمیشود. اگر اولویتها را معلوم کنید، در وانفسای رقابتهای پیش از انتخابات سردرگم نمیشوید و راه را گم نمیکنید.
۴. آیا اولویت امروز، اشتغال است؟ اتحاد ملی است؟ اعتماد و صداقت است؟ مبارزه با فساد است؟ سیاست خارجی است؟ امید است؟ دور زدن تحریمهایی است که هنوز واقعاً برطرف نشدهاند؟ استمرار مسیر برجام است تا تمام ظرفیتهای بالقوهای که به نفع کشور میتوانست داشته باشد به بار آورد؟ وفاداری به میراث دولت انقلابی است که از میان مردم برخیزد و با مردم یکرنگ باشد؟ رسیدگی به احوال جوانان است؟ کارایی نظام اداری است؟ حل مسائل زیست محیطی است؟ کمک به تسکین مسائل زنان و خانواده است؟ نسق بخشیدن به آموزش و پرورش است؟ تنشزدایی قاطعانه در سطح منطقهای و بینالمللی است؟
۵. همه اینها مهم هستند، ولی برای یک انتخاب صحیح و دقیق و فارغ از حواسپرتی، باید به برخی از اینها به عنوان اولویت تمرکز کرد. خب؛ با دانستن این اصول، میرویم سراغ انتخاب رئیسجمهور ...
۶. با احترام به کاندیداهای محترم، جناب آقای مهندس سید مصطفی هاشمیطبا و دکتر اسحاق جهانگیری، این دو، معلوم کردهاند که استمرار همین دولت را به مصلحت کشور میدانند و گمان نمیرود در دایره انتخاب بمانند. پس، بیایید به انتخاب، از یکی و سه تای باقیمانده تمرکز کنیم.
۷. در مورد جناب آقای حسن روحانی، یک چیز قطعی است، و آن این که دولت آینده ایشان، تمایز قاطعی با دولت فعلی نخواهد داشت، و بویژه ایشان برای سویههای بحرانی آینده، بویژه بیکاری تقریباً پنجاه درصدی فارغالتحصیلان و همچنین وضعیت بحرانی اشتغال زنان سرپرست خانوار و موضوع کودکان کار برنامهای ندارند. ایشان هیچ تمایلی برای طراحی یک برنامه تازه برای فائق آمدن بر مسائل اقتصادی امروز ما ندارند.
۸. آقای حسن روحانی، از محبوبیت مردمی نازلی نیز برخوردارند و نمیتوانند مشارکت بخش بزرگی از جمعیت را برای ساخت کشور فرا بخوانند. ایشان در همان گام نخست در اجرای سیاستهای خود در هدفمندی یارانهها، «نه» بزرگی از مردم شنیدند. از این بیش، وی، هماکنون، مغضوب بسیاری از مردم است، و علاوه بر سطح عدم محبوبیت بالا، سطح خصومت اجتماعی بالایی را نیز به سمت خود جلب کرده است، این را در واقعه تلخ حمله معدنچیان، همه دیدند و در سایر جاها هم شرایط خیلی بهتر نیست. ایشان آشکارا یک رئیس جمهور غیر مردمی هستند. به گمان من، عمده مردم ایران، حتی کسانی که به هر دلیل تصمیم خود را روی ایشان قفل کردهاند، دلایل گوناگونی دارند که لااقل اگر گزینه مناسبتری از آقای روحانی باشد، ایشان را بیش از این تحمل نکنند. این است، مناسبات امروز مردم ما با رئیس جمهور مستقر. باور دارم که این وضع و حال حتی در مورد سرسختترین هواداران حال حاضر ایشان صادق است.
۹. موضوع مدرک دانشگاهی ایشان و طرح رسمی این موضوع از جانب چند خبرگزاری و «دیدهبان شفافیت و عدالت» نقل قول آنها از چند مجله معتبر خارجی مانند فارین افیرز که به موضوع تقلب علمی ایشان پرداختهاند، چالش دیگری است که بر سر انتخاب آقای حسن روحانی وجود دارد. موضوع این است که آیا ایران میتواند در چهار سال آینده رئیس جمهوری داشته باشد که در مدرک تحصیلی دانشگاهی خود اتهام نیرومندی از تقلب را به دوش میکشد؟ از این گذشته، این قطعی است که ایشان، ۱۸ سال قبل از اخذ درجه دکترا و ۱۵ سال قبل از اخذ درجه کارشناسی ارشد، خود را در دور اول مجلس شورای اسلامی به عنوان دکتر حقوق معرفی فرمودهاند که بیگمان میدانیم که خلاف واقع بوده است. پس. در حال حاضر به نظر میرسد که نه انتخاب ایشان، بلکه پرسش از صلاحیت ایشان مطرح است.
۱۰. میماند سه گزینه؛ جناب مهندس سید مصطفی آقامیرسلیم، پرسشهای خوبی مطرح میکنند، ولی سؤال این است که آیا پاسخهای خوب یا عملکرد سیاسی و خصوصاً اقتصادی متناسب با مسائل امروز ما هم دارند. حضور ایشان در انتخابات ریاست جمهوری فعلی، بیش از هر چیز، نحوی اعلام حضور حزب دیرپای مؤتلفه اسلامی در صحنه انتخابات ریاست جمهوری است، به این معنا که از این پس، باید در هر انتخابات منتظر نمایندهای تأثیرگذار از این حزب پر پیشینه باشیم. ولی واضح است که امروز مردم به دنبال گزینهای میگردند که بتواند به اتکاء تجربیات کاملاً مشهود، کشور را در چهار سال آتی «نجات» دهد. مردم به دنبال گزینهای با سابقه و عملکرد مطمئن، بویژه در حیطه اقتصادی و بازسازی اعتماد میگردند.
۱۱. حال، حیطه گزینش و تأمل ما به دو گزینه محدود شده است؛ آیت الله سید ابراهیم رئیسی و دکتر محمد باقر قالیباف. بخش مهمی از رأی دهندگان، منطقاً هوادار دکتر محمد باقر قالیباف خواهند بود، چرا که ایشان عملکرد موفق و قاطعی در حیطه مدیریت اجرایی و اداره کلان شهر پر مسألهای همچون تهران داشتهاند. کلان شهر تهران، حائز بالاترین تمرکز جمعیتی و اقتصادی و مسائل اجتماعی و سیاسی در کشور است، و اصولاً کسی که در این شهر، در طول صدارت دو رئیس جمهور متمایز، توانسته است کارنامه موفقی از خود ارائه دهد، قطعاً برای اداره کشور قابل اتکاء است. گمان ندارم که در میان ملت ایران و حتی مخالفان جدی ایشان کسی باشد که در دل تردید داشته باشد که اگر ایشان بگوید طی چهار سال آتی پنج میلیون ایجاد میکنم یا هر وعده دیگر، حتماً زمین را به آسمان میدوزد و این وعده را عملی میکند. کسی و حتی مخالفان او در توانمندی وی برای اجرای هر وعدهای که بگوید تردیدی ندارند. از این رو، گمان میرود که ایشان، در سراسر کشور از این بابت کف ثابتی از رأی را به خود اختصاص میدهند، و ما هم حضور ایشان را در بدنه اجرایی کشور، آن هم در شرایط فعلی به نفع کشور و آینده آن میدانیم. حضور ایشان، موجب امیدواری ملت به کارایی سیاست برای حل مسائل زندگیشان میشود؛ حضور ایشان، موجب اثبات این حقیقت میگردد که تفکر جهادی که در دفاع جواب داد و پس از آن هم در اداره پلیس و شهری مانند تهران موفق عمل کرد، در عبور کشور از بحرانهای اقتصادی فراگیر جهان نیز جواب میدهند و باز ایرانی باایمان میتواند با افتخار نسخه عملیاتی «جهاد» را به همه ملل جهان پیشنهاد دهد.
۱۲. ولی، ریاست جمهوری دکتر محمد باقر قالیباف، به رغم همه این فضایل، موجب آن میشود که خصومتها و کینههایی که رئیس جمهور نهم را نیز سرگرم جدال کرد و نهایتاً از کار انداخت، در آینده نیز استمرار یابد. باید پذیرفت که زنجیره هاشمی-ناطقنوری-خاتمی-روحانی، به هر حال در این کشور هستند، و طی سالها در بدنه اجرایی و سیاسی کشور نفوذ یافتهاند، و کارشکنی آنها، آن طور که در تجربه دولت نهم مشهود بود، میتواند برای کشور، آن هم در شرایط حساس کنونی مسأله ایجاد کند. این زنجیره، پنهان نکردهاند که با دکتر محمد باقر قالیباف، به رغم همه خدمات و لیاقتهایش، خصومت و عداوتی آشتیناپذیر دارند، و اراده کافی برای خرد و نابود کردن او «به هر قیمتی» را دارند. آنها قبلاً نشان دادهاند که برای تسکین عداوتهای خود از به راه انداختن «آتشفشان» نیز پرهیزی ندارند. و جوانان هوشمند انقلابی، باید برای آن که تجربه دولت نهم تکرار نشود، به گزینه هوشمندانهتری نزدیک گردند. آیت الله سید ابراهیم رئیسی، یک چهره دینی، حقوقی، و اجرایی با سابقه و مورد وثوق امام سید روح الله موسوی خمینی (ره) و همچنین آیت الله سید علی حسینی خامنهای هستند. ایشان، فعالیت اجرایی را در زمان امام خمینی (ره) آغاز کردهاند، و پنج حکم قابل اعتنا و مهم از جانب ایشان دارند. ایشان، با لحاظ جمیع شرایط و مهارتها، یک نخبه بلامنازع حوزوی و دانشگاهی محسوب میشوند. ایشان از حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه روحانیت مبارز تهران، و اکثریتی از خبرگان ملت بهرهمند هستند. ایشان به لحاظ پیشینه طولانی نظارتی در سازمان بازرسی کل کشور، به عملکرد دستگاههای اجرایی و حتی شرکتها و سازمانهای غیر دولتی و نهادهای مدنی که هماکنون سهم بزرگی در تنظیم سیاستهای ملی اختیار کردهاند دارند. عملکرد ایشان در دوره مدیریت بر آستان قدس رضوی و همچنین در همین فرصت تبلیغات انتخاباتی نیز نشان میدهد که ایشان پایه و مایه لازم برای تبدیل شدن به «نقطه اتحاد ملی» را دارند. ایشان میتوانند دولتی مردمی را با تمرکز به مسائل و آسیبهای اجتماعی قعر جامعه، و با توجه خاص به بحران اشتغال، و بر مبنای یک الگوی بومی شکل دهند و میتوانند مشارکتهای ملی را حتی در سطح عمده از بدنه اجتماعی اصلاحطلبی و کارگزاران جلب نمایند تا این مسائل کهنه که در گرماگرم بازیهای سیاسی مغفول مانده بودند و به زخمهای کهنهای بدل شدند درمان کنند. ایشان میتوانند، از توانمندیهای نابغه اجرایی کشور، دکتر محمد باقر قالیباف نیز بهره ببرند، و ما امید داریم تا ساز و کارهای سیاسی در تشکل نوپا، ولی نیرومند جبهه هماهنگی نیروهای انقلاب و رهبری، کمک کند که چنین «اتحاد ملی» به وقوع بپیوندد.
مأخذ:رسالت
هو العلیم