نیاز به «معلمان اخلاق مثبت»

چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    اگر بخواهم، با صراحت، آن چه در مرور خاطره خود دارم، بیان کنم، باید بگویم که تا سال هفتاد و شش، روحیه‌های مثبت و امیدوار و رو به آینده، سیاست کشور را با آرامش به پیش می‌بردند، و مسیرهای دشوار را آسان می‌ساختند. سمبل این روحیه‌های امیدوار، سه استاد اخلاق مهم و تأثیرگذار بودند؛ حجت الاسلام محسن قرائتی، و حجت الاسلام سید علی اکبر موسوی حسینی اخلاق در خانواده، و حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی (حفظهم ا...). آن‌ها همواره سعی کردند، و امروز هم می‌کوشند تا دیدگاه مثبت رو به آینده را در مردم زنده نگاه دارند. و ...
▬    و اگر بخواهم به مرور خاطرات ادامه دهم، بدون آن که قصد شماتت کسی را داشته باشم، یادم هست که در انتخابات هفتاد و شش، یک گفتمان شکست خورده، همین گفتمان نگرش مثبت و آرام رو به آینده بود. آن زمان، آیت الحق عبد ا... جوادی آملی، در پیامی به رأی دهندگان فرمودند که اگر بخواهیم کشور با آرامش مسیر خود را ادامه دهد، خوب است به آقای ناطق نوری رأی بدهیم، که در عمل، جمع‌بندی ماجرا به این سو نرفت، و در عمل، «آقای خاتمی» رئیس جمهور شد. توضیح این که، یکی از اهداف هواداران «آقای خاتمی» در آن موقع، راه اندازی چرخ نقد و مطبوعات بود که در زمان صدارت «آقای هاشمی» کم فروغ شده بود، و چندان صدای منتقدی به گوش نمی‌رسید. آن چه از آغاز انقلاب و بعد بحران جنگ و، سپس، بازسازی، بر همه چیز سایه افکنده بود، لزوم اتحاد و تشریک مساعی برای حل مسائل طراز اول و حفظ میراث انقلاب بود؛ پس، حمایت، بر نقد می‌چربید. ولی، از سال هفتاد و شش، با محوریت روزنامه‌نگاران، پروژه انتقاد، لازم تشخیص داده شد و آغاز گردید. اذعان دارم که یک جامعه سرزنده به انتقاد احتیاج دارد، و فقدان جو انتقاد مانند آن‌چه تا سال هفتاد و شش شاهد آن بودیم، موجب شکل‌گیری جریان‌های زیر پوستی و آتش‌های زیر خاکستر می‌شود. انتقاد صحیح، پتانسیل‌های تخریبی در جامعه را به ظرفیت‌های بازسازی و اصلاح تبدیل می‌کند؛ ولی ...
▬    ولی، پروژه انتقاد، نیازمند یک «زمینه» و «ضمیمه» نیرومند «اصول‌گرایی» نیز بود؛ زیرا، بدون آن که طرف‌های انتقاد به اصولی پایبند باشند و در بنیان‌ها اشتراک داشته باشند، انتقاد سازنده و، حتی، مفاهمه شکل نمی‌گیرد، و فقدان این اصول‌گرایی در میان اصلاح‌طلبان، پروژه نقد اصلاح‌طلبانه را به برنامه «بزن و در رو» تقلیل داد، و در این مورد، «آقای عبدالکریم سروش» و «آقای محمد مجتهد شبستری» به دلیل امحای اصول‌گرایی معرفتی در میان اصلاح‌طلبان قاصر یا مقصر بودند. برداشت من این است که اصلاحات، به دلیل راه اندازی پروژه انتقاد، بدون عنصر بصیرت و حکمت یا همان اذعان به پایه‌های مشترک پیش نیاز مفاهمه، ناخواسته، منجر به وفور اقدامات «بزن در رویی» در مطبوعات و جامعه شد. حاصل این نحو از اصلاحات، وفور «عصبانیت» بود و هست. به جای گفتگو و مفاهمه، کشور، صحنه پرتاب اتهام روزنامه‌نگاران به یکدیگر بود و هست؛ اگر می‌توانی، از خود دفاع کن، و اگر نمی‌توانی، «برو به جهنم». این مضمون و روحیه‌ای که اخیراً در بیان آقای رئیس جمهور فاش شد، زمینه داشت و امروز بیان آشکار خود را یافت؛ بر می‌گشت به جو خطرناکی که از سال هفتاد و شش عملی شد.
▬    آن چه امروز می‌بینیم، وفور «عصبانیت» و «منفی بافی» و «به جهنم» است، و نتایج تبعی این روحیه، عبارت‌اند از افزایش گله و شکایت از همه امکانات امروز که در یک جامعه انقلابی و جنگ‌زده، با مرارت به دست آمده، عدم تحقق وظایف و کارکردها، و از دست رفتن امید به بهبودی در آینده؛ در حالی که موقعیت امروز کشور، یکی از امیدبخش‌ترین موقعیت‌های تاریخ این ملت است. در این شرایط، کشور برای یافتن راه چاره، در ساده‌ترین مسائل، گرفتار و سردرگم می‌شود که شده است. فی الحال، این روحیه، بسیاری از استعدادهای این کشور را به رکود کشانده و به عزلت کشیده است، و باید علاج شود؛ چرا که، می‌تواند به یک فرهنگ منفی طولانی مدت تبدیل شود، که حتی، روی نسل‌های آتی هم تأثیر بگذارد و نسل‌هایی عصبانی به وجود آورد. در نظر داشته باشید که منفی‌گرایی امری مسری است که، حتی، روی مثبت‌ترین مردم هم تأثیر خواهد گذاشت و به امری همه گیر تبدیل خواهد شد.

▀█▄ حال، چه باید کرد؟
▬    نکته اول: ما به یک نسل تازه از «معلمان اخلاق» با دیدگاه مثبت و کمتر انتقادی احتیاج داریم که با شرایط زندگی اجتماعی و فناوری امروز، بروز شده باشند. باید معلمان و چهره‌های جدید اخلاقی، دستورالعمل‌ها و رویکردهای رفتاری جامعه را مورد تجدید نظر قرار دهند و راه کارها، آموزش‌ها و طراحی‌های رفتاری تازه‌ای را به اقشار مختلف جامعه پیشنهاد دهند.
▬    نکته دوم: «معلمان اخلاق مثبت»، باید به طور تدریجی، سطح نگرش‌های منفی مواج در جامعه را تقلیل دهند. نفس توجه به این که ما با یک فرآیند تغییر فرهنگی تدریجی روبرو هستیم، مهم است، چرا که، «معلمان اخلاق مثبت» نباید در میان راه ناامید شوند، تا بتوانند یک فعالیت مستمر را برای گسترش دید مثبت در کشور راه اندازی کنند. فرآیندی که بیست ساله تحکیم شده است، یک ساله و دو ساله، مهار نمی‌شود. شوک درمانی در این موضوع، خود، منجر به تنش می‌شود و تأثیر معکوس دارد.
▬    نکته سوم: واضح است که «معلمان اخلاق مثبت» و چهره‌های پرهیزگار جدید، در گام اول، خودشان باید مسلح به دیدگاه مثبت و رو به بهبود باشند؛ آن‌ها باید با نشان دادن توانایی‌های اقشار مختلف، آنان را آسوده خاطر کنند، و به سمت بهبود ظرفیت‌ها سوق دهند. اشکالی ندارد که از مخاطبان، انتظار بالایی داشته باشند، مع‌هذا، باید از آن‌ها حمایت کنند، ایشان را به رسمیت بشناسند، با آنان روبه رو شوند، و دوشادوش آن‌ها زندگی کنند، و صریح و صادق باشند.
▬    نکته چهارم: «معلمان اخلاق مثبت»، با توجه صرف به آینده و خوش‌بینی محض، ممکن است این تلقی را در مخاطبان خود به وجود آورند که آن‌ها از واقعیت‌ها دور هستند، زندگی مرفه و بی‌دغدغه‌ای دارند، و نمی‌توانند با مردم هم کلام شوند. برای احتراز از این سپر ارتباطی، معلمان اخلاق مثبت، باید در عمل معلوم کنند که مسائل مردم را لمس کرده، و آن‌ها را می‌شناسند. آن‌ها نباید، مردم را متقاعد کنند که ابداً احساسات منفی نداشته باشند؛ ولی، باید به مردم نشان دهند که وقتی با احساسات منفی روبه رو می‌شوند، تلاش کنند که راهکارهایی که باید در مواجهه با آن‌ها به کار بگیرند را بیاموزند، و این، نسبت به یک نگاه افسرده و منفی بهتر است. باید به مردم یادآوری کرد که گاهی فراموش می‌کنیم که به دنبال نکات مثبت باشیم. وقتی گفتاری مثبت مطرح می‌شود که نقاط ضعفی هم دارد، ما به سرعت، گفتار او را رد می‌کنیم، اما، باید در حالی که با ملایمت در مورد موضع او بحث می‌کنیم، نقاط مثبت دیدگاهش را مورد «قدرشناسی» قرار دهیم. باید بیش از نقاط منفی، به دنبال نقاط قوت کوچک باشیم و در مورد آن‌ها بیشتر صحبت کنیم. تغییر رویکرد منفی به مثبت در کشور، نتیجه هزاران مثبت‌نگری کوچک است.
▬    نکته آخر: «معلمان اخلاق مثبت»، باید از تبانی در دیدگاه منفی خودداری ورزند. آن‌ها، نباید با جوهای منفی گاه و بی‌گاه در جامعه همراهی ورزند، بلکه در عوض لازم است تا آن‌ها را برای مردم تجزیه و تحلیل کنند، و نقاط منفی و کارکردهای مثبت را در آنان، آشکار نمایند. ترکیب پیچیده رویدادها، شناختشان را برای بسیاری از مردم ناممکن می‌سازد یا بی‌ارزش جلوه می‌دهد، و بدون شناخت، واکنش‌ها به پدیده‌ها، احساسی و شدیداً منفی خواهد شد. ولی، «معلمان اخلاق مثبت»، می‌توانند با تجزیه و تحلیل و روشن کردن اجزای حوادث، وجوه مثبت آن را برای «قدرشناسی» مهیا کنند.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.