حامد دهخدا
← میخواهم بگویم که جنبش و رویارویی علیه سرمایهداری نوكیسه كارگزاران، و روشنفكر توجیهگر اصلاحات، چیزی است كه ناباورانه آغاز شد و خود را در كالبد ساده و بیتكلف محمود احمدینژاد نشان داد. سادگی و بیتكلفی را اگر به مفهوم فاصله گرفتن از سرمایه و روشنفكر بدانیم، قبل از محمود احمدینژاد، خود را در گفتار صمیمی و پرلهجه امام روحا… موسوی خمینی، یا در مرام محمد علی رجایی نشان داده بود، اما ظهور محمود احمدینژاد، یك غافلگیری تمامعیار بود. آنها بدون سرمایه بودند، به فرهنگ عامه(به معنای ارزشهای مكرم مردم معمولی، در مقابل ابتذال فرهنگ عوام) اعتقاد داشتند و جملات را به سبك روشنفكران ادا نمیكردند.
← آیا بیاعتقادی به سرمایهداری و روشنفكری اوج خواهد گرفت؟ سرمایهداری و روشنفكری كه بدون آنكه صلاحیت داشته باشند، مدعی شدند كه ژرفتر از مردم، خیر آنان را میفهمند؛ آنها به گزاف، دعوی پیامبرانه داشتند.
← آیا بیاعتقادی به سرمایهداری و روشنفكری اوج خواهد گرفت؟ من میگویم: بله! بیاعتقادی به سرمایهداری نوكیسه و روشنفكری سبكمغز و مصلحتاندیش اوج خواهد گرفت. بازگشتهای او موقت و زودگذر خواهند بود، چنان كه «فوران آتشفشان» سبز، موقت و زودگذر بود.
← در عین حال، نمیتوانم بگویم كه كالبد ساده و بیتكلف سیاست احمدینژادی نیز پایدار خواهد ماند. «آتشفشانها فوران خواهند كرد».
← الگوی «مصلحت» كه این روزها خود را تمام قد، در «جنبش امتناع از اعلام اسامی مفسدان اقتصادی» نشان میدهد، بیانگر یك دشواری عمیق است. انسان پساتوسعهای ایرانی، دچار نوعی دوگانگی با خویشتن شده، و از سرشت طبیعی خود جدا افتاده است. راه حل این وضع، بازگشت به فطرت و برقراری یگانگی میان فطرت انسانی و ارزشهای اجتماعی است، و این رسالتی سترگ است.
← در اثر چیرگی مناسبات سودپرستانه و بیخردی، روابط انسانها تا حد روابط بین برنامههای توسعه و منافع رقیب، «هبوط» كرده است. این برنامههای توسعه، انسانها را از طریق مبادلهی منافع و پست و مقام و دانش غیرانسانی شده و كنكوری، به هم پیوند داده و ارزش آنها را به ارزش منافع و سوادها و پستها و مقامها وابسته كرده است. از این رو، روابط متقابل آنان، از آن منافع، سوادها، پستها و مقامها میشود. انسانها به جای آنكه آرمانها را چراغ راه روابط و زندگی خود كنند، این بتهای چهارگانه را مبنای كمیت و كیفیت روابط خود میسازند.
← اینگونه، انسانها، به عبادت چیزی میپردازند كه به دست خود تراشیدهاند. منافع و سوادها و پستها و مقامها برای آن ساخته شدند كه آرمانهای انسانی انقلاب، در هر حیطه، توسط آگاهان و توانمندان به پیش روند، ولی امروز آنها هستند كه آرمانهای انسانی را بنا به دلایلی چون منافع و سواد و پست و مقام خرد میكنند و آماج فوران آتشفشانها قرار میدهند.
← در واقع، آنچه در مغز «جنبش امتناع از اعلام اسامی مفسدان اقتصادی» فعالیت میكند، «مصلحت»ی از جنس منافع، سواد، پست و مقام است كه «حقیقت» را به مذبح میفرستد و زمینه را برای احساس خفقان پولداران، باسوادان، پستمداران، و مقامداران فراهم میآورد. خفقان آنها به قدری افزون میگردد كه در واكنش به یك انتخابات، آتشفشانهای پول و سواد و پست و مقام را علیه انتخاب حق، فعال میكنند. این خیانتی است كه هرگز فراموش نخواهد شد.
← این دگردیسی، سرچشمه اصلی «حقیقتزدایی» از سرشت مناسبات اجتماعی جدید، و فوران «مصلحتافزایی» است. به دنبال این، حقیقتزدایی، انسانیتزدایی رخ داد و این، خود را بیش از همه، در الفاظی چون «شخصیت» و «نخبه» و «كارگزار» و «روشنفكر» متبلور میساخت. رفته رفته این برداشت ایجاد شد كه «شخصیت»ها، «نخبه»ها، «كارگزار»ان و «روشنفكر»ان هستند كه حق رأی دارند و اگر آنها به كسی رأی دادند كه رأی نمیآورد و اساساً محال بود كه رأی آورد، میتوانند ملت را به «فوران آتشفشانها» تهدید كنند و تهدید خود را عملی نمایند، بدون آنكه به عنوان محارب و باغی، و مسؤول مرگ شماری از این ملت مورد تعقیب واقع شوند.
← یك سال از فوران ناكام آتشفشانها میگذرد، اما جماعت پولدار، باسواد، پستمدار، و مقامدار، از بیگانگی و ناآگاهی درنمیآیند. نمیفهمند كه بتهایی را میپرستند كه خود تراشیدهاند. تناقض را میبینید: پول و سواد و پست و مقام ساخته شد، تا ما آگاهتر و توانمندتر شویم، ولی آنچه برای این جماعت روی داده تعمیق ناآگاهی و ناتوانی است. آنها نمیتوانند از این چیزها كه خود ساختهاند عبور كنند. در این میان، حقیقت و مصلحت آنان، به ابزاری برای «معاش» تبدیل شده است؛ معاشی كه تنها حرص و طمع میافزاید. آبی است كه تشنگی فزون میكند. «مصلحت»اندیشی به هدف نجات منافع و مدارك و پستها و مقامات، به هدف فینفسه تبدیل میشود و منجر به انكار انقلابی بودن میگردد. اینگونه، آنها به سطح نیازهای غریزی و زیستی «هبوط» میكنند. اینگونه، آنچه حیوانی است، انسانی میشود، و آنچه انسانی است، چون بسملهای در مقابل جنیان قرار میگیرد. پس، حب و بغض این جماعت را میتوان به ملاك عكسی برای كشف «حقیقت» در مقابل «مصلحت» تعبیر كرد.
← من چاره رهایی از این «هبوط» در لجنزار منافع، مدارك، پستها و مقامات را در نفی وجه غیرعقلانی و ناپذیرفتنی «مصلحت» از متن زندگی میدانم. آگاهی دادن به مردم كه این نوع «مصلحت» كه از سوی اذهان نامهذب تشخیص داده میشود، راه را برای مناسبات غیرانسانی و هرج و مرج در اركان جامعه میگشاید. توسعه ملت ایران، در حالی كه در وجه پذیرفتنیاش، به پیشرفت خرد در زندگانی انسان مدرن منجر شده بود، در وجه نامطلوبش، به دلیل پیروی از سایقه خودخواهی از حقیقت انقلابی فاصله گرفته و با آن به ستیزهی «آتشفشانی» برخواسته است. توسعه منافع و سواد و پست و مقام در وجه ناپذیرفتنیاش، از نظارت بخردانهی انسان بیرون شده، و یكسره زیر سیطره امیال خودپرستانه و نیروهای لجامگسیخته درآمده است. این امیال و نیروها، همه امكاناتی را كه میتوانست در خدمت توسعه ملت قرار گیرد، به وسایل سلطه كارگزاران و روشنفكران تبدیل كرده است و جامعه ما را به ركود تهدید میكند.
← در این میان «احیای فكر و حیات دینی» نزد مسلمانان لازم به نظر میرسد؛ احیای فكری كه در آن، همه با هم برابرند الا به تقوا، و ركن اصلی تقوا، پرهیز از استكبار و خودبزرگبینی و خودمحوری و نفعپرستی و مدركپرستی و پستمداری و مقامجویی، و... بازگشت به فطرت انسانی و دیدگاه توحیدی.
← توضیحات بیشتری دارم كه از این پس خواهم گفت...
-
2010-05-21 22:21:42 |80.66.178.xxx| administrator
-----------------------------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحیم
-----------------------------------------------------------با سلام و احترام متقابل
• مایه دلگرمی است كه به این موضوع مهم اهتمام دارید؛
• نیز، از بذل توجه شما سپاسگذارم؛
• به نظرم ایده متفاوتی بود که جای طرح داشت؛
• هر چند که تنها ایده است، و مدلل و مستند نشده. از باب برانداختن رایهاست شاید که عیاری گیرد...؛
• اگر نسبت به مفاد آن اعلام نظر فرمایید موجب امتنان خواهد بود؛
• از سایر دوستان نیز دعوت میکنم که راجع به مفاد آن امعان نظر فرمایند؛
• در پناه ولیعصر(عج) پاینده باشید.
سی و یک اردیبهشت
دكتر حامد حاجی حیدری
-----------------------------------------------------------
با عرض سلام خدمت شما
و سپاس از مقاله ی جالبی که در سایت گذاشته اید
استفاده کردیم
اگر نظر خودتان را هم در مورد مقاله و مباحث مرتبط با موضوعات آان بفرمایید ممنون می شوم