گئورگْ ویلهلم فریدریش هگل در «پدیدارشناسی روح»
• [در روشنگری،] آزادی، مفهوم خویش را در سودمندی یافته است.
• اما تا حدودی، هنوز یک ابژه [و امر خارج از خویشتن] است، و به همین دلیل، هنوز غایتی است که تحقق نیافته و باید تحقق یابد.
• آزادی، غایتی است که در آن، آگاهی، آن را در دسترس فوری نمیبیند.
• سودمندی هنوز تابعی از ابژه است [و مستلزم ازخودبیگانگی است] و هنوز خودش یک سوژه یا فعلیت بیواسطه و یگانه ابژه نیست.
• همان چیزی است که قبلاً ظاهر شده است، یعنی وقتی که «وجود برای خود»، هنوز خودش را به مثابه جوهر دقیقهها نشان نداده بود.
• امر سودمند، مستقیماً چیز دیگری نبود، بلکه متعلق به خودِ آگاهی بود. بنابراین، آگاهی صاحب امر سودمند است.
• اما بذر رهایی امر سودمند از عینیت، پیشاپیش افشانده شده است، و از این انقلاب درونی، از انقلاب بالفعل جهان بالفعل، شکل جدید آگاهی، یعنی «آزادی مطلق» پدیدار میشود.
مآخذ:...
هو العلیم