دکترحامدحاجیحیدری/ الهامنصرتی
گزارش رساله پایاننامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی ۱۳۹۰
← گفتیم که اسلام به اجتماع بایسته، به مثابه ”امت“ مینگرد؛ جماعتي كه مقصد واحدي آنها را جمع كرده باشد.
← پس، ”امت“ اساساً یک ضابطه فرهنگی است.
← ولی ”امت“، صرفاً یک ضابطه فرهنگی نیست.
← تصور اسلام از یک امت بایسته، شامل جنبههای نهادی نیرومندی است: ”خانواده“، ”همکاریهای اجتماعی“، و ”عدالت“.
← سه نهادی که یک ”امت“ و جامعه عقیدتی استوار را میسازند، ”نهاد خانواده“، ”نهاد همکاریها و تعاون اجتماعی“، و ”نهاد عدالت“ است.
← و میتوان نتیجه گرفت که ضعف و زوال در این سه، پایه و مایه نهادی در اتحاد فرهنگی ”امت“ را منهدم میکند.
← ضعف نهاد ”خانواده“، روندی است که امروزه گریزناپذیر به نظر میرسد.
← این رویداد، نه فقط دین و اتحاد فرهنگی امت را به زوال تهدید میکند، بلکه جامعه را به تباهی میبرد.
← زوال ”سرمایه اجتماعی“، و ”تعاون جمعی“، تحت تأثیر فردگرایی، حاصل طبیعی توسعه به سوی ”گزلشافت“ شده است.
← و این، فقط به سکولار شدن جامعه نمیانجامد، بلکه اصل حیات فرهنگی جامعه را تهدید میکند.
← ”بیعدالتی“، که حاصل اولویت رشد اقتصادی لیبرال است، و در تمام دنیای امروز، حتی جمهوری خلق چین، به رسمیت شناخته شده است، فقط بنمایههای دینداری در جامعه را تضعیف نمیکند، بلکه اصل بقای جامعه را هدف قرار میدهد.
← و امروز...
← امروز، با ”الگوی توسعه مدرنیستی“، فروپاشی خانواده، فردگرایی و ضعف تعاون جمعی، و بیعدالتی، به الگوهای طبیعی پیشرفت تبدیل شدهاند.
← تمدن انسانی و محیط زیست، به انهدام تهدید میشوند.
← فرجام ”بنیاسرائیلی شدن الگوی پیشرفت“، این است.
----------------------------------------
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبي وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاه وَ آتُوا الزَّكاه ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِنْكُمْ مِنْ دِيارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالآثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُساري تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياه الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَه يُرَدُّونَ إِلي أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَياه الدُّنْيا بِالآخِرَه فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ
بقره/۶-۸۳
----------------------------------------
← اين آيات، گر چه درباره بني اسرائيل نازل شده، ولي يك سلسله قوانين كلي براي همه ملل دنيا در بر دارد؛ عوامل زنده ماندن و بقاء و سرفرازي ملتها و رمز شكست آنان را يادآور ميشود.
← از ديدگاه قرآن کریم، برقراري و سربلندي ملتها در صورتي است كه خود را به بزرگترين نيروها و قدرتها متكي سازند، و در همه حال از او مدد بگيرند- به قدرتي تكيه كنند كه فنا و زوال در او راه ندارد؛ تنها در برابر او سر تعظيم فرود آورند، كه اگر چنين كنند از هيچ كس ترس و وحشتي نخواهد داشت. اين تكيه گاه، خداوند است: ”لا تَعْبُدُونَ إِلاَ اللَّهَ“.
← و از طرف ديگر، براي بقاء ملتها، همبستگي خاصي بين افراد آنها لازم است. اين عمل در صورتي امكان دارد كه هر كس نسبت به پدر و مادر خود كه شعاع بستگي آنها نسبت به وي نزديكتر است، و در مرحله بعد، نسبت به خويشاوندان و بعد از آنها نسبت به تمام افراد اجتماع نيكي به خرج دهد تا همه بال و پر يكديگر باشند، خصوصا افراد ضعيف را تحت حمايت قرار دهند تا در دامان دشمن نيفتند (وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبي… وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً).
← تقويت بنيه مالي هر ملت، و از بين بردن ”فاصله طبقاتي“ نيز در زنده نگاه داشتن روح آن ملت سهم فراواني دارد كه يك ركن آن پرداختن زكاه است (وَ آتُوا الزَّكوه). اينها از يك سو، و از سوي ديگر، رمز شكست و فناي ملتها در به هم خوردن اين همبستگي و پديد آمدن كشمكشها و جنگهاي داخلي ميداند، ملتي كه در برابر هم صف آرايي كنند و سنگ تفرقه در ميانشان انداخته شود و بجاي كمك بيكديگر بجان هم بيفتند و در پي تصرف اموال و سرزمينهاي هم بر آيند و براي ريختن خون يكديگر آستينها را بالا زنند و هر دسته براي آواره ساختن و تصرف اموال ديگري قد برافرازد، دير يا زود نابود ميگردند كشورشان ويران ميگردد و خود بيچاره و بدبخت خواهند شد (لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ …). و بالاخره يكي ديگر از عوامل سقوط ملتها همان تبعيض در اجراي قوانين است، كه هر قانوني حافظ منافع شخصيشان باشد اجرا كنند و آنچه به سود جامعه است فراموش نمايند (أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ).
در نتیجه...
• بهرهي ۱۶۰. جامعه مطلوب ديني ، جامعهاي است كه در آن هر كس نسبت به والدين، و سپس خويشان و پس از آن به ديگر افراد اجتماع نيكي و احسان نمايد. ضعف در احسان و مهرورزي به ديگران، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
• بهرهي ۱۶۱. سستي در روحيه تعاون در ميان اعضاي اجتماع، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
• بهرهي ۱۶۲. فاصله طبقاتي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
• بهرهي ۱۶۳. تبعيض، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
← تا کنون، صد و پنجاه و پنج رهنمود از مصحف شریف آموختیم. سی رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بیدینی با ما همراه باشید...
مآخذ: ...
هوالعلیم