فیلوجامعه‌شناسی

ــ̓ ̓ـکوتیشن: گی دبور دربارۀ «فضا» در جامعۀ نمایش

فرستادن به ایمیل چاپ

گی دبور در ”جامعه نمایش“


«تردد انسانی به مثابۀ مصرف، توریسم، این محصول فرعی تردد كالاها، از بنیاد در تفریحی خلاصه می‌شود كه عبارت است از رفتن و بازدید كردن از آنچه پیش پا افتاده شده است. راه‌اندازی اقتصادی آمد و شد به جاهای متفاوت فی‌نفسه ضامن هم‌ارزی آنهاست. همان مدرنیزه كردنی كه زمان را از سفر ستانده، واقعیت فضا را هم از آن سلب كرده است» (ص.164.).

«برای هر دم با خود یكسان‌تر شدن و نزدیك‌تر شدن به یكنواختی راكد است كه فضای آزاد كالا مدام تغییر می‌كند و بازسازی می‌شود» (ص.163.).

«گر چه همۀ قوای تكنیكی اقتصاد كاپیتالیستی را باید همچون عواملی جدایی‌ساز دریافت، اما شهرسازی تجهیز پایگاه عمومی این عوامل، آمایش مناسب رشدشان، و اصلاً تكنیك جدایی است؛
      «شهرسازی انجام دادن مدرن وظیفۀ بی‌وقفه‌ای است كه قدرت طبقاتی را محفوظ نگاه می‌دارد: حفظ اتم‌وارگی زحمت‌كشانی كه شرایط شهری تولید آن‌ها را به طور خرناكی مجتمع ساخته بود. … روند عام ایجاد انزوا، كه واقعیت شهرسازی است، در عین حال باید براساس ضرورت‌های قابل برنامه‌ریزی تولید و مصرف شامل نوعی ادغام مجدد كنترل‌شدۀ زحمت‌كشان هم باشد. ادغام‌شوندگی در سیستم باید افراد منزوی شده را به حیث افرادی با هم منزوی باز در خود بگیرد. … برای نخستین بار نوعی معماری جدید، امری كه در هر یك از دوره‌های پیشین مختص ارضای طبقات مسلط بود، مستقیماً برای فقیران به وجود آمده است. … همین نوع معماری به مثابۀ زمینۀ مناسب برای كاشتن نوع جدیدی از هستی اجتماعی، با شروع صنعتی شدن كشورهایی كه از این لحاظ عقب مانده‌اند، در همه جا پدیدار می‌گردد.
      «… برهۀ كنونی، برهۀ خودویرانگری محیط شهری است. تركش انفجار شهرها بر روی دهات پوشیده از ”توده‌های بی‌شكل تفاله‌های شهری“… ، به طور بی‌واسطه تابع الزامات مصرف است. … سازماندهی تكنیكی مصرف فقط سرلوحۀ آن انحلال عامی است كه بدین‌سان شهر را به صرف كردن خویش [تحلیل بردن خود] كشانده است.
      «… تاریخ جهانشمول در شهر زاده شد و در برهۀ پیروزی قطعی شهر بر روستا به بلوغ رسید. … اگر تاریخ شهر تاریخ آزادی بوده، تاریخ جباریت و دستگاه اداری دولتی هم بوده، دستگاهی كه توأم با روستا شهر را هم كنترل می‌كند. شهر تا كنون فقط میدان نبرد برای آزادی تاریخی بوده و نه تصاحب آن. شهر میانجای تاریخ است، زیرا هم محل تمركزیابی قدرت اجتماعی و هم آگاهی از گذشته است.
      «… شهرسازی با ویران كردن شهرها به بازسازی شبه روستایی می‌پردازد كه در آن هم روابط طبیعی روستای قدیم و هم روابط اجتماعی مستقیم و مستقیماً زیر سؤال قرار گرفتۀ شهر تاریخی از بین رفته است. این شبه روستا یك جمعیت دهقانی جدید مصنوعی است. … پراكندگی در فضا و ذهنیت محدود كه همواره بازدارندۀ دهقانان در اقدام به عمل مستقل و اظهار وجود به مثابۀ نیروی خلاق تاریخی بوده، اینك بار دیگر خصلت‌ساز تولیدكنندگان می‌گردد» (صص.8-163.).

پیشنهاد حلی گی دبور:

«بزرگترین ایدۀ انقلابی دربارۀ شهرسازی، ایده‌های شهرشناسانه، تكنولوژیك، یا زیبایی‌شناسانه نیست. این ایده عبارت است از تصمیم به بازسازی یكپارچۀ هر خطه مطابق با نیازهای قدرت شوراهای زحمت‌كشان» (ص.169.).
مآخذ:...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.