فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(18)/ بدون‌حکمت

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390

← در کلامی از امام علي علیه السلام آمده است: جبرئيل بر آدم نازل شد و گفت من مامورم كه تو را ميان يكي از اين سه موهبت مخير كنم، تا يكي را برگزيني، و بقيه را رها كني، آدم گفت: آنها چيست؟ جبرئيل در پاسخ گفت: ”عقل“ و ”حياء“ و ”دين“. آدم گفت: من عقل را برگزيدم، جبرئيل به ”حياء“ و ”دين“ گفت او را رها كنيد و به دنبال كار خود برويد، گفتند ما ماموريم همه جا با عقل باشيم و از آن جدا نشويم! جبرئيل گفت: حال كه چنين است به ماموريت خود عمل كنيد، سپس به آسمان صعود كرد”! (“اصول كافى“ مطابق نقل نور الثقلين، ج.5، ص.382).
← اگر عقل از دين جدا گردد با اندك تحریکی بر باد مي‏رود، يا به انحراف كشيده مي‌شود، و اما ”حيا“ كه مانع انسان از ارتكاب زشتي‌ها و گناهان است، آن نيز ثمره شجره معرفت و عقل و خرد است.
← اين نشان مي‌دهد كه ”آدم“ سهم قابل ملاحظه‏اي از عقل داشت كه به هنگام مخير شدن در ميان اين سه چيز، مرحله بالاتر عقل را برگزيد، و در سايه آن هم دين را تصاحب كرد و هم حيا را.
← در حديث ديگري از امام صادق علیه السلام مي‏خوانيم: من كان عاقلا كان له دين، و من كان له دين دخل الجنة: ”كسي كه عاقل باشد دين دارد، و كسي كه دين داشته باشد داخل بهشت مي‌شود“ ”بنابراين، بهشت جاي عاقلان است“ (”اصول كافى“ مطابق نقل نور الثقلين، ج.5، ص.382).
← البته عقل در اينجا به معني معرفت راستين است، نه شيطنت‌هاي شياطين كه در سياستمداران جبار و ظالم جهان ديده مي‌شود كه به گفته امام صادق علیه السلام شبيهة بالعقل، و ليست بالعقل‏ ”شبيه عقل است ولي عقل نيست”! (”اصول كافى“ مطابق نقل نور الثقلين، ج.5، ص.382)  (تفسير نمونه، ج.24، ص.327).

----------------------------------------
وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذير قالُوا بَلي‏ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَ فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لأَصْحابِ السَّعِيرِ
ملك/11-6
----------------------------------------

← و اوضاع خراب و هولناکی در انتظار آنان که بدون چراغ عقل روزگار می‌گذرانند، فراهم است.
← ”براي كساني كه به پروردگارشان كافر شدند عذاب جهنم است و بد جايگاهي است“ (وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ).
← سپس به شرح گوشه‏اي از اين عذاب وحشتناك پرداخته مي‏افزايد: ”هنگامي كه كفار در آن افكنده مي‌شوند، صداي وحشتناكي از آن مي‏شنوند و اين در حالي است كه پيوسته مي‏جوشد و غليان دارد“ (إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ). هنگامي كه آنها با نهايت ذلت و حقارت در آن پرتاب مي‌شوند. فرياد وحشتناك و طولاني جهنم برمي‏خيزد، و تمام وجود آنها را در وحشت فرو مي‏برد. ”شهيق“ در اصل به معني صداي زشت و منكري همچون صداي الاغ است، و گاه گفته‏اند از ماده ”شهوق“ به معني طولاني بودن گرفته شده (لذا كوه بلند را جبل شاهق مي‌گويند) بنابراين، ”شهيق“ به معني ناله طولاني است. بعضي گفته‏اند ”زفير“ صدايي است كه در گلو مي‏پيچد، و ”شهيق“ صدايي است كه در سينه رفت و آمد مي‌كند، و به هر حال اشاره به صداهاي وحشت‏انگيز و ناراحت كننده است.
← سپس براي مجسم ساختن شدت خشم ”دوزخ“ مي‏افزايد: ”نزديك است از شدت غضب پاره پاره شود”! ”تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ“ (ملك/8). ”ولي آنان در پاسخ مي‌گويند: انذاركننده به سراغ ما آمد، ولي ما او را تكذيب كرديم و گفتيم خداوند هرگز چيزي نازل نكرده و خداوند وحي بر كسي نفرستاده است، تا به هواي نفس خويش ادامه دهيم، حتي به آنها گفتيم شما در گمراهي عظيمي هستيد”! (قالُوا بَلي‏ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَ فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ). نه تنها آنها را تصديق نكرديم، و به پيام حياتبخششان گوش فرا نداديم، بلكه به مخالفت برخاسته، و اين طبيبان روحاني را گمراه خوانديم، و از خود رانديم. بعد به دليل اصلي بدبختي و گمراهي خود اشاره كرده، ”مي‌گويند: اگر ما گوش شنوا داشتيم، و عقل خود را به كار مي‏گرفتيم، هرگز از دوزخيان نبوديم”! (وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ).
← ”اينجاست كه به گناه خود اعتراف مي‌كنند، دور باشند دوزخيان از رحمت خدا”! (فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لأَصْحابِ السَّعِيرِ). در اين آيات ضمن بيان سرنوشت وحشتناك دوزخيان، تأكيد روي علت اصلي بدبختي آنها گذارده شده است، مي‌گويد: از يك سو خداوند گوش شنوا عقلو  و هوش داده، و از سوي ديگر، پيامبرانش را با دلائل روشن فرستاده، اگر اين دو با هم ضميمه شوند سعادت انسان تامين است.

در نتیجه...
• بهره‌ي 59. ترك تعقل راستين كه در باب عقل و جهل اصول كافي براي آن هفتاد سپاه برشمرده شده، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد. في‌الجمله منظور اين است كه آنچه در فلسفه و منطق متعارف به آن تعقل گفته مي‌شود، كاملاً بيانگر تعقل مد نظر اسلام نيست، بلكه اسلام تعقل و حكمت را كاري سترگ مي‌داند كه براي آن شرايط مفصلي بر مي‌شمرد. به جنود و عقل و جهل امام خمینی مراجعه فرمایید.
• بهره‌ي 60. رفع پرده عفت و حياء، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، شصت رهنمود از مصحف شریف آموختیم. صد و بیست و پنج رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ...
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.