فیلوجامعه‌شناسی

ــ̓ ̓ـکوتیشن: روسو درباره برآمدن قرارداد اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

ژان ژاک روسو در «قرارداد اجتماعی»


• از آنجا که هیچ‌یک از افراد را به طور طبیعی، حق حاکمیتی بر دیگران ندارد، و چون زور هم به هیچ وجه موجد حقی نیست، بنابراین، رضایت و توافق افراد، اساس همه حکومت‌های مشروع است...
• فرض کنیم که آدمیان به وضعی رسیده باشند که در آن وضع، با قدرتی که هر فرد برای صیانت ذات خود داراست، برطرف کردن موانعی که بر سر راه بقای او وجود دارد، ناممکن باشد. در این حال، این وضع بدوی، دیگر قابل دوام نیست و اگر تغییر در نحوه زیست انسان پدید نیاید، نسل بشر معدوم خواهد شد.
• ولی، چون مردم قادر نیستند که نیروهای جدیدی خلق کنند، و فقط می‌توانند نیروهای موجود را متحد کرده، در جهت معینی به کار اندازند، راه نجاتی جز این در پیش نیست که در کنار هم گرد آیند و نیروهای خود را یکی کنند و به یاری آن، بر موانع زندگی غالب آیند... اتحاد نیروها فقط می‌تواند نتیجه فعالیت هماهنگ تعدادی از افراد باشد. ولی از آنجا که نیرو و آزادی هر فرد ابزار اصلی صیانت نفس اوست، چگونه می‌تواند بدون آن‌که خود را به مخاطره افکند، از وجود خویش غفلت کند، و آن ابزار را در اختیار دیگران گذارد؟ این مسأله را- که مربوط به بحث فعلی ماست- می‌توان به عبارت زیر بیان کرد:
• «چگونه می‌توان مجمعی تشکیل داد که بتواند با کل نیروی مشترکی که به دست می‌آورد، از جان و مال هر یک از افراد دفاع و حمایت کند و هر یک از شرکت کنندگان در این مجمع، در عین حال که با دیگر افراد متحد می‌شوند، فقط به فرمان خویش رفتار کند و همچون گذشته آزاد بماند».
• این، همان مسأله اصلی است که قرارداد اجتماعی راه حل آن را به دست می‌دهد.
• مواد این قرارداد، چنان بر طبق طبیعت امور تنظیم شده است که کوچک‌ترین تغییری در آن‌ها، موجب بی اثر شدن آن‌ها می‌گردد؛ یعنی با وجود آن‌که هیچ‌یک از مواد، به طور رسمی اعلام نشده است، در همه جا یکسان است و همیشه با صراحت کامل پذیرفته و شناخته می‌شوند؛ مگر آن‌که قرارداد اجتماعی نقض شود، که در آن موقع، هر یک از افراد حقوق اولیه و آزادی طبیعی خود را دوباره به دست می‌آورد.
مآخذ:...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.