فیلوجامعه‌شناسی

ــ̓ ̓ـکوتیشن: ماکیاولی درباره فضیلت/زمان/زمانه

فرستادن به ایمیل چاپ

نیکولو ماکیاولی در «گفتارها»


• چون بدین مطلب می‌اندیشم که چرا مردم روزگاران باستان، بیش از مردم روزگار تو، خواهان آزادی بوده‌اند، به این پاسخ می‌رسم که آدمیان در آن روزها، از قدرت بیشتری بهره‌مند بوده‌اند؛ و این، به عقیده من، معلول اختلاف در نظام تعلیم و تربیت است، که اساس آن، خود، بر اختلاف میان دین آنان و دین ما استوار است.
• زیرا، دین مسیح، بدان گونه که حقیقت و طریقت زندگی را به ما می‌آموزد، موجب می‌گردد که ما مواهب و مفاخر این-جهانی را حقیر شمریم. در حالی که باستانیان، به عکس، چیزهای دنیوی را خیر برین می‌دانستند، و در نتیجه، تحرک و قدرت بیشتری در کارهایشان داشتند.
• با ملاحظه در اکثر نهادهای [اجتماعی و دینی] آنان می‌توان مصادیق این نظر را باز یافت. به عنوان نمونه، می‌توانیم نخست، شکوه و عظمت مراسم قربانیان آنان را با سادگی مراسم قربانیان خود مقایسه کنیم. مراسم قربانی ما، بیش از آن‌که از حشمت و عظمت برخوردار باشند، آرام و باوقارند و جوش و خروش در آن‌ها نیست، در حالی که مراسم آنان از شکوه و عظمت، چیزی کم نداشت و بر آن شکوه و عظمت، خصوصیت سبعانه و خونبار قربانی کردن حیوانات بی‌شمار نیز افزوده می‌شد، و انس گرفتن به چنین مناظر هراس‌آوری، خوی آدمیان را به طبیعت و کیفیت مراسم قربانی مانند کرده بود.
• از آن گذشته، باستانیان تنها به مردانی ارج می‌نهادند که به زیور حلال آراسته می‌گشتند و بر مقامات بلندی، چون سپاهسالاری و ریاست‌جمهوری دست می‌یافتند، در حالی که دین ما، بیشتر حکیمان و اندیشمندان را تجلیل کرده است، تا مردان عمل را.
• علاوه بر آن، دین ما سعادت برین را در شکسته نفسی و فرو افتادگی می‌داند، و آمال دنیوی را حقیر می‌شمرد؛ حال آن‌که دین باستانیان، بر عکس، خیر اعظم را در شکوهمندی روح، در قدرت جسمانی، و در تمام آن کیفیاتی می‌داند که بر هیبت مردان می‌افزاید؛ و اگر دین مسیح، ما را به شکیبایی و بردباری فرا می‌خواند، ما را بیشتر به تحمل مصائب رهنمون می‌شود، تا دست یازیدن به کارهای بزرگ.
• این اصول، به نظر من آدمیان را زبون و ناتوان ساخته است و موجب گردیده تا شکار آسانی برای بدسگالان شوند، و چون می‌بینند که مردم بی‌شماری به امید رسیدن به بهشت، پیش از آن‌که در صدد انتقام برآیند به تحمل دردها و زخم‌ها تمایل دارند، با اطمینان بیشتری بر آنان سلطه می‌جویند.
...
• اغلب، چنین اندیشیده‌ام که علل کامیابی یا شکست مردم به نحوه انطباق رفتارشان با زمان بستگی دارد. آن کس که جریان زندگی‌اش را در مسیری موافق با زمان پیش می‌برد، عاقلانه‌تر از همه رفتار می‌کند و بیشتر از همه بختیار خواهد بود…، و چنین شخصی همواره از انگیزه‌های طبیعی‌اش پیروی می‌کند.
...
• مردم، اغلب، فریب خیر موهومی را می‌خورند، و تباهی خود می‌جویند… آنان که در مجالس مشورتی حضور داشته‌اند، ملاحظه کرده‌اند که تا چه حد افکار آدمیان دچار لغزش است، و اگر آن افکار به وسیله افراد برتر راهبری نگردد، مستعد آن است که در قطب مقابل عقل و منطق قرار گیرد. اما از آنجا که افراد برتر در جمهوری‌های فاسد (بویژه در زمان‌های صلح و آرامش) به طور کلی، یا به علت کینه‌توزی و حسد، یا بلندپروازی دیگران، منفور هستند، مآلاً برتر از آن کسانی خواهد بود که عامه به خطا تأییدشان می‌کنند، یا کسانی که بیشتر سودای ارضای خاطر توده‌ی مردم را در سر دارند تا پیشبرد و خیر و صلاح عموم را.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.