فیلوجامعه‌شناسی

جامعه‌شناسی مقدماتی «بلوا در فوتبال»؛ چارلز تیلور

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد


از نظر تیلور نه تنها خویشتن انسان مدرن ارزشگذاری‌های خاص خود را دارد، بلكه ما چون همه را آزاد در حفظ یا تغییر هویت خویش و ارزش‌های در برگیرنده آن می‌شناسیم، خود و دیگران را مسؤول اعمال و رفتار خویش می‌دانیم. در فرایند حوادث عظیمی كه بطور معمول روزانه در جهان در جریان است و كلیه مباحثی كه درباره این حوادث وجود دارد، هر كس می‌تواند نسبت به جوانب مختلف ارزش‌های اساسی مورد باور از عواقب عمل بر مبنای آنها مطلع شود. بنابراین، همه از یكدیگر انتظار دارند كه تا آنجا كه ممكن است نسبت به ارزش‌های اساسی مورد باور خود و حدود حقانیت آنها آگاهی داشته باشند. احتمالاً همین وضعیت نیز باعث شده كه اشخاص بیش از پیش نسبت به هویت خویش (مانند «استقلالی» یا «پرسپولیسی» بودن) حساسیت به خرج دهند و در طرح باز و علنی آن بكوشند. به نوعی آنها می‌خواهند توضیح و توجیهی برای ارزشگذاریهای خاص خود ارائه دهند. اشخاص مدرن با تمامی وجود خویش درگیر تبیین ارزشهای مورد باور و در نتیجه سازماندهی هویت خویش هستند. در جوامع مدرن امروزی كمتر كسی را می‌توان یافت كه مذهب، عقیده سیاسی یا دید اجتماعی خاصی را بدون تأمل و بازاندیشی، از خانواده‌ خویش یا محیط پیرامونش به ارث برده باشد. اگر كسانی هم اعتقادات سنتی دارند، باید متوجه بود كه سنت در پرتو دیدگاهها و تأویلهای فردی دیگر حالت مفروض و بدیهی خود را از دست داده است. بدین دلیل فراخواندن فرد به رها نمودن مواضع خود و اتخاذ مواضعی كاملاً نو و بیگانه، به معنای فراخواندن او به فاصله گرفتن از پایبندی‌های خود و نفی هویت شخصی خویش است. بنابراین شكل جدیدی از تعصب‌هایی كه اكنون جنبه‌ای حیاتی‌تر یافته‌اند (مانند تعصب‌های فوتبالی) شكل گرفته‌است كه رسالت اساسی حفظ حداقل هویت‌های فردی را بر عهده دارد. مآلاً به همین دلیل است كه افراد به دنبال تعصب‌هایی برای حفظ انسجام هویت خویشتن خود در مقابل عوامل نابودكننده و از جاكنندۀ مدرن می‌گردند و تعصب‌های ورزشی در همین عدادند. به نظر می‌رسد كه دو چیز كاملاً معكوس در موقعیت مدرن رخ داده است؛ یكی آنكه هویت‌های منسجمی مانند هویت دینی رنگ باخته‌است و از سوی دیگر با ایجاد عوامل بنیان‌كن هویت‌ها، بیش از پیش نیاز به هویت‌های منسجم از سوی افراد احساس می‌گردد و بدین ترتیب جستجوی مداوم هویت‌های نسبتاً مطمئن (كه معمولاً هم به دست نمی‌آیند) مشغلۀ دائمی انسان مدرن است. از این دیدگاه می‌توان بلوا در فوتبال را یك واكنش گریزناپذیر در قبال جریان بنیادافكن بازاندیشی‌های شكاكانۀ مدرن به منظور حفظ حداقل‌های انسجام هویت شخصی دانست.

ادامه...

      ‌بحث اصلی تیلور در این مورد این است كه ما چیزی جز همان ارزش‌هایی كه بدان معتقدیم نیستیم و این ارزشها نیز در درك تاریخی و فرهنگی ما از یك زندگی خوب یا آنچه كلاً خوب می‌دانیم ریشه دارد. به عبارت دیگر ما در فرایند زندگی فرامی‌گیریم كه براساس آنچه خوب و ارزشمند دانسته می‌شود، رفتار و عمل نماییم. هویت ما در واقع پیوند با همین درك از امر خوب و ارزشمند شكل می‌گیرد. پس ما برای «بودن»، باید ارزش‌هایی را داشته‌باشیم كه به آنها معتقد باشیم. از این رو انسان مدرن كه نظام‌های ارزشی منسجم گذشته را از كف داده‌است، در جستجوی هویت‌های جدیدی كه نظام ارزشی و مآلاً شرایط وجودی تازه‌ای را برای وی تعریف كند، به مسائلی مانند عصبیت‌های فوتبالی و ورزشی روی می‌آورد. به اعتقاد تیلور، بین استنباط ما از امر خوب (the good) و درك ما از «خویشتن (Self)» رابطه‌ای وجود دارد. تلاش‌های ما در زندگی بطور عمده حول تحقق آنچه كه خوب می‌دانیم متمركز است. از دیگران نیز انتظار داریم كه به دنبال تحقق چنین امری باشند. زندگی و تلاشهای خود و دیگران را هم بر همین اساس مورد قضاوت قرار می‌دهیم. تنها اگر از تلاشهای خود در جهت تحقق اموری كه خوب می‌دانیم راضی باشیم، احساس اعتماد به نفس، طیب خاطر و رضایت از خود می‌كنیم. تیلور همچنین اعتقاد دارد كه بین این دو درك ما از امر خوب و از خود و دو درك دیگر یعنی روایتهایی كه در متن آنها به زندگی خویش معنا و مفهوم می‌بخشیم و درك از جامعه (یا برداشت ما از جایگاه عامل انسانی در جامعه) رابطه‌ای وجود دارد. ما براساس استنباط خود از امر خوب و درك از خود به نوعی معین روی می‌آوریم. این روایت با توجه به ارزشهای مورد قبول و آنچه كه از «خویشتن (Self)» انتظار داریم توضیحی را برای اعمال و رفتارهایمان ارائه می‌دهد. روایت، در پیوند با پس زمینه‌های موجود، كلیتی به هم پیوسته (و در موارد نابهنجار، جهان آكنده از انشقاق و چندپارگی) را برای یك زندگی فراپیش می‌نهد و هر جزء آن را به جزئی دیگر و اجزاء فرعی را به اجزاء اصلی و مهم آن مرتبط می‌سازد. در نهایت، شكل حضور ما در جامعه، حد و نوع دخالت ما در امور و شیوه برخورد ما با دیگران، در ارتباط با استنباط از امر خوب و «خویشتن (Self)» و نوع روایتی كه از زندگی خود ارائه می‌دهیم قرار دارد. اینكه ما تا چه حد خود را آزاد و خودسامان می‌دانیم و در سازماندهی امور اجتماعی فعالانه شركت می‌ورزیم بدان وابسته است كه تا چه حد آزادی، خودسامانی و دخالت در امور را خوب می‌دانیم، تا چه حد «خویشتن (fSel)» را توانمند و موظف به تحقق آنها می‌دانیم و چه روایتی از جایگاه این امور در زندگی داریم.
      هیچكس نمی‌تواند ارزشها را به تنهایی رعایت و احترام كند. خویشتن مدرن كه خودسامانی هویتی را بر پایۀ ارزش‌هایی كه می‌سازد ارج می‌نهد، تنها در میان افرادی كه چنین می‌اندیشند و عمل می‌كنند، می‌تواند به گونه‌ای خودسامان عمل كند. اگر دیگران پیوسته این ارزش‌ها و روابط مرتبط با آن را نقض كنند، دیگر نشانی از خودسامانی هویتی در خویشتن مدرن باقی نمی‌ماند. در بعضی موارد، بدون اتفاق نظر تلویحی یا آشكار دیگران، حتی به كوچكترین حد نمی‌توان به ارزشی معین وفادار ماند. اینچنین عصبیت‌های جدید حول اموری كه زمینه‌های مشتركی برای ارزش شمردن آنها وجود دارد، مستعد شكل‌گیری هستند و تیم‌های فوتبال محبوب از جملۀ این نقاط مستعد هستند.
      حال می‌توان متوجه شد كه از نظر چگونه دیدگاهها و ارزشهای مشترك، اعضای یك حوزه فرهنگی مانند حوزۀ فرهنگی یك تیم محبوب افراد را به یكدیگر پیوند می‌دهد و این دیدگاه‌ها و ارزش‌های مشترك و وابستگی‌های تیمی تا چه اندازه مهم‌اند. نمونه ارزشها یا «خوبیهایی» را كه تیلور برای فرهنگ غربی برمی‌شمرد را می‌توان در یك انسجام خرده‌فرهنگی كه میان طرفداران یك تیم ورزشی وجود دارد سراغ گرفت. انسانها، در متن و برپایه باور به چنین اصول مشتركی، به درك معینی از خود و جایگاه خود در جامعه می‌رسند كه بدون وجود این وابستگی‌های تیمی چنین شناسایی‌ای از هم می‌پاشد. هویت آنها، آنچه كه آنها مهم و باارزش می‌دانند، آنچه كه آنها در زندگی جستجو می‌كنند، نشان از این باورها دارد. در فرایند زندگی، افراد، هر یك هویت و دیدگاههای خاص خود را پیدا می‌كنند، ولی این هویت در بستر ارزشهای اساسی مورد قبول عموم تطور می‌یابد.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.