فیلوجامعه‌شناسی

در فضیلت مدرنیست نبودن

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


طرح مسأله نسبت دین با زمانه، بویژه با مرحوم سید جمال‌الدین اسدآبادی و قبل از وی، با سر سید احمد خان آغاز گردید و كل حوزة روشنفكری عربیاسلامی را شكل داد كه بازتاب‌های قاطعی در روشنفكری دینی ایران داشت. از نظر مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی، اسلام با عقلانیت مدرن در تضاد نیست، بلكه اسلام ریشه‌های این عقلانیت را تجهیز نمود و خود مسلمانان با از یاد بردن این عقلانیت گردونة تمدن را از كف دادند، حال آنكه غربیان با مغتنم شمردن آن، این گردونه را ربودند. بنابراین، از نظر كسی مانند مرحوم سید جمال‌الدین اسدآبادی كه خود، نمایندگی یك جناح فكری را در حوزه روشنفكری اسلامی عهده‌دار است، راه پر كردن شكافی كه میان جوامع اسلامی و غیراسلامی ایجاد گردیده است، پذیرفتن دستاوردهای پیشرو تمدن مدرنیت است و به عبارت دیگر، تصادم اصولی میان این دو وجود ندارد. کم و بیش می‌توان شاخص‌ترین چهره‌های چنین طرز تفكری را در ایران، مرحوم دكتر علی شریعتی در اسلام‌شناسی یا مرحوم مهندس مهدی بازرگان دانست. آنها پس از پذیرفتن ارزش‌های مبنایی روشنگری (چپگرا یا راستگرا) به عنوان ارزش‌های اصیل تلاش می‌كند تا حقانیت اسلام را در تناسب آن با این ارزش‌ها به اثبات برساند.
     این طرز نگرش، هنگامی دچار مشکل می‌شود كه معیوب بودن تمدن مدرن نزد تقریباً تمام فلاسفه و جامعه‌شناسان امروز محرز می‌گردد و جنبش‌های فكری گوناگون پسامدرن (به معنای عام پس ازمدرن) را موجب می‌گردد؛ در واقع، تمدن مدرن با تلقی پرتنگنایی كه از عقلانیت دارد، وضعیت را به یك نقطة سراسر بحرانی كشانده است. این انتقادات به پروژة مدرنیت، در حال حاضر، نزد غالب متفكران ایران به رسمیت شناخته شده‌است. چالشی كه فراروی شاخة سید جمالی روشنفكری اسلامی قرار می‌گیرد، این است كه اگر حقانیت اسلام بر اساس سازگاری آن با ارزش‌های مدرنیستی و روشنگری به اثبات می‌رسد، آنگاه با تردیدهای ریشه‌ای امروز در این پیش‌فرض‌ها، سرنوشت اسلامی كه با آن قواعد انطباق می‌یابد، چیست؟
     در مقابل، شاخه سیدجمالی در روشنفكری اسلامی، شاخة اقبال لاهوری است. اقبال در فلسفه شاگرد مك‌تاگارت، از چهره‌های شاخص ایده‌آلیسم بریتانیا بود و از نخستین هسته‌های نقد مدرنیت آگاهی داشت. او تلاش كرد تا فعالانه با مفروض گرفتن حقانیت دین اسلام (از یك مبنای فلسفی)، از در نقادی مدرنیت، نهادها و عقلانیت آن درآید و اسلام را به این معنا امروزی نماید كه به پرسش‌های امروز براساس مبانی اصولی خود پاسخ گوید. در واقع تطابق اسلام با شرایط زمان در این تلقی جدید از روشنفكری دینی، از طریق طرح مسأله‌های جدید و پاسخگویی وفادارنه به اصول به این مسائل نوین تعقیب می‌شود، با این فرض كه تنها ارزش‌های اخلاقی یقینی و پایدار، ارزش‌های دینی است. نمایندة شاخص این طرز تلقی در ایران، بی‌تردید مرحوم شهید مرتضی مطهری بوده‌اند، اما كل كلوپ فلسفة رئالیسم، از مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی و هانری كربن گرفته تا سید حسین نصر را می‌توان در این عداد محسوب نمود.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.