فیلوجامعه‌شناسی

جمع‌بندي و نقد كتاب «جامعه‌شناسي ديني»(11)؛چشم‌انداز كلي به سير نظريات جامعه‌شناسي دين-بخش پنجم

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


░▒▓ برخي نظريات نوين در جامعه‌شناسي دين
دكتر غلامعباس توسلي در فصل «بررسي نظرية كاركردي دين» با طرح برخي چالش‌هاي فراروي كاركردگرايي كلاسيك دوركيمي، يينگر و اودآ را در كنار برگر، لاكمن، ماركس و فرويد در زمرة «نظريه‌هاي كاركردي» برمي‌شمرند (ص.103.). در ميان متفكران مذكور تنها يينگر و اودآ قابل طبقه‌بندي در قالب نظرية كاركردگرايي هستند. صرف آنكه نظريه‌اي معتقد باشد كه «پديده‌اي از نيازها و خواسته‌هاي اساسي انسان سرچشمه مي‌گيرد» آن را در عداد نظريات كاركردي به معناي مصطلح جامعه‌شناختي‌اش نمي‌كند، چرا كه در اينصورت، همانطور كه از تركيب اين فصل برمي‌آيد، تقريباً تمام متفكران اجتماعي را مي‌توان به قسمي كاركردگرا دانست. پرسي كوهن كاركردگرايي را مكتبي مي‌داند كه «مدعي است وظيفة اصلي جامعه‌شناسي و انسان‌شناسي اجتماعي، بررسي سهم عوامل اجتماعي در حيات اجتماعي و فرهنگي اجتماعات انساني است». بنابراين داشتن فايده‌اي براي افراد انساني (و نه اجتماع انساني) به هيچ روي به معناي گنجيدن در قالب مكتب كاركردگرايي نيست. به علاوه يحتمل گنجاندن افراد مشهور و صاحب مكتب و سبكي مانند فرويد يا برگر و لاكمن در چهارچوب مكتب «كاركردگرايي» از ديد هر صاحب‌نظر جامعه‌شناسي عجيب به نظر مي‌رسد.

▒▓ گشودن مبناي انتقادي عليه جامعه‌شناسي كاركردگراي كلاسيك؛ كاركردهاي غيرمحافظه‌كارانة دين

 دكتر توسلي در بخش انتهايي از فصل «دين در جامعه‌هاي ابتدايي»، بحثي راجع به كاركردهاي غيرمحافظه‌كارانة دين مطرح مي‌كنند كه در مقابل تبيين دوركيميماركسي، نشان مي‌دهد كه دين مي‌تواند علاوه بر توجيه وضع موجود، محرك تغييرات اجتماعي باشد. ايشان در اين بخش به تحقيقات گلاكمن در مورد «مناسك طغيان» در ميان زولوها، بررسي‌هاي ريچاردز، پژوهش‌هاي نيدل در مورد آئين تشرف نزد نوپ‌ها، تحقيق ميدلتن روي مذهب لوگبارا و پژوهش لينتون در مورد «بوم‌گرايي» در مراسم رقص ارواح، آئين كاكتوس و مسلك پيام بزرگ در جوامع امريكايي در بدو ورود اروپاييان اشاره مي‌كنند (صص.149140.).
     بحث كاركردهاي دين در توليد جنبش‌هاي اجتماعي، بحث بي‌اندازه مهمي است كه به اديان ابتدايي محدود نمي‌شود و اتفاقاً مورد كلاسيك آن جنبش توماس مونتسر است كه در دوران اصلاحات مذهبي در آلمان رخ داده است. در اين موارد يا در موارد مشابه در اين بخش از كتاب دكتر توسلي، به ويژه از آن رو كه فصلِ متضمن اين مطالب «دين در جامعه‌هاي كوچك» نام گذارده شده‌است، بحث و حديثي صورت نگرفته است.

▒ يينگر
از نظر يينگر هر انساني به ارزش‌هاي مطلقي نياز دارد كه با آن‌ها زندگي كند و اين ارزش‌هاي مطلق بايد پاسخ‌هايي را براي مسألة زندگي و مرگ انسان فراهم سازند (مستندات مفقودند) (ص.104.). اديان به چنين نيازهايي پاسخ مي‌دهند و هيچ نوع دانش تجربي يا توسعة علمي نتوانسته است پاسخي براي اين قبيل سؤالات بيابد (مستندات مفقودند) (ص.104.). يينگر مي‌پذيرد كه در جامعه‌هاي جديد به ظاهر اكثريت مردم غيرمذهبي‌اند، اما همة مردم ارزش‌هايي مطلق دارند، گرچه اين ارزش‌هاي مطلق تنها تا حدود كمي مي‌تواند هم‌ارز  كاركرد دين باشد، زيرا هيچ پاسخي براي پرسش‌هاي اساسي و معنا و مفهوم و هدفي كه انسان در مواقع بحران زندگي در جستجوي آن است فراهم نمي‌آورد (مستندات مفقودند) (ص.104.).
     يينگر تأكيد دارد كه «ايمان» و ابرام در اعتقادات ديني لزوماً براي جامعه كاركردي نيست و ممكن است در قالب گوشه‌گيري يا خصومت با جامعه، به عنوان عاملي كژكاركردي نمود يابد (صص.106105.). نقد آقاي دكتر توسلي به يينگر نيز به همين موضع يينگر توجه دارد كه او نتوانسته است قابليت دين در پاسخگويي به نيازهاي فردي و جمعي ارتباط منظم و سيستماتيك برقرار نمايد (مستندات مفقودند) (ص.106.).
     يينگر در كتاب نگاه جامعه‌شناختي به دين، به شيوة دوركيمي نزديك‌تر مي‌شود و هويت ديني افراد را در ارتباط با هويت گروهي آن‌ها قرار مي‌دهد. او همچون دوركيم تا به آنجا پيش نمي‌رود كه جامعه را با خدا مرادف پندارد، اما معتقد است كه مشاركت در گروه‌ها، تقويت‌كنندة پاسخ ديني به ارزش‌ها و هدف‌هاي متعالي است (ص.105.). مآلاً يينگر در اين ديدگاه، نظري شبيه به ديدگاه كليفورد گيرتز (چنانكه قبلاً در همين مقال وصف آن رفت) راجع به نقش تقويت‌كنندة مناسك در تقويت ايمان ديني دارد.

▒ اودآ
اودآ همانند يينگر تجربيات هيجاني را منشأ دين مي‌داند، اما به رغم او آماده است تا پاسخ به اين تجربيات را در اموري غير از دين (مانند مقولات علمي (ص.114.)) نيز بجويد (مستندات مفقودند) (ص.112.). او مي‌پذيرد كه پاسخ مذهب براي اينگونه امور عملاً عموميت بيشتري دارد (مستندات مفقودند) (ص.112.). از نظر او دين كاركردهايي را براي رسيدن به «ثبات اجتماعي» و «پاسخگويي به نياز انطباق فردي» را صورت مي‌دهد (ص.112.).  او هر يك از اين دو فقره را بسط مي‌دهد و كاركردها را به لحاظ محتوا به پنج دسته تقسيم مي‌كند (ص.112.). اودآ فهرستي از كژكاركردهاي دين نيز ارائه مي‌دهد (ص.113.).
     اودآ معتقد به وجود رابطة ديالكتيكي ميان ساخت اجتماعي و دين است، اما هيچ نظرية عمومي راجع به اين رابطة متقابل ارائه نمي‌دهد (مستندات مفقودند) (ص.114.).

▒ برگر
آقاي دكتر توسلي ضمن بيان مقدماتي از چشم‌انداز عمومي برگر در باب «ساخت اجتماعي واقعيت» و رهيافت پديدارشناسانة او، تأكيد دارد كه «نظام‌هاي معاني» تا وقتي مي‌توانند تداوم يابند كه استمرار آن‌ها از طريق تجربيات بعدي تأييد شود و موضوعات تازه به اتكاء الگوهاي كلي، علي‌الدوام مورد تفسير قرار گيرند (ارجاعات مفقودند) (ص.107.). برگر مكرراً به «وحشت انسان از هرج و مرج» و فقدان يك چهارچوب مرجع اشاره مي‌كند (مستندات مفقودند) (ص.107.). «دين يكي از مهم‌ترین عوامل ضد بي‌هنجاري در طول تاريخ بشر است». انسان ناچار به نظام معاني كه به لحاظ اجتماعي هدف‌دار است، تمايل پيدا مي‌كند (مستندات مفقودند) (ص.108.).
     از نظر برگر كاركرد دين در جهت تقويت و ايجاد همبستگي اجتماعي اساساً در جامعه‌هاي صنعتي تضعيف شده‌است (مستندات مفقودند) (ص.108.)، چرا كه اديان و مذاهب دچار چندگانگي و تعدد فزاينده مي‌شوند و اين بدان دليل رخ خواهد داد كه تفاوت تجربيات مردم رو به افزايش است (مستندات مفقودند) (صص.109108.). در مقابل اين ديدگاه هربرگ و ويلسون در يك مطالعة موردي نشان داده‌اند كه تمامي گروه‌هاي ديني در امريكا داراي ارزش‌هاي واحد اخلاقي هستند (مستندات مفقودند) (ص.109.). دكتر توسلي تلاش مي‌كنند اختلاف اين دو جناح را با تأكيد بر اينكه تنها بسته‌بندي‌هاي مذاهب، متعدد شده‌اند و محتواي آن‌ها مشترك هستند، حل كنند (ص.109.). پذيرش اين راه حل براي برگر چندان آسان نخواهد بود، چرا كه او معتقد است كه اين تفاوت‌هاي فزايندة ديني ريشه در اختلاف تجربيات دارد، و اختلاف در تجربيات بر درون‌ماية مذاهب تأثير مي‌گذارد. به هر حال قضاوت در مورد راه حل دكتر توسلي نيازمند بررسي بيشتر در مورد ابعاد مختلف منازعة مذكور است.

▒ لاكمن
لاكمن دين را در دوسطح نهادي و طبيعت انساني بررسي مي‌كند و ضمن آنكه به تضعيف نهادي اديان در غرب اذعان دارد، معتقد است كه طبيعت انسان اساساً ديني است (مستندات مفقودند) (ص.110.). از نظر او تنها دين زندگي بشر را به زندگي انساني بدل مي‌كند (ص.110.). لاكمن «قوانين عام»، «رمزها» و «نمادها» را به عنوان سه وجه متمايز كنندة جهان مقدس به هم ربط مي‌دهد (مستندات مفقودند) (ص.114.). از نظر لاكمن جهان مقدس با عام ساختن مفاهيمش و با رمزهايي كه از تعالي بخشيدن به جهان روزمره‌اي كه به عبارت‌هاي غيرعام‌تري قابل تبيين است و از طريق به كارگيري نمادها مثلاً «مناسك»،  وضعيت متمايز، مشخص و جداگانه‌اي به خود مي‌گيرد (مستندات مفقودند) (صص.111110.).
     از نظر لاكمن دين در شرايطي نهادي مي‌شود كه درآمد اقتصادي مازاد براي تخصيص به متخصصان دين، ارتباط و تماس با ساير جوامع و علاقة وافر متخصصان ديني به دفاع از دين خود وجود داشته باشد (مستندات مفقودند) (ص.111.). نهادي شدن اديان ممكن است باعث شود كه ميزان پاسخگويي به نيازهاي فرد فرد اعضاي جامعة ديني كاهش يابد، در مقابل نهادي نبودن دين در اديان ماقبل نهادي باعث مي‌شود كه در كار انطباق موضوعات خاص با نظام‌هاي عام‌تر ديني اختلال پديد آيد (مستندات مفقودند) (ص.111.). در شرايط اجتماعي ايستا، احتمال نهادي شدن دين و داشتن نقش كاركردي افزايش مي‌يابد و در شرايط متغير احتمال ظهور اديان ماقبل نهادي افزايش مي‌يابد (مستندات مفقودند) (ص.112.).
     از نظر دكتر توسلي لاكمن آشكارا مفهوم «قدرت» (قدرت نهفته در حكم اخلاقي ضرورت تطبيق خواست فرد با خدا) را به عنوان يك مؤلفة مهم جهان مقدس كه مورد ابرام دوركيم بود را از نظر دور داشته‌است (ص.114.). در واقع از نظر دكتر توسلي آنچه هم در ديدگاه لاكمن و هم در ديدگاه‌هاي ديگر نظريه‌پردازان ضعف اساسي محسوب مي‌شود، به حساب نياوردن اين مؤلفة «قدرت» است كه در مورد اودآ به اين نتيجه منتهي شده‌است كه يحتمل هر نظام نمادين ديگر مانند دين هم مي‌تواند نقش دين را ايفا كند (ص.115.). البته اين نقد مي‌تواند به اودآ وارد باشد، اما در مورد خصوص برگر و لاكمن به دليل ابرام آن‌ها بر مؤلفة «ايمان» و «تعالي» كه متأثر از گيرتز، گوياي قدرت نهفته در گزاره‌هاي ديني هستند چنين نقدي چندان وارد به نظر نمي‌رسد.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.