دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ قضیه:
▬ ابتدا به نظر میرسید که شعار و فکر دولت در موضوع «برجام» (JCPOA)، این بود که به یک دوره از چانهزنی پایاپای با قدرتهای بزرگ جهان وارد شود، ولی هر چه گذشت، بیشتر معلوم گردید که دولت خواهان «برجام به هر قیمت» است؛ و در این حال و فضا بود که «برجام» منعقد شد. در این شرایط، همچنان به نظر میرسید که برجام، هر چند سکتورهای اجتماعی ایدئولوژیک یا ملیگرا را ارضاء نمیکرد، اما همچنان حمایت معنادار قشر متوسط شهری را که در پی نجات عمق زندگی روزمره خود از بیسامانیهای اقتصادی و فرهنگی بود با خود داشت.
▬ اکنون به نظر میرسد که برجام، برای دولت آقای روحانی منحصراً تبدیل به یک «برند سیاسی» شده است، به این معنا که صرفنظر از محتوای خود حفظ میشود، چه کار آیی سیاسی داشته باشد، چه نداشته باشد. هر چند وزیر امور خارجه در مجلس به صراحت اعلام کرد که تمدید قانون ILSA (Iran and Libya Sanctions Act) «نقض فاحش برجام» است، ولی به رغم این تمدید، دولت، مسیر برجام را ادامه داده است؛ امروز به طور قطع، به نظر میرسد که هر چه روح و جسم برجام نقض شود، دولت، این مسیر همراهی را ادامه خواهد داد.
▬ معنای این استمرار در اجرای برجام به رغم «نقض فاحش» برجام، این است که «برجام» به سطح یک برند و عنوان تجاری در دیدگاه استراتژیستهای دولت تقلیل یافته است. وقتی یک خط مشی سیاسی به چنین سطحی تنزل یابد، هر چه تاریخ میخورد، افت میکند، نحیفتر میشود، و بیشتر معلوم میگردد که چیز خاصی نبوده است، و بدین سان زمینه اجتماعی خود را نیز رفته رفته از دست میدهد. این، صورت مسأله امروز ناکارآیی فزاینده دولت ماست که به هر دلیل، به رغم نارضایتی گسترده مردم، در ضربات پنالتی انتخابات و مناظرهها، پنج بر چهار، مجدداً بر اریکه نشست.
▀█▄ کاوش در قضیه:
▬ سطح اول کاوش: یک بخش از توضیح این ماجرا که چرا دولتمردان ما تا این اندازه در دفاع از ماهیت حقوقی برجام منفعل هستند و به حفظ برند و پوشش آن قناعت کردهاند، این قانون و قاعده است که اهدافی که «فعالانه» انتخاب شوند، قدرت ایجاد میکنند، نه اهدافی که «منفعلانه» برگزیده شده باشند. باید تصدیق کنیم که این دولت، به رغم دولتهای متخاصم پنج به علاوه یک، سهم مهمی در تعیین آن چه در برجام رخ داد نداشت. باید پذیرفت که وقتی رئیس جمهور ما اعلام میکند که خزانه دولتش خالی است، یا این که با خزانه خالی سبد کالا توزیع میکند، اما به آن وضع فجیع که بازتاب بین المللی بسیار بدی پیدا کرد، دیپلماتهای خود را در شرایط دشواری قرار میدهد. حرکات دولت طوری جهت گرفته بود که خواسته یا ناخواسته، عرصه را بر دیپلماتها تنگ میکرد تا به یک توافق بد و نه برد-برد تن بدهند.
▬ سطح دوم کاوش: یک توضیح دیگر برای این رفتار عجیب سیاستمداران ما، باز میگردد به ساختار روانی ما انسانها. هنگامی که حالت و وضعیت موجود ما با وضع و حال مطلوب فاصله میگیرد، این فاصله، موجب ایجاد تنش فزاینده در روحیه افراد میشود. اصولاً، این تنش در مراحل ابتدایی، موجب ایجاد انرژی و انگیزه در افراد برای تغییر وضع موجود و نزدیک کردن آن به وضع مطلوب میشود، ولی، به مرور زمان که تلاشها برای تقریب وضع موجود و مطلوب به هدف اصابت نمیکنند، سیمایی از «شکست» شکل خواهد گرفت.
▬ سطح سوم کاوش: سیاستمداران ناکام، میکوشند تا علل «شکست» را به «نیروهای سیاسی درون کشور» نسبت دهند. نسبت دادن ویژگیهای نامطلوب به نیروهای سیاسی درون کشور، موجب بروز رفتارهایی در جهت تقویت تضاد درونی میگردد که این نیز به نوبه خود، بیش از پیش، توجه را از علل اصلی بروز تنش در خارج از مرزها دور میدارد. گمان بر این است که دولت آقای روحانی فیالحال در چنین سطح عملیاتی به سر میبرد، و اتفاقات و واکنشهای عجیب و نامتعارف در روز قدس و عید سعید فطر و همچنین اظهار نظرهای عجیب رئیس جمهور در قبال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تقابل آشکار با چهره اسطورهای آن، سردار قاسم سلیمانی، که جملگی در بلند مدت شکل خودزنی به خود خواهند گرفت را باید در این چهارچوب ارزیابی کرد.
▬ سطح چهارم کاوش: در کنار این روند پرخاش به «نیروهای سیاسی درون کشور»، یک استراتژی دیگر سیاستمداران ناکام، این است که در هنگام مواجهه با فاصلهای که بین وضع مطلوب و وضع موجود ایجاد شده، به جای تلاش در بهبود وضع موجود، اهداف خود را هر چه بیشتر تقلیل میدهند و وضع مطلوب را به وضع موجود نزدیک میکنند. به این فرآیند میتوان عنوان «محو آرمانها» اطلاق کرد. در این شرایط، سیاستمدار، ارزش و مشروعیت خود را بیش از پیش از دست میدهد و مردم احساس خواهند کرد که او عملاً کاری نمیکند، یا به کاری نمیآید. اصطلاحاً به این وضع، «بحران مشروعیت» اطلاق میکنند.
▀█▄ چه باید کرد؟
▬ قانون «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است» در این وضع و حال نیز صادق خواهد بود. اگر سیاستمدار، به هر دلیل، در ذهنیت خود فرو رفته، و به واسطه این ذهنیتگرایی مفرط، هزیمتهایی را متحمل شود که او را هر روز بیش از روز قبل از چشم مردم میاندازد، بهترین راه فراروی او این است که ارتباط با مردم را از سر بگیرد و آن چه در سر خود میپرورد را بی واسطه با مردم در میان بگذارد. او باید به مردم بگوید که چگونه فکر انجام یک معامله سیاسی مانند «برجام» به ذهن او و استراتژیستهای همراهش خطور کرد و چگونه این یخ آب شد و امروز تقریباً به هیچ رسیده است. این استراتژی «صداقت و شفافیت»، برای یک سیاستمدار از هر استراتژی جایگزین دیگر مانند تعریف اهداف منفعلانه، ترسیم فضا و جو «شکست»، فرافکنی به نیروهای سیاسی داخلی، و محو اهداف و آرمانها بهتر است.
▬ البته استراتژی «صداقت و شفافیت»، هزینههایی دارد، ولی کنترل هزینههای صداقت و شفافیت، آسانتر از کنترل هزینههای گزینههای دیگر است که اخلاقی و صحیح هم به نظر نمیرسند. پس، میتوان به یک سیاستمدار که در ترسیم اهداف استراتژی خود عمیقاً دچار اشتباه شده، یا شرایط زمینهای استراتژی او تغییر کرده است، توصیه کرد که از مسیر «صداقت و شفافیت» پیش برود.
▬ استراتژی «صداقت و شفافیت»، نقش مؤثری بر همدلی کلی مردم با سیاستمدار به جای میگذارد، و مشارکت آنها را تقویت میکند. با گسترش مشارکت مردم، دم و دستگاه سیاسی این فرصت را مییابد که ضمن کنترل خسارتهای شکست خط مشی قبلی، زمینههای متکی به درون مهار بحرانها را شناسایی کند؛ این مبنای همان چیزی است که به آن «سیاست مقاومتی» اطلاق میشود که «اقتصاد مقاومتی» شاخهای از آن خواهد بود. ویژگی اصلی این سیاست جایگزین، فراخواندن مشارکت «مردم همیشه در صحنه» است.
▬ استراتژی «صداقت و شفافیت»، «مسؤولیت پاسخگویی» را به دنبال دارد. به هر میزان که اطلاعات شفاف شده بیشتر باشد، به همان میزان سیاست وجه پاسخگوتری به خود میگیرد، و بهتر میتواند «وثوق مردم» را جلب کند. «وثوق مردم» به خودی خود یک سرمایه است، که اهمیت آن از سرمایههای اقتصادی و سیاسی بسیار بیشتر برآورد میشود. «وثوق مردم» موجد سرمایه اجتماعی است که هر واحد آن، میتواند صدها واحد سرمایه اقتصادی و سیاسی تولید کند. ما از دولت آقای روحانی دعوت میکنیم که از این مسیر برود و بکوشد که با مردم یکرنگتر باشد. این مسیر که از برجام و قرارداد امتیاز تجاری به ترکیه شروع شد، تا ۲۰۳۰ استمرار یافت، و امروز به توتال رسیده است، علائم خوبی از دولت آقای روحانی مخابره نمیکند. مردم در بلندمدت، با چنین دولتی که انباشته از محرمانههاست، همراهی نخواهند کرد.
مأخذ:فرهیختگان
هو العلیم