فیلوجامعه‌شناسی

بیایید از تغییر نهراسیم

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    این که رئیس جمهور مستقر که در سطح نازلی از محبوبیت به سر می‌برد، تا این اندازه خویش را آلوده به انواع مسائل اخلاقی کند که هر یک از آن‌ها، به اندازه ده ماه کشاکش در دادگاه افکار عمومی، از او و کشور هزینه خواهد برد، در تاریخ انقلاب ما به عنوان یک امر بی‌سابقه و بی‌لاحقه خواهد ماند. نبوده است، و دیگر تکرار هم نخواهد شد.
▬    به فرض که با این دست و پا زدن‌ها به مقام صدارت عظمایی هم نایل شود، این، آغاز مصائب او و کشور خواهد بود. خدای نخواسته، رئیس جمهوری خواهیم داشت که لااقل سه تقلب علمی «کردانیستی» او بویژه تقلب هجده ساله در اعلام مدرک دکتری اثبات شده و انکار ناپذیر است و یحتمل با شکایت دانشگاه گلاسکو کلدونین تحت تعقیب بین‌المللی نیز قرار خواهد گرفت؛ خدای نخواسته، رئیس جمهوری خواهیم داشت که تهدید و تطمیع او در روستاها و بخش‌ها برای جلب رأی مسجل شده است و این یک بی‌آبرویی بزرگ در تاریخ انتخابات ایران است؛ خدای نخواسته، رئیس جمهوری خواهیم داشت که در جابجایی موعد قانونی توزیع سود سهام عدالت، اتهام نیرومند خرید یا به گروگان گرفتن آراء را با خود دارد؛ خدای نخواسته، رئیس جمهوری خواهیم داشت که به سوء استفاده شخصی و خانوادگی از اموال عمومی متهم است؛ و خدای نخواسته، رئیس جمهوری خواهیم داشت که حتی به قتل فرزند خویش متهم است (برای شرح این آخری بنگرید به تسنیم، خبر شماره ۱۴۰۶۷۰۹). برای انتخاب رئیس جمهور نباید به اکنون و وعده‌ها و پول‌های امروز بسنده کرد، بلکه باید به آینده چشم داشت و مسؤولانه در نسبت با آینده به اقدام سیاسی دست زد.
▬    تأمل اول: اگر مردم بیش از حد، از تغییر بهراسند، و از گماردن سیاست‌مداران نوآور پرهیز داشته باشند، در میان مدت و بلند مدت، سیاست را تو خالی می‌کنند. رسیدن به آرمان «سیاستمدار خوب»، مستلزم شجاعت انتخاب تازه است؛ انتخابی که از پس مسائل «آینده» برآید؛ نوآوری‌های سیاسی همواره تکانش‌هایی برای جامعه ایجاد می‌کنند. اگر مردم، سیاستمدارانی را که مدت‌ها مطابق با قواعد پیشین سیاسی عمل کرده‌اند، مسؤول رویارویی با موضوعات جدید کنند، چیز زیادی عایدشان نخواهد شد، چرا که این رسته از سیاستمداران، مطابق با تجاربی که بعضاً منجر به موفقیت‌های قبلی شده عمل می‌کنند و از این طریق باعث سرکوب پیشرفت سازمان سیاسی کشور خواهند شد. این هم از اشکالات نحو سیاست‌ورزی آقای روحانی است؛ او اصرار دارد تا زنجیره هاشمی-ناطق‌نوری-خاتمی را ادامه دهد، در حالی که جامعه پیچیده امروز، اقتضائات سرزنده خود را دارد.
▬    تأمل دوم: مسیر پیشرفت، یک اسم رمز ساده در گفتار، و دشوار در عمل دارد: «نوآوری و از تغییر نترسیدن»؛ به این صورت که «سیاستمدار خوب» راه حل و خط مشی جدید یا بهتری را در قیاس با ایده‌ها و خط‌مشی‌های سیاسی موجود ارائه می‌کند و آن را به اجماع سیاسی می‌رساند و نهایتاً به موقع اجرا می‌گذارد. این کار در گفتن ساده است، ولی در عمل دشوار، چرا که طی این مراحل سه گانه، حوصله اغلب سیاستمداران را سر می‌برد، و آن‌ها را به این نتیجه مهلک می‌رساند که مرحله «اجماع سیاسی» را دور بزنند و تک و تنها و قدری مستبدانه کارها را تمام کنند. معضل اخلاقی دیگری که در مورد آقای حسن روحانی مطرح می‌گردد، گرایش مستمر او به استبداد است. هر چند که نزدیک به انتخابات چهره‌ای مردمی به خود گرفته است، ولی او بارها دهان منتقدان خویش را خرد کرد و با محرمانه اعلام کردن مهم‌ترین قراردادهای تاریخ ایران، هر چه خواست کرد، و حتی دست نمایندگان پارلمان را نیز از این قراردادها دور نگه داشت. آن استبداد و این رقیب‌هراسی در جریان مناظرات، اگر در کنار هم جمع شوند، ما را به یاد جمهوری رضاخانی می‌اندازد، که می‌خواست مردم را از هراس ناامنی و جنگ و ... به دامان نامحبوب خویش بیفکند.
▬    تأمل سوم: خصلت «سیاستمداران خوب» برای مردم، کم و بیش مشخص است؛ «سیاستمداران خوب»، با سطح پایه‌ای از صلاحیت‌های اخلاقی که اعتماد و پشتیبانی غاطبه مردم را میسر می‌سازد، با پیگیری و تحت کنترل در آوردن مسائل قعر زندگی ملت، و با صرف کمترین امکانات، زندگی مردم را آسان‌تر می‌سازند و قادرند با از بین بردن بی‌ثباتی‌ها، به بالاترین نتایج و بهره‌وری از توان ملی دست یابند. خب؛ این از دیدگاه مردم. از دیدگاه ابرسیاستمداران تاریخ نیز، هدف اصلی «سیاست خوب»، دستیابی به پیشرفت و ترقی و کامیابی است که بتواند در بلند مدت و در یک قالب تاریخی پایدار بماند. اصولاً مفهوم «سیاستمدار خوب»، قویاً با مفهوم «بهزیستن پایدار»، و با تمرکز به «آینده» مرتبط است. «سیاستمدار خوب» می‌تواند بهزیستن مردم را در «بلند مدت» بهبود ببخشد. از این قرار، مردم باید در انتخاب خود، دیدی بلندمدت داشته باشند.
▬    تأمل چهارم: سیاست‌ها و خط مشی‌های جدید و توأم با خلاقیت، در «آینده» ثمر می‌دهند، اما، هیچ گاه نمی‌دانیم که «آینده» به چه سمتی می‌رود. برای آن که یک خط مشی سیاسی، بتواند موفقیت مدنی پایداری را رقم بزند، باید در بلند مدت کارآمد باشد. از این قرار، سیاست به مهارت‌های آینده‌نگری احتیاج دارند، و آینده‌نگری با شناخت شرایط امروز تفاوت دارد. اعتقاد به این که از روی ویژگی‌های امروز جامعه، می‌توان آینده را نیز پیش‌بینی کرد، یکی از باورهای خطرناک متعارف در کنش‌های سیاسی دنیای امروز است. یک شیوه اطمینان پیدا کردن از کارآمد بودن خط‌مشی‌ها در بلند مدت آن است که آن‌ها را به معیارهای اخلاقی و انسانی عرضه کنیم و در صورت انطباق با آن معیارها اطمینان داشته باشیم که این راه حل‌های سیاسی در بلند مدت، سطح ثابتی از اقشار مردم را منتفع خواهد کرد. در این معیارها هم آقای حسن روحانی، نمره خوبی نمی‌گیرد.
▬    تأمل پنجم: علاوه بر روش اصولی انطباق سیاستمدار با معیارهای بنیادین اخلاقی، شیوه مکمل آن است که احزاب و تشکل‌های اجتماعی کمک کنند تا هر ایده سیاسی مدت زیادی را در فاز برنامه‌ریزی باقی بماند و به جمع‌آوری مجموعه‌ای از اطلاعات در اطراف موضوع بپردازند و در مورد طرح فعالیت سیاسی خود به طور وسواس گونه‌ای عمل نمایند. اجرای دقیق فاز برنامه‌ریزی درون یک قالب تشکیلاتی منظم، بسیار مهم است، چرا که بررسی نتایج واقعی بسیار حیاتی است. رسیدن به این الگو از نتایج احتمالی، سنجش توان جذب مردم، و کادر سازی و بررسی تأثیر اجرای ایده‌های قبلی و احتمالاً مشابه با ایده ما، وظیفه تشکل‌های سیاسی است. یکی از ضعف‌های مهم ما که نهایتاً نامزدی مانند آقای حسن روحانی با این سوابق و اتهامات را در جایگاه رئیس جمهور مستقر قرار داده، همین ناتوانی‌ها در تشکیلات سیاسی است.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.