چـ۴ـهار مسیر به سوی ”نفس تازه کردن سیاست“

چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄ قضیه:
▬    عملکردهای انتخاباتی مردم جهان، نشان می‌دهد که حدود ۷۰ درصد از مردم، تعهد و تعلق خاطری نسبت به سیاست ندارند و این میزان رفته رفته کمتر هم می‌شود؛ یا امیدی به اینکه سیاست بهبودی ایجاد کند ندارند، یا اصلاً باور یافته‌اند که اوضاع را بدتر می‌کند. این حقایق، حاکی از معضلی واقعی برای «نهاد سیاست کم‌مایه» امروز است. این سیاست در تلاش است تا با ادراک و حکمت اندک، بهترین عملکردها را داشته باشد. در این سیاست کم‌مایه، بالاترین مهارت، نه تشخیص درست، بلکه توش و توان در جلب آراء است. ارسطو نام این نوع سیاستمداران را «دماگوس» یا عوام‌فریب، و نام نظام سیاسی منحط حاصله را «دموکراسی» می‌نامید. او باور داشت که وقتی سیاستمداران «جمهوری» به این سمت گرایش می‌یابند که تمام توان خود را در جلب و جذب اقبال مردم صرف کنند، و حکمتی برای راهبری سیاست نیندوزند و به کار نبرند، «جمهوری» به فساد «دموکراسی» گرفتار می‌آید.
▬    راهبرد مناسب، برای برون‌رفت از چنین سیاستی، چیزی جز «معنا بخشیدن به سیاست در یک چهارچوب مکتبی» نیست که اغلب در قالب اهمیت دادن به اخلاق و تعیین کننده کردن نقش «معنا و فرهنگ» در زیست اجتماعی و سیاسی تعریف می‌شود. اهمیت دادن، دقیقاً به این معنا که جای و گاه کدهای اخلاقی را در مراحل مختلف مشارکت، اجرا، پیاده‌سازی و بهبود عملکردها معلوم شود، و با استحکام بر اجرای آن‌ها اصرار و الحاح گردد. باید از گفتارهای اخلاقی مبهم و بی‌عملی پرهیز شود. باید اخلاق را واقعاً راه‌اندازی کرد. در ادامه چهار استراتژی برای طی این مسیر پیشنهاد می‌کنیم:

▀█▄ ۱. سیاستمداران باید عامداً کارهایی را صورت دهند که متضمن سمبولیسم اخلاقی نیرومندی باشند
▬    باید اخلاق را در همه حیطه‌ها زنده کرد. مصرانه، باید زمینه‌ها و موضوعاتی را که برای مردم و برای کشور مهم هستند، در یک چهارچوب پایبند به اصول پیش برد، هر چند که ما را از دستیابی به موفقیت آنی باز دارد. این، همان حکایت سقراط و نوشیدن شوکران در سیاست آتنی است که دموکراسی و دماگوس‌ها آن را به فساد کشیده بودند.
▬    می‌توان از دو منظر و مبنای متفاوت به این تز کلی نگاه کرد؛ بر اساس یک منظر، می‌توان توصیه کرد که در یک موقعیت فراگیر که حواس مردم به سیاست جمع می‌شود، مانند انتخابات ریاست جمهوری، چارچوب‌های عمل سیاسی را باز تعریف کنیم، طوری که حس نیرومندی از «نفس تازه کردن اخلاق در جامعه» پدید آید. باید «اصول» بازخوانی شوند، «پیرایه‌ها» زدوده گردند، و از یک دید کاملاً جدید و نو به مسائل سیاست در زندگی روزمره نور تابانده شود. به چنین تحولی و به چنین نفس تازه کردنی بسیار نیازمندیم.
▬    از یک زاویه دیگر، باید زمان‌بندی‌های جامعه و مردم را تغییر داد. وقتی مردم، در اثر خو کردن به یک روند سیاسی قدری نادرست، در یک روال می‌افتند، که هر چند به لحاظ اخلاقی خوش‌حالی و شادی نمی‌آفریند کم و بیش تحمل می‌شود، برای تجدید نظر اخلاقی لازم است که به جامعه یک پیشنهاد ایست و پیاده‌روی موقتی تقدیم شود. همه باید از این قطار کژرو پیاده شوند، و اندکی تأمل کنند که به چه سمتی می‌روند، و باز از خود بپرسند که ارزش‌های مکرم چیست؟ باید با بیان واضح «ارزش‌های مکرم و مشترک»، مجدداً به «سوگیری‌ها» نور تابانده شود. وقتی می‌دانیم که در سمت و سوی اهداف و اصول خود قدم بر می‌داریم، می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که «کاری مهم‌تر از آن‌چه انجام می‌دهیم نیست» و می‌توانیم «هم‌قسم و یک‌نفس» به همان سمت برویم. وقتی می‌ایستیم و دوباره راجع به اهداف خود فکر می‌کنیم، در این صورت، می‌دانیم که چه کارهایی «اولویت و اهمیت» دارند، و به این ترتیب، انگیزش و عملکرد بهبود یافته و حتی، در بدترین شرایط هم قابل تحقق خواهند بود. موقع مناسب چنین بازنگری‌هایی نیز، البته موسم انتخابات است.

▀█▄ ۲. تعهد نسبت به ایجاد یک محیط اجتماعی مشحون از «کار فرهنگی»
▬    این اصل، یکی از مبانی ضروری برای بهبود سطح انرژی و ارتقای رشد اجتماعی است. از ابتدای انقلاب، یک محیط «کار فرهنگی» پر رونق موجب شده بود تا معانی انسانی متراکمی برای هدایت امور کشور خلق شوند، و حاصل، توزیع نسبتاً بهینه منابع مادی هم بود. وقتی در جامعه، همه احساس کنند که برای «کار فرهنگی» جا هست، و گوش‌هایی برای شنیدن صداها وجود دارد، نوعی حس رقابت برای تولید راه حل‌های محلی مسائل شکل می‌گیرد. بی‌گمان، منابع انسانی، بزرگ‌ترین تأثیر را در رشد جوامع داشته‌اند، و از این پس، و با انتقال کار به ماشین‌ها، طراحی‌های فرهنگی و معنوی انسانی، تأثیرات افزاینده‌ای خواهند داشت. آینده، از آن اجتماعاتی است که برنامه‌ریزی درستی در زمینه بروز خلاقیت‌های انسانی یا همان «کار فرهنگی» داشته باشند. ما الگوهای سال‌های انقلاب و جنگ را در ذهن داریم. سال‌هایی که پر بود از جوانان پر انگیزه‌ای که در مقیاس‌های متنوع، از هیأت و مسجد محل گرفته تا صحنه‌های بین‌المللی، به دنبال «کار فرهنگی» بودند. باید به خاطر داشت که «کار فرهنگی»، شکوفایی مادی و سازمانی و تکنیکی را هم به دنبال خواهد آورد.

▀█▄ ۳. تقویت عزت نفس ملت
▬    این اصلی بسیار ارزشمند است. امروز، بیش از هر زمان دیگری به «عزت نفس ملت» نیاز داریم. مطالعات اخیر در دانشکده‌های علوم اجتماعی، مکرراً نشان داده است که سلامت عاطفی اقشار متوسط شهری در محیط‌های مختلف، در سطوح بسیار نازلی قرار گرفته که یکی از عواقب جانبی، اما، مستقیم عزت نفس پایین است. وفور ارزیابی‌های منفی در امور مناقشه برانگیز که بعضاً و ابداً واقعی هم نیستند، به سایر ویژگی‌های آشکارا مثبت هم سرایت کرده است، به طوری که سطح عزت نفس ملی ما را به ناحق پایین آورده است. حاصل این روندهای سیاه‌نمایی یا لااقل بدنمایی، خسرانی است که باید جبران شود. در این مورد هم موسم انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند گفتمان‌ساز باشد، و همه این سیاه‌نمایی‌های متراکم را بشوید و بروبد.

▀█▄ ۴. جلب همراهی گسترده و خودمختار مردم
▬    فراهم کردن فضای همکاری برای مردم در فرآیند تصمیم‌گیری‌ها و عملکردها نکته‌ای بسیار مهم است. در شرایطی که مردم احساس کنند نقشی تأثیرگذار هم در ترسیم و هم در تحقق اهداف کشور دارند، فعالیت‌هایشان شکل معناداری به خود خواهد گرفت، زیرا، چنین تأثیرگذاری، اثباتی بر قدرتمندی آنان است و دال بر برخورداری از توان ایجاد تفاوت‌های واقعی در کشور. متأسفانه، این روزها، دوشادوش با زوال «کار فرهنگی»، تمایل به همراهی ملی، چندان قابل تحقق نیست. نکته کلیدی در این میان آن است که باید تصمیم‌گیری را به عنوان فرآیند و فلسفه‌ای تلقی کرد که مردم را در بهبود تأثیرگذاری نقششان یاری می‌رساند. اگر همراهی در فرآیندهای تصمیم‌گیری برای مردم از اهمیت برخوردار است، بنا بر این، باید فضایی مساعد برای تصمیم‌گیری‌های قدرتمند و تأثیرگذار برای آنان فراهم نمود.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.