فیلوجامعه‌شناسی

درآمدی بر ژورنالیسم انتقادی اربعین

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄ پردازش اول به موضوع
▬    بی‌گمان، با «پیچیده‌ترین پدیده اجتماعی تاریخ» مواجهیم. بنا به دلایل قطعی، هیچ پدیده اجتماعی دیگری تا این اندازه پیچیده نبوده است. تحلیل‌گران اجتماعی می‌دانند که این ادعا، تا چه پایه سنگین و پر مؤونه است؛ ولی حتماً چنین است. چرا؟
▬    مطابق آخرین برآوردی که از عظیم‌ترین گرد هم آیی انسانی تاریخ در سال ۲۰۱۶ در دست است، از ۶۰ کشور، یک سوم ممالک جهان، حدود ۲۴ میلیون انسان، به صورت بیش از حد مسالمت آمیزی، در یک دوره حدوداً ۲۰ روزه در یک گستره جغرافیایی بسیار محدود، گرد هم جمع می‌شوند؛ و با یک سوگواری عمیقاً جان‌گداز، عزا را آن چنان که برازنده چنان رویداد سهمگین تاریخی است، از اکثر حدود متعارف سوگواری می‌گذرانند.
▬    از آغاز گسترش اخیر در این مراسم، پس از رفع محدودیت‌های نظام سیاسی پیشین عراق، از سال ۲۰۰۳، شمار زائران سه میلیون نفر بود. سال بعد، در سال ۲۰۰۴ به ۴ میلیون نفر رسید؛ در سال ۲۰۰۵ به ۵ میلیون نفر، سال ۲۰۰۶ به ۶ میلیون نفر، سال ۲۰۰۷ به ۹ میلیون نفر، سال ۲۰۰۸ به ۱۰ میلیون نفر، و رفته رفته با تصاعد سال‌افزونی، در سال ۲۰۱۵، به ۲۰ میلیون نفر بالغ شد، و امسال، برآورد در اطراف ۲۴ میلیون دور می‌زند.

▀█▄ پردازش دوم به موضوع
▬    مهم‌تر از همه، آن که جمعیت بیست و چند میلیونی زائران، در اغلب این ۶۰ کشور، به گروه‌های اقلیت، و تحت ستم‌های توان فرسا تعلق دارند که با مسائل پیچیده طرد و محرومیت مواجه‌اند، و ناگزیر هستند با فرهنگی پیچیده، برای مسائل متنوع، مسیرهای جوراجور از راه حل‌ها را در فکر و ذهن داشته باشند. حاصل این وضع و حال، یک فرهنگ پیچیده و اصطلاحاً «بسط یافته» است. باسیل برنشتاین واضع یک قاعده بسیار مؤثر و درخشان، در زمینه تحلیل فرهنگ عامه است، که ملهم آن، هر چه سطح پایگاه اجتماعی-اقتصادی افراد پایین‌تر باشد، سطح بسط یافتگی و پیچیدگی فرهنگی و خصوصاً زبانی آن‌ها افزون‌تر خواهد بود، و موضوع بر می‌گردد به کوشش لاینقطع آن‌ها برای حل مسائل در هم تافته. بی دلیل نیست که زبان عربی شیعیان عراق یکی از پیچیده‌ترین استعمال‌های زبان عربی است که نسبت اندکی با عربی رسمی دارد. این ملت، سخت زجر کشیده است.
▬    به هر حال، اغلب کسانی که به سفر اربعین می‌آیند، و بویژه شیعیان عراق که پیکره اصلی متشکل این اجتماع عظیم هستند، از گروه‌های مرفه اجتماع خود نبوده و نیستند؛ در واقع، بر عکس زیست مرفه، که ذهن‌های بی مسأله و ناورزیده بار می‌آورد، اذهان این توده‌های تحت طرد و ستم، مدام، گرم حل مسائل پیچیده است، و هم افزایی فرهنگی آن‌ها در چنین شرایط متراکمی، «بی‌گمان»، پیچیده‌ترین پدیده اجتماعی تاریخ را رقم می‌زند. ذهنیت‌ها و هنجارها و زبان و راه و رسم آن‌ها لزوماً پیچیده و بسط یافته است. به دلیل این وضع اَبَرپیچیده، اغلب آن‌ها از زبان‌های بسیار غامض محلی استفاده می‌کنند که تقریباً با هیچ شکل بین المللی از زبان عربی یا انگلیسی یا فرانسوی انطباق ندارد. در واقع، گرد هم آیی این بیست و چند میلیون نفر، از خاستگاه‌های قومی بسیار متنوع، از زمینه‌های فرهنگی ضرورتاً پیچیده‌ای صورت می‌گیرد که پارامترهای مذکور از پیچیدگی پدیده اجتماعی را ضریب مضاعفی می‌بخشد.

▀█▄ پردازش سوم به موضوع
▬    بویژه از جهت این پیچیدگی است که به باور من، ژورنالیسم و روزنامه نگاری حرفه‌ای جهان، و بویژه ژورنالیسم ایرانی و عراقی در حدی که طی این مدت مورد بررسی من بوده‌اند، تا کنون، تکلیف خود را در قبال آن به درستی انجام نداده‌اند، و بسیاری از اطلاعات در مورد جنبه‌های پیچیده این پدیده منعکس نمی‌شود.
▬    تلاش‌های متعارف برای پوشش رسانه‌ای به این پدیده، عمدتاً متمرکز بر تکریم و بزرگداشت رویداد، و همراهی با مشارکت کنندگان بوده است، ولی جنبه‌های انتقادی ژورنالیسم، طوری که بتواند به بهبود امور، کمک محسوسی نماید، در کار نیست. در عراق، شبکه‌های تلویزیونی، یا به این رویداد به مثابه کلیپ‌های طولانی عزا نگاه می‌کردند، یا اساساً به آن نمی‌پرداختند. آن‌ها حتی وانمود می‌کردند که همه کوشش‌ها برای برگزاری مناسب مراسم صورت گرفته است، که ما خود در متن ماجرا، نارسا بودن این کوشش‌ها را به چشم می‌دیدیم. واضح بود که اثری از یک کار رسانه‌ای سنجیده و حرفه‌ای و همه جانبه برای پوشش مراسم نیست.

▀█▄ پردازش چهارم به موضوع
▬    از یک دیدگاه پوشش حرفه‌ای روزنامه نگارانه، و تا آن جا که به سهم تقریباً سه میلیونی زائران ایرانی (۱۲ درصد کل زائران و بزرگ‌ترین گروه غیر عراقی حاضر در این مراسم) طی این رویداد بزرگ مربوط می‌شود، برداشت من این است که ما به دو لایه کاملاً متفاوت مواجهیم؛
▬    یک لایه، عملکرد دولت‌های ایران و عراق است. برجسته‌ترین مطلب در این لایه، آن است که این دو دولت تقریباً موضوع را رها کرده‌اند. آن‌ها غیر از مسائل دشوار امنیتی که البته وظیفه عادی حاکمیتی آن‌هاست، تقریباً هیچ کنترل مشخصی به فرآیندهای دیگر نداشتند. بسیاری از تکالیف حاکمیتی طی این چند روز تعطیل می‌شود یا به شرکت‌ها و سازمان‌های واسط و اغلب نامطمئن سپرده می‌گردد. مسافرانی که قرار است تمام و کمال، هزینه‌های مسافرت خود به یک کشور خارجی و از یک کشور خارجی را بپردازند، و حتی در اغلب موارد، بیش از این حد متعارف را می‌پردازند، متعجب، ملاحظه می‌کنند که دولت‌ها و سازمان‌های کشور خودی و مقصد، از انجام تعهدات بدیهی حاکمیتی یا حرفه‌ای خود طفره می‌روند.
▬    لایه دوم، مردم ایران و مردم عراق هستند که در نبود عملکرد دولت‌ها و سازمان‌ها به تکالیف قانونی خود، نمونه مستمراً بهبود یابنده‌ای از «اقتصاد مقاومتی» مردم بنیاد را به نمایش می‌گذارند و الزامات موضوع را تا حد توش و توان خود که کم هم نیست پوشش می‌دهند. دسته‌ای از سر صواب، و گروهی نیز از سر کسب و کار، اطراف ماجرا را گرفته‌اند و تقریباً مناسک را به خوبی اداره می‌کنند. «موکب»های مختلفی از سرتاسر عراق و ایران و سایر ملل اسلامی، جنبه‌های مختلفی از این مراسم را تأمین و تدارک می‌کنند. البته جامعه عراق نیز به نحو پر برکتی با این زائران، خود را اداره می‌کند و صرف‌نظر از بی‌برنامگی دولت عراق، اقشاری از جامعه عراق، مؤونه یک ساله زندگی خود را در این مراسم گرد می‌آورند. مثلاً، بر اساس برآورد افراد مجرب، مسافربران عراقی که مسافران را از مرز مهران تا کربلا یا نجف منتقل می‌کنند، طی یک دوره بیست روزه، از محل درآمد خالص و هزینه در رفته حاصله، می‌توانند کل مبلغ خرید وسیله نقلیه خود را جبران کنند.

▀█▄ پردازش پنجم به موضوع
▬    در مورد لایه اول، یعنی، عملکرد دولت‌های ایران و عراق، با شرمساری باید گفت که دولت‌ها و نهادهای اجرایی دو کشور، نه تنها خدمات محسوسی به زائران ارائه نمی‌دهند، بلکه موضوع را به یک منبع درآمدی هنگفت برای خود تبدیل کرده‌اند. دولت عراق با دریافت عوارض نامتعارف، مانند عوارض بیست دلاری فرودگاهی (ده دلار به هنگام ورود و حدود ده دلار به هنگام خروج)، بدون تأمین حداقل امکانات فرودگاهی متعارف از قبیل سالن پذیرش و ترانزیت مناسب، از گذشته، ید طولای خود را در سوء استفاده از زائران نشان داده است. برآوردها بر این است که اگر دولت عراق، تنها بیست درصد این عوارض را صرف خدمات رسانی به خود زائران کند، وضع و حال زائران پیاده به حد استانداردهای متعارف می‌رسید، که نمی‌رسد.
▬    در سوی دیگر، دولت ایران نیز بویژه امسال، وارد فازی از درآمدزایی در این موضوع شد که نهایتاً فغان کارشناس برنامه پر مخاطب «سمت خدا» را نیز در آورد. موضوع بیمه اجباری زائران، موضوع پروازهای چارتری یک خط هوایی نه چندان خوش‌نام که در پروازهای خود، اغلب، تأخیرهای ناجور و طولانی داشت، با نرخ‌های بسیار متفاوت و سنگین، نمونه‌هایی از تمرین طرف ایرانی برای درآمدزایی از این مراسم بود.
▬    مطابق بررسی‌های ما، در نقاط حساس، چه در کربلا، چه در نجف، چه در مهران، چه در بغداد، حضور نمایندگان سفارت و کنسولگری‌های ایران، اگر هم بود، ابداً محسوس نبود. در نبود این نمایندگان قانونی، برخورد پلیس و کارمندان و هر مقام مسؤول و غیر مسؤول دیگر از دولت عراق در موقعیت‌های مختلف با زائران ایرانی بسیار اهانت بار بود. سال گذشته، حتی کار به اعتراض گسترده مسافران فرودگاه نجف و رویارویی پلیس ضد شورش عراق با آن‌ها کشید. امسال هم، بی‌عزتی پاسپورت ایرانی، نشان می‌داد که حتی یک نماینده از کنسول‌گری ایران، یا ستاد اربعین، یا حتی شرکت‌های هوایی حاضر نیست، که برخوردها با مسافران ایرانی تا این حد متفاوت و بدتر از میزبانی مسافران لبنانی یا قطری باشد.

▀█▄ پردازش ششم به موضوع
▬    مرتبط با این موضوع، موقعیتی است که ظرفیت تبدیل شدن به یک بحران دامنه دار امنیتی برای هر دو کشور را دارد. هر ساله تا چند ماه پس از موسم اربعین، مرز مهران، چه در بخش ایران و چه در بخش عراق، مشحون از آگهی‌های گمشدگانی است که ناگهان «غیب» شده‌اند. البته از آگهی کسانی که عمداً غیب شده‌اند و به رغم ممنوعیت خروج از کشور، از این موقعیت برای گریز از قانون استفاده کرده‌اند یا عوامل اطلاعاتی و نفوذی که در آشفته بازار اربعین میان دو مرز رفت و آمد می‌کنند، خبری نیست. در واقع، این رویداد، یک حفره بزرگ امنیتی در کشور ایجاد کرده است.
▬    صرف‌نظر از سرسام دو دولت در برخورد با این حفره امنیتی، آن چه از دیدگاه تحلیل گران اجتماعی، موضوع را خطرناک‌تر می‌سازد، غفلت افراد و خانواده‌ها از مخاطرات این سفر، و تبعات این غفلت است. نباید نام این سفر معنوی، با رویدادهایی از قبیل تجاوز و هتک حرمت، پیوند بیابد، ولی با این تغافل‌ها عن قریب چنین می‌شود. چه بسیار دختران حتی نوجوانی که به تنهایی، یا در گروه‌های کوچک دو یا سه نفره به این مسیر پا می‌گذارند، و خانواده‌ها، بعضاً با بی‌فکری مثال زدنی به آن‌ها اجازه این مخاطره را می‌دهند. شب هنگام، به فرودگاه بغداد می‌رسند، و از آنجا، می‌خواهند با یک تاکسی دربست به سمت نجف یا کربلا بروند. مطابق اعلام افراد بسیار مجرب در این سفر، این سطح از بی‌فکری و اعتماد بی جا، گاه متأسفانه به مواردی از تجاوز و هتک حرمت منتهی شده است. مواردی مانند قتل و سرقت را هم باید به این موارد افزود.

▀█▄ پردازش هفتم به موضوع
▬    در مجموع، یک چیز مسلم است. نحوی بهت دو گانه در سیاستمداران و خانواده‌ها، منشأ بی تدبیری‌های دامنه دار در مراسم اربعین شده است که با توجه به ابعاد رو به گسترش و پیچیده این رویداد عظیم، مقیاس آسیب‌های آن نیز رو به گسترش خواهد داشت، و ناچار، باید برای آن فکری کرد.
▬    نکته آخر و ناظر به پیشنهاد بهبود ما این است که مع الاسف، اثری از سازمان «حج و زیارت» در این مراسم مشهود نیست، در حالی که این سازمان متکفل اصلی زیارت در کشور است. ما در کل این مسیر، حتی یک نیرو با کارت شناسایی سازمان «حج و زیارت» ایران ندیدیم. برداشت من این است که سازمان «حج و زیارت» که مأموریت اصلی خود را حج و عمره تعریف کرده است، در مواجهه با یک مراسم سه میلیونی بیست روزه، آن هم نه در کشوری پر از هتل‌های لوکس، بلکه در یک کشور جنگ زده، مبهوت و آکنده از سرسام، تسلیم دست حوادث شده است و عملاً زیارت کنندگان ایرانی را به حال خود رها کرده است.
▬    برای خروج از وضع اسف‌بار زائران ایرانی در این سفر، باور من این است که باید سازمان حج و زیارت به تکالیف قانونی خود عمل کند و از این وضع بهت و حیرت و بی‌عملی به درآید. این، کلید نسق بخشیدن به ماجراست. این سازمان، باید با احیاء چابکی سازمانی لازم که مهم‌ترین شرط موفقیت سازمان‌های امروز است، خود را با شرایط زیارت در کشور جنگ زده و کم مقدورات عراق تطبیق دهد. شیوه مدیریت «کاروان‌دارانه» در سازمان حج و زیارت، یک نحو «مدیریت معطوف به هتل» است که در کشوری مانند عراق جوابگو نیست. مدیریت مناسک در عراق، باید نحوی «مدیریت معطوف به حمل و نقل» باشد. سازمان حج و زیارت، باید از طریق (۱) برپایی دو اردوگاه بزرگ در خارج از دو شهر نجف و کربلا، و (۲) تأمین امکانات هتلینگ گسترده اما «صحرایی» در خارج دو شهر نجف و کربلا، (۳) بر تأمین حمل و نقل مناسب از مرز تا نجف اشرف، از نجف اشرف تا کربلا، و از کربلا به مرزهای ایران با اتکاء به ناوگان حمل و نقل ایرانی، تمرکز کند.
▬    با این شیوه که دیگر «معطوف به هتل» نیست، این امکان وجود دارد که ضمن تأمین امکانات قابل درک استقرار و حمل و نقل صحرایی برای زائران ایرانی، هزینه تأمین این سفر را به حد بسیار معقولی پایین آورد، و نظمی ایجاد کرد تا به اتکاء آن، بتوان تمام جنبه‌های این سفر را مدیریت نمود.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.