فیلوجامعه‌شناسی

متوسط‌ها و غیرمتوسط‌ها ...

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


۱.    شکاف و تعارض میان قشر متوسط شهری تهران و بقیه مردم، آشکارا به مهم‌ترین خط رقابت‌های سیاسی در ایران تبدیل شده، و در آستانه انتخابات مهم ۱۳۹۶، بر بحث‌های سیاسی سایه افکنده است. البته، به نظر می‌رسد و شاید هم وانمود می‌شود که سخن سیاست بر سر چیزهای دیگری است، مانند برجام و نفت و تدبیر و عقلا و ... ، ولی، در واقع، و در ریشه، بحث از تعارض میان «متوسط‌ها» و «غیرمتوسط‌ها» ست.
۲.    در حالی که نخبگان سیاسی متمرکز در تهران، ناخواسته ایدئولوژی ضددموکراتیک و پادمردم‌سالار هشتاد و هشت را به زبان آوردند، و از «خون دادن» در راه به ریاست جمهور نرسیدن «شخصی» که این روزها در این شهر و آن شهر، مورد اقبال جمهور «غیرمتوسط‌ها» ست، سخن می‌رانند، ضعفای انقلابی، ایده‌های دیگری را در ذهن می‌پرورند، و آرزو می‌کنند که سیاست، بار دیگر به معیارهای انقلابی و به دامان مردم «پای کار» باز گردد، تا بار دیگر، عزت به این کشور باز گردد؛ تا دیگر بار، مردم «پای کار» پشت سر دولت «بسیج» شوند، و دیگر لازم نباشد وزیر خارجه وطن «زانو بزند». «غیرمتوسط‌ها» به یاد می‌آورند زمانی را که رهبرشان در خطبه‌های نماز جمعه، رئیس جمهور معیار انقلاب اسلامی را معرفی کردند، و دیدگاه‌هایشان در زمینه «مسائل خارجی»، «نحوه اجرای عدالت اجتماعی»، و «مسائل فرهنگی» را به آن «شخص» نزدیک‌تر شمردند. درست در این زمان که کشور به خیزش انقلابی درونی نیاز دارد، نخبگان سیاسی متمرکز در تهران، بار دیگر صحنه‌ای را به زبان «تهدید» «خون» آراسته‌اند، تا تشویش و اضطرابی از سنخ هشتاد و هشت برانگیزند تا نهادهای قانونی کشور، دست و پای خود را گم کنند، تا «به نام مصلحت»، تصمیم درستی نگیرند.
۳.    ولی، «از اول انقلاب تا امروز، در حوادث گوناگون، حوادثی که بعضی از آن‌ها می‌توانست یک ملت را، یک نظام را از جا بکند، می‌توانست یک کشور را دچار دریای طوفانی کند که سکان‌داران ندانند چه می‌کنند و چه باید بکنند، اما، این کشتی استوار که متکی به ایمان‌ها و اراده و دل نورانی به ذکر خدای مردم انقلابی بود، در این طوفان‌های گوناگون، اندک اضطرابی پیدا نکرد. این، نشانه رحمت الهی است؛ این، نشانه تفضلات خداوند به ملت است. البته، مشمول تفضلات الهی شدن یک مسأله است، و حفظ تفضلات و رحمت الهی یک مسأله دیگر است. مبادا به خودمان مغرور بشویم؛ مبادا وقتی دست کمک پروردگار را می‌بینیم، بگوییم: «ما که مورد توجه پروردگار هستیم» و از وظائفمان غفلت کنیم؛ مبادا یاد خدا از دل‌ها برود».
۴.    وقتی خبرگزاری دانشگاه آزاد، با افتخار، تیتر «خرازی: حاضریم برای برنگشتن «آن شخص» خون دهیم» (ببخشید که غدغن شده‌ایم که از آن شخص، حتی، اسمی ببریم) را روی خروجی خود قرار داد، مکرراً ایدئولوژی هولناک اصحاب هشتاد و هشت را به نمایش گذاشت؛ این که اگر مردم با ما بودند که دموکرات خواهیم بود، و اگر نبودند، ناقه را نحر خواهیم کرد.
۵.    کنترل بر ابزارهایی که اراده مردم با آن شکل می‌گیرد، موجب می‌شود تا یک اشرافیت جدید پدید آید، و در این شرایط، کسانی می‌توانند در آینده و در آیینه به خود بد و بی‌راه نگویند که یک عنصر نیرومند فرا دموکراتیک در خود داشته باشند؛ لااقل در بیان، نحوی «الهیات درباری دموکراتیک» در میان روشن‌فکران ایرانی که بقایای آن، امروز در میان اصلاح‌طلبان ملحوظ است، جریان داشته که هر از گاهی، به تناسب ایام قد علم می‌کرده، و می‌کوشیده تا از قبل آن، نیرویی بگیرد. به این ترتیب، که وقتی مردم بر وفق مراد ایشان به حرکت در می‌آیند، از مردم هواداری می‌کنند و وقتی مردم به سوی دیگری رفتند، نخبه‌گرایی ساز می‌کنند و در این مسیر مدام در نوسان هستند.
۶.    ادعای ابن الوقت روشن‌فکری بر ایمان به مردمی که فی الحال، از در حمایت ایشان بر آمده‌اند، مشابه با مدعای پادشاهان و آخوندهای درباری ایشان است. روشن‌فکری مجیز هوادارنش در اقشار متوسط شهری جهان وطنی را می‌گوید و مرامی که خود برای ایشان ساخته است را در مقابل، سایر مردمان علم می‌کند. در چهارچوب این «الهیات درباری دموکراتیک»، «ادعا» بر آن است که نه فقط تمام «قدرت»، بلکه تمام «حق»، از مردم بر می‌آید و اراده مردم، در نهایت کارگردان جهان است. لااقل از مشروطه تا کنون، همین بوده است، و روشن‌فکر، مدام متوسط‌ها یا به قول توکویل، مجموعه‌ای از افراد «کوشا و ترسو» را به جای «ملت ایران» یا «عقلا» جا زده است تا بتواند به نام آن‌ها مشیت ملت را به دست الگوهای انگلیسی و فرانسوی خود بسپارد.
۷.    به این ترتیب، تناقض باستانی در تئوری اراده مردم در حکومت دموکراتیک، باز هم خودنمایی می‌کند و معلوم می‌شود که هنوز هم حل نشده: صدایی که «به نام» مردم شنیده می‌شود، آیا صدای اکثریت است، نعره اقلیت است، یا نجوای اقلیتی که اکثریت را با تکنیک‌های تبلیغات و دست‌کاری افکار عمومی فریفته است. این تناقض، به قدمت خود دموکراسی است. در عمل، انحصاری بسیار غیر دموکراتیک رقم می‌خورد که از استبداد سلاطین خطرناک‌تر است. معضل «غیرمتوسط‌ها» با «متوسط‌ها»، ترجمان همین غموض تاریخی دموکراسی است، که به سهولت دست از سر ما بر نمی‌دارد و تا روشن‌فکر و اصلاحات هست، این الهیات الحادی و ابن الوقت دموکراتیک نیز خواهد بود.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.