فیلوجامعه‌شناسی

جامعه‌شناسی کلاسیک و خرد روشنگری

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد


• کلاسیک‌های جامعه‌شناسی، منتقدان برداشت روشنگری از علم، عقلانیت و معرفت‌شناسی تجربی و پوزیتویسم بودند.
• آن‌ها، این فکر را که واقعیت‌ها، محور علم الاجتماع‌اند، مردود شمردند.
• در مقابل، علم را امری منوط و وابسته به صورت‌های مختلف سوبژکتیویته دیدند؛ علم را بند مقولات اقتصاد سیاسی، تیپ ایده‌ال‌های فرهنگ و تاریخ بازنمودهای جمعی شمردند. اینها به نوبه‌ی خود، جلوه‌هایی از ساختارها و روابط عمیق‌تری هستند که در «جامعه» و «تاریخ» و «زبان» قرار دارند.
• واقعیت عینی، بواسطه‌ی ایدئولوژی طبقاتی و آگاهی کاذب، اخلاق دینی و عقل سکولار یا مقولات جمعی و مقولات فرهنگی تعین می‌یابند.
• در اینجا، نه واقعیت عینی (عینیت‌گرایی)، نه دسترسی بی واسطه به حقیقت از طریق علم (علم‌گرایی)، و نه تطابق میان ایده و واقعیت (واقع گرایی)، و نه قوانین جهانشمول تبیین علّی مبتنی بر روش علوم طبیعی (طبیعت‌گرایی) معنایی ندارند.
• طرح این اندیشه که معرفت و حقیقت بواسطه اجتماع تعیین می‌شوند،  روشنگری را عقیم کرد.
• مارکس، وبر و دورکیم با رد معرفت‌شناسی و روش‌شناسی عقلانیت روشنگری، صورت‌های جایگزینی از معرفت علمی و تاریخی پیش نهادند که بیش از هر چیز، به درد سست کردن روشنگری می‌خورد.
• البته آنها شفافیت زودهنگام شر روشنگری بودند؛ و خصوصاً از این بابت کلاسیک‌های قابلی قلمداد می‌شوند.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.