فیلوجامعه‌شناسی

برداشت‌های فوکویی

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


میشل فوکو (19841926)، که در پوآتیه‌ی فرانسه متولد شد، در کالج فوق‌العاده معتبر «اکول نرمال سوپریور» درس خواند. در سال 1946، به سمت استادی فلسفه در دانشگاه کلرمونفران، و در 1970، به مقام استادی در تاریخ نظام‌های اندیشه در  «اکول نرمال سوپریور» منصوب گردید و در 1984 بناگهان، درگذشت.

░▒▓ میشل فوکو و گسترش سیطره‌ی قدرت بر بدن
گر چه مسأله‌ی جنسیت در بخش‌های مختلفی از آثار متعدد فوکو مطرح شده‌است، لیکن به طور دقیق و به شیوه‌ای سیستماتیک در مجموعه‌ی سه‌جلدی تاریخ جنسیت است که مجموعه‌ی آراء و عقاید، استدلال‌ها، و مباحثات مختلف به شیوه‌ای چالش‌برانگیز در نقطه‌ی مقابل دیدگاه‌ها، نقطه‌نظرات، آراء و عقاید و استدلال‌های قراردادی و رایج و سنتی درباره‌ی مسأله‌ی جنسیت ارائه شده‌اند. این مجموعه‌ی سه‌جلدی را نه می‌توان تاریخ رفتار، اعمال و کاربست‌های جنسی دانست و نه تحلیلی از آراء و عقاید دینی، فلسفی یا علمی که مسأله‌ی جنسیت در قالب آن‌ها بیان و ارائه شده است. بلکه مضمون اصلی و مشترک این مجلدات رسیدن به درک و دریافتی از روند تکوین و تکامل «تجربه‌ی جنسیت» در جوامع مدرن غربی، به ویژه فرایندهایی است که طی آن افراد درباره‌ی خود به عنوان «سوژه‌های جنسی» می‌اندیشند.
     فوکو در جلد نخست که به سال 1976 منتشر گردید، به تجزیه و تحلیل مقوله‌ی جنس، به عنوان یک سازه‌ی تاریخی می‌پردازد، نه به عنوان یک خاصیت یا قوه‌ی طبیع همگانی  یا یک موهبت بیولوژیک؛ به عنوان «درونی‌ترین عنصر در گسترش جنسیت» که از سوی قدرت و دانش به تحلیل شیوه‌های شیء‌سازی و منفعل‌سازی انسان‌ها و تبدیل آنها به سوژه وموضوع ارضاء ابژه‌ی جنسی، از طریق ارائه‌ی مجموعه فرضیات و مشاهدات درباره‌ی نحوه‌ی تبدیل شدن انسان به سوژه‌ی جنسی می‌پردازد. فوکو در این مجلد، به ویژه، صور ویژه‌ی جنسیت در دوران مدرن، از جمله تبدیل کودکان و زنان به موضوع جنسیت خارج از خانواده را مورد بررسی قرار می‌دهد.
     در مجلدات بعدی مناسبات قدرت و جنسیت را مورد توجه قرار می‌دهد و به صراحت از اصطلاح «تکنیک‌های معطوف به خود» استفاده می‌کند. این تکنیک‌ها که افراد به کمک آن‌ها شکل می‌گیرند و خود را متحول می‌سازند، و وجود یا هستی خود را می‌سازند و اصلاح می‌کنند، اندیشه‌ها، افکار، رفتار، کردار و حتی بدن‌های خود را براساس آن شکل می‌دهند.
     در دیدگاه فوکو جنسیت به گفتار و نوشتار درباره‌ی اعمال جنسی و تحریک‌کننده و شهوانی بازمی‌گردد که به ویژه در جریان گسترش دنیای مدرن، شکل فراگیری به خود گرفته است. فوکو زندگی جنسی و جنسیت را در مقابل هم قرار می‌دهد. زندگی جنسی، امری است مربوط به خانواده. شکل تاریخی گفتمان و کرداری که فوکو «جنسیت» می‌خواند، مبتنی بر گسستن زندگی جنسی از وصلت و قرابت است. جنسیت موضوعی فردی است و با لذات خصوصی پنهان، زیاده‌روی‌های خطرآفرین برای بدن و تخیلات مخفی و محرمانه سر و کار دارد؛ در عصر مدرن و به ویژه در این اواخر، جنسیت بدین معنا به عنوان ماهیت اصلی فرد و هسته‌ی هویت شخصی تلقی شد (مانند آنچه که در تلقی‌ات فروید از انسان مبرهن است). به اعتقاد ژان بودریار نیز در عصر جدید پسامدرن سکس مرده است، زیرا تمام چیزها به صورت سکس درآمده‌اند. صور خیالی، وانموده‌ها و تشبیهات تصنعی در همه جا به چشم می‌خورند؛ در آگهی‌های تبلیغاتی، در مد، در تلویزیون، ویدئو و سینما. سکسوالیته، دیگر رفتار یا عملی شخصی، خصوصی و محرمانه نیست، بلکه رفتاری است آزاد، باز، همه‌جایی، نامحدود، بی‌قید و بند، مورد تشویق و ترغیب و با حالتی تحکم‌آمیز و امریه‌ایفرمان یا دستوری برای رها ساختن تنش‌ها و امیال جنسی (که از طریق نمایش همه‌جایی سکسوالیته ایجاد می‌شوند) به کمک نشانه‌ها و رمزهای جنسی.
     فوکو یکی از ارکان مهم گفتمان‌های دوران مدرنیت درباره‌ی جنسیت را هیجان‌پذیر شمردن بدن زنان و انتشار این مفهوم به عنوان بخشی از گفتمان جنسی می‌داند. از نظر او همه‌ی عناصر انتشار کامل جنسیت در اینجا موجود هستند؛ جنسیتی رمزآمیز و سراسری و واجد اهمیت بسیار، در سراسر بدن زن «پرسه‌زن» مدرن خانه کرده‌است.
     از نظر فوکو در غرب، «علم درباره‌ی انسان بیش از پیش به مسأله‌ی جنسیت گرایش پیدا کرده‌است». پرسش‌های راجع به ماهیت انسان، هر چه بیشتر خصلت جنسیتی پیدا کرده‌اند. فوکو این قضیه را با این عبارت چکیده می‌کند: در دوران مدرن «میل جنسیتی تبیین‌کننده‌ی همه چیز است». در غرب دوران معاصر، قضیه‌ی جنسیتی حتی مهم‌تر از روح شده و به اندازه‌ی خود زندگی اهمیت یافته است.
    
     فوکو می‌گوید:

    
«بنابراین، باید این فرضیه را رها کنیم که جوامع مدرن صنعتی وارد عصر سرکوبی روزافزون میل جنسی شده‌اند [آن چنان که روانشناسی فرویدی می‌گوید]. بر عکس، ما نه تنها شاهد رواج محسوس روابط سهل‌انگارانه‌ی جنسی شده‌ایم… در هیچ دوره‌ای این قدر کانون‌های قدرت نداشته‌ایم؛ در هیچ زمان اینقدر به جنسیت توجه نشان داده نشده و درباره‌ی آن اظهار نظر نشده‌است… هرگز تا این حد کانون‌های تراکم عشرت و تداوم قبض قدرت نداشتیم که از آنجاها بتوان عشرت و قدرت را به نقاط دیگر گسترش داد».
    
     فوکو می‌پرسد:

«چرا مسأله‌ی جنسیت تا این اندازه وسیع و گسترده مورد بحث و جدل قرار گرفته و چه چیزی تاکنون درباره‌ی آن گفته شده است؟ تأثیر قدرت‌های ایجاد شده در نتیجه‌ی آنچه که در این خصوص گفته شد چه بود؟ میان این گفتمان‌ها، این تأثیرات قدرت، و لذاتی که به واسطه‌ی آن‌ها ایجاد گردید، چه پیوندهایی وجود دارد؟ در نتیجه‌ی این پیوندها چه دانشی به وجود آمد؟»
    
     پرسش فوکو این است که چرا دولت‌های غربی به شدت مسأله‌ی جنسیت را دنبال می‌کنند؟ چرا مسائل جنسی موضوع بررسی‌ها و موشکافی‌هایی اینچنین بوده، به صورت کلید انواع شخصیت‌ها و اختلافات شخصیتی درآمده، و رسیدگی به آن و درمان بیماری‌های زیادی تلقی شده‌است؟ چگونه به اینجا رسیده‌ایم که جنسیت را، که حقیقتی درونی بوده و فرد باید بر آن تسلط پیدا کند، به صورت تجربه‌ی خصوصی فرد مورد مطالعه و تجربه‌ی عام درمی‌آید؟

░▒▓ تکنولوژی سیاسی بدن
فوکو با طرح این پرسش‌ها، در درجه‌ی اول درمی‌یابد که روابط قدرت حتی بر آنچه ما آن را درونی‌ترین تجربه‌ی خود، یعنی تمایلات پنهان خود، می‌دانیم «تأثیر» می‌گذارد و به نحوی هنجاری و فراگیر آن را «از بیرون» شکل می‌دهد. این نظام قدرتمند که به صورت یک نظام هنجاری فراگیر درآمده‌است، با توان هر چه تمامتر به زنان دیکته می‌کند تا در همه جا، برهنه در اختیار یک نظام قدرت شهوت‌سالار باشند.
     از نظر فوکو، برخلاف فرضیات فرویدی سرکوبگرانه، منع و تحریم ویژگی این «تأثیر» نبوده، بلکه تحریک، آماده‌سازی و سازماندهی تجربه‌ی جنسی، از خصوصیات این «تأثیر» به شمار می‌رود. فوکو کشف کرد: «نوعی تحریک نهادین برای صحبت هر چه بیشتر درباره‌ی این موضوع، نوعی عزم و اراده از جانب کارگزاران قدرت که مایل بودند حرف‌هایی در این باره به گوش آن‌ها برسد، و باعث شوند که درباره‌ی این موضوع سخن گفته شود شکل گرفت». از نظر فوکو اثرات این گفتمان همگانی در این بود که تمایلات جنسی فردی، نابهنجاری‌ها، و انحرافات افزایش پیدا کند، و فی‌الجمله تا قرن نوزدهم فضای اجتماعی با نیروها و امیال جنسی اشباع شد.
     فوکو از «تکنولوژی سیاسی بدن» نام می‌برد که عبارت از مجموعه‌ی تکنیک‌هایی است که روابط قدرت، دانش و بدن را به هم پیوند می‌دهد. روابط قدرت، بدن را مطیع و مولد و از لحاظ سیاسی و اقتصادی مفید می‌سازد. از نظر فوکو قدرت با اعمال سلطه بر بدن و بر انرژی‌ها، لذات و شهوات، «جنسیت» را انتشار داده است؛ از قرن هفدهم به بعد با افزایش انگیزه‌های سیاسی و اقتصادی گفتگو درباره‌ی جنسیت مواجهیم و در نتیجه، شاهد تکثر گفتمان درباره‌ی جنسیت هستیم. در این گفتمان جنسی زندگی جنسی سرکوب نمی‌شود، بلکه به عنوان رمز هستی ظاهر می‌گردد. در قرن نوزدهم، انواع و اقسام مختلفی از زندگی جنسی یا «انحرافات» مانند جنسیت کودکانه، پیردوستانه، روابط جنسی معلم و شاگرد، پزشک و بیمار و غیره انتشار یافت.
     جنسیت عبارت از مجموعه‌ی آثار ایجاد شده در بدن‌ها، رفتار و روابط اجتماعی به واسطه‌ی کاربرد «تکنولوژی‌های سیاسی» شده‌است. جنسیت از طریق تکنیک‌های قدرت انتشار می‌یابد و رابطه‌ی متفاوتی با حوزه‌ی اقتصادی دارد و بدن فرد را به عنوان تولیدکننده و مصرف‌کننده پرورش می‌دهد. حوزه‌ی جنسیت یکی از مهم‌ترین حوزه‌هایی است که از طریق آن، «قدرت مشرف بر حیات» اعمال می‌شود. پیدایش همین قدرت مشرف بر حیات جزء جدایی‌ناپذیر توسعه‌ی سرمایه‌داری است. اهمیت اجتماعی انتشار جنسیت و قدرت مشرف بر حیات، در درهم تنیدن حیات فردی و اجتماعی با روابط دانش و قدرت و تحت نظارت درآوردن خصوصی‌ترین حوزه‌های زندگی افراد است. بدن‌ها و جمعیت‌ها موضوعات عمده‌ی اِعمال قدرت مشرف بر حیاتند. با پیدایش این قدرت، کل فرایندهای زندگی «محاصره» شده‌اند و همگی موضوعی برای «خودافشاگری» و برهنگی مداوم اسرار شده‌اند. در نتیجه‌ی این فرایند، حقیقت، نهفته در جنسیت تلقی می‌شود. اهمیت و استقلالی که به غریزه داده شده، نتیجه‌ی انتشار جنسیت بوده است. بدین‌سان کارکردهای زیست‌شناختی و لذات و شهوات جنسی به عنوان علت اصلی رفتار و واقعیت بنیادین یا رازی که باید گشوده شود، معرفی شد، حال آنکه به نظر فوکو جنسیت صورتبندی تاریخی خاصی است که همراه با قدرت مشرف بر حیات پیدا شده است. چنین است که روابط قدرت و دانش بر بدن حک می‌شوند و از طریق آن‌ها انسان‌ها به سوژه‌ی جنسیت تبدیل می‌گردند؛ اینچنین نفس مادت بدن، تحت محاصره‌ی روابط قدرت و دانش قرار می‌گیرد.
     ما، هنجارهایی را که به دانش جنسیت مدرن پیوندمان می‌زنند، درونی کرده‌ایم و همنوایی خود و بدنمان را با این هنجارها، مدام مورد وارسی قرار می‌دهیم. ما نه تنها به عنوان موضوع علومی که بدنمان را به عنوان موضوع جنسیت مورد و مطالعه قرار می‌دهند و به آن شکل می‌بخشند درآمده‌ایم، بلکه خود نیز در یک فرایند مداوم «خودوارسی» و «خودشکل‌دهی» گرفتار آمده‌ایم و از درون، خود را برای یک نظام قدرت فراخ‌تر، مدام تحت کنترل داریم.
     بنابراین فوکو وضعیتی را که غالب ما آن را نوع آزادسازی و رهاسازی افراد از قید و بندهای جنسیتی می‌نگریم، به عنوان یک فرایند سرکوب مجدد و تغییر شکل‌یافته‌ی کنترل اجتماعی در دست نهادهای قدرت می‌نگرد. فرایند «خودوارسی»، ما را به زیر یک استثمار و سرکوب روانی می‌کشد تا ماهیت جنسیتی عمیق و پنهان ما را آشکار نماید و از نظر فوکو صرفاً ابزار ظریفی است که ما را براساس هنجارهای جامعه‌ی مدرن شکل می‌دهد.

░▒▓ خودافشاگری؛ افول شرم
فوکو در گام دوم تلاش می‌کند تا فرایند فراگیر «خودافشاگری» یا «خودگزارشگری» که طی آن افراد آشکارا خود را به عنوان یک سوژه یا ابژه‌ی جنسی اعلام می‌کنند را بررسی کند. به نظر می‌رسد که ما شاهد نوعی «افول شرم» هستیم. فوکو در پی آن است تا رویه‌های مختلف «اعتراف کردن» را پیدا کند، رویه‌هایی که فرد به واسطه‌ی آن‌ها مجبور می‌شود که امیال و خواسته‌های خود را بیان کرده و در معرض تعبیر و تفسیر قرار دهد. «در اعتراف است که مسائل جنسی و حقیقت با یکدیگر پیوند می‌خورند، اعتراف به واسطه‌ی بیان اجباری و جامع یک راز فردی صورت می‌گیرد». از نظر فوکو، قرن بیستم ما را به «خودبیانگری»، «آزادی» یا «احساس رضایت» فرامی‌خواند. همه‌ی این‌ها بی‌شک گونه‌های دیگری از این ضرورت است که باید خود را در معرض افشاگری حقایق درونی‌مان قرار دهیم. اینگونه تعبیر و تفسیر کردن از خود به عنوان موضوع امیال و خواسته‌ها، به گونه‌ای که گویی حقیقت فردی ما از این ماهیت درونی سرچشمه گرفته است، به حد غایی خود ادامه یافته و گسترده می‌شود.

░▒▓ فرجام
راه حل فوکو تأمل برانگیز است:
    
«اگر می‌خواهیم (از طریق واژگون‌سازی تاکتیکی مکانیسم‌های گوناگون جنسیت) با سرپنجه‌ی قدرتی مقابله کنیم که داعیه‌دار نظارت بر بدن‌ها، لذت‌ها و دانش‌ها را با وجود انواع مقاومت‌ها دارد، نخست باید گریبانمان را از چنگ عامل جنسیتی رها کنیم. در ضد حمله به صف عوامل جنسیتی، هدف هجوم ما نباید میل جنسی باشد، بلکه باید بدن‌ها و لذت‌ها را آماج قرار دهیم».

░▒▓ منابع...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.