فیلوجامعه‌شناسی

دیـ☲☷☳☶ـوارنوشت: سؤال و جوابی پیرامون ”جامعه‌شناسی زمان“

فرستادن به ایمیل چاپ

فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما جناب آقای دکتر حاجی حیدری. این‌جانب ... هستم. عضو هیأت علمی دانشگاه ... و دانشجوی دکترا. بنده قصد دارم موضوع تز دکترای خود را در حوزه «جامعه‌شناسی زمان» کار کنم. متأسفانه یا خوشبختانه در این حوزه کار تجربی و شفاف در ایران انجام نشده است. من طی مطالعات اکتشافی خود کتاب شما، «آنتونی گیدنز؛ مدرنیت، زمان و فضا»، را خواندم که در این کتاب مشخصاً از جامعه‌شناسی زمان گیدنز نام برده‌اید. بنده ابتدا قصد داشتم که روی موضوع «وقت شناسی» کار کنم، اما، با مطالعه بیشتر متوجه شدم که مسأله مورد بحث در حوزه جامعه‌شناسی زمان در قرن حاضر، بحث «شتاب‌زدگی اجتماعی» است. طی مصاحبه با چند نفر، این طور به نظرم رسید که در ایران هرچند آثار ناشی از شتاب‌زدگی تکنولوژیک به چشم می‌خورد، اما، بیشتر شاید بتوان از نوعی «زندگی در لحظه» نام برد. به عبارتی، شاید کمتر بتوان از شتاب‌زدگی مبتنی بر «ارزش زمان» در کشورهای توسعه یافته در ایران سخن راند. بر مبنای این تصور به این نتیجه رسیدم که به مطالعه درک ذهنی افراد از زندگی در لحظه پرداخته و پیامدهای آن، از جمله تأثیر بر هویت اجتماعی، را بررسی کنم. با توجه به غور و تأمل شما روی حوزه جامعه‌شناسی زمان و مباحث فلسفی آن، از شما تقاضا دارم نظر خود را راجع به این موضوع و موضوعیت آن در جامعه ایران اظهار نظر فرمایید. در غیر این صورت پیشنهاد شما چیست؟ همان طور که گفتم، پیشینه تحقیقی قوی و منابع فارسی در اختیار ندارم و به همین دلیل چشم انداز این کار پژوهشی برایم مبهم است. تقاضا دارم بنده را راهنمایی فرمایید. با عرض معذرت و سپاس فراوان

▀▄█▌▀▄█▌▀▄█▌ جواب:

بسم الله
سلام و احترام
▬    برداشت من این است که استعمال عبارت «جامعه ایران» و پذیرفتن آن به عنوان یک واحد تحلیل اشتباه است. جامعه ایران از شهرها و محله‌ها و اجتماعاتی تشکیل شده است که هر یک از آن‌ها به تفاوت با مشابه‌های جهانی آن قابل قیاس هستند. مثلاً، برخی محلات شهر تهران به لحاظ مناسبات اجتماعی با برخی محلات بزرگ‌ترین متروپل‌های دنیا قابل قیاس است.
▬    یک انتقاد آنتونی گیدنز به جامعه‌شناسی کلاسیک و هم‌چنین، متعارف همین است که ناخودآگاه، و گاه، خودآگاه واحد تحلیل ملی را که یک واحد تحلیل غیر واقعی است را اتخاذ می‌کند.
▬    بنا بر این، و از این بیش، به نظر من، این حیطه موضوعی همیشه و همه جا موضوعیت دارد. برای نمونه، تاریخ اضطراب مارتین هایدگر، نحوی تحلیل تاریخی و جامعه‌شناختی زمان از یونان و روم تا سده بیستم است. پس، سامان‌های اجتماعی مختلف در مقاطع زمانی گوناگون، و در تناسب‌های متفاوت با مدرنیت و پیشرفت مصطلح می‌توانند مورد تحلیل جامعه‌شناسی زمان قرار بگیرند.
موفق باشید.
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.