فیلوجامعه‌شناسی

ضربه اعتدالی به مذاکرات

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
▬    پروژه «نرمش قهرمانانه»، به فرجام خود نزدیک می‌شود، در حالی که به نظر می‌رسد همه چیز به رغم رویدادهای مخل عجیب و غریب بسیار، مطابق همان خطی که پیش بینی شده بود پیش می‌رود. کار به جایی رسیده است که چه توافق حاصل شود، و چه نشود، موقعیت اقتدار ایران بهبود یافته است و بهبود بیشتر خواهد یافت.
▬    مذاکرات اتمی ایران از یک سوی و قدرت‌های پنج به علاوه یک در سوی دیگر، در لوزان ۲، یک رکورد تاریخی گینسی به جای گذارد، و به قول تحلیل گر بلومبرگ، از لحاظ سنگینی و دشواری تنها با مذاکرات بزرگ صلح پاریس در فرجام جنگ جهانی اول مورخ ۱۹۱۹ قابل قیاس بود.
▬    و در آغاز این نبرد هولناک دیپلماتیک، تیم ایرانی، بزرگ‌ترین ضربه روانی قابل تصور را از جایی دریافت کرد که فکرش را هم نمی‌کرد؛ «از ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی» و از سردبیر خبرگزاری منسوب به جبهه اعتدال ...؛ از «امیر حسین متقی».
▬    «امیر حسین متقی»، مسؤول روابط عمومی ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی (چه جای انکار؟ مستند به ایسنا، خبر شماره ۹۲۰۴۰۱۰۰۶۵۰، مورخ شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۸)، و سردبیر خبرگزاری منسوب به اعتدالیون (چه جای انکار؟ وبگاه «انتخاب» تصویر اسناد مربوطه را ارائه داده است)، از سوییس تقاضای پناهندگی کرد، و فی الفور، در مصاحبه با علیرضا نوری زاده، سخنانی به زبان آورد که کنار نفس پناهندگی او، تأثیر غیر قابل انکاری بر روحیه و عملکرد تیم مذاکره کننده گذاشت.
▬    البته، واکنش خبرگزاری مربوطه، به این اتفاق از جنس فرافکنی و فرار بسیار شتابان به جلو بود، طوری که طلبکار هم شد، و همین است که موضوع تحلیل و تأمل گفتار ماست. این خبرگزاری در نامه‌ای با امضای «از طرف»، آن هم «در تاریخ چهار فروردین»، و پس از انتشار خبر درخواست پناهندگی او، قطع همکاری با خبرنگار را به وزارت خارجه اعلام کرده بود، که دیگر فایده‌ای هم نداشت. با این حال، خبرگزاری مذکور در موضعی حق به جانب، و انتقاد دیگران را «شیطنت» نامید و ابداً در خود احساس مسؤولیت نکرد، تا از ملت ایران عذر بخواهد.
▬    علاوه بر این، عالی مقام، علی قربانی، معاون مطبوعاتی رئیس دانشگاه آزاد نیز اولین چشمه از سوء استفاده از شعار امسال را به نمایش درآورد و به استناد سال «همدلی و هم‌زبانی» طلبکار هم شد (تسنیم، خبر شماره ۶۹۶۳۱۷). معلوم گردید که امسال که از دیدگاه رئیس جمهور سال انتخابات است، قرار است از همدلی و هم‌زبانی چه برداشتی در میان هواداران دولت ترویج شود؛ مسؤولیت‌گریزی ... جالب آن که همین موضع را عالی‌مقام غلامحسین کرباسچی در تهاجم مجدد به دلواپسان اتخاذ فرموده‌اند (خبر شماره ۶۹۶۳۱۷ از بهارنیوز). باری، بگذریم...
▬    پرسش ما در این مقال آن است که دایره مسؤولیت‌های یک جریان سیاسی نسبت به اعضای خود چیست و کجاست؟ چرا نیروهای سیاسی غرب‌گرا در کشور ما، تا این اندازه نسبت به رفتار خویش و اعضای خود بی مسؤولیت هستند؟ چرا خود را ملزم به ریشه یابی این که از میان آنان این همه خائن به ملت و وطن برمی خیزد تعلیل و تحلیل نمی‌گذارند، شاید معلوم شود که یک گیر ریشه‌ای این همه برای آنان و کشور ضایعه و مصیبت به بار می‌آورد؟ این جماعت اصلاح طلب یا اعتدال گرا یا مجمعی یا هر اسم دیگری که برای خود می‌گذارند، خلاصه، این جماعتی که اصول گرا نیستند و اصول گریز هستند، چرا ریشه را درمان نمی‌کنند، و جالب این که هنوز هم خواهان حضور در صف نیروهای سیاسی رسمی پوزیسیون در کشور هستند.
▬    علی افشاری، اکبر گنجی، محسن سازگارا، فاطمه حقیقت‌جو، عطاء ا... مهاجرانی، رجبعلی مزروعی، فریبا داوی مهاجر، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، مسیح علی‌نژاد، نیک‌آهنگ کوثر، علی اصغر رمضانپور، محمد جواد اکبرین، فرناز قاضی زاده، مسعود بهنود، یوسفی اشکوری، مجتبی واحدی، و ... و بالاخره امیر حسین متقی.
▬    آخر این احزاب با این حجم از خیانت اعضا، چگونه همچنان خود را صالح برای استمرار فعالیت می‌دانند؟ گیرم به لحاظ حقوقی منعی نباشد که هست، بالاخره شرم هم چیز خوبی است. خوب است این جماعت قدری شرم و حیا را هم در کار خود لحاظ کنند.

░▒▓ رگ و ریشه قضیه
▬    سازمان سیاسی مسؤولیت‌پذیر، در حقیقت، گرد هم آیی پایدار گروهی از مردم است که از مرام و عقاید مشترک و تشکیلات منظم برخودارند، و با پشتیبانی مردم، برای به دست آوردن قدرت سیاسی از راه‌های قانونی تلاش می‌کنند.
▬    پس، سازمان سیاسی مسؤولیت‌پذیر، بدون مرام مشترک شکل نمی‌گیرد. از همین جا می‌توان فهمید که یک تشکل سیاسی مسؤول نمی‌تواند خطاهای متعدد اعضای خود را منحصراً مشکل شخصی خود آن‌ها اعلام کند، و وقتی چنین می‌کند، فراموش می‌نماید و توقع دارد که مردم نیز فراموش کنند که عضو منحرف، در مرام، با سازمان سیاسی متحد بوده است. البته، شاید یکی دو عضو سست عنصر در یک سازمان سیاسی وجود داشته باشند، ولی وقتی تا این حد متواتر شد، قضاوت منطقی آن است که اشکال از مرام است. زمانی که امام سید روح ا... موسوی خمینی (ره)، حزب آزادی را تا ابد غیر قانونی اعلام فرمودند، به اتکاء این بصیرت چنین نمود؛ این که حزبی که متواتراً خطی خطا می‌پیماید، این همه خطا را نمی‌توان خطای فردی شمرد، بلکه این خطایا، از مرام آب می‌خورند.
▬    و به باور من، شمار خطاهای جماعت غرب‌گرا و اصلاح طلب این کشور، در قیاس با نهضت آزادی که تا ابد ممنوع اعلام شد، بسیار بسیار بیشتر است. طیف وسیعی از آنان پنهان نکردند که اگر عرصه فعالیتشان در کشور تنگ شد، گریزی ندارند که نشان دهند که جای اصلی‌شان «امریکا» است، و تغافل ما از این همه واقعیت غیر قابل انکار، می‌تواند به حماقت ما تعبیر شود.

░▒▓ یک سطح عمیق‌تر...
▬    مهم‌ترین کارکرد برای سازمان‌های سیاسی مسؤول، متحد کردن، تسهیل، و با ثبات ساختن روند زندگی سیاسی در کشور است. اعضای سازمان‌های سیاسی از این زاویه، نه به مثابه فردیت‌های مجزا یا منفرد، بلکه چونان بازی‌گرانی مرتبط با یکدیگر و با محیط خود مورد تحلیل قرار می‌گیرند که به ایفای نقش‌های متفاوتی در درون مجموعه‌ای که به آن تعلق دارند، می‌پردازند. اعضای یک تشکل سیاسی، جزئی از یک کل ارگانیک هستند. البته هر کل ارگانیک، طبیعتاً حشو و زوایدی دارد و هیچ گاه در وضعیت بهینه | اوپتیمم عمل نمی‌کند، ولی وقتی شمار سلول‌های منحرف آن زیاد شد، باید بیماری ارگانیسم و سرطان آن را تشخیص داد.
▬    سازمان سیاسی، عامل ادغام اجتماعی و جامعه پذیری سیاسی افراد در سطوح فردی، گروهی و اجتماعی است. سازمان‌های سیاسی، می‌توانند ابزاری برای تربیت کادرهای اداره حکومت و رسیدن به مشاغل و مناصب سیاسی به شیوه مدنی باشند، و علی الاصول، این توان را دارند که فرصت‌هایی را برای تحرک اجتماعی به سوی موقعیت‌های فوقانی قدرت ایجاد کنند. بر این اساس، سازمان سیاسی مسؤولیت‌پذیر، دارای نقش آموزشی نظری و عملی اعضا در حوزه مشارکت سیاسی است. وقتی شمار منحرفین در یک تشکل یا جریان سیاسی زیاد شد، باید ریشه‌های مشکل را در آموزش‌های سیاسی احزاب متبوع منحرفین جستجو کرد.
▬    هنگامی که عملکرد سازمان‌های سیاسی به درستی انجام نگیرد، و این سازمان‌ها در رفع عیوب و نقایص خود همت کافی نورزند، و ساز و کارها در مسیر اصلی و واقعی خود قرار نگیرند، آن گاه پدیده‌هایی همچون علی افشاری، اکبر گنجی، ... و امیر حسین متقی شکل می‌گیرند، و نهایتاً به توش و توان یک جامعه، در موقعیتی حساس، ضربه‌ای کاری وارد می‌آورند.
▬    در همین رابطه، نکته دیگر این که اگر سازمان‌های سیاسی کار خود را به درستی انجام ندهند، و اگر این ضعف مفرط تا جایی باشد که به وفور، اعضای رسمی آن‌ها یکی پس از دیگری «بدآموخته» از آب درآیند، معلوم است که آن‌ها کارکرد جامعه پذیری سیاسی خود را در سطح کل جامعه، به طریق اولی انجام نمی‌دهند. این بدان معناست که جامعه راه خود را می‌رود و تشکل‌های سیاسی راه خود را. این را می‌توان در وضع و حال تشکل‌های سیاسی جامعه ما و بویژه تشکل‌های غرب‌گرا، آشکارا مشاهده کرد. در این حال، نحوی بی حسی سیاسی در برخی لایه‌های اجتماعی مشاهده خواهد شد، که می‌تواند در مقیاسی وسیع‌تر از افرادی همچون علی افشاری، اکبر گنجی، محسن سازگارا، فاطمه حقیقت جو، عطاء ا... مهاجرانی، رجبعلی مزروعی، فریبا داوی مهاجر، عبدالکریم سروش، محسن کدیور، مسیح علی‌نژاد، نیک‌آهنگ کوثر، علی اصغر رمضانپور، محمد جواد اکبرین، فرناز قاضی زاده، مسعود بهنود، یوسفی اشکوری، مجتبی واحدی، و ... و بالاخره امیر حسین متقی مسأله ساز شود (توأم با برداشت‌های آزاد و انشائی از بهرام اخوان کاظمی).
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.