حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ تز اول
● بهبود مداوم فرآیندها، روشی است که تشکلهای سیاسی امروز با آن به مصاف فضای پیچیده و دشوار اجتماعی و جهانی میروند. تشکلهای امروز باید بتوانند تغییرات فرآیندی را طی چند روز یا چند هفته به انجام رسانند، نه ظرف چند ماه یا چند سال.
● دگرگونیهای مستمر در تکنولوژی اطلاعات (نه تنها اینترنت، بلکه وسایل الکترونیک قابل حمل، دادههای بسیار زیاد در قالب فشرده، و سایر سخت افزارها و نرم افزارهای رایانهای)، باعث خواهند شد که حرفهای ترین فرآیندها و شعارها و برنامهها و مواضع سیاسی، با سرعت، و طی چند ماه منسوخ گردند؛ باعث خواهند شد که عناوینی چون «اصلاح طلب» و «اصول گرا» کهنه شوند، شعار «اعتدال» و «دولت راست گویان» کم اعتبار شود، «نسل دوم اصلاح طلبی/ ندا» و «نسل سوم اصلاح طلبی/ نسا» به سوژه خنده تبدیل شوند، و واژههای تازهای به جای «فتنه» لازم بیاید. در واقع، گروههای سیاسی نمیتوانند بی حرکت، انتظار روز آمدی داشته باشند. برنامهها و استراتژیهای سیاسی، هر قدر هم پهن دامنه، دود میشوند و به هوا میروند.
░▒▓ تز دوم
● طی یک دهه گذشته، اینترنت زندگی ما را گام به گام و در هر گام با دگرگونی عظیم تغییر داد؛ در این شتاب نفس گیر، افراد نیاز به انگیزه و حرکت رو به رشد دارند، اما، تشکلهای سیاسی به استفاده از تکنولوژی اطلاعات به منظور طراحی مجدد کار سیاسی اقدام نکردند. نیاز به مهندسی مجدد بود که نشد. بی گمان بخش مهمی از شکاف بین تشکلهای سیاسی و مردم و به تبع، نا کارایی تشکلهای سیاسی از این روست. تشکلهای سیاسی ملزم به طراحی مجدد فرآیندهایی هستند که با تکنولوژیهایی که «فعلاً» وجود دارند مثل شبکههای اجتماعی و تکنولوژی ابری، از سد محدودیتهای سازمانی پیشین بگذرند. ولی، آن ها از روشهایی که از مدت ها قبل جا افتادهاند، استفاده میکنند؛ مثل اعلام رسمی و «مقوایی» مواضع، استانداردها و الگوهای عمل، و به کارگیری تیمهای انحصاری برای طراحی و برنامه ریزی فرآیندهای جدید. روشهای قدیمی به سازی سازمانهای سیاسی که در آن ها، برنامه ریزی فرآیندها چابک و متکی به شبکه نشده است، امکان ایجاد برنامههای سیاسی پر تحرک را دشوار میکند.
░▒▓ تز سوم
● سازمانهای سیاسی چابک سازی شده، بر ابداع موقعیتهای سازمانی تمرکز دارند که نیاز به فراست، حل مشکل یا هوش عاطفی، مهارتهای ارتباطی و کار تیمی دارند، مانند تشخیص شرایط بحران و ابتکار شیوههای عبور از بحران. موقعیتهای سازمانی بسیار ساختاری که در مورد آن ها همه چیز قابل پیش بینی است و رویههای مشخصی برای آن ها طراحی گشته، و نیاز به مهارت و تحصیلات چندانی ندارند، در بسیاری از تشکلهای کشورهای پیشرو در حال کمرنگ شدن هستند، یا اتوماسیون، جای این گونه مشاغل را گرفته است، یا برون سپاری میشوند. سایر پستهای سازمانی نیز رفته رفته تحلیلی تر میشوند؛ چرا که، وجود حجم عظیم دادهها، اطلاعات بیشتری را برای تصمیم گیری در اختیار کارکنان قرار میدهد. اما طراحی مجدد فرآیند کار مبتنی بر دانش، بسیار مشکل تر از بهبود کار اجرایی است. زیرا، در کار اجرایی، کارکنان باید خود را به مجموعهای از کارهای استاندارد تطبیق دهند که از قبل توسط متخصصان تعریف شده است.
░▒▓ تز چهارم
● با تغییرات بسیار سریعی که در تکنولوژی واقع شده و همچنان در حال وقوع است، زمان فرآیندهای مربوط به تصمیم گیری و تدوین استراتژی بسیار تقلیل یافته است. رهبران احزاب سیاسی، باید به «جریان اطلاعات» سرعت دهند تا امکان تصمیم گیری سریع تر در تمام سطوح فراهم شود، از بالاترین سطح تا پایینترین. پیشنهاد میشود که اعضای تشکلهای فعال سیاسی مانند روزنامهها یا احزاب، هر روز دقایقی را گرد هم جمع شوند و راجع به کارآیی خود در آن روز و روز گذشته بحث کنند. در محیطی مثل محیط سیاسی، که تغییرات به سرعت صورت میگیرد، مسائل زیادی هست که باید نگران آن بود، و باید به سرعت برای آن راه حلی جست. با توجه به حجم انبوه کار و این که تیم سیاسی، هر روز باید نتایج کار خود را بازنگری کنند، آن ها تنها در این صورت است که مطمئن خواهند شد که در حال رشد هستند و اگر مسائل به سرعت حل شوند، آینده تشکل در موضع گیریهای بموقع تضمین میگردد. باید نیروها را به تغییرات مداوم به عنوان یک روش استاندارد عادت داد، طوری که آن ها تغییر را یک فرآیند آزار دهنده نبینند. برای این منظور، شکستن سلسله مراتب و بهبود ارتباطات (هم از بالا، و هم در قعر) ضرورت دارد (توأم با اقتباسهای آزاد از برد پاور).
● ادامه این مباحث را در همین پاورقیها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم