دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
● هر دو دولت اخیر، به رغم تکلیف قانون پنجم توسعه، تکلیف قانونی شبکه ملی اطلاعات را محقق نکردهاند، و جداً کشور را به مخاطره افکندهاند؛ همچنان این رویه ادامه دارد.
● تدبیر آیت ا... سید علی حسینی خامنهای، مقام معظم رهبری این بوده است که برای تحقق مدیریت کشور بر فضای فوق العاده مهم سایبر، یک شورا در عالیترین سطح، به نام شورای عالی فضای مجازی، در حد و حدودی شبیه شورای انقلاب فرهنگی تشکیل شود، تا بتواند تلاش ها را در این جهت هماهنگ و معنادار سازد.
● مشکل آن است که هر دو دولت نتوانستهاند ارتباط درستی با این تدبیر برقرار نمایند و آخرین پرده این بی توجهی را میتوان در تشکیل نامناسب جلسه اخیر شورای عالی فضای مجازی ملاحظه کرد. پنج ماه تشکیل نشد، و پس از آن که تشکیل شد، تمام سران کشور جمع شدند و ساعاتی راجع به «کیفیت پیامک های تبلیغاتی» بحث میکنند و در نهایت هم به جمع بندی نمیرسند. این، در حالی است که، به موازات این شورا، دولت شورای عالی فناوری اطلاعات را فعال نموده است، و در چارچوب آن مصوبات مهمی در زمینه شبکه ملی اطلاعات، دولت الکترونیک، بودجههای سنگین بخش فناوری اطلاعات، و موضوع بانکهای اطلاعاتی کشور را به تصویب رسانده است. همچنین، کمیسیون مربوطه در سازمان تنظیم مقررات ارتباطات رادیویی، مصوبات سهمگینی همچون تغییر نسل مخابرات کشور، تعطیلی و ادغام هفتصد و پنجاه شرکت سرویس دهنده اینترنت، تأمین انحصار برای شرکتهای دولتی، سرعت و کیفیت اینترنت کشور، و دریافت سیصد میلیارد تومان از هر اپراتور به عنوان حق امتیاز داشته است.
● برداشت ما این است که، هم زعمای این دولت و هم اولیای دولت پیشین، نتوانستند یا نخواستند با تدبیر مقام معظم رهبری در زمینه فضای سایبر ارتباط صحیح بر قرار نمایند. اگر نتوانستند، خسارت بار است، و اگر نخواستند، خطرناک هم هست، چرا که آن ها از طریق اتصال پر سرعت اینترنت داخلی با خارج از کشور، تمام ضوابط امنیتی کشور را نه مختل، که نابود میکنند و کشور را در مقابل انواع تهاجمهای سایبر که معنا و مابازاء دقیق فیزیکی دارند و حجم تخریب آن با حمله موشکی و اتمی فیزیکی کاملاً برابری میکند، بی دفاع مینمایند.
● ما سعی میکنیم تا کسانی را که هنوز «نتوانستهاند» درکی از اهمیت و چم و خم عمل فضای سایبر به دست بیاورند، با گوشههایی از جامعه شناسی سایبر آشنا سازیم، امید که آن ها که «نخواستهاند» با اصلاح ریشهای نیات خود، از ضربه زدن به کشور منصرف گردند، و اگر منصرف نشدند، به هر تقدیر از مسیر این اراده مهم بر کنار گردند.
░▒▓ ریشهیابی نظری قضیه
● هیچ شاخهای از علم و تکنولوژی در انحصار ایالات متحده نیست؛ اقتصاد، فیزیک، پزشکی، علوم هایتک، و... ؛ ولی به طرز حیرت آوری، از سال ۱۹۸۷ که اولین دپارتمان علم ارتباطات پایه گذاشته شد، این علم در انحصار ایالات متحده مانده است، و تقریباً تمام دانشمندان این حیطه، حتی اگر امریکایی نباشند، تا پایان عمر در خاک ایالات متحده بودهاند و ماندهاند. امریکا، به همین اندازه به انحصار خود در ارتباطات به لحاظ تکنیکی نیز حساسیت دارد، و این حساسیت را در هیچ شاخه تکنیکی دیگر ندارد. به زعم هربرت شیلر، ایالات متحده به طرز حیرت آوری انحصار علم ارتباطات و همچنین تکنولوژی ارتباطات را در اختیار خود نگاه میداد، و از نظر شیلر، علت اصلی اقتدار امریکا بر جهان، در همین است.
● در ریشه یابی این تمرکز ویژه، ملهم از زاویه دید ژیل دلوز و فلیکس گتاری، میتوانیم توضیح دهیم که فضای سایبر، شکل قدرت و نحوه مقاومت در برابر قدرت را تغییر میدهد. در واقع ابزارهای ارتباطی جدید، در مهمترین عملکرد خود، توان فکری مقاومت در افراد را نابود میکنند. افراد، دیگر نمیتوانند درکی مستمر و ریشه دار از نحوه عمل منابع قدرت پیدا کنند و نمیتوانند آن ها را ریشه یابی نمایند.
● نظم فکری عمیقاً مشغول به اینترنت، رفته رفته درک «درختی»، منظم و اصولی خود از واقعیت را از دست میدهد و به یک درک سطحی یا آن چه دلوز و گتاری به آن درک «ریزوماتیک» میگویند، دچار میشود. مفهوم «درک ریزوماتیک» از مقایسه رشد شاخ و ساقه و برگ از یک سوی، و رشد ریشه («ریزوم» / rhizome) از سوی دیگر بر می خیزد. از نظر دلوز و گتاری، نظام فکری، در شرایط قبل از فراگیری اینترنت، به نظام فکری شاخ و ساقه و برگ شباهت داشت، از اصولی بر می خواست، و رفته رفته بر پایه همان بنیان اصولی بسط پیدا میکرد. در مقابل، ریشه یا «ریزوم» به جای رشد عمودی، رشد افقی مییابد، و در مسیر خود با ریشههای دیگر جوش میخورد، شبکه گنگ و مبهمی را در کنار ریشههای دیگر میسازد که در آن، اصل و فرع جای خود را گم میکنند. در چنین شرایطی، درست و نادرست، اصل و فرع، امر اخلاقی و امر غیر اخلاقی، امر زور مدار و مظلوم، و... همه چیز با هم مخلوط و ممزوج میشود. مقاومت به لحاظ معرفتی ناممکن و ممتنع میگردد.
● از این گذشته، درک شاخ و ساقه و برگی، به رغم درک ریزوماتیک، در طول زمان هم فراموش کار نیست. به این معنا که پیشینهها و دیرینههای امور نزد او پیدا هستند و او میتواند درکی انتقادی و کاوشگر نسبت به قدرت پیدا کند. در شیوه درک شاخ و ساقه و برگی، ذهن درک کننده، از سطح زمین سر میکشد و از بالا پدیدهها را «ردیابی» و «ریشه یابی» میکند. انسانی که درکی شاخ و ساقه و برگی دارد، مدل خود را از «حکمت» و «معرفت» میگیرد، و این، با بینش «ریزوماتیک» که بیشتر از روی مدل «پرسه زن» ساخته میشود، در تضاد هستند. در درک ریزوماتیک، که روی شبکهای بر پهنه زمین پهن است، انسانهای اینترنتی، نمیتوانند از بالا به گذشته و آینده پدیدهها بنگرند، و همه چیز را در اینجا و اکنون آن ملاحظه میکنند. از این قرار، مردم اینترنتی ریزوماتیک، به طرز بهت آوری سر و ساده و خام و کم تجربه به نظر میرسند؛ آنها برای اعمال قدرت بیدفاع و ملس هستند.
● اینترنت، محل هرج و مرجهایی هم هست که به سادگی از سوی مدیران شبکه قابل ایجاد و ترویج است. طرح هر نکته اتفاقی در محیط اینترنت و شبکههای اجتماعی، میتواند یک جوانه یا یک گره یا یک لینک به موضوعاتی باشد که منطقاً با هم ناسازگارند، اما به سهولت پذیرفته و ترویج میشوند. در واقع، هر نقطه از مسیر پرسه زنی پرسه زنان اینترنتی، ظرفیت آن را دارد که به یک منبع هرج و مرج تبدیل شود. به قول دلوز و گتاری، هر نقطه از ریشه، امکان دارد که به هر ریشه دیگری جوش بخورد؛ هر پدیده و عقیدهای میتواند با پدیده و عقیدهای با منطق یکسره متفاوت پیوند بخورد. در توضیح این مطلب، هوبرت درایفوس از تفاوت بین «فرهنگ کتاب» و «فرهنگ لینکهای اینترنتی» سخن میگوید. کتاب و کتابخانه، شامل یک نظم حفاظت از متون از طریق اعمال یک نظام طبقه بندی با ثبات است. از این قرار، یک نفر در کتابخانه برای تحقیق در مورد اخوان المسلمین، میتواند با تاریخ جهان شروع کند، سپس، به تحقیق در رده تاریخ احزاب بزرگ جهان بپردازد، از آن جا به دانستنیهای مرتبط با ملل اسلامی برسد، و سپس به احزاب کشورهای اسلامی، و نهایتاً به اخوان المسلمین برسد. در حین این مسیر، به طور منظم، بسیاری از خصلتهای اخوان المسلمین در اعقاب او ریشه یابی میشود. ولی در تحقیقهای امروزی که شامل انباشت اطلاعات اینترنتی است، نوعی «تطور بینا متنی» در بین انجمنهای گفتگوی مختلف و شبکههای اجتماعی در جریان است. هر کسی، چیزی راجع به اخوان المسلمین میگوید، و این اطلاعات پراکنده، از طریق شباهتهای ظاهری کنار هم قرار میگیرند و اطلاعات پراکنده با مشابهتهای سطحی اطلاعات دانشجوی اینترنت زده از «اخوان المسلمین» را شکل میدهد. از این قرار، درک اغلب مردم در جنبش فیسبوکی خاور میانه، از بزرگترین حزب سیاسی جهان (اخوان المسلمین) بسیار مخدوش و نادرست بود. بیگمان یکی از دلایل توانمندی غرب در نابود کردن فیسبوکی ثمرات انقلاب مصر همین جهالت ریزوماتیک-اینترنتی شباب کشورهای عرب و مسلمان بود. نکته آن است که در شبکههای ریزوماتیک هیچ «محور وحدت»ی وجود ندارد، و هر نقطه یا موقعیتی، بالقوه در تقابل با نقاط دیگر است. در آن هیچ مرجع خارجی که بر مبنای آن بتوان یک موقعیت یا موضوع را داوری کرد وجود ندارد.
● لینک ها به پرسه زنان اینترنت اجازه میدهد تا بدون درک مقدمات، مستقیماً از اصل مطلب سر در آورند، و در این تعجیل، بسیاری از عمقنگری ها از دست میروند. مشابهتهای بدون عمق و فارغ از نظم بنیادین، ملاکی برای نتیجه گیری ها میشوند. بنا بر این، بینش ریزوماتیک، ذاتاً ناهمگن است. و چند گانگی مندرج در این ناهمگنی کاملاً مسطح است، و مسائل از ریشه با هم متفاوت تلقی نمیشوند. زندگی به نحوی ایماژ یا تفسیر روی بوم تقلیل مییابد و همان طور که آلبالو و گیلاس در تابلو، هیچ تفاوت قابل اعتنایی با هم ندارند و آن سوی تابلو، چیز دیگری نیست، رفته رفته زیست شبکهای نیز الگویی کسالت بار مییابد که در آن تقریباً همه چیز علی السویه است و تنوع واقعی در آن وجود ندارد.
● دلوز و گتاری به این روند فزاینده تبدیل اشیاء به ایماژ، روند کد سازی افراطی (Overcoding) اطلاق میکنند. آن ها معتقدند که دنیای اینترنت این احتمال را به وجود میآورد که ارتباط بین علائم و واقعیات کلاً قطع شود، و اجازه میدهد تا ما با کدها زندگی کنیم. ما اسیر نحوی بسط متقابل فرم ها شدهایم. در چنین فضایی، اوهام و شایعات شبکهای، به سرعت گسترش مییابند، و سرنوشت ساز هم میشوند، و سرعت آن هم از کاهش فاصلهها به واسطه اینترنت بر می خیزد (توأم با اقتباسهای آزاد از ژیل دلوز، فلیکس گتاری، روح الله مؤمن نسب، هوبرت درایفوس، و الیسون کاواناگ).
مأخذ:رسالت
هو العلیم