فیلوجامعه‌شناسی

”مرور نکات آموزشی در فعالیت سیاسی“/۲۳/دیگر شعار متفاوت سیاستمداران جذاب نیست

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


●    برای چندین دهه، استراتژی‌های حزبی و انتخاباتی، توصیه می‌کردند که «خود را متمایز کنید».
●    شعار «خود را متمایز کنید»، موسوم به «استراتژی اقیانوس آبی»، سیاستمداران را ترغیب می‌کرد که برای به دست آوردن جایگاهی برتر و دست نا یافتنی در میدان سیاست، شعارها و برنامه‌های خود را تا می‌توانند متمایز کنند؛ زیرا، اگر شما همان کاری که رقبایتان در حال حاضر انجام می‌دهند صورت دهید باید بر سر سهمی که در حال حاضر در تملک آن ها است بجنگید و تنها می‌توانید بر لنگ و لعاب تبلیغاتی آن بیفزایید. این، کار دشواری بود که ثمربخشی آن هم محل تردید بسیار می‌نمود.
●    ولی دو اتفاق افتاده است که دیگر اصرار بر ایجاد تمایز در شعارهای انتخاباتی را از اولویت خارج کرده است:
●    نخست، کثرت تمایزهایی است که در انباشت تاریخ جمهوری ما و جهان پدید آمده است، که ایجاد تمایزهای معنادار جدیدی که رأی دهندگان بتوانند آن را جدی بگیرند را دشوار کرده است.
●    نکته دوم، که نکته مهم تری است، بروز عدم قطعیت گسترده‌ای است که در سیاست، اقتصاد، مدنیت و فرهنگ جهانی سایه افکن شده است. زمانی که با عدم قطعیت و اطمینان در کیفیت شعارها و برنامه‌ها مواجه هستیم، نباید برای ایجاد مزیت رقابتی روی تمایز تکیه کنیم. چه این که شما یک تشکل سیاسی باشید یا حتی یک آشپز، برای افراد سخت است که بتوانند از قبل میزان کیفیت و عملکرد خوب شما را بسنجند و تشخیص دهند؛ تا آن جا که به شاهد مثال آشپز مربوط می‌شود، هم مزه خوب تعریف پیچیده‌ای پیدا کرده است، و هم مواد اولیه غذاها تنوع پیچیده‌ای یافته است که از قبل نمی‌توان گفت که یک غذای امروزی با چه مزه‌ای از آب درمی آید. شما می‌توانید تبلیغ کنید که ما یک پیتزای متمایز داریم، با ترکیبی متمایز، ولی این بیشتر، مشتریان را دچار تردید می‌کند، چرا که نمی‌دانند که آن چه شما به عنوان یک ابتکار تازه در پیتزا ارائه می‌دهید، دیگر اصلاً چیزی شبیه پیتزا یا اساساً یک چیز قابل تحمل خواهد بود یا خیر.
●    به همین ترتیب، وقتی یک حزب یا کاندیدا می‌گوید، یک برنامه جدید و انقلابی دارد، و کشور را به سمت یک وضع کاملاً ابتکاری با یک برنامه کاملاً جدید سوق می‌دهد، این تمایز، بیش از وجد آور، برای مردم هول انگیز است. شاید زمانی شعار «اولویت عدالت بر آزادی» یک شعار متمایز در مقابل «اولویت آزادی بر عدالت»، و وجدآور بود، ولی امروز، وقتی مردم از یک برنامه سیاسی جدید می‌شنوند، ناگهان ذهنشان به سمت زنجیره‌ای از تغییر در برنامه‌های احزاب، تأمین اجتماعی، مطبوعات، بانک ها، بورس، مسکن، ... می‌رود، و در افکارشان سؤال‌های انبوه و پیچیده‌ای در مورد ماهیت تغییر رخ می‌دهد که پاسخ یافتن برای تمام آن ها دشوار است، و بیشتر حسی از عدم تعین را که باید از آن حذر کرد ایجاد می‌کند. در این شرایط، و در یک جامعه ما بعد کمیابی که مردم معطل نان خود نیستند و کاردی بر استخوان خود احساس نمی‌کنند، توقع آن که مردم برای زندگی یحتمل بهتر، وضع معهود زندگی خود را رها کنند و پا به وضع عدم تعین بگذارند، معقول نیست.
●    امروزه، حتی، سال ها بعد از آغاز یک برنامه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، نمی‌توان با جرأت، میزان خوبی و درستی آن را ارزیابی کرد، زیرا، عوامل بسیار زیادی هستند که در عملکرد برنامه‌ها اثر می‌گذارند، و می‌توان گفت این که آیا یک برنامه کمک کننده بوده یا بازدارنده تا آخر نامعلوم باقی خواهد ماند.
●    زمانی که این چنین عدم قطعیتی وجود دارد، رأی دهندگان بر اساس «سیگنال‌ها»یی تصمیم به انتخاب یا رد ایده‌های سیاسی می‌کنند؛ سیگنال‌هایی نظیر پیشینه و اعتبار تشکل سیاسی، روابط گروه سیاسی  با شبکه‌های اجتماعی-مردمی، و ارتباطات و وابستگی‌های قبلی رأی دهنده با تشکل سیاسی یا سیاستمداران.
●    هدایت صحیح این سیگنال ها، می‌تواند یک حزب یا تشکل سیاسی را پیش ببرد. وقتی، (۱) یک تشکل سیاسی بتواند چهره‌های پر نفوذ اجتماعی را در مدار خود وارد کند و نگاه دارد که در مواقع لزوم بتوانند از برنامه‌های آن پشتیبانی کنند، (۲) یا این که یک تشکل سیاسی بتواند پیشینه درخشان و معتبری از خود تصویر کند و این تصویر را زنده نگه دارد، (۳) یا بتواند در مناسبت‌های مختلف برنامه‌های جذب متنوعی را در سطح جامعه و فرهنگ عمومی اجرا کند، مجموع این تدابیر مستمر و زنده است که کارسازی یک تشکل سیاسی را نهایتاً تعیین می‌کند. تشکلی که در منظومه خود، ستاره‌های درخشان اجتماعی را دارد، پیشینه معتبری ارائه می‌دهد و برنامه‌های جذب مستمری دارد، نیازی نیست که در وقت انتخابات «شعارهای گزاف» بدهد.
●    جایگاه احزاب سیاسی در شبکه‌های اجتماعی-مردمی، تلاش برای تدبیر صحیح ارتباط با رأی دهندگان فعلی و روابط گذشته با رأی دهندگان، محرک‌های فراموش شده‌ای هستند که در کارآیی تشکل بسیار اثر گذارند و دست کم گرفتن آن ها می‌تواند خطری جدی را متوجه بنگاه سازد (توأم با برداشت‌های آزاد از فریک ورمولن).

●    ادامه این مباحث را در همین پاورقی‌ها دنبال کنید...
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.