فیلوجامعه‌شناسی

نـ ̓ ̓ـقل‌تاریخی: پرونده ”من روحانی هستم“

فرستادن به ایمیل چاپ

گروه چندرسانه‌ای شفق (سازنده ”من روحانی هستم“)


■    «پسرم درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام، اما، در کردار آن‌ها نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آن‌جا که گویا یکی از آنان شده‌ام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان، گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده‌ام، پس، قسمت‌های روشن و شیرین زندگی آنان را از دوران تیرگی شناختم و زندگانی سودمند آنان را با دوران زیانبارش شناسایی کردم».
■    این قسمتی از نامه امام علی علیه‌اسلام به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه‌السلام است.
■    خرداد ۹۲ که تمام شد حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور منتخب شده بود. برای افرادی که سیاسی بودند روحانی فرد جدیدی نبود. او را می‌شناختند و با خط‌مشی‌هایش آشنا بودند. روحانی یک روحانی مبارز انقلابی بود که بعد از انقلاب هم همواره در کنار انقلاب بوده، اما، انگار عده‌ای که رئیس‌جمهور را نمی‌شناختند دچار سوءتفاهم شده بودند.
■    در فیلم‌های تبلیغاتی آقای رئیس‌جمهور هم این قضیه کامل نمایان بود، اما، احساس می‌شد انگار افرادی نمی‌خواهند واقعیت دیده شود. همانجا بود که به ذهنمان جرقه ساخت مستندی با موضوع زندگی روحانی رسید. با توجه به تأکید رئیس‌جمهور بر آزادی بیان و قلم، بسم‌الله گفتیم و مطالعه را که شروع کردیم، دیدیم اینقدر مطالب زیاد است که نمی‌دانستیم از کجا شروع کنیم!
■    اهم و مهم کردیم و وقایعی را انتخاب کردیم. ملاک انتخابمان روشن شدن منش سیاسی رئیس‌جمهور در هر زمان بود. دسترسی به اطلاعات هم به راحتی نبود. به بعضی از اسناد بنابر نظر برخی مسؤولان جدید از بعد از انتخابات دسترسی نداشتیم. بعضی اطلاعات هم کلا گم شده بود و همه دنبالش بودند!
■    با خیلی‌ها تلاش کردیم مصاحبه کنیم، اما، تا موضوع را می‌فهمیدند یا رد می‌کردند یا وقت نمی‌دادند. خودمان هم اصرار بر اسناد و مدارک معتبر داشتیم تا مبادا مطلب کذبی را نسبت بدهیم و الحمدلله همه مطالب را بر پایه مستندات قوی پیدا کردیم. ملاک انتخاب منابع را نزدیکان و وابستگان آقای روحانی گذاشتیم که می‌دانستیم رئیس‌جمهور با بیان مسأله از جانب ایشان مشکلی ندارند.
■    با هر سختی بود مستند ساخته شد. روز تولد رئیس‌جمهور یعنی، ۹ دی را برای رونمایی انتخاب کردیم. رونمایی هم اینترنتی بود. آن موقع که رونمایی می‌کردیم فکرش را هم نمی‌کردیم این مستند اینقدر مورد استقبال دانشجویان قرار بگیرد. اولین استقبال دانشگاه تهران بود، دانشکده حقوق و علوم سیاسی یعنی، دانشکده خود آقای رئیس‌جمهور. روز بیستم بهمن. سالن جابر انصاری پر شد. اکثریت قریب به اتفاق راضی سالن را ترک کردند و از زمان ساخت فصل دو می‌پرسیدند. تقریباً، از اکثر دانشگاه‌های کشور درخواست اکران داشتیم و خیلی‌ها هم نتوانستند رضایت مسؤولان دانشگاهشان را برای مجوز بگیرند و مسؤولان دانشگاه به آن‌ها مجوز ندادند. خیلی‌ها هم توانستند و مستند در سطح دانشگاهی کشور اکران شد. ذهنیت‌های مختلفی از فیلم ایجاد می‌شد. عده‌ای آن را یک فیلم حمایتی از رئیس‌جمهور و عده‌ای یک فیلم انتقادی می‌دانستند. به هر حال، هر مخاطبی یک برداشتی دارد. جالب این بود که هر چه جلوتر می‌رفتیم فضای اکران‌ها پرشورتر می‌شد. همین اواخر در دانشگاه شریف اکران شد که از همه اکران‌ها شلوغ‌تر و پر شورتر بود. ما هم راضی بودیم. پیام ما به مخاطب رسیده بود و الحمدلله این پیام صادقانه و منصفانه بود.
■    تا این‌که به یک‌باره و بعد از روز زن و در کشاکش مذاکرات هسته‌ای هجمه علیه مستند شروع شد. انگار یک جبهه توپخانه‌ای رسانه‌ای شروع به آتش کرد. توپخانه‌هایی که ۴ ماه بعد از رونمایی مستند یادشان افتاده بود باید بمباران کنند. شاید چاشنی‌هایشان آماده نبود و شاید هنوز زمان حمله نرسیده بود. جبهه‌ای که در روزهای آخر هفته تصمیم گرفته بود تا از روز شنبه مستندمان را بمباران کند. آن‌ها مستند ما را مثل یک تله انفجاری می‌دانستند. یعنی، یک اثر فرهنگی را در فضای جنگ رسانه‌ای و، حتی، امنیتی و حقوقی بردند. این فیلم که یک مستند متقن بود، برده شد در فضای اختلافات فیلم مجلس زنانه خانم رئیس‌جمهور و انگار تلافی بود.
■    نه فقط این. انگار تلافی بود که چرا نشان دادیم روحانی به میرحسین موسوی رأی نداده است. چرا نشان دادیم روحانی غائله ۱۸ تیر را جمع کرده است. چرا نشان دادیم روحانی در زمان حصر منتظری دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده و چرا نشان دادیم روحانی انقلابی بوده است.
■    متأسفانه یک بار هم مستند را ندیده بودند. از گزارشاتشان پیدا بود. نه این مستند را انگار کلا مستند ندیده بودند. حتی، مستند معروف «ایران و غرب» را! هر راست و دروغی بود در یک گزارش گذاشته و اسمش را هم گذاشتند پشت پرده «من روحانی هستم». کسانی که از صداقت «شرق»ی‌ها بویی نبرده‌اند و «اعتماد» به آن‌ها عین ساده‌لوحی است. می‌گفتند ما رفتیم از ظریف فیلم محرمانه گرفته‌ایم آن هم با البرادعی! می‌گفتند سی‌دی پخش کرده‌اند که اولاً، فیلم از حجم یک سی‌دی بیشتر است ثانیاً، سی‌دی پخش نشده! فعلا در مرحله اکران هستیم.
■    بظاهر می‌گفتند اطلاعاتمان صحیح نیست، ولی، خودشان را به خواب زده بودند یا تلاش می‌کردند بگویند خوابیم، چرا که، اطلاعات مستند ما از کتاب خاطرات آقای هاشمی‌رفسنجانی بود. اگر این اطلاعات دروغ است چرا همان روزهای انتشار کتاب تکذیب نکردند و الان یادشان افتاده است؟
■    اصلاًبیایند بگویند کجای مستند اطلاعاتش ناصحیح است. مستند ۵۶ دقیقه‌ای را می‌گویند اطلاعاتش ناصحیح است و همین و بس!
■    ولی این‌ها برای ما اهمیت ندارد. چیزی که مهم است رسیدن پیام به مخاطب و راضی بودن مخاطب و رعایت انصاف و تقواست که الحمدلله میسر شد و این را از توفیقات الهی می‌دانیم.
■    آقای رئیس‌جمهور بارها تأکید بر آزادی بیان و آزادی قلم کرده‌اند، ولی، مشاورانشان تهدید کرده‌اند به برخورد حقوقی و قضایی آن هم برای یک کار رسانه‌ای دانشجویی! آیا در این فضا اصلاًامیدی باقی می‌ماند برای ما نسل سومی‌ها؟
■    والعاقبه‌للمتقین
مأخذ:وطن امروز
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.