فیلوجامعه‌شناسی

بحران اوکراین زمین‌گیری حقوق بین‌الملل

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر سعد الله زارعی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


■    حضور نظامی فدراسیون روسیه در قلمرو حاکمیت کشور مستقل اوکراین بار دیگر آسیب پذیری و شکنندگی جامعه بین‌المللی بر استقرار صلح و امنیت بین‌المللی را آشکار کرد. نظام امنیت دسته جمعی بر پایه حق وتوی پنج عضو دایم شورای امنیت استوار است که تحت تأثیر منافع ملی پنج قدرت جهانی خود به ابزار اعمال تبعیض و ایجاد بی‌ثباتی در جامعه جهانی تبدیل شده است. هر جا که شورای امنیت به داوری در مورد رفتار یکی از اعضای دایم خود فراخوانده می‌شود در آن‌جا اصول پایه حقوق بین‌الملل به سادگی زیر پا گذاشته می‌شود. البته، بحث‌های پرشور رقبای سیاسی علیه یکدیگر که تداعی‌کننده جنگ سرد است کما فی السابق سالن‌های سازمان ملل متحد را به لرزه درمی آورد.
■    در تهاجم اتحاد جماهیر شوروی به مجارستان، چک و اسلواکی، افغانستان و... توپخانه کلامی امریکا و متحدانش در دفاع از اصول بین‌الملل فعال می‌شود و در تهاجم نظامی که امریکا در ویتنام راه انداخت، نیکاراگوئه، پانوما، گواتمالا، عراق و افغانستان توپخانه روسیه از شرمندگی امریکا درمی آید. در بحران کانال سوئز، کره و بحران‌های مختلف غرب آسیا رقبای جنگ سرد علیه یکدیگر صف آرایی می‌کنند. گویی که رعایت اصول و قواعد حقوق بین‌الملل صرفاً به شرط انطباق آن با منافع ملی و به عنوان ابزار تبلیغاتی علیه رقیب ضروری است.
■    از سال ۱۹۴۵ که نظام دوقطبی در جهان حاکم شده است تمامی بحران‌های جهانی با مداخله مستقیم یا غیرمستقیم یکی از اعضای دایم شورای امنیت صورت گرفته است و ملت‌های ستمدیده هزینه‌های سنگین رقابت‌های آشکار و پنهان اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل را متحمل شده‌اند و شگرد این‌که اصول و قواعد حقوق بین‌الملل نیز در دفتر تعامل و تقابل قدرت‌های بزرگ شکل گرفته است و ضمانت اجرای آن نیز منوط به تأمین منافع و نیازهای قدرت‌های مداخله گر است و از سال ۱۹۴۵ که توسل به زور در چارچوب منشور سازمان ملل متحد منع شده است قدرت‌های بزرگ برای توجیه اقدامات غیرقانونی و نامشروع خود تفسیرهای غیرمنطقی و آزاد از اسناد و قواعد بین‌المللی ارایه داده‌اند به نحوی که در عمل اراده مداخله‌جویانه آن‌ها به کلی اصل حاکمیت قانون را در روابط بین‌المللی زیر سؤال برده است و کشورهای قدرتمند در مسیر تحمیل اراده خود به جامعه جهانی به اصولی چون دفاع مشروط، حمایت از جان اتباع خود، مداخله بشردوستانه، دفاع پیشدستانه، دفاع پیشگیرانه و اصل مسؤولیت برای حمایت متوسل شده‌اند. قدرت‌های بزرگ در مصادره به مطلوب قواعد حقوق بین‌الملل تا آن‌جا پیش رفتند که گاهی در یک زمان واحد در مقابل، دو وضعیت کاملاً مشابه به لحاظ حقوقی، دو موضع متفاوت و متضاد را اتخاذ کردند.
■    برای نمونه، مواضع ایالات متحده امریکا در مقابل، تحولات سوریه و بحرین، این دوگانگی را به وضوح نشان می‌دهد، در حال حاضر نیز دفاع پرشور فدراسیون روسیه از استقلال و تمامیت ارضی سوریه و محکوم کردن مداخلات بیگانگان در سوریه آن کشور با تهاجم نظامی فدراسیون روسیه به قلمرو حاکمیت اوکراین در تعارض آشکار قرار دارد. به نظر می‌رسد که ایالات متحده امریکا و فدراسیون روسیه بعد از استراحتی کوتاه مجدداً به شرایط جنگ سرد برگشته‌اند و هر دو کشور از سیاست واحدی در قبال حقوق بین‌الملل پیروی می‌کنند و آن این‌که حقوق بین‌الملل بالذاته فاقد هرگونه ارزش و اعتباری است و می‌توان آن را پای منافع ملی و اراده حاکمان قربانی کرد. حضور نظامی فدراسیون روسیه به تجویز دومای آن کشور و نادیده گرفتن حاکمیت ملی کشور اوکراین نقض آشکار و کاهش حقوق بین‌الملل است. مواضع اتخاذی مقامات کرملین نشان می‌دهد که آن کشور هیچ اعتقادی به حق تعیین سرنوشت ملت‌ها ندارد و دغدغه اصلی آن کشور نباید قواعد حقوق بین‌المللی باشد، بلکه باید تأمین امنیت خود در حیاط‌های خلوتی که به بهای نادیده گرفتن استقلال و تمامیت ارضی کشورهای پیرامون فراهم کرده، باشد. حقوق بین‌الملل هیچ وقت به این اندازه خوار و بی‌مقدار و زمین‌گیر نشده بود.
■    به نظر می‌رسد فدراسیون روسیه از شکست پرهزینه خود در افغانستان درس‌های لازم را نگرفته است و هم‌چنین، از دست و پا زدن ایالات متحده امریکا در باتلاق افغانستان و عراق هوشیار نشده است. فدراسیون روسیه بار دیگر دچار اشتباه محاسباتی شدیدی شده و به بازی خطرناکی دست یازیده است. شاید آن کشور به تجربه موفق خود در گرجستان و اوستیای جنوبی دل خوش کرده است. غافل از این‌که اراده قاطع مردم اوکراین بر دفاع از حاکمیت ملی خود و حمایت افکار عمومی در دفاع از ملت اوکراین قادر است تمام نقشه‌های آن کشور را نقش بر آب کرده و رویاهای شیرینش را به خواب‌های آشفته مبدل سازد. مسأله حایز اهمیت این است که امور جهانی امروزه، به طور تنگاتنگی به همدیگر گره خورده است و هر ناامنی و بحرانی در یک گوشه از جهان سریعاً، به مناطق دیگر منتقل می‌شود و رنگ و بوی جهانی به خود می‌گیرد. بیم آن می‌رود که بحران اوکراین بر شدت وخامت بحران سوریه نیز بیفزاید.
مأخذ:کیهان
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.