فیلوجامعه‌شناسی

oBJECTIVISM/Objectivism

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری


• تمایزی هست بین «عینیت‌گرایی» در رئالیسم کلاسیک یونانی و مدرسی و دکارتی و مدرن انگلیسی از یک سو، و «عینیت‌گرایی» ساختارگرایانه کسانی مانند سوسور و بارت و فوکو و سعید و... .
• «عینیت‌گرایی» اولی، مقابل «ذهنیت‌گرایی» است. طوری که مشعر به آن است که «اعیان» مانند درخت، جامعه، زبان، قدرت، تاریخ، زمان،... بهره‌مند از نحو خاصی از وجود هستند که ذهن در متن آنها و در ارتباط مؤثری با آنها قرار دارد.
• در مقابل، «عینیت‌گرایی» ساختارگرایانه، در مقابل «عاملیت و فاعلیت» قرار می‌گیرد.
• این عینیت، به روشی اساساً کانتی-هوسرلی، تنها در سطح میان‌ذهنی و فرهنگی وجود دارد، و نمی‌توان برای آن شیئیت فی‌نفسه قایل شد.
• در واقع، ساختارهای متنی و تاریخی مد نظر کسانی مانند سوسور، بارت، فوکو و سعید، ابداً از جنس شیء فی‌نفسه ارسطویی-دکارتی نیستند، بلکه تنها در سطح میان‌ذهنی حضور دارند.
• البته همانطور که در کانت پیدا بود، این نوع حقیقت میان‌ذهنی تناقضاتی را در خود حمل می‌کند که باید توسط افرادی مانند هایدگر، دریدا، لاکان، ... افشا می‌شد.
• پس، «عینیت‌گرایی»، نوعی مشترک لفظی است که نباید ما را به خطا بیندازد. «عینیت‌گرایی» به معنای رئالیسم ارسطویی و دکارتی و تجربه‌گرایی انگلیسی و پوزیتیو، با «عینیت‌گرایی» به معنای جبر ساخت میان‌ذهنی واقعیت، متفاوت است.
• به این معنا، نمی‌توان گفت که ما در «عینیت‌گرایی» تاریخی به سبک کسی مانند میشل فوکو، می‌توانیم از همان روش عینی و بیرونی علم‌گرایی کلاسیک، برای کاوش در مورد واقعیت اجتماعی استفاده کنیم. بلکه، در پارادایم تفسیری تحقیق اجتماعی، باید واقعیت اجتماعی را به مثابه ساختی میان‌ذهنی و اساساً فرهنگی تلقی کنیم.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.