دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
▬ از دیماه هزار و سیصد و نود تا کنون، واکنش شدید اقتصاد ما به تحریمها، علاوه بر آن که نشان از عظمت «فلجکنندهترین تحریمهای تاریخ» داشت، نشان از این هم داشت که اقتصاد ما، به رغم هدفگذاریهای مصرح در قانون اساسی و اصرار بر کلید واژه «استقلال»، و همچنین، طراحیهای نظری آغاز انقلاب، به هدف اقتصاد مستقل و مقاومتی دست نیافته است.
▬ تز اصلی این است که آن چه به عنوان برنامههای توسعه در مقطع پس از جنگ اجرا شده، هر چند که مواهب بسیاری برای کشور داشته، و ما را وارد مرحله «خیز توسعه» کرده است، با این حال، میتوان آن را در قالب کلی «توسعه برونزا» ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، توسعه و مزیتهای کشور در قالب یک تقسیم کار جهانی تعریف شده است، طوری که با انفصال از نظام جهانی سرمایهداری در اثر تحریمها، یا با تلاطمهای اقتصاد جهانی، اقتصاد کشور ما هم متلاطم میگردد. این، موضوعی است که آیت الله سید علی حسینی خامنهای در سخنرانی نوروزی-رضوی نسبت به آن هشدار دادند، و خیلی پیش از آن، از نوروز سال هشتاد و هشت، با اصلاح الگوی مصرف، فرآیند رفع و رجوع آن را آغاز کردند.
▬ دستیابی به منظور اقتصاد مقاومتی و مستقل، مستلزم تغییر رفتار اقتصادی طبقه متوسط شهری که رشد قابل ملاحظهای داشته است، و عملاً نقش چشمگیری در تولید اجتماعی نقشی ندارد، و همچنین، دگرگونی سبک زندگی و الگوی مصرف آنان و ارزشهای حاکم بر ایشان، گسترش تکنولوژیها و دانش بومی، و از همه مهمتر، مستلزم ارتقاء عدالت است.
▬ ما به یک خط جدید برنامه توسعه نیاز داریم. تأخیر در به رسمیت شناختن این بازسازی و تعویق مداوم آن، گسترش مشکلات و تعمیق نارضایتیها، سست کردن مشروعیت انقلاب و اراده سیاسی برآمده از آن، راندن نیروهای متعهد و بیاعتبار کردن آنان، خدشهدار شدن پیوندها و وحدتها، و تقویت و فربه شدن جمعیتی که خواهان پیوستن به نظام جهانی بحرانی است، مجموعه عواملی هستند که نسبت ما با این شرایط را به یک ناکجاآباد منفی سوق خواهد داد.
░▒▓ تدارک اصول نظری
▬ در ترسیم خط جدید توسعه بر مبنای اقتصاد مقاومتی، اولین پیشفرض ناروایی که باید از آن عبور کرد، ضرورت اعلام وفاداری تئوریک به الگوی نظری عمومی است که طراحی شده است تا ما را به دیگری نظام غرب تبدیل کند و ریسکهای آن را به سمت ما سرریز نماید. این الگوی توسعه طراحی شده در سازمان ملل متحد و بانک جهانی و تجارت جهانی، طوری ساخته و پرداخته شده است که در آن برای کشورهای مختلف جهان در تقسیم کار جهانی، جایی در نظر گرفته شده است که در نهایت، جایگاه ممتاز ممالک پیروز در نبرد جهانی دوم را تضمین نماید. ظاهر رسوای چنین تدبیری را میتوان در شاکله شورای امنیت دید؛ شاکلهای که به صورتهای پنهانتری در همه جا کپی شده است. توسعهای که در مجموع، ناظر به نیازهایی است فراملی، یعنی فراتر از محدوده تعیین شده جامعه و بیاعتنا به شرایط و نیازهای درون جامعه.
▬ اندیشه ناروای دیگری که مانع ایجاد میکند، تأکید بر توسعه بخشهای مدرن و خدماتی و معطوف به مقدورات طبقه متوسط جدید نوپدید، و بیتوجهی به ساز و کارهای بومی و شیوههای تاریخی تولید در جامعه ایران است. متأسفانه، امروزه بسیاری، خاصه تحت تأثیر علوم انسانی مدرن و شیوههای کار و مدیریت غربی، معتقد شدهاند که باید از موی سر تا ناخن پا، غربی شویم. اگر حسن تقیزاده چنین باوری داشت، خطایی علیحده بود، ولی اکنون که امواج انتقادات کوبنده به مدرنیت غربی، به نحو پخته و عمیقی به کشور ما رسیده است، این تصور غربگرا، جای اعجاب دارد.
▬ پندار ناروای دیگری که برای گام نهادن در خط اقتصاد پویای مقاومتی باید از آن عبور کنیم، پنداری است که میان یک اقتصاد واداده و برونزا از یک سوی، و یک اقتصاد انزواطلب و محصور از جنس کره شمالی تاب میخورد، و نمیتواند واقعبینانه راه سومی را پیشنهاد دهد. در این تصورات غالب، اقتصاددانان مسلط و دوستدار سرمایهداری، اصلاً به این سؤال نمیاندیشند که چگونه میتوان با اتکاء به توان درونی سرزمین، به بازار جهانی راه یافت، و با اندکی مهارت که سابقه آن را پس از انقلاب کم نداشتهایم، جایگاه خود را در چانهزنی با قدرتهای بزرگ بهبود بخشیم. ما باید قواعد و سبک ویژه خود را در این بازی پیگیری کنیم. ما در بازیای که قواعد آن را دیگران تعریف کنند و مدام با جر زنی قواعد آن را تغییر دهند، بازیگر ماهری نخواهیم بود.
░▒▓ گامهای اقدام: تحقق ”ظرفیتها“ و تابلوی اقتصادی کشور
▬ در برنامهریزی مقاومتی توسعه، اصل مهم، عبارت است از استفاده از هر آنچه استفاده شدنی و کارآمد است، و بسیج همه چیز و همه کس و در یک کلام، همه «ظرفیتها»، در جهت تحقق خواستهها و قواعد مستقل و آرمانی، و در عین حال اصولی و واقعبینانه.
▬ از این قرار، هیچ چیز، در این ترتیبات توسعه، مهمتر از پیوستگی دانش بومی توسعه مستقر در کف سرزمین، و برنامهریزی بر تارک حکمرانی نیرومند و در عین حال چابک نیست.
▬ به عبارت دیگر، با بررسی همه جانبه و نهادی کردن امر تحقیق و جمعآوری اطلاعات در کف سرزمین، با استفاده از شمار بسیار نیروهای تربیت یافته در رشتههای مختلف علوم انسانی، باید توسعه همه جانبه و عقلایی اجزاء به هم مرتبط ساختار جامعه صورت پذیرد. شاخصهای این توسعه بر اساس انتخاب اصلح متکی بر رابطه بین امکانات بالقوه و بالفعل، و ابزار و دانش و مواد موجود و قابل حصول، به نحو واقعبینانه مشخص میشود. ثبات قدم در اجرای برنامههایی که چنین با دقت و هوشمندی و چابکی، و با آرمانخواهی در عین واقعبینی تهیه میشوند، تضمین کننده نتیجه نهایی از فرآیند مستمر شناسایی و برنامهریزی برای تحقق «ظرفیتها» خواهد بود.
▬ اصل دوم در چرخش اقتصاد ایران به سمت یک اقتصاد مقاومتی، همان طور که رهبری عالی جمهوری اسلامی، مقام معظم رهبری، در سال هشتاد و هشت تشخیص دادند، طراحی الگوی جدیدی برای رفتار اقتصادی مردم در عرصههای مختلف زندگی است، که در منابع تحت عنوان «اصلاح الگوی مصرف» مورد بررسی قرار گرفته است. طراحی الگوی جدید رفتار اقتصادی، به سرشماری اقلام مصرفی نیازمند است تا معلوم شود که جامعه ایران چه مصرف میکند، و به چه دلیل مصرف میکند. باید پرسید که انگیزه مصرف همه چیزهای مصرف شدنی چه به صورت مادی و معنوی چیست، و جامعه برای مصرف چنین کالا و خدمات پیش گفته چه هزینهای میپردازد و به چه میزان از منابع نسل آینده برای امور روزمره صرف میشود، و از همه مهمتر، چه میزان از این نیازها، وابسته به تأمین منابع بیرونی کشور است.
▬ با سرشماری کامل ظرفیتها و مصارف، تابلوی اقتصادی کشور کامل میگردد. در حین تکمیل مستمر چنین جدول گسترده و عظیمی باید به تحلیل آن پرداخت، و با توجه به پارامترهای مختلفی از جمله روانشناسی مصرف، فوریت نیازهایی که از طریق مصرف کالا و خدمات تشفی میشوند، به رتبهبندی کالاها و خدمات مبادرت کرد تا معلوم شود که جامعه به مصرف چه کالا و خدمات غیرضروری و پرهزینهای دست میزند، و از مصرف کالا و خدمات گوناگون، چه قشرهایی بهرهمند میشوند و نقش آنان در تولید به چه میزان است، و اگر دسترسی به چنین خدمات و کالاهایی قطع شود، چه واکنشهایی برمیانگیزد و چه گروههایی به چه میزان خسارت میبیند.
▬ این برآوردها در تابلوی اقتصادی کشور، به ما پیشنگرههایی در مورد عدم توازنهای آینده نیز میدهد که میتوان پیش از وقوع، آنها را چاره کرد. تابلوی اقتصادی کشور، میزان وابستگی اقتصاد کشور، و ریز اقلام و خدمات مصرفی که در داخل بدون تولید مصرف میشوند و مردم بر اساس پیشینه طولانی توسعه برونزا، به مصرف آنها عادت کردهاند و در مواردی، به ضروریات حیاتی زندگی قشرهایی تبدیل شدهاند، معلوم گردد. بدین ترتیب، اولویتهای تغییر مسیر تولید یا مصرف جامعه معلوم میشود. این تغییر مسیر، به سمت جایگزینی مصرف مادی و معنوی جامعه با چیزهایی است که کشور دارای مزیت بیشتری برای پاسخگویی به آن است. فرمول اصلی این است که نیازها به تولیدات برونزا، نباید در رده نیازهای حیاتی تعریف شود، و نیازهای اصلی طوری ترتیب داده شوند که با مزیتها داخلی منطبق گردد. از سوی دیگر، میتوان ظرفیتهای تولیدی کشور را در جهت نیازهای مولد جدید سازمان داد.
▬ مزیت دیگر، تهیه تابلوی اقتصادی برای کشوری مانند ایران که هماکنون در حال تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای و جهانی است و انزوا برازنده او نخواهد بود، این است که میتواند فعالانه در جهت تغییر ترکیب کالا و خدمات مصرفی منطقه نفوذ خود، آن را با مقدورات درونی خویش تطبیق دهد (همراه با اقتباسهای آزاد از دکتر پرویز پیران).
مأخذ:رسالت
هو العلیم