برداشت از پیتر لوید؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ امروز با به زیر سؤال بردن اعتبار «تحلیل طبقاتی» در جهان سوم، کاری بیش از صرف پرداختن به سفسطههای روشنفکری رایج انجام میدهیم. مفاهیم مورد استفادهی ما از نظر تداعی معانی گسترده بوده و بسیاری مفاهیم دیگری را به ذهن میآورند. واژهای همچون پرولتاریا به مراتب فراتر از هر گونه تعاریف محدود بوده، و هزاران تصویر را پیش چشم آدمی مجسم میسازد.
▬ شکی نیست که تودهها و حوادث در جهان عینی وجود دارند و طبقات اجتماعی نیز هر کدام دارای ساختارهای منطقی و عقلانی [خاص خود] هستند، که سعی داریم با کمک آنها به مشهودات خود نظم داده و الگوی قاعدهمندی به وجود آوریم. اعتبار ساختارهای مذکور به طریق مختلفی در قابلیتهای پیشبینی، سادگی ظرافت [دقت] یا در هماهنگی آنها با ایدئولوژی ما نهفته است که در خصوص مفاهیم طبقاتی، این مورد وجه غالب را داراست.
▬ بیشتر گفتگوها و منازعات آکادمیک رایج، پیرامون طبقات اجتماعی، اساساً از نوشتههای کارل مارکس و ماکس وبر نشأت میگیرند. طبقاتی اجتماعی به دلیل اهمیت اساسی و نقاط مشترکشان، با ارائه چند تعریف از طبقه بر حسب نقش انسان در فرایند تولید، منزلت و شأن اجتماعی وی، الگوی مصرف، شیوهها و شرایط زیستی وی طبقهبندی شدهاند.
▬ تحلیل طبقاتی را میتوان بر حسب مفاهیم اقتصادی تولید یا اجتماعی مصرف یا به عبارت دیگر، بر حسب طبقات تولیدی یا طبقات مصرفی تعریف و تبیین نمود، به میزانی که هماهنگی و سنخیت این دو شکل از طبقه مورد پذیرش است، رابطه آنها تبیین میگردد.
▬ معمولاً عقیده بر این است که الگوهای مد نظر عامل، غیر از الگوهای ناظر هستند؛ الگوهای مدنظر عامل در حقیقت، در سازمانبندی خود از دقت کمتری برخوردارند؛ اما، نکتهای که به نظر من باید بر آن تأکید ورزید، کثرت و تعداد الگوهای مورد استفادهی عامل در شرایط ویژه است.
▬ دو نوع ویژگی، تحرک قشر تهیدستان شهری کشورهای جهان سوم را مشخص میسازد:
• اولین ویژگی؛ منشأ دهقانی بسیاری از آنان است، چرا که، بدواً با ارزشهای سنتی روستایی تربیت شدهاند و روند موفق تطبیق و سازش خود با زندگی شهری را به مثابه پیشرفت تلقی میکنند.
• ویژگی دوم؛ این که با توجه به وسعت معتنابه بخش رسمی و بخش غیر رسمی، میزان تحرک افراد در قشر مذکور چشمگیر است.
▬ موقعیت اقتصادی مبهم شاغلین در بخش غیررسمی خود به روشن شدن سایر روابط اجتماعی آنان کمک کرده است، البته، موارد در ارتباط با اقشار مزد بگیر به طور یکسان قابل تعمیم است. در ارتباط با شاغلین در بخش غیررسمی به سه گروهبندی مهم اجتماعی برمیخوریم:
• ابتدا واحد خانواده، در گروهبندی مذکور به کرات افرادی دیده میشوند که در تلاش برای افزایش درآمد خود به دو یا چند نوع شغل روی میآورند.
• در گروهبندی دوم، روابط نزدیک بین شخص مهاجر با خانوادهاش در ده و با هم ولایتیهایش در شهر، کراراًَ مورد تأکید قرار گرفته است. تداوم این روابط را میتوان به زبان عاطفی و موثر بیان نمود، لیکن مهمترین وظیفه، تأمین امنیت اقتصادی است.
• سومین گروهبندی مهم اجتماعی عبارت است از گروههای وابسته به محل سکونت و اقامت (گروههای اقامتی).
▬ ارزیابیهایی که از فعالیت سیاسی در میان قشر تهیدستان شهری به عمل آمده، از نظر بر خورد با مسائل با یکدیگر تفاوت دارند. پژوهشگرانی که در حلبی آبادها تحقیقاتی انجام دادهاند، بر حضور عنصر نیرومند علاقهی فردی و تمایلات فردگرایانه برای نیل به موفقیت شخصی در میان اعضا حلبی آباد تأکید میورزند و معتقدند که پیشرفت و موفقیت اعضا و نه صرفاً افراد دارای مشاغل آزاد، در گرو کیاست یا چاره اندیشی و تدبیر ریش سفیدان قوم قرار دارد.
▬ مباحثات پیرامون صورتبندی یا فرماسیون طبقاتی در کشورهای جهان سوم حول مقولات معدودی دور میزند که همگی به کمک موارد فوق تبیین گشتهاند. در این رابطه چند نکته مهم را باید مدنظر قرار داد.
• نکته اول؛ عبارت است از محدودهی حضور طبقه کارگر؛ برخی این تعبیر را بر اقشار مزدبگیر شاغل در بخش صنعت محدود میکنند، شاید با این فرض که این طبقهی، طبقهی خلق الساعهای است که نهایتاً از نظر تعداد آن قدر گسترش خواهد که با نمونهی مشابه خود در جوامع صنعتی غرب برابری خواهد کرد.
• نکته دوم؛ نیز در ارتباط با همین مسأله است: در میان قشر تهیدستان شهری به تقسیم بندیهای فرعی و خرده گروههای متعددی بر میخوریم نظیر افراد مشاغل ثابت با دستمزد مناسب «اشرافیت کارگری» و افراد بسیار فقیر و متزلزل و بیاعتبار «لمپن پرولتاریا» یا «حاشیهنشینان»؛
• نکته سوم؛ خاستگاه و منشأ روستایی و پیوندهای موجود میان اقشار تهیدست شهری است.
• نکته چهارم؛ شکل و نحوهی بیان اعتراض است.
مآخذ:...
هو العلیم