دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ دستیابی به تعادلی در دولتگرایی و خصوصیگرایی، شاهکاری است که دانشمندان علوم انسانی این کشور باید به آن دست یابند. ما فاقد یک تئوری درست برای حل این مسأله هستیم. و جالب آن که این موضوع، دقیقاً همان موضوعی است که رقابتهای سیاسی اصلی پس از انقلاب حول آن شکل گرفته است.
▬ اکنون در نقطهای ایستادهایم که اجرای سیاستهای تعدیل، و همچنین هفتاد درصد اجرای قانون سیاستهای ذیل اصل چهل و چهار را از سر گذراندهایم. ما مواجه با قدرتهای اقتصادی هستیم که باید دید که آیا میتوانند خود را در جهت منافع و اراده ملی قرار دهند، یا از اساس، با ملاک قرار دادن یک ذهنیت نفعطلبانه تشویق به فعالیت شدهاند.
▬ سؤال اساسیتر این است که آیا میتوان بر پایۀ نظریههای دهها سال تجربه شده در ایران و جهان، بار دیگر بدون توجه به واقعیتهای موجود کارها و اغلب کارها را به بخش خصوصی واگذار کرد و امیدوار بود که این بخش با انباشت سرمایههای تولیدی، ایران را هم به سوی توسعه و هم به سوی عدالت براند؟
▬ آن چه امروز، به عنوان بخش خصوصی تحریک و تشویق میشود، بیشتر در پی سود شخصی است. این نحو فعالیت اقتصادی، زمانی با کلیدواژه «سودجویی» تقبیح میشد. در زمانی که ایثارگری سکه رایج روزگار پس از انقلاب بود، توصیف «سودجو» واقعاً نحوی فحاشی به حساب میآمد. ولی امروز، «سودجویی» در سایه رسوخ هر چه بیشتر نفعطلبی، دیگر تقبیح نمیشود.
▬ «سودجو»ی امروز، که از بس معمولی شده، تعبیر دیگری از «شهروند» به حساب میآید، نه تنها خصلت ملی خود را به طور عمده از دست داده و دفاع از منابع میهن و مردم را به کناری مینهد، بلکه از راه شریک شدن و نماینده شدن برای تولید کنندگان و بازرگانان خارجی در زمینه گسترش بازار کالاهایشان در داخل و کمک به آنان در رقابت با تولیدکنندگان داخلی کوشیده است.
▬ صرفنظر از این که استمرار این وضع، چه وضع وخیم اقتصادی را به بار میآورد، و موجب اتصال نامشروط و نامحدود و غیرقابل کنترل اقتصاد کشور به یک اقتصاد بحرانزده سرمایهداری و مبتنی بر توزیع نابرابر منافع میشود، آن چه مایه نگرانی دیگر است، تأثیر وخیم این شرایط بر فرهنگ و روابط اجتماعی است.
▬ تاریخ دراز و پرفراز و نشیب ایران و باورهای دینی مردم ایران و بالاخره، پدیدار شدن ادبیات بسیار غنی و بازتاب شرایط عینی و ذهنی این سرزمین و مردمش در آثار نویسندگان سدههای گوناگون، چنان فرهنگی به بار آورده که «نفعطلبی» و «سودجویی» را نمیپذیرد. حتی در پی آن است که نفعجویی را مهار کند، و حواس انسان را به منبع اصلی فضایل در آخرت جلب نماید، و حصول آن را منوط به نوعدوستی و مسؤولیتپذیری در قبال دیگران سازد.
▬ در رابطه با این بحث، میتوان به انساندوستی ایرانی-اسلامی اشاره کرد. ایرانی به آن درجه از انسانیت رسیده که غم همۀ انسانهای محنت کشیده را غم خود میداند، چه رسد به هممیهنانش. در این ادبیات، مبهوت پرسیده میشود که چگونه ممکن است آدمی ناظر به رنج و محنت انسانها از نیازمندیهای مادی و غیرمادی باشد، و با خیال آسوده ثروت بیندوزد و تنها به خود و منافع شخصی خویش بیندیشد؟ حماسههای پدید آمده به صورت فردی یا گروهی در سطح محلی و ملی نیز بیانگر وجود اندیشهها و باورهای نیرومندی است که نفع شخصی را به کناری میزند.
▬ از اولین روزهای پخش تبلیغات بازرگانی تلویزیونی، وقتی تبلیغات آن بانک میگفت: «بانک ...،،، در خدمت شماست»، صداها درآمد و این نحو «سودجویی» که میخواهد بگوید که تنها بانک ... در خدمت شماست، خلاف اخلاق دانسته شد. البته این روزها، این که کسی رفعت خویش را به قیمت ذلت دیگران بخواهد طبیعی شده است، چرا که «سودجویی» در عمل طبیعی شده است. دیگر طبیعی است که یک تبلیغ مایع ظرفشویی قدرت خود را به ضعف دیگران مستند کند، و همین کار را یک رئیسجمهور در گزارش صد روزه خود صورت دهد.
▬ در همان سالها که تبلیغات بانک... پخش میشد، برخی را عقیده بر این بود که برای هموار کردن راه توسعه باید همچون اروپا دست به اصلاحات دینی و اخلاقی زد تا نفعجویی و سودجویی، یک ارزش تلقی شود. حاصل، فراوان شدن عدهای است که صرفاً به سود خویش میاندیشند، و پروای زیان وارده به دیگران و محیط زیست و اجتماعی را نخواهند داشت.
▬ زمانی، محلههای پولدارنشین، در واکنش به احساس منفی عامه نسبت به «سودجویی»، جدا از توده مردم زندگی میکردند، و ناچار از مخفی کردن سودپرستی خویش بودند. شخصیت «سودجو»ی نوکیسه و مدرن، خود را مخفی میکرد. اگر بخشی از ثروتمندان سنتی ایرانی، با انجام هزینههای دینی-اجتماعی، به نحوی موفق به کاستن از احساسات منفی مردم میشدند و اگر سرمایهداران غربی با پرداخت مالیات، افزایش اشتغال، و بالاخره با دفاع از منافع ملی به طور نسبی در جامعۀ خویش نوعی مشروعیت به دست میآوردند، شخصیت «سودجو»ی نوکیسه و مدرن، عمدتاً با نپرداختن مالیات، ترجیح منافع بیگانه به علت وجود سود شخصی بیشتر در آن، انتقال سرمایههای خویش به خارج و به بخشهای غیر تولیدی، اقدامی در جهت عکس انجام دادهاند.
▬ اکنون بر اثر شکلگیری یک طبقه متوسط بزرگ، گروههای عظیمی از مصرفکنندگان در کشور پدید آمده، که با مقدم داشتن نفع شخصی، در صدد خرید جدیدترین، پیشرفتهترین، و ارزانترین نوع کالاها هستند، و به این باور رسیدهاند که صرفاً کالاهای خارجی دارای چنین خصوصیاتی است. در سایۀ وجود درآمدهای نفتی که از طریق حقوق، بین این طبقه متوسط توزیع میشود، عوامل اصلی شبکه توزیع کالاهای خارجی به مردم قبولاندهاند که در رقابت مصرف کالاهای غیرضروری عمدتاً خارجی، اساساً دست به کار شوند. در اثر چنین فرآیندهایی است که ارزشهای ملی و عقیدتی در برابر نفع شخصپرستی عقب رانده میشود. و در چنین شرایطی، بدون دگرگون شدن این اوضاع، و عدم بهبود نظم و نسق فرهنگی، و در فقدان انضباط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی سپردن امور به دست بخش خصوصی با ویژگیهایی که برشمرده شد، اوضاع اقتصادی را وخیمتر خواهد ساخت (همراه با برداشتهایی آزاد از دکتر ابراهیم رزاقی).
مأخذ:تسنیم
هو العلیم