برداشت آزاد از ملویندفلور و اِوِرِتدنیس؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ تز اول: وابستگی اجتماعی و فردی به امر رسانهای
▬ تز دوم: ظهور جامعه شبکهای در سطح تحلیل اجتماعی، و سایبورگ در سطح تحلیل فردی
▬ تز سوم: عبور از رسانههای تودهای، به سوی «تلماتیک»
░▒▓ تز اول
▬ وابستگی به رسانهها دارای دو بعد اجتماعی و فردی است؛ در سطح اجتماعی، رسانهها جزء جداییناپذیر نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، دینی و خانوادگی محسوب میشوند. آنها هزاران شغل برای کارکنان صنایع رسانهها وابسته است. صرف نظر از اینکه ما آگهی را دوست داشته باشیم یا خیر، افراد بسیاری در این بخش مشغول فعالیتاند. علاوه بر اینها، بدون نشر آگهی، مردم مطلع نخواهند شد که چه محصولاتی وجود دارد و چه محصولات و خدماتی دیگر ارائه نمیشود و منسوخ شده است.
▬ مشابه آگهیها، پدیدههایی نظیر ورزشهای پرطرفدار و پر تماشاچی و سرگرمیهای معروف، همگی قویاً وابسته به رسانهها هستند. به عنوان مثال، صنعت موسیقی پاپ، به شدت به رادیو تلویزیون و سینما وابسته است. بدون این رسانهها، مجریان و عوامل ضبط و ارائه این محصولات قادر به ارائه محصول و ادامه زندگی حرفهای خود نخواهند بود.
▬ رسانهها، به بخش مرکزی و اصلی صحنه سیاسی در آمدهاند. کاندیداها از طریق رسانهها، آراء و دیدگاهشان را به رأی دهندگان معرفی میکنند. در واقع، تبلیغات سیاسی به روش قدیمی یعنی مسافرت به نقاط مختلف در سطح کشور و سخنرانی از تربیونهای ساخته شده از تنه درختان یا از روی سکوهای راهآهن و بدون در نظر گرفتن امکانات وسیع رسانهها واقعاً کاری پر دردسر و زحمت آفرین است.
▬ این فهرست، میتواند طولانیتر هم بشود. حتی گروههای فعال در مسایل آموزشی و دینی به گونه گستردهای از رسانهها استفاده میکنند. خانوادهها برای تمدد اعصاب و تفریح و شادی به رسانهها وابستهاند. فرهنگ مورد علاقه مردم، هر روز از طریق برنامههای تلویزیونی، سینمایی و رسانههای نوشتاری در واقع، به مصرفکنندگان ارائه میشود، و به بخش مرکزی و اصلی زندگی مدرن خانوادهها تبدیل شده است.
▬ صنعت رسانهها، بیش از هر صنعت بزرگ سودآور، صنعت رسانهها نیز به نوبه خود فرصتهای سرمایهگذاری زیادی را برای بسیاری از مردم از طریق مالکیت مستقیم یا شرکت غیر مستقیم در پروژههای سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کارکنان فراهم میآورد.
▬ وابستگی به وسایل ارتباطات تودهای تا سطح شخصی نیز ادامه پیدا میکند. برای اینکه به طرز وسیعی از اطلاعات وسایل ارتباط تودهای در زندگی روزانه خود سود میجوییم. به رادیو به عنوان وسیلهای برای تجدید قوا و ایجاد تنوع در زندگی روزمره خود گوش میکنیم. به روزنامهها برای دسترسی به انواع اطلاعات مربوط به مصرف کنندگان مراجعه میکنیم، و اطلاعات مورد نیاز خود را، از کالاهای پایین قیمت تا محل عرضه اتومبیلهای دست دوم و بازار سهام و فرصتهای شغلی به دست میآوریم. در طول روز، میلیونها نفر از ما، سرنوشت هنرپیشگان سریالها را پیگیری میکنیم. وقتی در حال رانندگی هستیم یا کارهای روزانه را در منزل انجام میدهیم، به آخرین بولتنهای خبری از طریق رادیو دسترسی داریم. کتب و مجلات، اطلاعات ویژهای در مورد مدرسه، سرگرمی یا درک عمیقهاتر از روابط عمومی، به ما عرضه میدارند. مدام مشغول گشت و گذار در اینترنت هستیم و اطلاعات لازم را کسب میکنیم. بنا بر این، همه افراد، از آغاز تا پایان روز از رسانهها برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود بهره میگیرند.
▬ به هر حال، سوی دیگر این وابستگی تاریک است. برخی از منتقدان ادعا میکنند که تأثیرات رسانهها ممکن است مخرب باشند. آنها به ما هشدار میدهند که رسانهها امکان دارد بر ما تأثیراتی بگذارند که از اول خواهان آن نبودهایم.
▬ برخی میگویند که محتوای برنامههای رسانهها، فرزندان ما را پرخاشگر بار میآورند و شخصیت و ارزشهای اخلاقی مثبت را هدف تهدید قرار میدهد. رسانهها، اعتقادات، باورها، وضعیت شخصی و دیدگاههایمان را کنترل میکنند. آنها، ما را به خرید کالاهایی ترغیب میکنند، که مایل به خریدشان نبودهایم و تأثیرات عمیقی در بخشی از تصمیمگیریهای ما دارند، حال آن که ما تصور میکنیم مستقلاً تصمیم گرفتهایم.
▬ برخی دیگر از تحلیلگران رسانهای ادعا میکنند که رسانهها واقعاً جزو نیروهای مثبت جامعه هستند. آنها میگویند که رسانهها زندگی ما را پر بارتر ساخته و ما را به یکدیگر نزدیک کردهاند. رسانهها برای ما سرگرمیهای رضایتبخشی نمایش میدهند و فشارهای عصبی حاصل از کار روزانه را از ما دور میکنند و ما را از رویدادهای جامعه و جهان آگاهتر میسازند. این تحلیلگران اضافه میکنند که رسانهها زمینه ساز درک صحیح ما از مسایل اجتماعی میشوند، به روشنگری سیاسی میپردازند، حس زیباشناسی ما را در مورد موسیقی خوب و تئاتر عالی تقویت میکنند، و به ما امکان میدهند که رفتارهای ناشایست اعضای دولت را ریشهیابی کنیم.
▬ شاید بسیاری از ما در این مورد تردید کنیم که آیا همه این موضوعات جنجالبرانگیز و سراسر بحث و جدل، صحیح است و رسانهها دارای خواص و تأثیرات مثبت و منفی هستند؟ یعنی این تأثیرات خوب و بد، نه تنها در ما بلکه در دوستان و همسایگان ما و علاوه بر آن در سایر جهان نیز مجموعهای از تأثیرات مثبت را بر جای میگذارد. این نکته را درک میکنیم که به دلیل آن که ساختار رسانهها پیچیده است و انواع برنامهها را با اهداف متنوع و برای مردمانی در همه سطوح و جوانب زندگی نمایش میدهند. بنا بر این، حتماًَ دارای محتوایی جنجالی و بحثانگیز در زمینههای نفوذ و تأثیراتشان هستند.
░▒▓ تز دوم
▬ هر گونه کوششی برای درک شیوه عمل رسانهها در زندگی امروزه ما، باید با پذیرش این واقعیت آغاز شود که رسانهها اصلیترین و تعیینکنندهترین جزء جامعه و زندگی فردی ما شدهاند. جمله سنگینی است. مفهوم این جمله دقیقاً آن است که هیچ چیز مهمتر از رسانه در توضیح فرد و جامعه نیست، حتی نهاد خانواده، نهاد اقتصاد، نهاد سیاست، و حتی غرایز و نیازها.
▬ رسانهها، مهمترین، نهاد اجتماعی، و از آن بیش، به مهمترین وجه سازنده ارگانیسم ما تبدیل شدهاند. بدون رسانهها، بخش عمدهای از حضور خود در دنیا را از دست خواهیم داد. ما بدون رسانهها، آنچه برای حیات خود لازم داریم، حس نخواهیم کرد.
▬ هر گونه بحثی درباره رسانهها منوط به شناسایی و قبول این نکته است که به طرز عمیقی به حضور و محتوای آنها وابسته هستیم.
▬ ظهور جامعه شبکهای و مشحون از رسانه، در سطح فردی، با پسااومانیته، و سایبورگ همراه شده است.
▬ معنای این سخن، ضرورت بازسازی علوم انسانی بر مبنای این رویداد تازه است و که به خوبی در عبارت «انقلاب ارتباطات» بازتاب یافته است.
░▒▓ تز سوم
▬ یک نکته دیگر، آغاز عبور از دوران رسانههای تودهای، به سوی «تلماتیک»، یا «پسابرودکست» است.
▬ منظور از «تلماتیک»، یا «پسابرودکست»، اشاره به این واقعیت است که رسانههای امروز، حاصل تنوع بسیار متنوعی از انواع تلفیق بین ارتباطات، اطلاعات، و سرگرمی است، و قویاً خصلت تعاملی دارد، و از این جهت بسیار تشخص یافته و منوط به بهرهبردار (User Friendly) است.
▬ رسانهها، عمدتاً تودهای و جمعی و انبوه نیستند، بلکه هر یک از انسانها، از طریق تلفیق متنوعی از رسانهها، اعم از عینک و سمعک و هدفون و جی.پی.اس، و... و سایر سنسورها که به طور خاص، برای خود تدارک میبینند، به تلفیق یکتایی از مواد رسانهای تجهیز میشوند.
مآخذ:...
هو العلیم