Encarta
█ █ ظهور آگاهی ملی در اروپای پایان قرون وسطی
نبرد خروشان میان كلیسا و دولت بر سر قدرت، اتفاق همواره در تاریخ اروپا شده بود. در خلال قرون سیزدهم و چهاردهم، وحدت فرهنگی مسیحیت، به انگیزه منافع محلی، منطقهای و ملی به چالش خوانده شد. این منازعات، خصوصاً خود را در افزایش قدرت پادشاه فرانسه و تخاصم با پادشاه انگلستان، در عین تابعیت ظاهری از وی نشان میداد. آرمان مذبوحانه ایتالیای متحدی که از پاپ و امپراطور مستقل باشد تا بتواند از شر مجادلات شهری و منطقهای رهایی یابد نیز از همین حال و فضا برانگیخته شد.
خودآگاهی ملی و منطقهای، هویت شهری، تداوم رشد تجارت هم در درون اروپا و هم با شرق، پتانسیل فكری و خلاقیت هنری فوقالعاده رنسانس، و آشوب اجتماعی، همگی ویژگیهای فرجام قرون وسطی بود. حتی واقعه مصیبتبار مرگ سیاه (طاعون)1 در اواسط سده چهاردهم، و تكرار متناوب آن [در خلال سالهای 1333 تا 1350]، این روندهای اساسی تغییر را تحتالشعاع قرار نداد.
هیچ حادثه واحدی نمیتوانست بیتابی این دوره را بهتر از نخستین سفر كریستف كلمب در قرن پانزدهم نشان دهد. با تحریك رقابتهای ملی و منافع تجاری در گشودن راههای جدید تجارت با شرق، پادشاهی اسپانیا از تحقیقات این پژوهشگر و بازرگان ایتالیایی حمایت كرد. نتیجه، غیر قابل تصور بود. جهان جدیدی به غرب افزوده شد. افقها وسیعتر شد و جهان مادی و فیزیكی به نوبه خود موضوعی برای كنجكاوی شد. و اروپا به بازیگری در صحنه بزرگتری گماشته شده بود.
████████ عصر اولیه مدرن █████████████
یك قرن و نیم، یعنی در فاصله اتصال اروپا و امریكا، تا پایان جنگهای سی ساله، عصر تحول و تنش فكری بود. پس از سال 1648، دین به سیر فزاینده اهمیت خویش در تاریخ اروپا ادامه داد. ولی آغاز دوباره گرایشهای سكولار در این دوره به هیچ وجه قابل تردید نیست. از آنجا كه این تغییر در ارزشها، در بدو امر، آشوبها و ابهاماتی برانگیخت، مردم اروپا در جو عمیقی از عشق مفرط و نفرت مفرط فرو رفتند؛ بلاتکلیف بودند که میان انگیزشهای دینی و انگیزشهای سکولار، کدام یک را برگزینند. نه وسطایی بودند و نه مدرن.
این آمبیوالانس عشق و نفرت، در آنانی آشكارتر بود كه در اواخر قرن پانزدهم شروع به اكتشاف سرزمینهای ماوراءكرانهای اروپا كردند. از آن رو كه تعصبات دینی در گوشت و خون آنان رسوخ کرده بود، دریانوردانی مانند واسكودوگاما، كریستف كلمب و فردیناند ماژلان اقدامات میسیونری وسیع را میسر ساختند. ولی به همان قوت، بر اساس یک انگیزش درونی، نوعی انقلاب تجاری و اقتصادی در سرمایهداری پدید آوردند. پرتقال و اسپانیا، حامیان اصلی اولین مکتشفین، نخستین خرمن اقتصادی را درو كردند. گر چه حجم وسیع نقرهای كه از امریكا به اسپانیا سرازیر شد، منجر به انقلاب قیمت (سقوط سریع ارزش پول و ركود بلندمدت) گردید، ولی این نقرهها كمك كردند تا در ابتدا، قدرت فوقالعادهای در دست پادشاه، فلیپ دوم جمع گردد. فلیپ با ارث بردن نواحی هاسبورگ در اروپای غربی و سرزمین امریكا، مدافع خودخوانده ایمان كاتولیك رومی بود. او در مقابل جاهطلبی امپراطوری عثمانی در مدیترانه به مقابله برخاست. معنای این رویارویی تنها به معنای مقابله با ترکانی نبود که امپراطوری را تهدید میکردند، بلكه، به معنای در هم کوبیدن ملحدان مسلمانکیش نیز قلمداد میشد. فیلیپ در جبههای دیگر، سرگرم نبردهایی علیه هند و انگلستان شد كه آن نیز، هم برای حفظ امپراطوری، و هم متکی به انگیزهای دینی مقابله با پروتستانها افروخته بود.
█ █ نهضت اصلاحگری
...←ادامه دارد←...
1 Blak Death؛ اشاره به شیوع همه گیر طاعون در اواسط قرن چهاردهم میلادی دارد.م.