برداشت از پرونده فارین پالیسی و واشنگتن پست؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ پیامدهای اقتصادی و سیاسی خلع سلاح اتمی ایالات متحده امریکا برای این کشور چیست؟ آیا چنین کاری اثر چشمگیری بر کاهش بودجه نظامی و بودجه کل این کشور میگذارد؟ معادلات سیاسی، امنیتی بینالمللی و منطقهای دستخوش چه نوع تغییراتی خواهند شد؟
▬ مجله امریکایی فارین پالیسی بر این باور است که خلع سلاح اتمی موجب صرفهجویی و کاهش بودجههای نظامی کل این کشور نمیشود، همچنین، این کار موقعیت سیاسی و امنیتی امریکا در جهان را تضعیف میکند. برخی کارشناسان نظامی تندرو، امریکا، اما، پا را فراتر از گزارش فارین پالیسی میگذارند و میگویند که زرادخانه اتمی امریکا ابزاری برای برقراری صلح در جهان به شمار میرود! این در حالی است که در تابستان سال جاری، باراک اوباما رییسجمهور دموکرات ایالات متحده گفت: قصد دارد تعداد کلاهکهای اتمی امریکا را به ۱۰۰۰ کلاهک کاهش دهد. این ایده نیز منتقدان خاص خود را دارد، کسانی که بر این باورند زرادخانه کوچک خاصیت بازدارندگی ندارد.
▬ به نوشته مجله فارین پالیسی، کاهش کلاهکهای اتمی به تنهایی منجر به صرفهجویی در هزینههای دولت امریکا نخواهد شد. چرا که، هزینه تسلیحات اتمی در زیرساختهای آن است. در عوض، کلاهکهای اتمی تقریباً، مجانی در میآیند. علاوه بر این، کاهش تعداد تسلیحات اتمی ایالات متحده میتواند موجب افزایش کوتاه مدت بودجه شود. کاهش اندازه زرادخانه به معنای بیرون کشیدن موشکها از آشیانهها، خنثیسازی کلاهکها و لغو مأموریت و خنثیسازی تاسیسات اتمی است وهمه اینها هزینهبر است.
▬ فارین پالیسی، افزون بر ارائه ادله اقتصادی برای به صرفه نبودن خلع سلاح اتمی امریکا، از ارائه ادله سیاسی و امنیتی منطبق بر رویکردهای تبلیغی علیه ایران مبنی بر لزوم حفظ زرادخانههای اتمی امریکا نیز فرو گذار نمیکند. این همه در حالی است که ایران نه تنها در پی دستیابی به اهداف نظامی نیست، بلکه به عنوان یکی از پیشقراولان حمایت از عدم اشاعه و خلع سلاح تمام تسلیحات اتمی موجود در جهان به شمار میرود.
░▒▓ اما و اگرهای کاهش سلاحهای اتمی
▬ «برای بازداشتن دشمن، داشتن تعدادی اندک سلاح اتمی کافی است» این ایده اشتباه است. حامیان کاهش بیشتر براین باورند که توان یک ضد حمله ایمن- توان دفع یک حمله و حفظ مقدار کافی از کلاهکهای اتمی برای پاسخی ویرانگر- برای بازدارندگی اتمی کافی است.
▬ گر چه «ایمن» و «ویرانگری» اصطلاحات مبهمی هستند، اما، بسیاری از تحلیلگران خواهند گفت چند موشک بالستیک شلیک شده از زیردریاییها که هر کدام چنین کلاهک اتمی داشتهاند، زیاد است، زیرا، در دریا هدف قرار دادن زیردریایی در اولین حمله دشوار است و قدرت شلیکی که از مثلاً، ۲۰۰ سلاح اتمی ایجاد میشود بسیار چشمگیر است. براساس منطق آنان، هرچیزی بیش از این «اضافه» است و میتوان بدون آنکه خطری برای امنیت ایالات متحده ایجاد شود، تسلیحات اتمی را کاهش داد.
▬ گرچه هیچ رهبر عاقلی، حتی، با کشوری که از کوچکترین قدرت بازدارندگی برخوردار است عمداً وارد جنگ اتمی نمیشود، اما، کشورهای دارای سلاحهای اتمی همچنان با تضاد منافعی روبهرو هستند که میتواند به یک بحران منجر شود. درنتیجه، برخلاف آنچه تصور میشود، توازن قدرت اتمی به شدت برای نحوه حل این مناقشات مهم است.
▬ اخیرا، رابطه بین اندازه تسلیحات اتمی یک کشور و امنیت آن کشور را به طور قاعدهمند بررسی کردهایم. در تحلیل آماری همه کشورهای دارای سلاح اتمی از سال ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۱، دریافتیم کشوری که کلاهکهای بیشتری دارد با احتمال یک به سه توسط دیگر کشورها به چالش نظامی کشیده میشود و با احتمال بیش از ۱۰ برابر بر بحران غلبه خواهد کرد، به این معنی که زمانی که به چالش کشیده میشود به اهداف اصلی سیاسیاش میرسد. علاوه براین، دریافتم که میزان این مزیت با حاشیه برتری قوا افزایش مییابد. کشورهای دارای سلاحهای اتمی بیشتر (۹۵ درصد از کل کلاهکهای دو کشور) ۱۷ برابر بیشتر شانس پیروزی دارند. این یافتهها، حتی، زمانی که اختلاف در جنگافزارهای غیراتمی، قرابت جغرافیای، نوع نظام سیاسی، جمعیت، اندازه اراضی، تاریخچه مناقشات قبلی و دیگر عواملی که ممکن است بر نتیجه تأثیر بگذارند لحاظ میشود، پابرجا هستند. زمانی که ایالات متحده از موقعیت قدرت اتمی طی جنگ سرد بهره میبرد، مانع شد شوروی در سال ۱۹۷۰ در کوبا پایگاه زیردریایی بسازد و مسکو را از حمایت بیشتر از اعراب در جنگهای اعراب و رژیم صهیونیستی در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ باز داشت. درعوض، زمانی که توازن اتمی برای واشنگتن از مطلوبیت کمتری برخوردار بود، نتوانست در بحرانهای علیه شوروی به پیروزیهای آشکاری دست یابد، برای مثال، نتوانست مسکو را در تهاجم ۱۹۷۹ به افغانستان عقب براند.
▬ علاوه بر این، شواهد کیفی از ۷۰ سال گذشته نشان میدهد که رهبران توجه بسیاری به توازن قدرت اتمی دارند به طوری که معتقدند برتری قوا موقعیت آنها را تقویت میکند و مزیت اتمی اغلب به مزیت ژئوپولتیکی تعبیر میشود. طی بحران موشکی کوبا، برتری اتمی امریکا مسکو را وادار کرد موشکهایش را از این جزیره خارج کند. همان طور که ژنرال مکسول تیلیر، رییس وقت ستاد مشترک ارتش، در یادداشتی به رابرت مکنامارا، وزیر دفاع، نوشت: «ما در تواناییهای جنگی مزیت استراتژیک داریم... اکنون، زمان ترسیدن نیست». به طور مشابه، دین راس، وزیر خارجه امریکا، گفت: «چیزی که خروشچف در ذهن دارد این است که او میداند ما برتری کامل اتمی داریم، اما، او همچنین، میداند که به اندازهای که او با ترس از سلاحهای اتمی ما زندگی میکند، ما از سلاحهای آنها نمیترسیم».
▬ الگوی مشابهی در جنوب آسیا هم قابل مشاهده است. زمانی که سالها بعد پرسیده شد چرا پاکستان طی بحران سال ۱۹۹۹ سرانجام، نیروهای خود را از کشمیر هند خارج کرد، جورج فرناندز، وزیر دفاع سابق هند، برتری اتمی کشورش را دلیل این مسأله عنوان کرد. او گفت: در صورت تبادل اتمی «ما احتمالاً، بخشی از جمعیت خود را از دست میدادیم، اما، پاکستان کاملاً از صفحه روزگار محو میشد».
▬ ممکن است برای اکثر مردم احمقانه به نظر برسد، اما، برخی برای از دست دادن میلیونها شهروند خود چندان سوگواری نمیکنند. واقعیت این است که جنگ اتمی برای یک کشور ویرانگرتر از کشور دیگر خواهد بود، حتی، اگر هر دو طرف بتوانند آسیبهای «غیرقابل قبولی» وارد کنند.
▬ همان طور که هرمان کان، استراتژیست اتمی جنگ سرد مینویسد: «افراد کمی بین برجای ماندن ۱۰ میلیون و ۵۰ میلیون یا ۱۰۰ میلیون کشته تفاوت قائل میشوند. این مسأله وحشتناک است، اما، درک زیادی لازم نیست تا متوجه این تفاوت شد». بحثی نیست که رهبران کشورهایی که تسلیحات بیشتری دارند معتقدند که میتوانند در جنگ اتمی شرکت کنند و پیروز شوند. منطق آنان بسیار دقیق است. کشورهای اتمی یکدیگر را ناگزیر به ریسک کردن میکنند. آنها بحران را تشدید میکنند و خطر جنگ اتمی را افزایش میدهند تا زمانی که یک طرف عقبنشینی کند و طرف دیگر به راهش ادامه دهد. در هر مرحله از بحران، رهبران بررسی میکنند که تنش را تشدید کنند و در نتیجه، ریسک جنگ اتمی فاجعهبار را بپذیرند یا تسلیم شوند و یک پیروزی مهم ژئوپلیتیک را به حرفشان تقدیم کنند. اگر هزینههای جنگ اتمی برای یک کشور بیش از کشور دیگر باشد، بنا بر این، تسلیم شدن همیشه برای رهبرانی که در موضع ضعف هستند خوشایندتر است، چون هر منفعتی که از تشدید تنش به دست آورند، با هزینه بالاتر سیاسی خنثی میشود. بنا بر این، به طور متوسط، انتظار داریم احتمال تسلیم شدن رهبرانی که سلاحهای اتمی کمتری دراختیار دارند طی بحران بیشتر باشد و این دقیقاً همان چیزی است که آمار نشان میدهد. رقابت بین قدرتهای اتمی مانند بازی مرغ است و در این بازی، انتظار داریم خودروی کوچکتر اول از مسیر خارج شود، درغیر این صورت تصادف برای هر دو مصیبتبار خواهد بود. ایالات متحده همیشه خودروی هامر رانده است، اما، اکنون، آن را با خودروی پیریوس معاوضه میکند. این در شرایطی است که بازی مرغ طی دهههای آتی محتمل است. ایالات متحده همان طور که رییسجمهور سابق جان اف کندی متعهد شد، به جای کاهش سلاحها، باید تسلیحات اتمی خود را «بدون رقیب» نگه دارد.
░▒▓ میراث جنگ سرد؟
▬ آیا سلاحهای اتمی میراث جنگ سرد هستند. اینگونه نیست. زمانی که شوروی در سال ۱۹۹۱ دچار فروپاشی شد، به نظر میرسید عصر رقابت اتمی به پایان رسیده است و ایالات متحده و روسیه بسیاری از سلاحهایی را که به مدت ۴۰ سال برای تهدید یکدیگر به کار میبردند، کنار خواهند گذاشت. در سال ۱۹۶۷ میزان تسلیحات اتمی ایالات متحده به ۳۱۲۵۵ کلاهک رسید، اما، تا سال ۲۰۱۰ تحت معاهده استراتژی جدید کاهش سلاح (NEW START) که بین روسیه و امریکا امضا شد، ایالات متحده متعهد شد کلاهکهای اتمی خود را به بیش از ۱۵۵۰ کلاهک نرساند.
▬ در ژوئن امسال، باراک اوباما، رییسجمهوری امریکا گفت قصد دارد تعداد کلاهکها را به ۱۰۰۰ کاهش دهد. با این اقدام، امریکا از سال ۱۹۵۳ تاکنون، کمترین سلاح اتمی را در اختیار خواهد داشت. علاوه براین، افراد بانفوذ در سراسر جهان، ازجمله سلطهجوهای امریکایی، به طور فزاینده از گامهایی درجهت خلع سلاح کامل حمایت کردهاند. اوباما در سخنرانی سال ۲۰۰۹ در پراگ، متعهد شد «به دنبال صلح و امنیت جهان بدون سلاح اتمی باشد».
▬ کاهش تسلیحات اتمی و رویای جسورانه امحای این تسلیحات از این باور ناشی میشود که سلاحهای اتمی اشتباه زمانی جنگ سرد هستند، اما، این فرض که شرایطی که به ایالات متحده امکان داده است بر تسلیحات اتمی خود کمتر تکیه کند پابرجا خواهد بود، نادرست و خطرناک است. سلاحهای اتمی همچنان نیرومندترین ابزار نظامی روی زمین هستند و مرکز رقابت ژئوپلیتیک باقی خواهند ماند. این سلاحها در سالهای اخیر نسبتاً بیاهمیت شدهاند نه به این دلیل که بشر روشنفکرتر شده است، بلکه به این دلیل که با وقفه موقت در رقابت قدرتهای بزرگ مواجه شدهایم.
▬ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده را تنها ابر قدرت جهان کرد و جنگافزارهای غیراتمی بیهمتای امریکا دیگر کشورها را هراسان کرد. در دو دهه گذشته سلاحهای اتمی در مرکز امنیت ملی امریکا نبوده است، زیرا، دشمنان اصلی این کشور یعنی، صربستان، عراق، افغانستان و القاعده، سلاح اتمی ندارند. امریکا هر مشکلی در دنبال کردن جنگهای اخیرش داشته باشد، فقدان قدرت نظامی جزو آن نیست.
▬ اما زمان درحال تغییر است. اقتصاددانان پیشبینی میکنند چین در سالهای آتی از ایالات متحده به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان پیشی خواهد گرفت و نظریههای روابط بینالملل میگویند گذار بین هژمونهای غالب و اوجگیری رقبا اغلب به درگیری میانجامد. هماکنون، چین تواناییهای نظامی خود را افزایش داده است، ازجمله موشکهای بالستیک ضدکشتی و زیردریایی که مناسب جنگ با ایالات متحده است. در سپتامبر سال ۲۰۱۲، مناقشه بین چین و ژاپن بر سر جزایر سنکاکو نزدیک بود جنگی به راه بیندازد که میتوانست به سادگی به ایالات متحده هم کشیده شود. ادعای چین درمورد منابع طبیعی دریای جنوب چین و تنش با تایوان ممکن است به درگیری امریکا-چین بینجامد. حتی، رابطه با روسیه، شریک امریکا در کنترل تسلیحات، رقابتیتر میشود. جنگ داخلی سوریه همه نشانهای یک نبرد به سبک جنگ سرد را دارد. به طور خلاصه، رقابت سیاسی قدرتهای بزرگ یکبار دیگر درحال افزایش است و درنتیجه سلاحهای اتمی دوباره در مرکز توجه قرار خواهند گرفت.
▬ این مسأله هماکنون، نیز درجریان است. روسیه، چین، هند، پاکستان و کرهشمالی تسلیحات اتمی خود را مدرن میکنند یا گسترش میدهند. همان طور که پال براکن، پژوهشگر علوم سیاسی دانشگاه ییل میگوید ما درحال ورود به «عصر دوم تسلیحات اتمی» هستیم که در آن «به دلیل ظهور مجدد سلاحهای اتمی به عنوان عامل حیاتی سیاستمداری و سیاستزور، چهره کلی سیاستزور در جهان درحال تغییر است». نوستالژی زمانهای راحتتر اغواکننده است، اما، ایالات متحده نیازمند چنان نیروی اتمی است که این کشور را دربرابر چالشهای پیشرو حفظ کند.
░▒▓ هزینه- فایده زرادخانه کوچک
▬ وضعیت ریاضت بودجهای که اکنون، واشنگتن با آن مواجه است، برخی از حامیان کاهش تسلیحات اتمی را بر آن داشته است این بحث غیراستراتژیک را مطرح کنند که کاهش ابعاد زرادخانه اتمی موجب صرفهجویی در پول خواهد شد، اما، این نمیتواند چندان صرفهجویی در پی داشته باشد و شاید، حتی، هزینههای بیشتری را هم تحمیل کند.
▬ مهم است درک کنیم که کاهش کلاهکهای اتمی به تنهایی منجر به صرفهجویی نخواهد شد. همان طور که هر کارمند آزمایشگاههای اتمی ملی امریکا میتواند به شما بگوید، هزینه تسلیحات اتمی در زیرساختهای آن است. در عوض، کلاهکهای اتمی تقریباً، مجانی در میآیند.
▬ اگر قرار باشد ایالات متحده تنها چند سلاح شیمیایی را نگه دارد، به آزمایشگاههای ملی و متخصصان و وسایل انتقال و واحدهای نظامی برای آموزش استفاده از سلاحهای شیمیایی و خیلی چیزهای دیگر نیاز خواهد داشت و اینها همان هزینههای زیاد و ثابتی است که هیچ ربطی به تعداد کلاهکهای اتمی موجود در زرادخانهها ندارد.
▬ علاوه بر این کاهش تعداد تسلیحات اتمی ایالات متحده میتواند موجب افزایش کوتاه مدت بودجه شود. کاهش اندازه زرادخانه به معنای بیرون کشیدن موشکها از آشیانهها، خنثیسازی کلاهکها و لغو مأموریت و خنثیسازی تاسیسات اتمی است و همه اینها هزینهبر است.
▬ ایالات متحده امیدوار است فقط با مدرنسازی سیستمهای انتقال کلاهکهای اتمی – موشکهای بالستیک بین قارهای، بمب افکنها و زیردریاییها- موفق به صرفهجویی شود، اما، اگر نتواند یکی از اضلاع سهگانه خود – موشکهای قدیمی.
▬ بمب افکنها و زیردریاییها- را کاملاً منهدم و نابود کند، دست کم به ارتقای آنها نیاز خواهد داشت. تعویق در مدرنسازی وسایل نقلیه حمل تسلیحات سالانه تنها ۹/۳ میلیارد دلار صرفهجویی خواهد داشت. این میزان در برابر کل بودجه دفاعی امریکا که سالانه در حدود ۶۰۰ میلیارد دلار است، چیزی نیست.
▬ در دراز مدت بحث صرفهجویی در بودجه از استدلال کمتری برخوردار است. رییسجمهور پیشین امریکا دوایت آیزنهاور، سیاست «نگاه جدید» را در دهه ۱۹۵۰ مطرح کرد که در آن بر تسلیحات اتمی تأکید شده بود مانند دکترین فعلی روسیه. اگر ایالات متحده همچنان زرادخانههای خود را کوچک کند، نیاز خواهد داشت ظرفیتهای جدیدی برای جبران وظایفی که پیش از آن به تسلیحات اتمی محول شده بود، ایجاد کند. در حال حاضر تسلیحات اتمی تنها با حدود ۴ درصد بودجه دفاع ایالات متحده، یک قدرت بازدارندگی استراتژیک ایجاد میکنند. آیا واقعاً جایگزینهای سنتی این نیروی نظامی تا همین اندازه کم هزینهاند؟
▬ علاوه بر این، فقط اگر ما فکر کنیم که ایالات متحده میتواند نیروی اتمی کوچکتری داشته باشد، بیشک معقولانه است که فکر کنیم کاهش نیروی اتمی موجب صرفهجویی خواهد شد، اما، با توجه به اینکه سایر کشورها در جهت عکس در حال حرکت هستند، این تصمیمی غیرمعقول خواهد بود. در سال ۱۹۸۹ سازمان انرژی، تنها کارخانه تولید پلوتونیوم خود را در کلرادو تعطیل کرد.
▬ تعطیلی این کارخانه برای مالیاتدهندگان هزینهای ۷ میلیارد دلاری در پی داشت، اما، در سال ۲۰۰۷ این سازمان فعالیت کارخانه را به بهای میلیاردها دلار دوباره آغاز کرد و برای چند قلم از تجهیزات هنوز در جست و جوی میلیاردها دلار دیگر است. این تصمیم ضعیف درس بزرگتری میدهد: توقف و بعد راهاندازی تاسیسات پرهزینهتر است تا سرمایهگذاری مجدد بر تاسیسات موجود.
▬ همان طور که اشتون کارتر معاون وزیر دفاع به تازگی گفت: «تسلیحات اتمی در واقع، هزینه زیادی ندارند، کنترل این تسلیحات موجب صرفهجویی پول زیادی نمیشوند».
░▒▓ نقش زرادخانه کوچکتر در جلوگیری از گسترش نیروی اتمی
▬ طرفداران کاهش شدید انرژی اتمی ادعا میکنند که یک زرادخانه کوچکتر به ایالات متحده کمک خواهد کرد تا از گسترش تسلیحات اتمی در کشورهای دیگر جلوگیری شود؛ چون برخورداری امریکا از این همه تسلیحات به عنوان مثال کار را دشوار میکند که به کشوری چون ایران گفته شود، نمیتواند هیچ سلاحی داشته باشد یا کشورهای غیر اتمی چون برزیل و ترکیه متقاعد شوند که به ایران در این زمینه فشار آورند. (توضیح: طی ۱۰ سال گذشته امریکا و کشورهای اروپایی و از جمله متن حاضر ادعا کردهاند که ایران درصدد دست یافتن به فناوری تولید و تکثیر سلاحهای اتمی است؛ اما، این ادعاها نهتنها اثبات نشدهاند، بلکه گزارشهای فصلی آژانس انرژی اتمی همواره بر صلحآمیز بودن فعالیتهای اتمی کشورمان و عدم انحراف آن به سوی کاربردهای اتمی صحه گذاشته است)
▬ مقامات ارشد کشورمان نیز بارها اعلام کردهاند که ایران قصد دستیابی به سلاح اتمی را ندارد. مقام معظم رهبری هم در همین رابطه فتوا داده و استفاده از تسلیحات اتمی و سایر سلاحهای کشتار جمعی را حرام اعلام کردهاند.
▬ این بحث در سطح بالا منطقی است؛ اما، نیاز به نگاهی دقیق دارد. همزمان با اینکه مقامات ایران تصمیم میگیرند که آیا پیشرفت اتمی خود را ادامه دهند یا آن را محدود سازند، احتمالاً، این مسأله را هم مد نظر قرار میدهند که آیا سلاحهای اتمی میتوانند امنیت آنها را افزایش دهند یا نه، آیا از ظرفیت فنی برای تولید تسلیحات اتمی برخوردارند یا نه، آیا میتوانند در برابر تحریمهای اقتصادی یا حملات نظامی از سوی ایالات متحده و متحدانش مقابله کنند یا نه و آنها عوامل زیادی از این دست را بررسی میکنند. ابعاد زرادخانه اتمی ایالات متحده بر هیچیک از این محاسبات تأثیر نمیگذارد.
▬ به همین ترتیب، در بررسی اینکه آیا فشار بر تهران وارد شود یا نه، ترکیه احتمالاً، تهدید از سوی یک ایران اتمی را مد نظر قرار خواهد داد و اینکه آیا این موضوع میتواند بر سیاست ایران تأثیرگذار باشد، چقدر محدود کردن تجارت با ایران میتواند بر اقتصادش آسیب بزند و چگونه سیاست ترکیه در قبال ایران بر روابطش با سایر کشورها تأثیرگذار خواهد بود، اما، باز هم غیرمعقول خواهد بود که فکر کنید اگر واشنگتن به جای ۱۵۵۰ کلاهک اتمی دارای فقط ۱۰۰۰ کلاهک اتمی بود، ترکیه به ناگهان نسبت به ایران سختگیرتر میشد.
▬ در این گزارش به طور سیستماتیک رابطه بین ابعاد زرادخانه اتمی امریکا و طیفی از پیامدهای قابل اندازهگیری منع گسترش سلاحهای اتمی مورد بررسی قرار گرفتهاند: پیامدهای قابل اندازهگیری منع گسترش سلاحهای اتمی از جمله تصمیمات دولت برای ایجاد، ترویج و دستیابی به تسلیحات اتمی، رأی به مسائل منع گسترش سلاحهای اتمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد و تغییر تکنولوژی حساس اتمی به تسلیحات غیر اتمی.
▬ در این تحقیق نتوانستیم هیچ شاهدی برای ارتباط بین آنها بیابیم. ایالات متحده از اواخر دهه ۱۹۶۰ ابعاد زرادخانه اتمی خود را کوچک کرد؛ اما، هیچ دلیلی وجود ندارد برای اینکه باور کنیم این اقدام بر گسترش سلاحهای اتمی تأثیری گذاشته است. در واقع، مهمترین پیشرفت در توقف گسترش سلاحهای اتمی یا همان پیمان ان پیتی در سال ۱۹۶۸ حاصل شد که در آن زمان بزرگترین اندازه زرادخانه ایالات متحده بود و به یاد داشته باشیم که ۱۷۷ کشور هرگز تسلیحات اتمی را در هیچ مقطعی گسترش ندادند، حتی، وقتی که ایالات متحده دارای بیش از ۳۰ هزار کلاهک اتمی بود.
▬ برخی از طرفداران این بحث را مطرح میکنند که برخی از دولتها به این دلیل انپیتی را به امضا رساندند که در آن کاهش زرادخانههای اتمی موجود مطرح شده است؛ اما، در واقع، در ان پیتی شرطی مبنی بر کاهش یا خلع سلاح آورده نشده است.
▬ تنها در این پیمان از همه دولتها خواسته شده است که «مذاکراتی را برای حسن نیت» در زمینه راهکارهای خلع سلاح پیگیری کنند. بنا بر این، گر چه ایالات متحده میتواند مذاکرات را پیگیری کند، اما، نباید وارد پیمانی شود که بر اساس آن تسلیحات اتمیاش کاهش یابد، مگر آنکه جهان برای خلع سلاح امنتر شود و این اتفاقی نیست که به این زودی روی دهد.
░▒▓ برتری اتمی برای همه خطرناک است
▬ این درست است که بسیاری از استراتژیستها مدتها در این باره بحث میکردند که داشتن یک زرادخانه اتمی «در مقایسه با نداشتن آن» میتواند موجب افزایش خطر جنگ اتمی شود. منطق آنها هم ساده است: اگر حکومتی از «مزیت حمله نخست» - توان راهاندازی یک حمله اتمی که موجب خلع سلاح حریفش شود و آن حکومت را در برابر حملات تلافیجویانه نسبتاً مصون کند – برخوردار باشد، در زمان بحران ممکن است آن حکومت وسوسه شود که یک جنگ اتمی راه بیندازد.
▬ حکومت ضعیفتر هم به نوبه خود ممکن است وسوسه شود که زودتر از تسلیحات خود استفاده کند تا مبادا همه آنها را از دست بدهد. با این منطق، برتری اتمی برای همه خطرناک است و باثباتترین موقعیت این است که هر دو طرف زرادخانههایی در ابعاد نسبتاً برابر داشته باشند و هر دو آسیبپذیر بمانند.
▬ امروزه، هنوز بسیاری بر این باورند که برای ایالات متحده ایده بدی است که نسبت به روسیه از مزیت اتمی برخوردار باشد و دولت اوباما در خط مشی اتمی ۲۰۱۰ «ثبات استراتژیک» را به عنوان هدف نخست مشخص کرد. به همین دلیل است که برنامه نیو استارت و توافقنامه پیشنهادی اوباما، هدف محدودیتهای برابر برای ایالات متحده و روسیه را دنبال میکند. برخی تحلیلگران همچنین، این منطق را برای چین نیز صادق میدانند، کشوری که ایالات متحده برتری شدید اتمی نسبت به آن دارد. (تصور میشود که چین در حدود ۵۰ کلاهک اتمی دارد و ظرفیت رسیدن به ایالات متحده را دارد)
▬ اما مزیت حمله نخست فقط یک مزیت است و بحثهایی که سعی در اثبات آن دارند بر منطقی ناقص استوارند. گذشته از همه، ایالات متحده از مزیت حمله نخست علیه ۱۸۴ کشور جهان که فاقد تسلیحات اتمی هستند، برخوردار است و به خاطر آن تعهدی ندارد. آیا برای امریکاییها بهتر خواهد بود اگر این کشورها آنها را با تهدید اتمی گروگان بگیرند؟ نه. آیا امریکاییها احساس بهتری خواهند داشت اگر آزمایشهای کرهشمالی با شکست مواجه نشود و به این حکومت توان بیشتری برای حمله اتمی به لسآنجلس داده شود؟ البته، که نه. پس، چرا ایالات متحده آن قدر از برتری اتمی خود نسبت به روسیه یا چین میترسد؟
▬ پاسخی که اغلب داده میشود این است که در شرایطی که ایالات متحده به خود اعتماد دارد که یک جنگ اتمی به راه نمیاندازد، نمیخواهد روسیه یا چین نیاز به استفاده از آن را احساس کنند؛ اما، این ترس بیاساس است. چون یک رهبر در وضعیت ضعیفتر — وضعیت آنچنان ضعیفتری که در آن کشورش در مواجهه با حمله نخست ممکن است خلع سلاح شود— میتواند بین راهانداختن جنگی که بیشک در آن بازنده خواهد بود و واگذاری رقابت به طرف مقابل یکی را انتخاب کند. هر دلیلی میتواند وجود داشته باشد تا او در مواجهه با این گزینه، واگذاری را برگزیند.
▬ بنا بر این، این دقیقاً همان دینامیکی است که این تحقیق آن را توصیف میکند. برای اتخاذ هر تصمیم دیگری، یک رهبر باید یا دیوانه باشد یا در پایان راه قرار گرفته باشد، اما، در هر یک از این دو صورت، برتری اتمی، اگر وجود داشته باشد، میتواند این احتمال را افزایش دهد که آن رهبر به قمار جنگ اتمی دست بزند. در مجموع، برتری اتمی ایالات متحده مشکلی عمده است؛ اگر شما یکی از دشمنان واشنگتن باشید.
░▒▓ تسلیحات اتمی، ابزار جنگ یا صلح؟ (رابرت اسپلدینگ: عضو نظامی شورای روابط خارجی امریکا)
▬ متعادل شدن و چرخش دوباره ایالات متحده به سوی آسیا- اقیانوسیه باید صلحآمیز و با هزینه معقولی صورت گیرد. متأسفانه کشور ما جنبهای از دفاع ملی را نادیده میگیرد که میتواند چنین نتیجهای را به بار آورد: تسلیحات اتمی.
▬ وقتی در پایان جنگ سرد به عنوان خلبان بمب افکن به خدمت نظام درآمدم، من هم در زمره کسانی بودم که پیوند ناگسستنی سلاحهای اتمی با این جنگ را به چالش میکشیدند. جنگ سرد پایان یافت و ما از خلع سلاح اتمی رهایی یافتیم. در آن روزها معتقد بودم که زمان کنار گذاشتن بمب اتمی و تمرکز بر ظرفیتهای سلاحهای معمولیتر فرا رسیده است. هر چند، به تازگی به فردی معتقد به ضرورت وجود نیروی اتمی کشورمان تبدیل شدهام. ایالات متحده با حفظ یک زرادخانه هستهای معتبر برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی در جنگ سرد پیروز شد. تسلیحات اتمی ایالات متحده، از اروپا در برابر یک نیروی نظامی معمولی که از نظر آماری برتر بود، دفاع کرد. زیردریاییهای مجهز به موشک و بمب افکنها و موشکهای بالستیک قاره پیما متعلق به نیروی هوایی استراتژیک امریکا، نیروهای سه گانهای بودند که اتحاد جماهیر شوروی را از حمله به اروپا باز میداشتند. این نیروها در خط مقدم استراتژی دفاعی ما بودند و در دو زمینه سرمایهگذاری و سخنرانی اولویتها را به خود اختصاص میداد.
▬ نیروی اتمی ایالات متحده امریکا به منظور حفظ آستانه سطحی از خشونت همچنان وجود دارند. این موضوع بویژه هنگامی که خلع سلاح میان قدرتهای اتمی از حد گفتوگو فراتر میرود، اهمیت دارد. درحالی که جنگهای کوچکی به نمایندگی از دولتهای بزرگ در زمان جنگ سرد رخ میداد، همواره برخورد مستقیم میان قدرتهای اتمی به گفت و گو تقلیل مییافت. شاید ما به دلیل وجود سیاستهای بینالمللی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شدند، حالا شاهد جنگ جهانی سوم نیستیم. با وجود این، عدم وقوع جنگ جهانی سوم شاید به دلیل این باشد که احتمال تهدید هولوکاست اتمی بسیار مخاطرهآمیز است.
▬ برای اطمینان، تسلیحات اتمی باید جزئی کلیدی و پشتیبانیکننده سیاست خارجی ایالات متحده امریکا باشد. وقتی گزارش مربوط به «بازبینی وضعیت اتمی» عبارت «مادامی که تسلیحات اتمی وجود دارند» را به عبارت «مطمئن، ایمن و موثر» اضافه میکند، روحیه جنگویان دچار فرسایش شده و سرمایهگذاریهای اندک در این زمینه را تشویق میکند؛ گویی پیش از این، تصمیم گرفته شده که اینگونه تسلیحات از بین بروند. روسیه، چین، هند، پاکستان، اسرائیل، فرانسه، بریتانیا و
▬ کره شمالی با تسلیحات اتمی به عنوان عنصری کلیدی در استراتژی ملی خود رفتار میکنند و همگی این کشورها در حال نوسازی تسلیحات اتمی یا سیستمهای پرتاب خود هستند.
▬ تسلیحات اتمی ابزارهای صلح هستند. نیروی هوایی و دریایی امریکا اطمینان میدهند که احتمال برخورد اتمی به واسطه آمادگی برای استفاده از آنها بازدارنده خواهند بود. شاید امریکاییها به دلیل بهرهمندی از چنین ظرفیت دهشتناک و مخرب زندگی، احساس گناه کنند. هرچند، به رغم ناخوشایندی آنها، تسلیحات اتمی احتمالاً، زندگیشان را حفظ کرده است. روز جدیدی پس از ششم آگوست ۱۹۴۵ برآمد. بسیاری که در پروژه منهتن کار میکردند، اعتقاد داشتند که آنها جهان را تخریب کرده بودند. آنها نتوانسته بودند بفهمند که جهان را آزاد کردهاند. پس از نهم آگوست ۱۹۴۵، حدود ۷ تا ۱۰ میلیون نفر بر اثر جنگ فوت کردهاند؛ اما، پیش از رونمایی از تسلیحات اتمی، دو جنگ جهانی به تنهایی منجر به مرگ ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر انسان شده بودند.
▬ تسلیحات اتمی، تسلیحاتی بازدارندهاند که از نظر هزینهای نیز به صرفه هستند. هزینه نیروهای سهگانه اتمی کمتر از ۳ درصد بودجه ۵۲۶ میلیارد دلاری وزارت دفاع را به خود اختصاص میدهد. در سال ۲۰۱۲، خدمات پستی ایالات متحده امریکا حدود ۱۶ میلیارد دلار زیان دید، به عبارت دیگر، این مبلغ، سه برابر هزینههای بمب افکنها و موشکهای بالستیک قاره پیما، برای مالیاتدهندگان امریکایی هزینه در برداشته است. اگر چه بودجه اتمی باید به منظور تسویه ۲۰ سال چشمپوشی از به روز رسانی افزایش یابد، اما، بودجه کل دفاعی باید به طرز متعادلی افزایش یابد.
▬ روش اتخاذ شده در جریان خلع سلاح اتمی کامل که در عبارتهایی مانند «مادامی که تسلیحات اتمی وجود دارند» تجلی یافته است، بسیاری از موارد تضمینکننده آیندهای صلح آمیز را تضعیف میکند. این ایده که چنین تسلیحاتی تنها تا زمانی که ما میتوانیم بفهمیم چگونه از دست آنها خلاص شویم، روحیه جنگجویان نیروهای دریایی و هوایی را تحلیل میبرد. همزمان با نوسازی نیروهای نظامی مرسوم، سرمایهگذاری در تسلیحات اتمی به تدریج کاهش مییابند و سیستمهای اتمی کهنه میشوند. این ایده مسخره نیز غم افزا است: ما روی تسلیحاتی سرمایهگذاری میکنیم که روزانه یک پادگان را از بین میبرد نه خسارت ناشی از تسلیحاتی که برای بازدارندگی از جنگ وجود دارند.
▬ این مسیر حساس به سوی صلح با تحقق اینکه صلح تنها از طریق توان رزمی میتوان تأمین شود، آغاز میشود. تسلیحات اتمی توان رزمی را به نمایش میگذارند. ما باید از این توان با سرمایهگذاری استقبال کنیم. سربازان موظف به تأمین آینده صلحآمیز ما باید بشنوند که آنها مهم هستند و آنها همچنین، باید این بها دادن را ببینند و احساس کنند. ما به تسلیحات اتمی و سیستمها پرتاب جدید نیازمندیم، اما، آنچه بسیار مهم است، اینکه ما به استراتژی جدیدی که اهمیت تسلیحات اتمی برای آیندهای صلحآمیز را به رسمیت میشناسد، نیاز داریم.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم