فیلوجامعه‌شناسی

نـ ̓ ̓ـقل‌تاریخی: گزارش شاهد عینی از ژنو

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حنیف غفاری؛ تحلیل‌گر و خبرنگار حاضر در ژنو


▬    با گذشت دو روز از پایان مذاکرات ژنو، شاهد ارائه تحلیل‌ها و گمانه زنی‌های متعدد و البته، متفاوتی در این خصوص هستیم.
▬    می‌توان مواضع اعلامی در این خصوص را در پاره خطی منتهی به دو نقطه «خوش بینی مطلق» و «بدبینی محض» تعریف کرد. نگارنده بر این باور است که جهت ارائه تحلیلی صحیح از آن‌چه در ژنو گذشت و ارائه تصویری کلی از آینده مذاکرات هسته‌ای ایران و اعضای ۱+۵، لازم است صورت‌بندی صحیح و واقع‌بینانه‌ای از مذاکرات ژنو ترسیم کنیم. ترسیم این صورت‌بندی واقع‌بینانه منجر به تجمیع داده‌های اولیه و شکل‌گیری مبانی تحلیلی در ذهن مخاطبان خواهد شد. بدیهی است که متعاقب این صورت‌بندی سؤالات مختلفی به ذهن خطور می‌کند: این‌که سطح انتظارات طرفین مذاکره در میدان ژنو چگونه ترسیم شده است؟ آیا آن‌چه در ژنو گذشت محصول تغییر رفتار دو طرف بوده است یا مقدمه‌ای برای این تغییر رفتار؟ آیا ژنو محلی برای «اعلام مواضع» ایران و کشورهای ۱+۵ بوده است یا محلی برای «همسان‌سازی اولیه مواضع» یا ترکیبی از این دو؟ ترکیب‌بندی گفتار و رفتار طرف مقابل در ژنو چگونه قابل تفسیر است؟ پیام‌های واقعی نشست ژنو را باید چگونه و از چه منابعی دریافت کرد؟ در این میان حذف پیام‌های مجازی، گمراه‌کننده یا تحریف شده چگونه امکان‌پذیر خواهد کرد و... جهت صورت‌بندی میدان مذاکرات ژنو لازم است نکاتی را مدنظر قرار دهیم:

▬    ۱. مذاکرات ژنو، به طور مستقیم متأثر از مذاکرات صورت گرفته در نیویورک بود. به عبارت بهتر، بخش مهمی از نقاط پنهان و آشکار مذاکرات ژنو را باید در نیویورک، مخصوصاً در نشست مشترک وزیر امور خارجه کشورمان و وزرای امور خارجه اعضای ۱+۵ جست و جو کرد. آن‌چه در شواهد و مستندات موجود بر می‌آید، هدف اصلی طرفین در ژنو، «گذار رسمی از فضای موجود» بوده است. از این رو، «ترسیم فضای مطلوب» اهمیتی ثانویه داشته است. شاید بتوان با بهره‌گیری از مبحث «شکست نور» در علم فیزیک، تصویر واضح‌تری از این موضوع ارائه داد. شکست نور پدیده‌ای است که در آن نور رسیده از یک منبع نورانی به خاطر تغییر سرعتی که برای آن در دو محیط با ضریب شکست متفاوت رخ می‌دهد دچار تغییر مسیر می‌شود؛ لذا، هنگامی که شخص به این نور نگاه می‌کند گویی که نور دچار شکست شده است. طرفین در نیویورک و پس از آن در صدد بودند تا ضریب شکست میدان ژنو را تغییر دهند. با این حال، حرکت مقامات امریکایی در میان تناقضات گفتاری خودخواسته و مواضع متناقض (از روی میز بودن گزینه نظامی تا تأکید بر حقوق هسته‌ای ایران) سبب شد تا در آستانه برگزاری مذاکرات ایران و کشورهای ۱+۵، ضریب شکست میدان ژنو نسبت به ضریب شکست میدان آلمانی ۲ تغییر چندانی نکند. در چنین شرایطی کاترین اشتون و تروئیکای اروپایی سعی کردند نقش یک کاتالیزور و تسریع‌کننده معادله را ایفا کرده و ضمن تأکید بر دو مسأله «تنظیم بیانیه مشترک برای اولین بار» و «استقبال از طرح ارائه شده توسط ایران» ضریب شکست میدان ژنو را افزایش دهند و در نهایت «تغییر معادلات در صحنه مذاکرات» را عینی‌تر سازند. بعدها در خصوص رفتار تروئیکای اروپایی و خانم اشتون در مذاکرات ژنو بیشتر خواهیم گفت.

▬    ۲. آقای دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در آستانه برگزاری مذاکرات ژنو تأکید کردند که این مذاکرات شروع یک مسیر تازه و زمان‌بر است. در عین حال، آقای ظریف کوتاه کردن زمان مذاکرات را هدف خود دانستند. آقای عراقچی نیز در همین راستا تأکید کردند که مذاکرات باید «محدودیت زمانی» داشته باشد. طرح این مسأله از سوی طرف ایرانی سبب شد تا اعضای ۱+۵ که همواره جمهوری اسلامی ایران را نسبت به اتلاف وقت در مذاکرات و خرید زمان متهم می‌کردند، این بار خود را در مظان اتهام وقت کشی ببینند. این «شیفت اتهامی» خود به یکی از عوامل تنظیم‌کننده رفتار غرب در مذاکرات ژنو تبدیل شد.
▬    واقعیت امر این است که به دلیل کوتاه بودن بازه زمانی مذاکرات نیویورک تا ژنو، اعضای ۱+۵ عملاً قدرت تنظیم مواضع خود را از دست داده بودند. از این رو، ساز اعضای ۱+۵ در مذاکرات ژنو با یکدیگر کوک نبود و به عبارتی هارمونی و هماهنگی لازم در موسیقی دیپلماتیک نواخته شده از سوی آن‌ها به چشم نخورد (موضع‌گیری منفی اولیه روسیه و) موضع‌گیری محتاطانه فرانسه در پایان نشست به خوبی این مسأله را نشان می‌دهد. از این رو، طرف ۱+۵ در مذاکرات ژنو نسبت به خرید زمان نیازی مبرم داشت، اما، سعی داشت این نیاز مبرم را مخفی نگاه دارد. آقایان ظریف و عراقچی ضمن تأکید بر فاکتور «زمان»، به صورت غیر مستقیم از این نیاز زمانی اعضای ۱+۵ پرده برداری کردند. بنا بر این، طرف مقابل قدرت مانور خود را به لحاظ زمانی از دست داد. هم‌چنین، تأکید مقامات وزارت امور خارجه کشورمان مبنی بر این‌که «غنی‌سازی یک روز هم تعلیق نمی‌شود»، «خروج مواد از کشور خط قرمز ماست"و... در آستانه مذاکرات پیام مهمی را به طرف مقابل ارائه کرد. این‌که میدان ژنو، جای جولان دادن حول «خطوط قرمز» ترسیم شده از سوی جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود.

▬    ۳. تلاش مقامات غربی جهت ارائه اولین تصویر رسانه‌ای از نشست ژنو مسأله‌ای است که به هیچ عنوان نمی‌توان آن را نادیده انگاشت. در جریان مذاکرات ژنو، رسانه‌های غربی وام‌دار و وام‌گیر سیاستمداران غربی بودند. «مایکل مان» سخنگوی خانم اشتون در ساعت ۱۱ صبح روز اول مذاکرات ژنو و در زمانی که هنوز مذاکرات پشت درهای بسته در جریان بود به میان جمع کثیری از خبرنگاران آمد و به سؤالاتی در این خصوص پاسخ داد. مایکل مان در این نشست خبری بارها در پاسخ به خبرنگاران اعلام کرد که وی از جزئیات مباحث مطرح شده در مذاکرات اطلاعی ندارد و مذاکرات دور اول هم‌چنان ادامه دارد! او هم‌چنان به تبعیت از سبک و سیاق همیشگی خود «گذشته» و «حال» را رها کرد و توجه خبرنگاران را به «آینده‌ای با چاشنی ابهام» جلب کرد! به راستی در چنین شرایطی اساساً حضور سخنگوی اشتون در کنفرانس خبری چه توجیهی داشت؟
▬    پاسخ این سؤال مشخص است: طرف غربی در دیپلماسی رسانه‌های و مخاطب‌شناسی عمومی می‌خواهد ارائه‌دهنده نخستین تصویر از افراد، مذاکرات، راهبردها، استراتژی‌ها و رفتارها باشد. می‌توان این رفتار مایکل مان را با رفتار رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در نیویورک اشاره کرد. پس از مکالمه تلفنی روسای جمهور امریکا و ایران، اوباما بلافاصله رسانه‌ها را در جریان خبر مربوط به این مکالمه گذاشت تا نخستین تصویر از این واقعه را «خود» به «دیگران» ارائه دهد. زمانی که فرد نخستین تصویر از یک واقعه سیاسی و دیپلماتیک را به دیگران مخابره می‌کند، آن تصویر به عنوان یک «مبنا» در ذهن مخاطب می‌نشیند و تغییر آن تا حدود زیادی سخت و دشوار خواهد بود. نمایندگان رسانه‌های غربی در ژنو در این عرصه صرفاً نقش راوی را ایفا نکردند، بلکه در صدد تنظیم و تغییر میدان مذاکرات و رفتار سیاستمداران مرتبط با موضوع هسته‌ای ایران بر آمدند. از این رو، نگارنده (که در سفر اخیر ژنو نیز حضور داشتم) معتقد است که وزارت امور خارجه کشورمان باید در برهه فعلی راهکارهای کوتاه مدت و فوری مربوط به تقویت دیپلماسی رسانه‌ای را در قبال مذاکرات هسته‌ای ترسیم کند. در این‌جا ترسیم استراتژی‌ها و راهبردهای بلند مدت عرصه دیپلماسی عمومی را فعلاً باید فراموش کرد و نسبت به مذاکرات هسته‌ای پیش رو و نقش رسانه‌های داخلی در تنظیم رفتار طرف مقابل، به عنوان یک طرح دو فوریتی نگریست. از این رو، باید با هدایت وزارت امور خارجه، رویکرد رسانه‌ای تازه‌ای را در خصوص مذاکرات هسته‌ای تعریف کرد.

▬    ۴. چاشنی «ابهام» در مذاکرات ژنو بسیار پررنگ بوده است. این ابهام را می‌توان به طور خلاصه از دو جنبه «ساختاری» و «محاسباتی-تحلیلی» مورد بررسی قرار داد. در حوزه ساختاری، این ابهام می‌تواند مربوط به نحوه چینش ساختارهای مذاکره، اعم از نوع تعاملات اعضای حاضر در نشست، زمان‌بندی محرمانه مذاکرات و... باشد. فاکتورها و مؤلفه‌هایی که بیشتر جنبه تشریفاتی دارد، اما، نمی‌توان از اهمیت «ابهام محاسباتی-تحلیلی» در برهه فعلی گذشت. در ژنو ما شاهد تزریق سه نوع ابهام محاسباتی -تحلیلی به فضای مذاکرات بودیم. نخستین ابهام مربوط به ذات «مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵» بوده است. تجربه گذشته نشان می‌دهد که در هر یک از این نشست‌ها به طور طبیعی وزن و میزانی از ابهام را می‌توان متصور بود. میدان ژنو نیز از این موضوع مستثنی نبود. ابهام دوم به موضوع تغییر دولت در ایران و برداشت طرف مقابل از این تغییر باز می‌گشت. موضع‌گیری متناقض اعضای ۱+۵ پس از سفر آقای روحانی به نیویورک و از همه مهم‌تر، رویکرد پارادوکسیکال کاخ سفید در خصوص نحوه تعامل با ایران سبب تشدید فضای ابهام در ژنو شد، اما، آن‌چه منجر به انضمام نهایی چاشنی «ابهام» به مذاکرات ژنو شد، تأکید طرفین بر محرمانه ماندن محتوای مذاکرات بود. این ابهام از جنس ساختاری و تشریفاتی نیست، بلکه ماهیتی بنیادین دارد. در صورت اصرار طرفین مبنی بر حفظ این ابهام منجر به جولان گمانه زنی‌های رسانه‌ای و انتشار اخبار متناقض و در نهایت سردرگمی مخاطبین خواهد شد. در این جا طرفین می‌توانستند به جای تکیه بر ابهام‌سازی محاسباتی و تحلیلی، بر ارائه صریح و کامل مواضع خود و اقناع افکار عمومی تأکید کنند. از سوی دیگر، «ایجاد ابهام» با «مدیریت ابهام» تفاوتی اساسی دارد. بسیاری از ابهامات قابلیت ایجاد دارند، اما، نمی‌توان آن‌ها را مدیریت کرد و در نهایت به جای «عاملی پیشرو» به «عاملی بازدارنده» یا از آن بدتر «عاملی مخرب» تبدیل می‌شوند. از سوی دیگر، بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب، ما نسبت به تیم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان اعتماد داریم، اما، آیا اعضای ۱+۵ که هر یک حامی رسانه‌هایی خاص در کشورهای خود بوده یا از برخی لابی‌های رسانه‌های و سیاسی به صورت مستقیم متأثر هستند می‌توانند در قبال محرمانه ماندن مذاکرات تضمین دهند؟ در چنین شرایطی به نظر می‌رسد که وزارت امور خارجه کشورمان باید ضمن رفتار سنجی طرف مقابل، خود را برای هرگونه واکنش ناشی از درز اطلاعات محرمانه مذاکرات آماده سازد.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.