برداشت از دکتر حسن مرادی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
☼ وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ﴿بقره:٤٥﴾ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿٤٦﴾
▬ در دنیا باید از صبر و دعا یا گفتگو با خدا در تمام امور کمک گرفت، زیرا، خدا کارگردان فیلم دنیا و آخرت است، و ما فقط بازیگریم.
▬ این رفتار مؤدبانه، وقتی ممکن است که ما مقام واقعی علمی و توان عملی خود را بشناسیم، و نیز بدانیم که علم، رحمت، تدبیر و تمام صفات دیگر در الله، هم هست، هم از ما بازیگران بیشتر است و خلاصه در صورتی که دایه مهربانتر از مادر برای خود و دیگران نشویم میتوانیم در مقابل، الله خاشع باشیم و در مورد کارهایش صبر کنیم و این چیزی بود که موسی نسبت به خضر قبول نداشت و لذا، صبر هم نکرد.
▬ نکته دیگر این که خشوع و صبر، وقتی حاصل میشود که ما احتمال دهیم (یظنون) روزی به مرتبه کارگردان هستی و مربی خود میرسیم (ملاقوا ربهم) و با دید او به جهان مینگریم و میتوانیم علت تمام تصمیمات و کارهای او را درک میکنیم و راضی شویم. برای قبول چنین احتمالی باید بدانیم که ما به همان چیزی بر میگردیم که از آن آمدیم، یعنی، از ذات الهی (الیه فرمود نه الینا یا الی الله).
▬ ملاقات با خدا مثل ملاقات بشری نیست. من اگر بزرگترین فیزیکدان دنیا را ملاقات کنم، فیزیکدان نمیشوم. منظور از ملاقات با خدا رسیدن به مرتبه وجودی اوست که مستلزم رسیدن به علم و قدرت همان مرتبه از وجود هم هست. اگر موسی صبر میکرد و از خضر استدعا میکرد که علت کارهایش را بداند به همان مرتبه وجود و علم لدنی خضر میرسید.
☼ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿بقره:١٥٣﴾... وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ﴿١٥٥﴾الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿١٥٦﴾أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿١٥٧﴾.
▬ کسی که به خدا و علم، قدرت، رحمت و سایر صفات او ایمان دارد در تمام کارهایش از صبر (لازمه تحمل قوانین و اراده خدا) و دعا (طلب علم و سایر صفات) کمک میگیرد، زیرا، میداند این صبر و دعا موجب ملاقات، رجعت به سوی خدا و معیت با او (مع الصابرین) میشود. یعنی، فرد ارتقاء درجه وجود پیدا میکند با اسم الله همراه میشود... ما شما را با ترس، گرسنگی، بیپولی، مرگ و غیره آزمایش میکنیم تا میزان صبر شما که همان میزان ظرفیت وجودی شماست بیشتر و بیشتر شود.
▬ انسان دارای ظرفیت و سعه یا شرح صدر در هنگام درک اموری رنج آور به خود میگوید ما برای خداییم (لله) و به سوی او بر میگردیم پس، چرا باید بترسم و نگران باشم. اگر بچهای که مریض است و دارد از دست مادری مهربان و دانا داروی تلخ میخورد به این امر فکر کند که از مادرش است و نه موجودی بیگانه، مطمئن میشود که او قصد آزارش را ندارد و از روی کمال رحمت کارش را انجام میدهد. تعبیر «انا لله» بسیار لطیف و پر احساس است. از طرف دیگر، بچه میداند روزی به مرتبه مادر دانایش میرسد (الیه راجعون) و به حکمت کارهای او پی میبرد. چنین انسان توسط رب خود از نقصها و آلودگیهای ملازم با آن پاک میشود (صلوات رب بر عبد) و در رحمت او غرق میشود و فقط این دستهاند که هدایت شدهاند.
☼ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿والعصر:٢﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بالصَّبْرِ ﴿٣﴾
▬ انسانی که بر اثر ایمان به علم و رحمت خدا و عمل به دستورات او به وسعت وجودی رسیده و صبور شده باید دیگر انسانهای رنجور در این عالم را به حق و صبر توصیه نماید. حق این است که ما در علم و قدرت فقیریم و الله قوی و دارای رحمت، لذا، باید به او اعتماد کنیم، به حرفش گوش دهیم و صبر نماییم هر چند برایمان فعلا قابل فهم نیست و رنج آور است.
مآخذ:...
هو العلیم