فیلوجامعه‌شناسی

تأمل‌درحکمت‌فرهنگ‌عامه: ”شاخ و شونه کشیدن“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    این اصطلاح که در اصل «شاخشانه کشیدن» است، کنایه از تهدید و ارعاب توسط کسی است که برای تأمین مقصود خود از هر کاری خودداری نکند.
▬    این اصطلاح از میان «گدایان»، وارد زبان مردم و ادبیات فارسی شده است. نیازمندان و تهی‌دستان در گذشته و حال بر دو دسته بوده و هستند: «مساکین»/«گدایان»؛ دسته‌ی نخست، آنانی هستند که با وجود تنگدستی شان آن را نشان نمی‌دادند، و وارونه‌ی دسته‌ی دوم که گدایان هستند، در خانه و مسکن خود می‌مانند و عزت نفسشان اجازه نمی‌دهد، که دست نیاز به کسی دراز کنند، و به همین علت نیز آنان را «مسکین» نامیده‌اند، یعنی، کسی که در «مسکن» خود می‌ماند و در کوچه و خیابان به راه نمی‌افتد.
▬    دسته دوم، یعنی «گدایان»، آنانی هستند که ندارند و می‌خواهند، گاهی هم دارند ولی باز هم می‌خواهند، بدون آن که از آن چه که دارند به کسی بدهند و اصطلاح «گدا صفت» نیز از همین جا است.
▬    در گذشته که رسم گدایی تا این اندازه پیشرفت نکرده بود، که گدایان برای خود باند و گروه داشته باشند، آنان تنها چند شیوه بلد بودند و با آن‌ها پول در می‌آوردند و رفع گرسنگی می‌کردند که یکی از آن روش «شاخشانه کشیدن» بوده است. آنان در حالی که در یک دست یک شاخ گوسفند و در دست دیگرشان یک استخوان شانه‌ی گوسفند را می‌گرفتند، بر در خانه‌ی مردم یا جلوی دکان‌ها می‌رفتند و درخواست پول می‌کردند و اگر صاحب خانه یا دکان از دادن پول خودداری می‌کرد، آن گاه، گدای لجوج و سمج آن شاخ گوسفند را طوری بر شانه‌ی گوسفند می‌کشیدند که صدای چندش آوری از آن‌ها بر می‌خاست و آن قدر این کار را ادامه می‌دادند تا شنونده به ستوه می‌آمد و چیزی به آنان می‌داد تا آنان را از سر خود باز کرده باشد.
▬    رفته رفته مردم نیز عبارت «شاخشانه کشیدن» را در مقام تهدید کسی برای تأمین مقصود خویش، از گدایان گرفتند و به کار بردند.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.