دکتر حسن مرادی؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
☼ كهف: وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّـهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا ﴿١٦﴾ وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَاوَرُ عَن كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِّنْهُ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّـهِ ۗ مَن يَهْدِ اللَّـهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُّرْشِدًا ﴿١٧﴾ وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖ وَكَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ ۚ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿١٨﴾
▬ احوالات و افعال اولیاء، برای انسان معمولی و محدود در زمان و مکان و علم اندک قابل درک و هضم نیست. تدبر در داستان موسی و خضر نشان میدهد، بدون علم لدنی نمیتوان سر پنهان بسیاری از کارهایی را که به نظر محدود ما، بد و شر هستند، فهمید. اگر ما بدانیم که تمام آنچه ما شر و بدی میدانیم یا میپنداریم، تحت ولایت تکوینی، ولی، الله تحقق یافته است حتماً از او ترسیده و فرار خواهیم کرد.
▬ دوری (اعتزال) از مردم دنیا و معبودهای دروغین آنها، اولین گام در راه رسیدن به ولایت و انسان کامل شدن است، و فقط بعد از این است که میتوان وارد کهف حصین ولایت شد، و در آن مأوا نمود، و از انتشار رحمت لدنی رب خود بهرهمند گشته، و به گشایش و آسایش (مرفق) رسید.
▬ در چنین مقام وسیع و فراخی (فجوه)، انسان متوجه میشود که نور حق تعالی از سمت راست میتابد، و در سمت چپ، جمع میشود، لذا، باید به سمت اصحاب یمین که از هدایت و نور الله بهرمند شدند رفت، و از آنها شد، نه به سمت اصحاب شمال و اهل ظلمات که دچار تاریکی و اضلال الهی شدهاند، و هیچ ولی رشد دهندهای نیافتهاند.
▬ چنین انسانی بظاهر بیدار، متوجه دنیا و شبیه ماست، اما، در واقع، در خواب، بیتوجه از دنیا و نزد الله است، و الله فاعل اصلی تمام کارهایی (نقلبهم) است که از آنها سر میزند. سگ احتیاط آنها نیز وفادارانه و محتاط بر آستان جانشان نشسته و مانع ورود نامحرمان و ناپاکان به حریم ولایت و خانه دل که فقط جای الله است میشود. اگر کسی از احوال این اولیاء الهی آگاه شود، با ترس و وحشت از آنها فرار میکند، زیرا، آنان را همانند خود مأنوس به دنیا و امور محدود آن نمییابد.
▬ احوالات و افعال اولیاء، برای انسان معمولی و محدود در زمان و مکان و علم اندک قابل درک و هضم نیست. تدبر در داستان موسی و خضر نشان میدهد، بدون علم لدنی نمیتوان سر پنهان بسیاری از کارهایی را که به نظر محدود ما، بد و شر هستند، فهمید. اگر ما بدانیم که تمام آنچه ما شر و بدی میدانیم یا میپنداریم، تحت ولایت تکوینی، ولی، الله تحقق یافته است حتماً از او ترسیده و فرار خواهیم کرد.
مآخذ:...
هو العلیم