حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ جناب محسن رفیقدوست، در گفتگو با خبرگزاری فارس (مورخ سی و یک مرداد نود و دو، ویدئوی شماره ۱۳۹۲۰۵۳۱۰۰۰۳۹۰) فرمودهاند که «احمدینژاد تمام شده است».
▬ گفته شدن این جمله از سوی آن جناب میچسبد. میچسبد. واقعاً میچسبد.
▬ جالب این است که جناب محسن رفیقدوست، جناب محسن رفیقدوست، جناب محسن رفیقدوست، فرمودهاند که «احمدینژاد تمام شده است».
▬ این که چنین جملهای را آن جناب میفرمایند، برای چندمین بار، تصدیق میکند که احمدینژاد، هشت سال صدارت عظمایی داشته است، به عمده اهداف خود دست یافته است، با مردم خود به فصیحترین وجه گفته است که چرا به برخی اهداف خود و آنها نرسیده است، راههای برآمدن خود را از این آتشی که دشمنانش فراهم آوردهاند فراهم ساخته، و سالم به پایگاه خویش بازگشته است. او به شیوهای که هیچ کس فکرش را نمیکرد، به اهداف خویش رسید، و سالم به پایگاه خود بازگشت.
▬ بیگمان، احمدینژاد تمام نشده است. یک دلیل آن این است که جمله «احمدینژاد تمام شده است» را جناب محسن رفیقدوست فرمودهاند. به هر حال، مردم از جناب محسن رفیقدوست خاطراتی دارند، و وقتی او بگوید که «احمدینژاد تمام شده است»، داغ همان مردم تازه میشود. کسی که میگوید «احمدینژاد تمام شده است»، یا احمدینژاد را نشناخته است، یا جامعهای که با آن شور وصفناپذیر، شیفته او بود، و در نهایت، در حالی که در دو سال آخر، با او تحریمها را تحمل میکرد، تنها پنجاه درصد آن مردم حاضر شدند، به خصم آشکار احمدینژاد رأی دهند. مقایسه رأی نود و دو، با رأی هشتاد و چهار و هشتاد و هشت، باید خیلی چیزها را به دوستانی که شرایط را برای جولان مجدد خود مساعد میبینند، بگوید. آیا آنها میشنوند؟
▬ به فرض محال که «احمدینژاد تمام شده است»؛ آیا مردم احمدینژادی هم تمام شدهاند؟ آیا آنها پس از ناکامی از یک دوره مجدانه عدالتخواهی، آمادهاند تا کارگزاران پر تبختر را، با کمال میل تحمل کنند؛ پیام آشکار رأی نود و دو این نیست. بیش از نیم مردم، حاضر نشدند تا به کارگزاران و اصلاحات چراغ سبز نشان دهند. اگر بپذیریم که لااقل بخش مهمی از کسانی که به جناب حسن روحانی رأی دادند، به جناب هاشمی و جناب خاتمی رأی ندادهاند، آن وقت، تصدیق میکنیم که بیش از نیم مردم، حاضر نشدند تا به کارگزاران و اصلاحات چراغ سبز نشان دهند.
▬ نه... دوستان، در تحلیل خود به خطا میروند و کشور را به مخاطره میافکنند.
░▒▓ فرجام عدالتخواهی نافرجام
▬ دوستان، در تحلیل خود به خطا میروند و کشور را به مخاطره میافکنند.
▬ چرا میگویم «کشور» را به مخاطره میافکنند؟
▬ وقتی یک جنبش عدالتخواه، نافرجام میماند، لرزه بر اندام جامعهشناس و مصلح اجتماعی میافتد؛ سرخوردگی از تحقق عدالت، همه چیز را به سوی آنارشی پیش میبرد.
▬ وقتی ملتی، از زمان صدور حکم غلامحسین کرباسچی منتظر اجرای دامنهدار عدالت است... وقتی ملتی، دوازده سال است که از هنگام صدور فرمان هشت مادهای، خواهان اجرای عدالت و مبارزه با مفسدان هستند، و اگر آنها به این نتیجه برسند که چنین چیزی به رغم همه مساعی و آزارها محقق نگردیده است، آنگاه آنها به فکر راههای دیگری میافتند... تجربههای متوالی ما در دنیای امروز، نشانههای هشدار دهندهای ارائه میدهد، خصوصاً که در منطقه ما، آنارشی به سکه رایج بدل شده است.
▬ وقتی مردم از ثمربخشی نهادهایی که برای اجرای عدالت، یا تحقق ارزشهای مشترک برپا شدهاند، ناامید شوند، وقتی احزاب و گروههای سیاسی، با هم بر سر گزینههای عجیب توافق کنند و رأی اعتمادهای عجیب و حیرتآور صادر کنند، آن وقت، مردم، هوشمندانه دنبال راههای تازهای خواهند گشت.
▬ امروز، مردم، به همراه آیت الله امام سید علی حسینی خامنهای (سخنرانی نوروزی-رضوی نود و دو)، «اقدام عملی» برای مبارزه با بیعدالت ندیدهاند. البته به رغم تصور دوستان، مردم مقصر اصلی این ماجرا را احمدینژاد نمیدانند. آنها قوه قضائیه، نیروهای سیاسی، معاملات، و... را مانع اجرای عدالت میدانند. آنها پیر شدن احمدینژاد را و صدای خرد شدن استخوانهای احمدینژاد زیر بار این همه فشار را شنیدهاند. او که مشغول لذت بردن از فساد است، چنین پیر نمیشود، چنین نمیلرزد، چنین رنجور نمیگرد، فربه میشود، و آتش انقلاب در او به سردی میگراید.
░▒▓ چه کسی تمام شده است؟...
▬ مردم از سال ۱۳۷۴، عاقبت نفهمیدند که فرجام نافرجام ماجرای پرونده بانک صادرات چه شد؟ بالاخره جرم فاضل خداداد چه بود؟ جرم مرتضی رفیقدوست چه بود؟ فاضل خداداد کجاست؟ مرتضی رفیقدوست کجاست؟
▬ درست وقتی مردم داشتند موضوع را طوری برای خود درست میکردند که دانه درشت، همان فاضل خداداد بود، همین محسن رفیقدوست، همه چیز را به هم میریزد؛ او میگوید: «اگر میگفتند برای چه فاضل خداداد را اعدام کردند، بهتر بود. من به او امان داده بودم که به ایران آمد؛ به همین دلیل رفتم پیش آقای محسنی اژهای و به وی گفتم که در زمان پیغمبر یک سرباز را امان داده بود، پیغمبر گفت شخص را آزاد کنند. من که از مسؤولان نظام هستم و به وی امان دادم و آوردمش، میتوانست که نیاید؛ البته، او را هم با تهدید آوردم و راحت نیامد. ... خب به هر حال، آقای اژهای بعد پرونده را گذاشت جلوی من. نمیتوانم برای شما -مخصوصاً که خانم هستید- بگویم که در آن پرونده چه خواندم. اگر من هم قاضی بودم، فاضل را به اعدام محکوم میکردم. نه به خاطر.... این بخش را ضبط نکنید تا برای خودتان بگویم... . وی همچنین، گفت: اصلاً حکمش بود... ولی، به آقای اژهای اصرار کردم که علت واقعیاش را به مردم بگویید؛ چون اگر به بهانه اختلاس و اقتصاد اعدامش کنید، به اقتصاد مملکت ضربه میزنید. آقای هاشمی هم با من همعقیده بود. البته این را هم بگویم خداداد بدهکار در حساب جاری بود که آن موقع قانونی نبود و خلاف قانون. البته الآن قانونی است».
░▒▓ و بالاخره...
▬ ...حکومتی که مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است، باید در همه حال، تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصلهی طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند، و این، جهادی از سر اخلاص و همّتی سستیناپذیر میطلبد.
▬ جمهوری اسلامی که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامی، هدف و فلسفهای ندارد، نباید در این راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانهی علوی را باید در مدّ نظر داشته باشد؛ و به کمک الهی و حمایت مردمی که عدالت و انصاف را قدر میدانند تکیه کند.
▬ امسال، فرصت مناسبی است که شما برادران عزیز، خط مراقبت از سلامت نظام را که بحمدالله، در سالهای گذشته، همواره در کار بوده، فعّالیتی تازهنفس و سازمانیافته ببخشید، و با همکاری و اتحاد، افقها را در برابر چشم این ملّت نجیب و مؤمن، روشنتر و شفافتر سازید.
▬ امروز، کشور ما تشنهی فعالیت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایهگذاری مطمئن است؛ و این همه، به فضائی نیازمند است که در آن، سرمایهگذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جویندهی کار و همهی قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند.
▬ اگر دست مفسدان و سوءاستفاده کنندگان از امکانات حکومتی، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیادهخواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایهگذار و تولیدکننده و اشتغالطلب، همه، احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد، و کسانی از آنان به استفاده از راههای نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد.
▬ خشکانیدن ریشهی فساد مالی و اقتصادی، و عمل قاطع و گرهگشا در این باره، مستلزم اقدام همه جانبه به وسیلهی قوای سهگانه، مخصوصاً دو قوهی مجریه و قضائیه است.
▬ قوهی مجریه با نظارتی سازمانیافته و دقیق و بیاغماض، از بروز و رشد فساد مالی در دستگاهها پیشگیری کند، و...
▬ و قوهی قضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی کشور بردارد. بدیهی است که...
▬ نقش قوهی مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهای قانونی است و نیز در ایفاء وظیفهی نظارت، بسیار مهم و کارساز است.
▬ لازم است نکاتی را به حضرات آقایان و دیگر دستاندرکاران کشور که میتوانند در مبارزه با فساد مالی ایفاء نقش کنند، تذکر دهم:
▬ ۱ - با آغاز مبارزهی جدّی با فساد اقتصادی و مالی، یقیناً زمزمهها و به تدریج فریادها و نعرههای مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها، عمدتاً از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعی است بددلانی که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانی که از القائات آنان تأثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها، نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسؤولان خیرخواه در قوای سهگانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، به نوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومی به دستگاههای دولتی و قضائی در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.
▬ ۲ - ممکن است، کسانی به خطا تصوّر کنند که مبارزه با مفسدان و سوءاستفاده کنندگان از ثروتهای ملّی، موجب ناامنی اقتصادی و فرار سرمایههاست. به این اشخاص تفهیم کنید که به عکس، این مبارزه موجب امنیت فضای اقتصادی و اطمینان کسانی است که میخواهند فعالیت سالم اقتصادی داشته باشند. تولیدکنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالماند.
▬ ۳ - کار مبارزه با فساد را چه در دولت، و چه در قوهی قضائیه، به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستی که میخواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانی که میخواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.
▬ ۴ - ضربهی عدالت باید قاطع، ولی، در عین حال، دقیق و ظریف باشد. متهم کردن بیگناهان، یا معاملهی یکسان میان خیانت و اشتباه، یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست. مدیران درستکار و صالح و خدمتگزار که بیگمان، اکثریت کارگزاران در قوای سهگانه کشور را تشکیل میدهند نباید مورد سوء ظن و در معرض اهانت قرار گیرند یا احساس ناامنی کنند. چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد، وظیفهای مهم شناخته شود.
▬ ۵ - بخشهای مختلف نظارتی در سه قوه، از قبیل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکاری صمیمانه، نقاط دچار آسیب در گردش مالی و اقتصادی کشور را بدرستی شناسائی کنند و محاکم قضائی و نیز مسؤولان آسیب زدایی در هر مورد را یاری رسانند.
▬ ۶ - وزارت اطلاعات، موظف است در چهارچوب وظائف قانونی خود، نقاط آسیبپذیر در فعالیتهای اقتصادی دولتیِ کلان مانند: معاملات و قراردادهای خارجی، و سرمایهگذاریهای بزرگ، طرحهای ملّی، و نیز مراکز مهم تصمیمگیری اقتصادی و پولی کشور را پوشش اطلاعاتی دهد و به دولت و دستگاه قضائی در تحقق سلامت اقتصادی یاری رساند و به طور منظم به رئیس جمهور گزارش دهد.
▬ ۷ - در امر مبارزه با فساد، نباید هیچ تبعیضی دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسؤولان کشور، خود را از حساب کشی معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هرمسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.
▬ ۸ - با این امر مهم و حیاتی، نباید به گونهی شعاری و تبلیغاتی و تظاهرگونه رفتار شود. به جای تبلیغات باید آثار و برکات عمل، مشهود گردد. به دستاندرکاران این مهم تأکید کنید که به جای پرداختن به ریشهها و امالفسادها به سراغ ضعفا و خطاهای کوچک نروند و نقاط اصلی را رها نکنند. هرگونه اطلاع رسانی به افکار عمومی که البته، در جای خود لازم است، باید به دور از اظهارات نسنجیده و تبلیغاتگونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشد.
از خداوند متعال اخلاص و جِدّ و توفیق را برای خود و شما و همهی مسؤولان این امور، مسألت میکنم و امیدوارم این اقدام مورد رضای حضرت بقیهاللَّهالاعظم روحی فداه قرار گرفته گام بلندی بسوی رفاه و آسایش عمومی را تدارک کند.
والسلام علیکم
سید علی خامنهای
۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۸۰... ۳۱ مرداد ۱۳۹۲... ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۸۰... ۳۱ مرداد ۱۳۹۲... ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۸۰... ۳۱ مرداد ۱۳۹۲...
مآخذ:...
هو العلیم