برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ هنگامی که زودباوری را به انجام کاری تشویق کنند، و او بدون دوراندیشی و بررسی به آن اقدام کند، و به این ترتیب، در بن بستی گرفتار آید، دربارهی او میگویند که: «دست و پاشو تو پوست گردو گذاشتن» یعنی، کاری دستش دادهاند که نمیداند چه بکند.
▬ در کشورهای افریقایی و آسیایی، از جمله در ایران، گربهها به صورت نیمه وحشی روی دیوارها و پشت بامها رفت و آمد میکردند و با شکار موش و کبوتر و گنجشک و خوردن از زبالههای مردم زندگی میکنند. این گربهها در دزدی و ربودن خوردنیهای مردم ورزیده هستند و میتوانند از هر روزنه و سوراخی بگذرند و چون صدای پایشان را کسی نمیشنود، هرگاه فرصتی دست بدهد از در و پنجرههای باز و نیمه باز خانههای مردم وارد شده و در آشپزخانه مرغ بریان و گوشت خام یا سرخ کرده را میربایند و به سرعت از همان راهی که آمدهاند بیرون میروند.
▬ یکی از راههای دفع این گربهها شیوهای بوده است که شرح آن را از قول شادروان امیرقلی امینی در کتاب «فرهنگ عوام» میخوانیم: «... سابقاً افراد بیانصافی بودند که وقتی گربهای دزدی زیادی میکرد و چارهی کارش را نمیتوانستند بکنند، قیر را ذوب کرده در پوست گردو میریختند و هر یک از چهار دست و پای او را در یک پوست گردوی پر از قیر فرو میبردند و، سپس، او را سُر میدادند. بیچاره گربه در این حال، هم به زحمت راه میرفت، و هم چون حالا دیگر صدای پایش را همهی اهل خانه میشنیدند، از انجام دزدی باز میماند».
▬ این گربه با این حال، روزگاری پیدا میکرد که نه تنها دزدی از یادش میرفت، بلکه چون کسی هم چیزی به او نمیداد از شدت درد و گرسنگی تلف میشد.
▬ این روش، رفته رفته شکل ضربالمثل یافته و اکنون، در مواردی که کسی با تنگی و مشکلی رو به رو شود که «نه راه پیش داشته باشد و نه راه پس»، دربارهی او به کار برده میشود.
مآخذ:...
هو العلیم