برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ این عبارت هنگامی به کار میرود که دوست و آشنایی پس از زمانی دراز به دیدن دوستان و بستگانش بیاید یا کسی که پول یا چیزی را که وام گرفته است بر نگرداند.
▬ «حج» در لغت به معنی قصد کاری کردن است، اما، در شریعت اسلام به معنی به مکه رفتن و زیارت از کعبه میباشد. در گذشته که امکانات امروزی مانند هواپیما وجود نداشت، و زایران ناگزیر بودند با اسب و قاطر و شتر و کجاوه از صحراهای سوزان و بیابانهای بیآب و علف بگذرند، سفرشان ۴ تا ۶ ماه به درازا میکشید، و اگر از گردبادهای سخت و دستبرد راهزنان و جز اینها جان سالم به در میبردند، شاید میتوانستند یک بار در عمرشان به زیارت کعبه نایل شوند.
▬ بیشتر حاجیان، پس از بازگشت از سفر حج، به دلیل سختیهایی که برشمردیم، و نیز اختلافات شیعه و سنی، بویژه در دورهی سلاطین صفوی و امپراتوری عثمانی که موجب بروز حوادث ناگوار و کشتارهای بیرحمانه میگردید، از مسافرت دوباره به عربستان و زیارت کعبه چشم پوشی میکردند و امکان دیدار دوباره با حاجیان سفر قبلی خود را به گور میبردند.
▬ از این رو، حاجیان ایرانی که از گوشه و کنار کشور پهناور ایران در مکه با یکدیگر آشنا میشدند، چون امکان دیداری را در خود ایران نداشتند، پس از پایان مراسم حج و هنگامی که آهنگ بازگشت به ایران و زادگاه خود را میکردند، گاه به شوخی و گاه به جد به یکدیگر میگفتند: «حاجی حاجی مکه»، یعنی، دیگر امکان دیداری میان ما به دست نمیآید مگر آن که دست تقدیر و سرنوشت دوباره ما را عازم سفر حج کند و ما بتوانیم دوباره یکدیگر را در مکه ببینیم (که امری بسیار نادر بود).
مآخذ:...
هو العلیم