فیلوجامعه‌شناسی

یک تحلیل دیگر از اقتصاد سیاسی انتخابات در ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از میثم نریمانی و سیدمحمدهادی موسوی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    گرچه تحلیل عدم توفیق احزاب در ایران از مشروطه تا کنون نیازمند تحلیل شرایط برهه‌های تاریخی مختلفی بوده و از حوصله این بحث خارج است، لکن این مسجل است که عدم توفیق احزاب باعث بدبینی مردم به احزاب شده و از آن طرف عدم اقبال مردم به احزاب باعث شکل‌گیری احزاب ضعیف شده است و این چرخه هم‌چنان ادامه دارد.
▬    اگر چرخه فوق را به عنوان چرخه غالب در فرهنگ سیاسی کشور بپذیریم، به نتایج چندان جالبی نخواهیم رسید.
▬    در این چرخه «مستقل بودن» ارزش محسوب شده و «وابستگی به احزاب» به عنوان ضد ارزش تلقی می‌شود از همین روست که در بیشتر انتخاباتی که تا کنون برگزار شده، «فرد» ا بوده‌اند که توانسته‌اند با تکیه بر امواج پوپولیستی به پیروزی در انتخابات برسند. این رویه از آن جهت دارای اشکال است که مردم به ایدئولوژی و مشی حکومت‌داری «فرد» رأی می‌دهند، و در نتیجه، با تغییر «فرد» سیاست‌ها و چارچوب‌های سیاسی کشور نیز تغییر می‌کند. هم‌چنین، هنگامی که فردی به صورت مستقل به ریاست‌جمهوری می‌رسد ظرفیت‌ها و تجربیات فراوانی را به دست می‌آورد که با اتمام دوره ریاست‌جمهوری آن تجربیات در اختیار فرد دیگری قرار نمی‌گیرد؛ چرا که، نفرات بعدی نیز مستقل پا به میدان سیاست گذاشته‌اند. در این حالت در هر دوره مردم به دنبال یک حلال برای مشکلات خود گشته و یک قهرمان را طلب می‌کنند.
▬    از آن‌جا که این قهرمان از تجربیات قبلی بی‌نصیب است، نیاز به آزمایش روش‌های مدیریت بر اساس سعی و خطا خواهد داشت که هزینه‌های آن بر دوش مردم خواهد بود. این روند، تا پایان دوره فرد ادامه یافته و با انتخاب فرد جدید این چرخه معیوب از ابتدا شروع خواهد شد، اما، در یک سیستم حزبی، هر حزب از نقاط قوت و ضعف نفرات خود در زمان زمامداری استفاده کرده و برای بهبود وضعیت حزب از آن‌ها استفاده خواهد نمود که در نهایت منجر به استفاده از تجربیات مزبور در اداره کشور خواهد شد.
▬    از طرف دیگر، از آن‌جا که پول و ثروت نمی‌توانند به صورت قانونی در روند دموکراتیک کشور عرض اندام کنند، صاحبان ثروت سعی کرده‌اند از روندهای مخفی و بعضا غیرقانونی در روند دموکراتیک کشور تأثیرگذار باشند. از این رو، است که پیوند نهان قدرت- ثروت شکل گرفته و زمینه فساد را به وجود می‌آورد. در این حالت به دلیل روند غیرشفاف پیوند قدرت و ثروت امکان مبارزه با فساد نیز بسیار سخت خواهد شد.
▬    دستاورد سیستم‌های دموکراتیک بی‌حزب، یا با احزاب غیرتأثیرگذار، چیزی جز سر دادن شعارهای غیرواقعی در زمان انتخابات نداشته که ثمره دادن چنین شعارهایی نیز کاملاً نمایان است. در این شرایط نقد دوران گذشته نقل هر مجلسی خواهد بود.
▬    ایجاد محرک‌های اقتصادی مانند سیاست‌های انبساطی و عدم بیان شفاف شاخص‌های اقتصادی در زمان انتخابات نیز در همین چارچوب قابل بررسی است علی‌الخصوص این‌که دولتی بخواهد در دوره دوم ریاست جمهوری قدرت خود را حفظ کند. به عنوان مثال، ممکن است فردی در خصوص کاهش بیکاری برنامه‌ای ارائه دهد، اما، مطمئنا از افزایش تورم که متناسب با کاهش بیکاری است سخنی به میان نمی‌آورد. یا به عنوان یک مثال دیگر می‌توان گفت در یک انتخابات غیر حزبی، افراد با سر دادن شعارهایی در زمینه افزایش حقوق و مزایا برای اقشار مختلف سعی در جلب اعتماد رأی دهندگان دارند که این امر خود نشانه دیگری از معیوب بودن چنین سیستمی است؛ چرا که، افزایش هزینه‌های بخشی از دولت در حالت عادی میسر نخواهد بود، مگر با کاهش بخش دیگری از هزینه‌های دولت.
▬    بیراه نیست که همه دولت‌ها در ابتدای مسیر خود وعده «ساختن بهشت برین» در کشور را سر خواهند داد در ادامه با توجه به پشتوانه ضعیف شعارهای خود اقدام به تخریب دولت‌های قبل کرده و مدام شعار «من یک ویرانه تحویل گرفتم» را می‌دهند و در پایان امر، جهت توجیه وعده‌های تحقق نیافته خود، دست عوامل پشت پرده و «نگذاشتند کار کنم» را دخیل بدانند و تا وضع چنین باشد هیچ پیشرفت خاصی به وجود نخواهد آمد.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.