برداشت آزاد از آریاادیب؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ این اصطلاح را برای کسی به کار میبرند که رازش فاش و مشتش باز شده است.
▬ در گذشته، که لوله کشی آب وجود نداشت، و آب مورد نیاز مردم در جویهای سر باز جریان داشت، در هر جا که لازم میآمد تا مقداری از این آب جاری به درون کوچههای مسیر یا خانههای مسکونی جریان یابد، سد کوچکی از جنس چوب که آن را «پته» مینامیدند، درون جوی قرار میدادند، و آب را به درون آب انبارها میراندند، تا به مصارف روزانه برسد.
▬ به هنگام کم آبی یا خشکسالی بسیار پیش میآمد که افرادی خارج از نوبت خود، در نیمههای شب با نهادن پتهای بر سر راه آب، مسیر آن را عوض کرده و آب میبردند. بدیهی است که در آن نیمههای شب کمتر کسی متوجهی آب دزدی آنان میشد، مگر آن که فشار آب گاهی موجب میگردید تا پته از جای خود کنده شده و روی آب بیفتد و با دیده شدن آن در جاهای دیگر راز ایشان فاش شده و آبرویشان برود.
▬ از آن جا که این عمل در فلات کم آب ایران بسیار تکرار میشد، رفته رفته عبارت «پتهی کسی روی آب افتادن» نیز برای فاش شدن راز کسی به صورت اصطلاحی در میان مردم رایج شد.
مآخذ:...
هو العلیم