برداشت از ایگور پانکراتینکو؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ حادثه بوستون سؤالات زیادی را مطرح کرده است
▬ حادثه اخیر تروریستی در بوستون امریکا سبب ارائه تحلیلها و نظرات متعددی درباره این رویداد شده است، اما، به چه دلیل توجه زیادی به این اقدام نسبتاً عادی تروریستی جلب شد؟ پیش از همه، این پرسش مطرح میشود که در همان روز شهروندان غیرنظامی سوریه به دست مزدوران مسلح وابسته به غرب و عربستان سعودی کشته شدند که مشغول زندگی روزمره خود بودند، هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده به کشتار قربانیان جدید و بدون محاکمه در افغانستان، پاکستان و یمن پرداختند و شیعیان عراق توسط سلفیها به قتل رسیدند، اما، مرگ شهروندان دیگر کشورها برای امریکا اصلاً اهمیتی ندارد. با این حال، زمانی که شهروندان کشورهای غربی کشته میشوند، غرب معتقد است که این یک اقدام غیرقابل پذیرش است، زیرا، شهروندان غربی و بویژه امریکایی به اصطلاح انسانهای «درجه اول» میباشند، ولی، کشته شدن دهها و صدها نفر از مردم کشورهای دیگر که افراد «درجه دوم» (از نگاه امریکا) به حساب میآیند، کاملاً چیز دیگری است. با این وجود، دلیل مرگ شهروندان به اصطلاح «نژاد برتر امریکا» چیست؟ حمله افسانهای القاعده؟ یا کار «تروریستهای مسلمان»؟
▬ با این حال، هر قدر ما از جزئیات آنچه در بوستون اتفاق افتاد آگاه میشویم این حقیقت روشن میشود که شهروندان ایالات متحده بر اثر بازی سازمانهای اطلاعاتی غربی با سلفیها کشته شدهاند.
▬ تلاش برای ارتباط دادن تروریستهای منحصر به فرد با مسلمانان در روسیه، قرقیزستان و قفقاز شمالی، فقط یک شوخی مضحک است. در «بیشکک» کمیته دولتی امنیت ملی جمهوری قرقیزستان تأیید کرده است که برادران «سارنایف» زمانی در این کشور زندگی میکردند، اما، در سال ۲۰۰۱ در حالی قرقیزستان را ترک کردند که «جوهر» ۸ ساله و «تیمورلنگ» ۱۵ ساله بود. کمیته امنیت ملی قرقیزستان در بیانیهای ارتباط دادن این حادثه با این کشور را نامناسب و بدون توجیه عنوان کرده است.
░▒▓ جامعه مسلمان چچن ارتباط با حادثه بوستون را تکذیب میکند
▬ مسلمانان روسیه و قفقاز شمالی نیز تلاش ارتباط دادن این افراد به مسلمانان را محکوم کردند و نسبت به این اقدام خشم و انزجار خود را نشان دادند. در بیانیه سازمانهای اسلامی روسیه تأکید شده است: «آنها موجب شرمساری مردم خود شدهاند و آنها مسلمان نیستند. از این رو، هر نوع تلاش برای پیوند دادن برادران سارنایف با مسلمانان روسیه یک اقدام تحریکآمیز علیه روسیه و علیه اسلام است».
▬ حتی «رمضان قدیراف» رئیس جمهور چچن به طور بسیار صریح اعلام کرده است که «برادران سارنایف متهمان به اقدامات تروریستی بوستون هیچ ارتباطی با چچن ندارند. ما آنها را نمیشناسیم و آنان هیچگاه در چچن زندگی نکردهاند. آنان در امریکا زندگی کرده و آموزش دیدهاند و در حادثهای که در بوستون اتفاق افتاد، سازمانهای اطلاعاتی امریکا مقصرند».
▬ البته، در این زمینه پرسشهای زیادی در مورد دستگاه اطلاعاتی ایالات متحده مطرح هستند و عمده آنها این است که این ۲ جوان در امریکا بزرگ شدهاند و تحت تأثیر زندگی امریکایی قرار گرفتهاند. حتی، بررسی ابراز نظرهای همکلاسیها و آشنایان آنان در دوره «زندگی امریکایی» برادران سارنایف، پرسشهای بسیاری را مطرح میکند که باید به این سؤالات پاسخ داده شود.
░▒▓ برادران سارنایف اعتقادی به اسلام نداشتند
▬ اما پرسش اول این که رابطه برادران سارنایف با اسلام چگونه است؟ شاهدان متعددی که در نزدیکی محل زندگی برادران سارنایف سکونت داشتهاند، شهادت میدهند که این دو، هرگز به مسجد نرفتهاند که این عمل مطابق با سنت اسلامی نیست؛ بر عکس، در شرابخواری و مصرف الکل افراط میکردند.
▬ دانشجویان همکلاس با برادر کوچکتر (جوهر) گفتهاند که وی به اسلام اعتقادی نداشت؛ زیرا، از نگاه او، اسلام آیین افراد بیسواد است. کسانی که در باشگاه بوکس همراه با تیمورلنگ سارنایف تمرین میکردند، گفتهاند که وی بیشتر وقت خود را به خوشگذرانی با دختران، درآوردن پول بیشتر، محافل شبانه لهوولعب و ورزش حرفهای اختصاص میداد. وی بارها اعلام کرده بود که میخواهد وارد تیم المپیک ایالات متحده شده و با گرفتن گذرنامه شهروندی امریکا در این کشور زندگی کند، اما، در مورد اسلام هیچ حرفی نمیزد.
▬ هر دو برادر از روسیه متنفر بودند و امریکا را بسیار دوست میداشتند. شاهدان به طور متفقالقول میگویند که هدف اصلی برادران سارنایف به دست آوردن تابعیت امریکا، داشتن شغل مناسب و درآوردن پول زیاد بود و در راه رسیدن به این هدف آماده انجام هر کاری بودند. آنان نسبت به مسائل دیگر علاقمندی نشان نمیدادند.
▬ از این رو، دلایل متعددی نشان میدهد که ادعای رسانههای خبری مبنی بر این که در حال حاضر توسط کارشناسان تبلیغات زیادی راهاندازی شده است که قصد دارند تصویری از «متعصبان اسلامی» ایجاد کنند، کاملاً بیپایه و بیاساس است، زیرا، هیچ دلیلی درباره پایبندی برادران سارنایف به اسلام در دست نیست. هر قدر که ما به بررسی عمیقتر زندگی این ۲ برادر میپردازیم، موارد شگفتانگیز و تعجبآور بیشتری پیدا میشود.
░▒▓ ارتباط خانواده سارنایف با سازمان «سیا»
▬ یکی از این عجایب، اتفاقی است که در سال ۲۰۰۷ رخ داده است. هنگامی که تیمورلنگ و جوهر، همزمان با تغییر وضعیت پناهندگی، اجازه اقامت در ایالات متحده را با اخذ کارت سبز و دور زدن شرایط و مقررات موجود این کشور، دریافت کردند. پس از صدور کارت سبز برادر کوچکتر، جوهر سارنایف، برای ادامه آموزش در مدرسه نخبگان امریکایی موسوم به «مدرسه لاتین» در کمبریج «Rindge and Latin School» ثبتنام میشود. با این حال، او با استانداردهای آموزشی (آزمونهای سخت این مدرسه که با امتحانات زیادی همراه است) مطابقت نداشت، اما، جوهر با دور زدن قوانین پذیرش سخت برای امریکاییها، شاگرد این مدرسه شد. از نگاه اعضای هیأت علمی معتبر این مدرسه، نکته جالبتر این بود که جوهر بلافاصله موفق به دریافت بورسیه تحصیلی به میزان ۲، ۵۰۰ دلار در ماه شد. به نظر میرسد که پشت سر او یک حامی قدرتمندی قرار داشت که مرکز مهم تصمیمگیری است. اگر ما به یاد بیاوریم که مدرسه لاتین در کمبریج و دانشکده آموزشی که در آن واقع شده برای استخدام کارکنان آینده سازمان «سیا» مورد استفاده قرار میگیرد، روشن است که حامی این ۲ برادر چه کسی است.
▬ اما قرابت سازمان سیا با خانواده سارنایف، تنها به این اقدام ختم نمیشود. مقامات امریکایی با اعضای خانواده سارنایف در همه موارد بسیار نرم و ظریف برخورد میکنند. چنانچه مادر این خانواده در فروشگاهی برای سرقت کالا به ارزش بیش از ۱۵۰۰ دلار دستگیر میشود، ولی، بدون مجازات آزاد میگردد. پدر این خانواده نیز به علت راهاندازی نزاع و جدال در حال مستی در یک کلوپ شبانه بازداشت میشود که وی نیز بلافاصله آزاد میگردد. تیمورلنگ برادر بزرگتر نیز همسرش را مورد ضربوشتم قرار میدهد، اما، پلیس اقدامات لازم در این مورد را که حداقل در چنین شرایطی حکم زندان مشروط را دارد، در قبال تیمورلنگ سارنایف اعمال نکرد.
░▒▓ تیمورلنگ سارنایف و ارتباط با شبکه زیرزمینی سلفیها
▬ جالب این است که در همان زمان (سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹) تیمورلنگ در شبکههای اجتماعی اینترنتی حضور فعالی پیدا میکند. در این شبکهها تیمورلنگ بدون واهمه با اعلام نام اصلی خود به عنوان فعال مسلمان که میخواهد در مبارزه برای استقلال چچن از روسیه شرکت کند، معرفی میشود. وی خواستار برقراری تماس با «برادرانی» شده است که «در راه جنگ علیه کفار ایستادهاند و آرزوی آزادی مسلمانان ستمدیده از ظلم کفار را دارند». از طرفی، چنین به نظر میرسد که تیمورلنگ به طور عمدی برای استخدام سلفیها وارد عمل شده و به دنبال تماس با آنها بوده است. وی کار خود را بر روی اینترنت بدون توجه به قوانین و مقررات امنیتی ایالات متحده انجام میدهد که جای تعجب دارد!.
▬ تیمورلنگ، بین سالهای (۲۰۱۰-۲۰۱۱) به قفقاز شمالی روسیه سفر کرد. هزینه کلان مالی این سفر را یک سازمان مشخص امریکایی پرداخت کرده است. این پول به حدی فراوان بود که جدا از هزینه سفر تیمورلنگ به روسیه، بقیه مبلغ برای مخارج خانواده در زمان عدم حضور او نیز کفایت میکند.
▬ در قفقاز تیمورلنگ سارنایف به طور فعال با واعظان سلفی و اعضای نهضت زیرزمینی آنان ارتباط برقرار میکند. خدمات ضدجاسوسی روسیه این تماسها را ثبت کرده بود و هنگامی که تیمورلنگ به امریکا بازگشت، خدمات امنیتی روسیه در مورد تماسهای وی با سلفیها، اسناد رسمی را در اختیار «اف. بی. آی.» قرار داد و خواستار تحت کنترل گرفتن تیمورلنگ شد، اما، اف. بی. ی توجهی به این مورد نکرد.
▬ در اینجا یکی دیگر از موارد عجیب و غریب اتفاق میافتد. مأموران اف. بی. ی به خانه سارنایف میروند و میگویند که حرکت آنها را تحت کنترل خواهند گرفت. در واقع، به آنها هشدار میدهند که با رعایت احتیاط، عمل کنند. طرف امریکایی به مسکو پیام میفرستد که «هیچ مورد مشکوکی در رفتار این فرد مشاهده نشده است»». ا این حال، تیمورلنگ سارنایف همچنان به کار خود در شبکههای اجتماعی ادامه میدهد و با شرکت در نشستهای مشکوک، بر اساس طرح حامیان امریکایی خود فعالیت میکند. باز هم نکته شگفتآور این است که این همه تحرکات تیمورلنگ سارنایف «تحت نظر اف. بی. آی» قرار داشت تا به حمله تروریستی در بوستون منجر شد.
▬ تمامی این موارد و دلایل و مدارک به ما اجازه میدهد به این نتیجه برسیم که تیمورلنگ سارنایف عامل سرویسهای ویژه ایالات متحده است که او را برای سازماندهی یک شبکه بزرگ زیرزمینی سلفی در داخل امریکا و در صورت لزوم در قفقاز شمالی آماده کرده بودند.
░▒▓ حذف ردپای عربستان از انفجارهای بوستون توسط مقامات واشنگتن
▬ این سناریو زمانی از جذابیت بیشتری برخوردار میشود که دانشآموز عربستانی به نام «عبدالرحمان الحربی» که از دوستان برادران سارنایف است، در محل حادثه بوستون حضور داشته است و از اتهام دست داشتن در اقدامات تروریستی تبرئه میشود. پلیس امریکا اعلام کرد که او در عملیات تروریستی دست نداشته است. با این حال، وی اکنون، از اتهام ارتباط با خانواده برادران سارنایف و محافل سلفی تبرئه شده است، اما، این پرسش مطرح میشود که چرا او از اتهام مبرا شده است؟ به این پرسش میتواند «ترکیالفیصل» شاهزاده عربستانی که بلافاصله پس از انفجار در بوستون زمانی که در واقع، احتمال افشا شدن «ردپای عربستان سعودی» مطرح شد، خود را به واشنگتن رساند. وی تا به حال یک گفتوگوی خصوصی با باراک اوباما رئیس جمهور امریکا و یک دیدار خصوصی با «تام دانیلون» مشاور امنیت ملی وی داشته است. پس از آن سرویسهای امنیتی امریکا از طرح موضوع «ردپای عربستان سعودی» در حادثه بوستون منصرف شدند و ماجرا را متوجه برادران سارنایف کردند.
▬ پیدا کردن علت چنین وفاداری امریکا به عربستان سعودی بسیار ساده است. روز ۲۱ آوریل «چاک هیگل» وزیر دفاع امریکا سفر خود به اسرائیل و کشورهای خلیج فارس را آغاز میکند. وی در دیدارها و گفتوگوهای خود با مقامات این کشورها، زمینه امضای یک بسته بزرگ از توافقنامهها را به منظور گسترش همکاریهای نظامی-فنی و ارسال اسلحه به اسرائیل و کشورهای خلیج فارس فراهم خواهد کرد. به طور طبیعی در آستانه دستیابی به چنین معامله چند میلیارد دلاری تسلیحاتی، برای امریکا مهم است که عربستان سعودی به عنوان یک متحد قابلاعتماد و شریک استراتژیک واشنگتن در منطقه باقی بماند. نه این که به عنوان یک حامی مالی گروههای زیرزمینی تروریستی سلفی در ایالات متحده معرفی شود.
░▒▓ احتمال سوءاستفاده امریکا و واکنشهای روسیه
▬ تیمورلنگ سارنایف، در جریان دستگیری کشته شد، و این کاملاً طبیعی است، زیرا، به فرد بیش از حد خطرناکی تبدیل شده بود. او میدانست که میتواند به پرسشهای زیادی از نحوه همکاری سرویسهای اطلاعاتی امریکا با تروریستها و سلفیها پاسخ دهد، اما، جوهر برادر کوچکتر وی بسیار کمتر میدانست و تنها به همین دلیل زنده ماند.
▬ بسیاری از کارشناسان در مورد نحوه سوءاستفاده دولت امریکا از حمله تروریستی در بوستون ابراز نگرانی میکنند. این فرضیه هم مطرح است که شاید این حادثه ابزاری برای فشار بر قرقیزستان و روسیه شود. به نظر برخی از کارشناسان، شاید این اقدام به عنوان بهانهای برای تجاوز نظامی امریکا استفاده شود و آن را دستاویزی در جهت توجیه جنگ دیگری قرار دهد همچنان که پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاده بود.
▬ اما از نظر ما، این فرضیه درست نیست، زیرا، در دست طرف روس برگ برندهای وجود دارد که هشدار رسمی به ایالات متحده در مورد عواقب فعالیتهای تیمورلنگ سارنایف است و این کارت همه تلاشهای واشنگتن برای استفاده از یک اقدام تروریستی به عنوان بهانهای در جهت چانهزنی ژئوپلیتیک را خنثی میکند. حتی، اگر چنین اقدامی از قبل برنامهریزی شده بود، باید گفت که در اینجا سرویسهای اطلاعاتی امریکا شکست خوردهاند و در تحقق برنامههای شوم خود با ناکامی مواجه شدهاند.
░▒▓ حادثه بوستون محصول حمایت واشنگتن از سلفیها
▬ این واقعیت که تیمورلنگ سارنایف، از کنترل اطلاعاتی امریکا خارج شده بود و خودسرانه عمل میکرد و این که به طور طبیعی باید کشته میشد، تنها مورد از این نوع تحرکات افراد وابسته به سرویسهای امنیتی امریکا نیست. کافی است به یاد روز ۳۰ دسامبر سال ۲۰۰۹ بیافتیم، زمانی که دکتر «همام خلیل البلاوی» شهروند کشور اردن که توسط خدمات امنیتی ایالات متحده امریکا استخدام شده بود، خود و چهار مأمور سازمان سیا را در یک جلسه در افغانستان منفجر کرد. حال آن که او نیز موظف شده بود به داخل شبکه رهبری زیرزمینی القاعده و سلفیها نفوذ کرده و دستورات سازمان سیا را اجرا کند. وی برای این کار دورههای متعدد آموزشی را پشت سر گذاشته بود.
▬ همچنین، کافی است داستان «محمد میرا» را به خاطر بیاوریم که توسط سازمان امنیتی فرانسه برای همین منظور استخدام شده بود و روشهای متعدد فعالیت و نفوذ در شبکههای زیرزمینی القاعده و سلفیها را نیز خوب آموخته بود، اما، در پایان سال گذشته به چند سری حمله تروریستی به یک مدرسه فرانسوی و مرکز آموزشی نظامی در این کشور دست زد و کشته شد.
▬ این رشته از شکستهای پیدرپی خدمات جاسوسی و اطلاعاتی امریکا برای نیروهای سیاسی سالم در ایالات متحده این فرصت را فراهم کرده است تا در این موضوع به طور جدی تأمل کنند که بازی با شبکههای سلفی زیرزمینی و حمایت از تروریستها در سوریه و کشورهای دیگر، بازی بسیار خطرناکی به حساب میآید. انسان نمیتواند با مارها به توافق برسد، زیرا، مارها به طور قطع به خانه شما میآیند و امروزه، ایالات متحده امریکا در حال جمعآوری و برداشت «آنچه که به دست خود کاشته است» میباشد.
مأخذ:فارس
هو العلیم